Art of Lies
414 subscribers
545 photos
6 videos
7 files
117 links
Download Telegram
🔰 نکته

📚 هر وقت فصل تموم شد 2 سوال از خودتون بپرسید تا برای ادیت (حالا چه فردا چه یک سال بعد) ذهنتون آماده باشه

1️⃣ آیا تمام حرف هایی که توی این فصل زدم لازم بود زده بشه؟

2️⃣ چه طور اون حرف هایی که لازم بوده رو صریح تر و کوتاه تر بیان کنم؟

@Art_of_lies
what is life if you can't say FUCK YOU to the people you love and respect, every now and then ... behind their back of course
🔰 تقسیم فانتزی

📚 داستان های فانتزی رو میشه به 2 بخش تقسیم کرد. و توصیه میشه قبل از نوشتن داستان به خوبی درک کنید داستان شما عضو کدوم دسته است. حتما لازم نیست 0 و 1 به ماجرا نگاه کنید. همون حس قالب برای داستان کافیه.

📚 دسته اول در این دسته از داستان ها منبع حقیقی جادو دنیاست و هر کسی که در اون دنیا متولد بشه این فرصت رو داره که به یک فرد استثنایی تقسیم بشه. مثال ساده اش دنیای هری پاتر، آواتار یا وان پیسه. که توی این جهان ها هر کسی قدرت جادویی بودن رو داره.

📚 دسته دوم اون داستان هایی هستند که جادو متعلق به افراد اسثناییه (عموما) و اگه اون افراد از دنیا حذف بشند جادو تا حد زیادی می میره. ارباب حلقه ها، فال نیک، سندمن یا جاناتان استرنج می تونند مثال های خوبی برای این موضوع باشند.

@Art_of_lies
Art of Lies
🔰 تقسیم فانتزی 📚 داستان های فانتزی رو میشه به 2 بخش تقسیم کرد. و توصیه میشه قبل از نوشتن داستان به خوبی درک کنید داستان شما عضو کدوم دسته است. حتما لازم نیست 0 و 1 به ماجرا نگاه کنید. همون حس قالب برای داستان کافیه. 📚 دسته اول در این دسته از داستان ها…
🔰 کدام گروه فانتزی؟

📚این که داستان شما زیر مجموعه کدوم سبکه و حذف جادو از دنیا چقدر در اون آسون یا سخته به خودتون بستگی داره. ولی توصیه ای دارم برای هدفمندی ذهنتون


📚 اگه قصد دارید کتابتون وجهه ادبی تری داشته باشه به سراغ نوع دوم برید. دنیایی که به واسطه شخصیت هاش جادویی شده باشه. مهم نیست این شخصیت ها 2 باشند یا 100 هزار ولی زمانی که جادو از مردم بیاد این تقسیم بندی پابرجاست. از این سبک داستان گویی برای خلق یک مفهوم استفاده کنید. این سبک داستان بهتره تک جلدی باشه


📚 اگه وجهه سرگرمی داستان شما از وجهه ادبیش بالاتره (که به هیچ وجه اشتباه یا بد نیست) سعی کنید به سراغ گزینه اول برید. دنیایی که نظام جادویی اجازه مرگ جادو رو بهش نمیدند و خواننده رو می تونه درگیر نگه داره. این سبک داستان بهتره مجموعه باشه در غیر این صورت حفظ جذابیت داستان به شدت کار سختی خواهد بود.

@Art_of_lies
🔰 قدر لحظات نوشتن رو بدونید

📚 کسی بهتون نمیگه ... ولی وقتی یک کتاب رو به هر دلیل کنار بگذارید ... و کارتون باهاش تموم شده باشه دیگه نمی تونید شوق نوشتن دیالوگ، خلق زندگی برای اون و حرص خوردن سرش رو تجربه کنید.

📚 وقتی درگیر یک پروژه هستید سعی کنید با تمام وجود درگیرش باقی بمونید و بدونید اگه یک فرصت برای خلق یک لحظه کمدی یک سکانس احساسی، یک حادثه جالب، یک دیالوگ بران یا سکوت های معنی دار رو از دست بدید دیگه فرصتی برای جبرانش نیست.

📚 کاراکترهای شما دقیقا دوستان قدیمی و جدید شما هستند. بدونید که یک روز قراره دلتنگشون بشید و یک روز دیگه نمی تونید (ولو برای دل خودتون) برگردید و داستانش رو ادامه بدید. چون این کار در حق اون ها جفاست.

@Art_of_lies
📚 حس جالبیه ... وقتی بعد از 6 ساعت نگاه کردن به صفحه سفید ... در حالی که ایده داستان توی ذهنته به خودت میگی : نوپ، قرار نیست امشب چیزی بنویسی، حتی یک کلمه

@Art_of_lies
🔰 شناخت داستان

📚 باید این رو باور کنید که شما 2 بار هر داستان رو می نویسید. دفعه اول برای اینه که خودتون بفهمید داستانی که دارید می نویسید در مورد چیه، چه شخصیت هایی داره، چه رازهایی در این دنیا هست، چه مکان هایی درش وجود داره و ... . باید این رو بدونید تا همون لحظه ای که کتاب تموم نشده شما دارید می نویسید تا خودتون پی ببرید داستان از چه قراره. هیچ وقت تحت این توهم نباشید که شما قراره داستان رو برای کسی دیگه ای بنویسید یا اطلاعات خودتون رو انتقال بدید. تا وقتی کتاب تموم نشده شما یک دانشجوید و کتاب شما مکتب درس.

📚 وقتی کتاب به پایان رسید و دیگه هیچ ادیت محتوایی لازم نداشت ... اون وقت باید داده های خودتون رو یک بار دیگه جوری مرتب کنید که خواننده به درک لازم از مفهومی که شما بهش رسیدید برسه

@Art_of_lies
🔰 توصیه‌ی آزاد

📚 قبل از بحث کردن مطمئن بشید منافع گروهی طرف مقابل شما به بحث وابسته نیست. منفعت می تونه به صورت فیزیکی و ایدئولوژی تعبیر بشه.

📚 هر فردی بدون تردید حداقل عضو 1 گروه هست. و عضویت در اون گروه بخشی از هویتشه. پس به معنای کلمه حاضره بمیره ولی به صورت قلبی با شما موافقت نکنه.


📚 برای همینه که هر وقت میرید و با یک گروه که فلان عقیده رو دارند بحث می کنید ... می خواید زمین رو گاز بگیرید ... در نگاه شما، بعضی ها قاطرند. در نگاه بعضی ها شما گوسفندید. فرق اینه که در یک بحث اون ها داشتند از هویت گروهی خودشون حمایت می کردند در یک بحث شما. از نظر فیزیکی ممکن نیست شما از هویت گروهی خودتون دفاع کنید و صدایی که ازتون بیرون میاد آزاردهنده روح طرف مقابل نباشه


📚 اگه می خواید عمرتون رو صرف بحث کنید ... سر چیزی بحث کنید که به هویت افراد ربطی نداشته باشه. حتی شایعات میگند مردم حاضر میشند حرفتون رو قبول کنند ...

@Art_of_lies
🔰 شاید برای شما هم مفید باشد

📚 الان که دارم دقت می کنم وقتی راوی از کلمات

🔺"نمی توانست"
یا
🔺"نمی دانست"

استفاده می کنه ... اون جمله (به خصوص توی فارسی) یک کم بد میشه. از طرفی زیادی خبری میشه (show don't tell)، هم قدرت توصیف بهتر رو از نویسنده می گیره و حتی ساختار جمله رو هم بیش از حد ساده می کنه. قصد دارم تا جایی که میشه از این 2 فعل فاصله بگیرم

@Art_of_lies
🔰 فراموشی یک ایده : پیر دانا

📚 با تشکر از تالکین و جرج لوکاس ایده : استاد پیر دانا که ما رو در مسیر درست هدایت می کنه مثل یک بیماری واگیردار، کورکورانه در جهان فانتزی و حتی علمی تخیلی شیوع پیدا کرد. و وقتشه که میخ آخر رو به تابوت این ایده بزنیم


📚 تغییر و تحول، آموزش، رشد و تکامل افراد به یک پیر دانا وابسته نیست. زندگی باید این جای خالی رو در مسیر کاراکترها پر کنه نه یک کپی از گندالف.

📚 افراد گوناگون، حوادث، نقاط عطف در تجربه ما، گذر سن و انتخاب های ما هستند که هویت ما رو می سازند. شخصیت هایی که اساتید نابی نسیبشون شده شاید در بلند مدت شیاد به نظر برسند. چون در دنیای فیکشن، عموما استاد به سراغ شاگرد میره. و حتی این اجازه رو نمیدیم که شاگرد برای پیدا کردن استاد زحمت بکشه.


📚 اجازه بدید کاراکترهاتون زندگی کنند. نه این که یک نفر زندگی کردن رو بهشون دیکته کنه.

@Art_of_lies
🔰 داستان نویسی

📚 هرگز لازم نیست بدونید انتهای کتاب شما چی میشه. فقط لازمه بدونید در فصل بعد درست ترین اتفاق ممکن باید چی باشه

@Art_of_lies
داستانی که الان دارید روش کار می کنید چه نوعیه؟
Anonymous Poll
27%
داستان کوتاه
37%
تک جلدی
37%
مجموعه
🔰 توصیه

📚 شاید مهم ترین توصیه من در زمان ادیت : لزوما به دنبال عوض کردن سکانس ها نباش؛ به دنبال عوض کردن انگیزه شخصیت ها در اون سکانس باش

@Art_of_lies
🔰 رسالت نویسنده

📚 این وظیفه یک نویسنده است که مردم خودش رو بشناسه. این واژه‌ی نخستین در طومار نویسنده‌شناسی محسوب میشه.

📚 اگه شما نتونید مردم خودتون رو بشناسید؛ اگه مردم شما؛ جامعه شما؛ حکومت شما؛ باعث شدند شما غافل گیر بشید ... باید خودتون رو برای دور بعدی تمرین آماده کنید.

📚 شما (و من) به عنوان افرادی که می نویسند پس نویسنده اند؛ حق نداریم برای مردمی که اون ها رو نمی شناسیم چیزی بنویسیم.

📚 این شناخت همزادپنداری و نظام روانی و مفهومی داستان شما رو شکل میده. به هر روشی که شده به دستش بیارید و تقویتش کنید. این یک بهاست برای نویسنده شدن

@Art_of_lies
🔰 شاهنامه

🔰 به نظرم حکم واجب می دونم بر نویسندگان هم نسل خودم که مشتاق به نوشتن در فانتزی هستند؛ شاهنامه رو بخونید و درست بخونید و درست بفهمید.

🔰 عمق و نکاتی که در این داستان ها موج می زنه آدم رو انگشت به دهن می گذاره و از همه مهم تر هنوز هم این سبک داستان سازی و پلات چینی برای یک مخاطب ایرانی جذابه و تبدیل کردنش به یک کار برای عصر جدید به شرط شناخت اون چیزی که درون مایه این داستان ها رو تشکیل داده شاید خیلی ممکن باشه به خصوص برای افرادی که از قبل درک درستی نسبت به قصه های جن و پری دارند.

🔰 اشتباهی که خیلی ها قراره مرتکب بشید اینه که شاهنامه رو با دید اپیک قراره بخونید (اگه بخونید یا خونده باشید) امّا اصل این ماجرا سازوکار جن و پری داره. جزئیاتش رو از زیر سنگ هم که شده پیدا کنید و خط به خط با تفسیر بخونید.

🔰 تسلط به شاهنامه به تنهایی برای شما یک مدال افتخار ابدی خواهد بود. شما همین یک کتاب رو کامل بلعیده باشید همیشه یک اسب زعفرانی رنگ برای جولان در ادبیات تالیفی خواهید داشت. به شرط این که درون مایه و شکل داستان گویی فردوسی رو بفهمید و اون رو به مال خودتون تبدیل کنید

@Art_of_lies
🔰 وقتی فکر می کنم یک عده به فصل اول حلقه های شت میگند "شاهکار" به این فکر می کنم واقعا چرا باید به خودمون زحمت بدیم و نگران کیفیت داستان هامون باشیم؟

🔰 از خیانتی که به آقام سائرون شد ...

@Art_of_lies
🔰 هرگز از یاد نبرید!

📚 توئیست واقعی یک اتفاق مهندسی شده و صرفا شوکه آور نیست! و هیچ ربطی به دنیاسازی یا حتی پلات شما نداره.

📚 توئیست واقعی یعنی ناتوانی مطلق خواننده شما از درک کاراکترهای شما و تفسیر نادرست اعمال و آمالشون.

@Art_of_lies
🔰 ترفند مارتینی

📚 یکی از ویژگی های مارتین برای معرفی کردن کاراکترها در یک مدت کوتاه به شکلی که خواننده اون ها رو زیر نظر بگیره داستان هاست

📚 مارتین به ندرت در مورد تاریخچه کاراکترهای مهم صحبت می کنه (در نگاه اول.)

📚 اون فقط یک حادثه از زندگی اون فرد رو انتخاب می کنه. و در قالب دیالوگ به اون حادثه و رفتار ویژه کاراکتر اشاره می کنه. تا شما با شاخصه های اصلی و عجیب زندگی یک نفر آشنا بشید و قضاوت کردن رو شروع کنید.

📚 یک ترفند استادانه ... برای داستان در داستان گفتن. و کاراکترپردازی سریع السیر

@Art_of_lies
🔰 اصل بکن یا نکن


📚 مشکلی که سال هاست هنوز دارم باهاش کشتی می گیرم و هر وقت فکر می کنم شکستش دادم میاد شکستم میده رویارویی با اصل بکن یا نکنه.

📚 گاهی اوقات ایده ای به ذهنتون میرسه و شما دو انتخاب دارید ... یا در اسرع وقت اون رو به یک فصل تبدیل کنید ... یا یک گوشه یاداشتش کنید و به وقتش اون رو داخل کتاب مد نظر پیاده کنید. وقتی می دونید دقیقا قراره با اون ایده چی کار کنید.

📚 مشکل اینه که ایده موجودیه که مادر خودشه. بهترین و قوی ترین ایده های شما فقط در حین نوشتن و بازی با یک ایده دیگه متولد میشه. اگه اون ایده رو یک گوشه نگه دارید و ازش استفاده نکنید ... نمی فهمید پتانسیلش چقدره ... نقطه های رشدش کجاند ... و چرا جواب نمیده.

📚 می دونم مشکل من حل نمیشه با این موضوع و همیشه قراره روش دوم رو انتخاب کنم و مثل یک عروسک اونقدر با یک ایده بازی کنم تا خراب بشه و دفعه بعد یک ایده بهتر بخرم.

📚 ولی توصیه ام به شما اینه که فاصله معقول رو حفظ کنید. اول مطمئن بشید قدم بعدش شما کجاست. بعدش ایده رو پیاده کنید. زمان ادیت داستانتون با این روش به یک چهارم تقلیل پیدا می کنه

@Art_of_lies
🔰 فرق دو اقتباس

📚 حلقه های قدرت موفق شد به ته مونده متون تاریخی تالکین گند بزنه. کاراکترها رو خراب کنه. پلات رو از اصالت خارج کنه. و غذای ظهرم رو از معده ام بیرون بکشه


📚 خاندان اژدها باعث شد یک کتاب کامل که به دستان مارتین نوشته شده ... توی اقتباس حتی بهتر بدرخشه و مارتین رو ارتقا داد.

یا للعجب

@Art_of_lies