عتباتِ کلمات
1.44K subscribers
62 photos
30 videos
61 links
بسكه‌ دايم‌ حبّ اهل‌ بيت‌ دست ‌آويز ماست
در پی تسبيح‌ خاك‌ كربلا افتاده‌ایم ...

#فانی_كشميری

🔍اشعار کهن ، معاصر


https://t.me/HarfinoBot?start=7fcaf017e5c4be3
🕊 سخن بگو و بفرما 👆🏻🧕🏻
Download Telegram
ای زلف یار، سخت پریشان و درهمی
دست بریدهٔ که ترا شانه می‌کند؟
#صائب_تبریزی
از بس که دل زِ دیدنت از جای رفته‌است
تا روز بازخواست نیاید به جای خویش
#صائب_تبریزی
مست خیال را به وصال احتیاج نیست
بوی گُلم زِ صحبت گُل بی‌نیاز کرد ...
#صائب_تبریزی
چشم از برای روی عزیزان بُوَد به کار
یعقوب را به دیدهٔ بینا چه حاجت است ؟
#صائب_تبریزی
در وصل و هجر کار دلِ ما تپیدن است
دایم به یک قرار بُوَد بی‌قرار ما ...
#صائب_تبریزی
به حرفی چون دهان شکوهٔ ما را نمی‌بندد؟
لبِ لعلی که کار بوسه می‌آید زِ دشنامش
#صائب_تبریزی
طومار درد و داغ عزیزان رفته است
این مهلتی که عمر درازست نام او
#صائب_تبریزی
مرا زِ یاد تو برد و تو را زِ خاطر من
ستم زمانه ازین بیشتر چه خواهد کرد؟
#صائب_تبریزی
مرا زِ روز قیامت غمی که هست این است
که روی مردمِ عالم دو بار باید دید ...
#صائب_تبریزی
خواهی اگر ادا کُنی حق وفای عاشقان
نیم‌شبی به کلبه‌ام مست درآ که همچنین
#صائب_تبریزی
خود را شکفته دار به هر حالتی که هست
خونی که می‌خوری به دلِ روزگار کُن ...
#صائب_تبریزی
صد عُقده، زهدِ خشک به کارم فکنده بود
ذکرش به خیر باد که تسبیحِ من گسیخت
#صائب_تبریزی
بس که بد می‌گذرد زندگی اهلِ جهان
مردم از عمر چو سالی گذرد، عید کُنند
#صائب_تبریزی
چون طفلِ روزه‌دار، سراپای دیده‌ایم
تا از کدام ابر برآید هلالِ دوست ...
#صائب_تبریزی
زِ ابر دست ساقی جسم خشکم لاله‌زاری شد
که در دل هر چه دارد خاک، از باران شود پیدا
#صائب_تبریزی
آن که تسبیح زِ دستش نفتادی هرگز
دیدمش دوش سرِ شیشه به لب وا می‌کرد
#صائب_تبریزی
ما را گزیده است زِ بس تلخی خمار
از ترس ، بوسه بر لب میگون نمی‌دهیم
#صائب_تبریزی
گشاده‌روی‌تر از سینه کریمانیم
اگر زِ خویش به تنگی، درآ به عالم ما
#صائب_تبریزی
قسمتِ ما چون کمان از صید خود خمیازه‌ای است
هر چه داریم از برای دیگران داریم ما ...
#صائب‌_تبریزی
نیست جز پاکیِ دامن، گُنَه‌ام، چون مَهِ مصر
کو عزیزی که بُرون آوَرَد از بَند، مرا؟
#صائب‌_تبریزی