چند روزه حال اطرافیانم خوبه
خوبه خوبههه~

وقتی یه چیز تعریف میکنه بعد میگه «فقط تو اینو میدونی به کسی نگفتم» >>

واقعا نیاز دارم به مدت زیادی، فقط بخوابم و بخوابم و بخوابم و بیدار نشم.

بخدا اونقدری که من عاشق شهر و خونه ام هیچ‌جارو دوست ندارم.

اگه زندگی من ژانر داشت ژانر اولش میشد کمدی سیاه.

اگه یه روزی کسی ازم پرسید "چه کسی تو رو بیشتر از همه توی این دنیا آزار داده؟" قطعا میگم خانوادم.

مردم منو به خنده میندازن.

کاش انقدر نخندونید منو.

وای ببینید قسمت مورد علاقه من از آدما چشم‌ها، موها و دست‌ و پاهاشونه که اصن منو به مرحله نتوانستن میرسونه. 🛐

کاش پدرمادرا بفهمن نباید بخاطر اینکه به چیزی که میخاستن نرسیدن،بچه هاشون و مجبور کنن به اون چیزی که خودشون میخان برسن

همیشه برام سوال بود که نویسنده ها چه‌شکلی دلشون میاد که یکی از دوست داشتنی ترین و مهم ترین کرکترای داستانشونو بکشن-
واقعا قلب آهنین میخواد این کار💀

فقط خدا میتونه میزان نفرتم به بچه هارو بفهمه. 💀

لذت های دنیوی از وقتی کم و کمتر شدن که تابای توی پارکا محافظ جلوشون اومد و دیگه نمیشد برعکس سوارشون شد.

از بهترین قسمتای زندگی من این چهارتا اهنگن

چرا همیشه تو فیلما حین مراسم ختم بارون میاد؟

کاش مردم بفهمن که به هرچی که بدشون میاد یا دوستش ندارن برچسب تنفر نزنن.

"دوست نداشتن" و "تنفر" خیلی متفاوته.

الان واقعا نیاز دارم دستمو‌ بکنم تو مغزم و بعضی آدمارو از اونجا خارج کنم .

مردم منزجرم میکنن.