_من هیچوقت زندگی آرومی نداشتم و نخواستم داشته باشمش چون تورو از دست میدادم و من دیگه بدون تو نمیتونم زندگی کنم ...
_مسئله این نبود که نمیتونستی، ترس من از تونستن تو بود ، از اینکه بتونی واقعا بدون من زندگی کنی و این فاجعه بود.
_تو همیشه زیاد به من و اتفاقات دورت فکر میکنی.
_چون تو ارزش فکر کردن رو داری حتی اگر دیوونم کنه.
_مسئله این نبود که نمیتونستی، ترس من از تونستن تو بود ، از اینکه بتونی واقعا بدون من زندگی کنی و این فاجعه بود.
_تو همیشه زیاد به من و اتفاقات دورت فکر میکنی.
_چون تو ارزش فکر کردن رو داری حتی اگر دیوونم کنه.
_ پروانه ی من ... بالت رو شکستم؟
سرش رو پایین اورد و به انگشت های گِلی خودش نگاه کرد.
_دستم بشکنه..
سرش رو پایین اورد و به انگشت های گِلی خودش نگاه کرد.
_دستم بشکنه..
- چی مونده ازم به نظرت؟ این انصاف نبود که اینجوری بهم بفهمونی تو زندگی منی بچه
تهیونگ آهسته اتاق و قدم میزد و نزدیک در میشد
- اینکه یهویی بیان و بگن به دیدنت نمیاد دیگه؟ علاقه ای به شنیدن حرفات نداره؟ فراموشش کن
- اینکه دقیقا وقتی اینا رو بگن میفهمم دیدن تو نفسیه که میکشم، شنیدن حرفات آبیه که میخورم و فراموش کردنت دردناک ترین مرگیه که هست
- اصلا من متوجه نشدم چه دردی تو سینه اته اما دقیقا همون موقع که میخواستم مرهم شم روی زخمای تنت رفتی؟
آروم نشست پشت در و سر خورد و تکیشو بهش داد
این خیلی تلخ بود که حضورش و حس میکرد و شونه های لرزون پرتقال بهش میرسید
- یادت رفته بود من سمفونی نفساتو بلدم؟
- یادت رفته بود من بهتر از هر کسی صدای رعد ابر تو چشاتو میشنوم؟
- نکنه یادت رفته بود عطر وانیل تنت دست عطر یاس تو سینه ات و میگیره و زودتر از خودت میرسه بهم؟
- یادت رفته من ساحره ی توام پرتقال؟
تهیونگ آهسته اتاق و قدم میزد و نزدیک در میشد
- اینکه یهویی بیان و بگن به دیدنت نمیاد دیگه؟ علاقه ای به شنیدن حرفات نداره؟ فراموشش کن
- اینکه دقیقا وقتی اینا رو بگن میفهمم دیدن تو نفسیه که میکشم، شنیدن حرفات آبیه که میخورم و فراموش کردنت دردناک ترین مرگیه که هست
- اصلا من متوجه نشدم چه دردی تو سینه اته اما دقیقا همون موقع که میخواستم مرهم شم روی زخمای تنت رفتی؟
آروم نشست پشت در و سر خورد و تکیشو بهش داد
این خیلی تلخ بود که حضورش و حس میکرد و شونه های لرزون پرتقال بهش میرسید
- یادت رفته بود من سمفونی نفساتو بلدم؟
- یادت رفته بود من بهتر از هر کسی صدای رعد ابر تو چشاتو میشنوم؟
- نکنه یادت رفته بود عطر وانیل تنت دست عطر یاس تو سینه ات و میگیره و زودتر از خودت میرسه بهم؟
- یادت رفته من ساحره ی توام پرتقال؟
فکر میکردم این بار برای شنیدن صدات درحالیکه دارم آخرین نفس هامو میکشم باید تلاش کنم ...
انگار این بار نیاز نداشتی ساحرت برات بمیره.
انگار این بار نیاز نداشتی ساحرت برات بمیره.