پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
3.52K subscribers
759 photos
126 videos
57 files
621 links
بسم الله الرحمن الرحیم
پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف با رویکرد انتقادی

🌐 websites:
ebnearabi.com
ebnearabi.com/ar
ebnearabi.com/ur
ebnearabi.com/en


📢 eitaa: https://eitaa.com/ebnearabi
📲 admin: @eb_admin

⭕️در این کانال تبادلی انجام نمی شود
Download Telegram
⭕️ عاقبت شاخ و شانه کشیدن برای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و آله؛ حالا ابالحسن را دیدی؟!

به نقل از ابومخنف:
عبدالله بن ابزی، زمام شتر عایشه را گرفت. در روز جمل هر کس تصمیم به نبرد جدی داشت و می‌خواست تا مرز مرگ بجنگد، به سوی شتر میرفت و افسارش را می‌گرفت.
ابن ابزی بر سپاه علی علیه السلام یورش برد و چنین رجز خواند:
بر آنان ضربت میزنم و ابالحسن را نمیبینم
بدانید که این غمی است از جمله غمها

علی علیه السلام با نیزه به سویش حمله برد و براو ضربه ای زد و اورا کشت و فرمود:
«[حالا] ابالحسن را دیدی؟! او را چگونه دیدی؟» و نیزه را در بدن او رها کرد.

📚 دانشنامه اميرالمؤمنين علیه السلام، ج5، ص204

@ebnearabi
🔹 کسی که در شب بیست و سوم ماه رمضان سوره روم و عنکبوت را بخواند ...

🔴 عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّه قَالَ: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْعَنْكَبُوتِ وَ الرُّومِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ لَيْلَةَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ فَهُوَ وَ اللَّهِ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ- مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ لَا أَسْتَثْنِي فِيهِ أَبَداً وَ لَا أَخَافُ أَنْ يَكْتُبَ اللَّهُ عَلَيَّ فِي يَمِينِي إِثْماً وَ إِنَّ لِهَاتَيْنِ السُّورَتَيْنِ مِنَ اللَّهِ مَكَاناً

🟠 امام صادق علیه السلام به ابابصیر فرمودند : کسی که در شب بیست و سوم ماه رمضان سوره روم و عنکبوت را بخواند، پس ای أبا محمد به خدا قسم از اهل بهشت است و احدی را استثناء نمی کنم و نمی ترسم که خداوند در این قسم بر من گناه بنویسد ، همانا برای این دو سوره در نزد خداوند مکان و جایگاه (والا) دارند.

📚ثواب الأعمال ص۱۳۶، التهذیب، ج3، ص100
🔹 تکرار دعای «اللهم کن لولیّک» در شب ۲۳ ماه رمضان

مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَی بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّالِحِینَ (علیه السلام) قَالَ: تُکَرِّرُ فِی لَیْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ هَذَا الدُّعَاءَ سَاجِداً وَ قَائِماً وَ قَاعِداً وَ عَلَی کُلِّ حَالٍ وَ فِی الشَّهْرِ کُلِّهِ وَ کَیْفَ أَمْکَنَکَ وَ مَتَی حَضَرَکَ مِنْ دَهْرِکَ تَقُولُ بَعْدَ تَحْمِیدِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ الصَّلَاةِ عَلَی النَّبِیِّ ص: اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ قَائِداً وَ عَوْناً وَ عَیْناً حَتَّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلًا ... الی آخر دعا


ترجمه: در شب بيست و سوم ماه رمضان اين دعا را در حال سجده، ايستاده، نشسته و در هر حال و در همه اوقات ماه، هرگونه كه امكانت شود و هر زمان كه از دوران زندگيت باشد، بعد از حمد خداى تبارك و تعالى و درود بر پيامبر صلّى اللّه عليه و اله اين‌گونه تكرار کن:

«اللّهمّ‌ كن لوليّك فلان بن فلان(حجة بن الحسن) في هذه السّاعة و في كلّ‌ ساعة وليّا و حافظا و ناصرا و دليلا و قاعدا و عونا و عينا حتّى تسكنه أرضك طوعا و تمتّعه فيها طويلا».

📚 الکافی، ج۴، ص۱۶۲؛ مصباح المتهجد، ج۲، ص۶۳۰
وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّـهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّـهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ

و از رحمت خداوند مأیوس نشوید. که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس مى شوند

سوره یوسف، آیه ۸۷
⭕️ ابن عربی و شب قدر: درک شب قدر، موجب اسقاط تکالیف شرعی و اباحه محرمات می گردد!

ابن عربی مدعی می شود که هر کس شب قدر را درک کند، احکام الهی و دستورات شرعی از او ساقط می شود. او برای این ادعای مضحک خود به اسرائیلیات کتب حدیثیشان (منابع حدیثی اهل تسنن) استناد می کند و سپس مدعی می شود که چه خیری بالاتر از این؟! که این اباحه محرمات، بهشتی زودتر از موعد است!

او در بابی تحت عنوان ” (من قام ليلة القدر فوافقها ستر عنه خطاب التحريم‏)” می نویسد:

«هر کس (حقیقت) شب قدر را درک کند، تکالیف شرعی از او برداشته می شود. و محرمات بر او مباح می شود و کاری نمی کند مگر اینکه مباح خواهد بود. چرا که خداوند به فحشا امر نمی کند!»

سپس توجیهاتی برای این اباطیل می بافد که:

«اگر این عظمت شب قدر نبود خداوند آن را با صفت علم الحاق نمی کرد. از همین جهت خداوند پیامبر صلی الله علیه و آله را امر نموده به طلب کردن زیادت در علم (فرمایش رب زدنی علما).

و معنای قول من در این الحاق آن است که در روایت صحیح [همان اسرائیلیات اهل تسنن]وارد شده که هنگامی که بنده ای گناه میکند و می داند که خداوندی است که گناه را می بخشد یا مجازات می کند، خداوند در بار سوم به او میفرماید که هر کاری میخواهی بکن که من تو را بخشیدم.

و آن چیزی که باعث می شود که تکالیف شرعی برداشته شود، نیست به جز علم. پس الحاق کرد فضیلت لیله القدر را به مرتبه علم همانطور که بیان کردیم و چه خیری بالاتر از اینکه محدودیت های شرعی از بنده برداشته شود؟ که این خود، بهشتی مُعجّل (زودتر رسیده) است! »[1]

البته ابن عربی بحث اسقاط تکالیف شرعیه را تنها در اینجا مطرح نکرده و در جاهای دیگر نیز به این مضمون تاکید نموده است. برای نمونه در جای دیگری می گوید:

«از بندگان خدا کسانی هستند که خداوند ایشان را از میزان گناهانشان آگاه می سازد و ایشان از شدت حیا نسبت به خداوند به سراغ معاصی خود می روند تا به سرعت توبه کنند! گناهان روی دوش ایشان می ماند و آنها از تاریکی مشاهده آنها نجات می یابند. هنگامی که توبه می کنند معاصی بنابر آنچه بوده به حسنه تبدیل می شوند! این قبیل چیزها به جایگاه ایشان نسبت به خداوند ضرری نمی رساند… در شرع ثابت شده است که خداوند در حالتی مخصوص به بنده اش می گوید: إفعل ما شئت، فقد غفرت لک؛ این همان عمل مباح است و کسی که مباح انجام می دهد خداوند او را سرزنش و مؤاخذه نمی کند. اگر در مورد عموم مردم در ظاهر هم معصیت باشد، درباره این شخص، معصیت نیست.»[2]


📌 مطالعه و مشاهده مستندات مطلب در سایت: ابن عربی و شب قدر



🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
با سلام خدمت مخاطبین و دوستان عزیز

به یک ادمین، جهت فعالیت در صفحه اینستاگرام این مجموعه نیازمندیم.

اگر تمایل داشتید لطفا به ادمین پیام بدهید:
@eb_admin
🎙 اسماعیل دولابی؛ از وحدت وجود تا ترک شریعت (نماز و…) با ادعای واصل شدن به حق!

🖊 سید مجتبی بحرینی در کتاب “ما سمعت ممن رأیت” از آیت الله سیّدان نقل می کند که:

🔺«به “شیخ جواد کربلایی” گفتم گول این آقا را نخور چون “شیخ جواد کربلائی” به “دولابی” علاقه مند بود. بعد چند وقت شیخ جواد آمد و گفت: [ترک مراوده با او نمودم امّا نه بخاطر حرف تو بلکه بخاطر آنچه خودم از او شنیدم.
روزی (دولابی) به من گفت: (من پانزده روز است نماز نخوانده‌ام، چون واصل شدم) بعد دیدم رفقا بیش از این نمیتوانند متحمّل شوند دو مرتبه شروع به خواندن نمودم!»


🔺در مجلسی حضور یافتند که دولابی درآنجا بود. مشغول صحبت بود تا به اینجا رسید که گفت: همه و همه چیز خود اوست (همه چیز روی هم خداست).
صحبت که تمام شد گفتم: پس من هم خدا هستم؟ گفت آری.
گفتم پس چرا نمیفهمم که خدا هستم؟ گفت خدا از شدت ظهور مخفی شده.
گفتم دو چیز که نیست ظهور و خفاء یعنی چه؟ گفت عقل تو خیلی قلدر است (کنایه از اینکه این مسائل خلاف عقل را باید شهود کرد!!!)


📌 مطالعه و مشاهده مستندات و اسکن کتاب در سایت: اسماعیل دولابی؛ از وحدت وجود تا ترک شریعت (نماز و…)



🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️🎥 دستورالعمل عجیب و شیطانی میرزا اسماعیل دولابی و توصیه به نشستن بر روی آیه قرآن

در این ویدئو که از شبکه سوم صدا و سیما پخش گردیده است، میرزا اسماعیل دولابی از صوفیان بنام دوران معاصر، به مریدان خود توصیه می کند که برای رسیدن به بقا، آیه ای از آیات شریفه قرآن مجید(کل من علیها فان) را بر روی کاغذی بنویسند و آن آیه قرآن را زیر تشک گذاشته و روی آن بنشینند!!!
و سپس توجیه می کند که نشستن بر روی فنا حسن است!! و بر اساس نظریه وحدت وجود می گوید:
بذار بقا را ببینی! باقی و وجه الله را ببینی! شاید او بخواهد شما را ببیند! یا خودت را نشان خودت بدهد! یا خودش را نشان شما بدهد! همه اش یکی است!


🔺 مناسب است که در اینجا به مطلبی از میرزای قمی رحمة الله علیه در این زمینه اشاره شود:
«در حدیث مشهور از زندیقی که خبر از غیب می‌داد و حضرت صادق علیه السلام از او سؤال کرد که این مرتبه را از چه چیز یافته‌ای؟ گفت: از مخالفت نفس. حضرت فرمود آیا اسلام مخالف نفس تو است یا موافق؟ گفت: مخالف. فرمود که: پس قبول کن. پس تأمّل کرد و قبول اسلام کرد. بعد از آن هر چه از او پرسیدند نمی دانست. عرض کرد که تا به حال که کافر بودم از همۀ مغیبات خبر می‌دادم، چون است الحال که مسلمانم هیچ نمی دانم؟ حضرت فرمود که امر اسلام اعظم از آن است که عوض او این امر جزئی باشد، تو در آن وقت از آخرت گذشته بودی و به همان جزئی ساخته بودی، حق تعالی به تو کرامت کرد، اما عوض اسلام باید در آخرت باشد. بل که گاه است این مرحله، از ارتداد و استخفاف به دین و قرآن، حاصل می‌شود.

چنان که مکرر شنیده‌ام که بعضی از این ملاعین بوسیله اظهار کفر کسب قدرت می‌کنند. از جمله شنیده‌ام از مرد ثقۀ معتمدی که در چند سال قبل از این، در کاشان ملعونی از این اشقیا آمده بود و جمعی مرید در دور او جمع شده بودند و اخبار پنهانی می‌داد. مردم بسیاری به او گرویده بودند. عالِم دیندار بزرگواری شنید، با جمعی روان شدند تا رسیدند به آن جائی که آن ملعون نشسته بود و مردم در دور او جمع بودند. آن عالم فرمود که ای ملعون برخیز. مریدان هجوم کردند که دفع کنند از او، مومنین آن‌ها را متفرق کردند. و آن عالم امر کرد که زیر پای او را (که در آن جا نشسته بود) شکافتند، خمره‌ای بیرون آمد پر از نجاست و آن ملعون سورۀ مبارکۀ يس را در آن جا انداخته بود. به هر حال؛ اسباب خبر دادن از غیب بسیار است، چنان که معجزه و سِحر به همدیگر مشتبه می‌شوند، همچنین کرامت و خوارق شیطانی هم مشتبه می‌شوند. و همچنین؛ اظهار صورت‌ها و غرایب، گاه است که از سِحر است. و گاه است که از شعبده است. و گاه است از خاصیت ترکیبی است که می‌سازند و به حلق مریدان می‌کنند که آن هم مشهور است، بل که در کتب ایشان مذکور است. و گاه است از اِخبار جنّ و شیاطین و تلبیس آن‌ها به صورت مُردگان، یا به صورت خود شیخ است که برادر واقعی او است. و ابتلاهای الهی و امتحانات غیر متناهی در دارتکلیف، بسیار است…»

◾️ برای مطالعه بیشتر رک به: پیرامون برخی خوارقِ عادات در صوفیه، مانند سیخ در بدن فرو کردن، آتش و سنگ خوردن و امثالهم ( بخش دوم )



📌 مطالعه مطلب و دانلود ویدئو در سایت: توصیه عجیب و شیطانی میرزا اسماعیل دولابی به نشستن روی آیه قرآن



🔺 لینک ویدئوی کامل این جلسه در آرشیو صدا و سیما و سایت تلوبیون، برای کسانی که احساس می کنند ممکن است ویدئو جعلی یا دارای تقطیع مخل باشد:
https://telewebion.com/episode/0x1bb3482

🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ ابن‌عربی، مسئول ضلالت مردم

🇵🇰 ابنِ عربی اور لوگوں کی گمراہی کا گناہ

🎙آیت الله سید محمود بحرالعلوم میردامادی دا‌م ظله

@ebnearabi
♨️ ثبت نام ترم جدید دوره ی کوتاه مدت فرق و ادیان موسسه فِرق و ادیان خاتم النّبیّین صلی الله علیه و آله

🌱 شروع دوره از ۲۹ فروردین
🌱 به مدت ۱۲ هفته، هر هفته چهارشنبه ها عصر و پنجشنبه ها صبح
🌱حضوری
🌱 ظرفیت محدود

📌 لینک ثبت نام دوره های آموزشی موسسه آموزش عالی خاتم النبیین صلی الله علیه و آله وسلم
survey.prsln.ir/s/BReVYeE
⭕️ مشاجره و برخورد های تند و زننده دو صوفی و مدعی عرفان و معنویت (سید محمدمحسن طهرانی و اسماعیل دولابی)

محمدمحسن طهرانی فرزند محمدحسین طهرانی(قطب جریان لاله زاری و معروف به علامه طهرانی) حکایتی از برخوردهای زننده یکی از شاگردان برجسته آقای انصاری همدانی (بنابر نقل های میدانی معتبر و قرائن دیگر [1]، شخص مذکور اقای دولابی بوده است) با خودش و واکنش های تند خودش به او را نقل می کند که جالب و درخور توجه است. هر دو این افراد نیز مدعی عرفان، تخلق به اخلاق الهی، و سطوح بالایی از معنویت هستند.[2]

وی در کتاب اسرار ملکوت می نویسد که دولابی با تعابیر نامناسب و با لحنى بسيار بى ‏ادبانه و استهزاءگونه‏ با وی صحبت نموده است. محسن طهرانی نیز از او با تعابیری تندی چون “مرد بى ‏تربيت و بى ادبى كه بى محابا به كلّ‏ نظام روحانيّت تعرّض و تعدّى نموده” و “فردی که با كلماتى ناموزون و سخنانى درشت، هتّاكى و بى حرمتى نموده است” یاد می کند. طهرانی در ادامه می نویسد که به نحوى كه در خور شأن و لياقت او بوده با او مقابله نموده و چنان پاسخ دندان شکنی به وی داده که رنگ دولابی مانند توت سياه شده و رعشه بر اندامش افتاده و ديگر لب به سخن نگشوده است. همچنین می نویسد که عبارات دولابی را به جهت رعایت عفت و ادب، ذکر نمی کند:

«پس از صرف نهار ایشان رو کردند به من و با تعبیری نه چندان مناسب از حالات مرحوم والد که در آن زمان در قید حیات بودند سوال نمودند و با وجود اینکه بنده از تعبیر ایشان، ملول و مکدر گشتم پاسخ ایشان را به نحو اجمال اداء نمودم.
در این وقت ایشان با لحنی بسیار بی‌ادبانه و استهزاء گونه رو کردند به بنده و از احوال ما و کیفیت اعاشه و گذران معاش و زندگی سوال کردند. و این سوال به نحوی ادا شد که نه فقط به شخص حقیر بلکه به قاطبه طبقه روحانیت و علماء نظر داشت (و بنده از ذکر کلام ایشان به جهت رعایت عفت و ادب محاوره صرف نظر می‌کنم) و طبعا مریدان و دوستان ایشان نیز شروع کردند به خندیدن و خوشحالی نمودن.
بنده دیدم سکوت در برابر یک همچنین مرد بی‌تربیت و بی‌ادبی که بی محابا به کل نظام روحانیت …دست تعرض و تعدی دراز نموده جایز نیست، و لذا با کلامی بسیار مودبانه ولی قاطع و محکم پاسخ دندان‌شکن به او دادم و مجلس را در بهت و سکوت قرار دادم.
ایشان که توقع چنین جوابی را از بنده نداشت ناگهان عنان اختیار از کف بداد و با کلماتی ناموزون و سخنانی درشت شروع به هتاکی و بی‌حرمتی نمود و همین‌طور ادامه داد تا اینکه کاملا خود را بر ایکه قدرت و عرش سلطنت مستقر و متمکن یافت، آنگاه دست از صحبت بازکشید و ساکت شد.
این بنده در اینجا نیز به پاسخگویی ایشان برآمدم و با همان کیفیت و همان نحوه‌ای که درخور شأن و لیاقت او بود با او برخورد نمودم. برای بار سوم ایشان زمام سخن را به‌دست گرفت و با حمله‌ای بسیار شدیدتر به دفاع از نفس و انانیت و شخصیت و آبروی از دست رفته خویش پرداخت، به نحوی که برای تمام افراد مجلس محرز گشت این مرد کنترل کلام از کفش خارج شده و زمام سخن از دستش در آمده و همه با نگرانى و دلهره شديدى به عاقبت و مآل مجلس مى ‏انديشيدند؛
و پس از ده دقیقه که آنچه در توان داشت در رد و طرد و اضمحلال ما ذره‌ای فرونگذاشت از سخن بازایستاد. حقیر نیز که وضع را اینچنین دیدم با اشاره به یکی از سخنرانی‌هایشان و مطالب بی‌محتوی و باطلی که در آنجا زده بودند عرصه را چنان بر ایشان تنگ کردم که رنگش مانند توت سیاه شد و رعشه بر اندامش افتاد و ديگر لب به سخن نگشود و فهميد اينجا با جاهاى ديگر فرق دارد و هر سخنى با پاسخى محكم و دندان‏شكن روبه ‏رو خواهد شد…»


📌 مطالعه مشروح مطلب و مشاهده مستندات در سایت: مشاجره سید محمدمحسن طهرانی و حاج اسماعیل دولابی (دو مدعی عرفان)


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ دانلود کتاب خیراتیه در ابطال طریقه صوفیه دو جلدی (تالیف آقا محمدعلی کرمانشاهی)

انگیزه مولف از تألیف کتاب خیراتیه، مقابله با فعالیت گسترده سران صوفیه از جمله معصومعلیشاه در ایران، حفظ دین و پاسخ به شبهات صوفیه بوده است. وی در مقدمه، صوفیه را از جمله گمراهان و بدعت‌گذاران معرفی می‌کند و تقابل علمی و عملی با آنان را بر خود و علمای اسلام لازم می‌داند.[1]

این کتاب که در دو جلد منتشر شده، حاوی شواهد فراوانی‌ از انحرافات و بدعت‌های صوفیه است. بهبهانی در ابتدای جلد اول این کتاب، صوفیه را جماعتی بی‌اعتنا به احکام شریعت و اباحه‌گرا معرفی می‌کند[2] و سپس در بخش‌های مختلف کتاب به نقد آراء برخی از بزرگان صوفیه از جمله ابن عربی و مولوی می‌پردازد.[3]

آقا محمدعلی بهبهانی در بخشی از این کتاب، صوفیه را از نگاه اهل سنت بررسی کرده [4] و با استناد و استنباط از روایات اهل بیت(علیهم السلام) و آثار برخی بزرگان همچون مقدس اردبیلی، گمراه بودن صوفیان را اثبات می کند .[5]

نویسنده با اشاره به تاریخ زندگی و جامعه عصر بنیان‌گذار صوفیه، خاستگاه تاریخی این مشرب را عهد امویان می‌داند. [6] سپس با اشاره به برخی از مبانی صوفیه ریشه آن را به نصارا (مسیحیان) و انحراف قوم بنی اسرائیل به دست سامری منتسب می‌نماید.[7]

مولف خیراتیه با اشاره به فهرستی از بدعت‌های صوفیه، آنان را مصداق بدعت‌گذاران دانسته است.[8] او در فصلی دیگر به بررسی مشایخ صوفیه می‌پردازد و روش آنان را خلاف دین و مذهب معرفی می‌نماید.[9] حکایت زنان عارف و نقد بر داستان‌های آنان بخش دیگری از این کتاب است.[10] در ادامه ضمن بیان کرامت‌های ادعایی صوفیه، ظهور این دست کرامت‌ها را دلیل بر حقانیت نمی‌داند و استناد آنان را به کرامات از جمله‌ی خدعه‌های آنان معرفی می‌کند.[11]

نویسنده در آغاز جلد دوم این اثر بحثی با عنوان “سقوط تکالیف شرعی از نگاه صوفیان” مطرح می‌نماید و با استناد به سخن برخی از متصوفه، نظیر مولوی، عطار، روزبهان و شبستری، این مدعا را اثبات می کند که در تعالیم تصوف، سالک در مرحله‌ای از مراحل سلوک و با رسیدن به مرحله یقین، جمیع تکالیف شرعی از دوش او ساقط‌ شده و محرمات الهی بر او حلال می‌شود.[12]

آقا محمدعلی بهبهانی در جلد دوم این کتاب همچنین به نقل و نقد اشعار مولوی می‌پردازد.[13] و در ادامه با همسان دانستن نظر صوفیه و فلاسفه در مساله جبر و اختیار به تبیین نظر امامیه در این زمینه می‌پردازد.[14]

وی در فصل دیگر به نظرات شیخ عبدالرزاق لاهیجی[15] و بایزید بسطامی[16] و شیخ اشراق[17] اشاره کرده و ضمن بیان تضادهای آن با مبانی تشیع مدعیات آنان را مورد انتقاد قرار می‌دهد.[18] وی در فصلی دیگر، به آثار و منابعی می‌پردازد که صوفیه را نقد کرده‌اند.[19]

نویسنده در ادامه به بررسی آراء فلاسفه پرداخته و روش آنان را مطابق با حکمت مطرح شده در قرآن و روایات نمی‌داند.[20]

📌 مشاهده فهرست محتویات کتاب، توضیحات بیشتر و دانلود فایل pdf در سایت: دانلود کتاب خیراتیه


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ سخنرانی استاد معاونیان درباره توحید، تعمق در ذات خداوند و انحرافات صوفیه (فایل صوتی و تصویری)


🔺 عناوین برخی مطالب مطروحه در این فایل صوتی:
◾️ اهمیت، استحباب و فضیلت تداوم بر تلاوت سوره توحید
◾️سوره توحید اصل معرفت به حضرت حق و اعلی المعارف است
◾️روایات متواتری از اهل بیت علیهم السلام وارد شده که ایشان به شدت منع فرموده اند از تفکر در ذات احدیت
◾️اصلاً چیستی خدا قابل ادراک نیست که شما فکر بکنید. ذهن های تیزهوش نیز نمی‌توانند به ذات احدیت راه بیابند
◾️توحید بین این دو کلمه است نفی تعطیل و نفی تشبیه (همچنین ببینید: تشبیه ذات خداوند و اجتماع نقیضین در کلام فلاسفه و عرفا)
◾️متاسفانه یکی از اعاظم گفته است که ذهن های تمرین یافته فلسفی می‌توانند در ذات خدا تفکر کنند خلافاً لجمیع الروایات
◾️در برخی از روایات، واژه تعمق آمده که من تعمق فی ذات الله فقط تزندق (همچنین ببینید: شرح و بررسی روایت ” … یکون فى آخر الزمان اقوام متعمقون … “)
◾️امام سجاد علیه السلام می فرماید خدای متعال می‌دانست که در آخرالزمان عده‌ای می‌آیند که متعمق هستند لذا سوره اخلاص را برای آنها فرستاد. برخی از علمای عارف مسلک گمان کرده‌اند که این روایت شریفه در مقام مدحت و ستایش تعمق است، در حالی که در مقام مذمت است و اصل تعمق در روایات اهل بیت علیهم السلام مورد مذمت واقع شده است. (همچنین ببینید: توضیح درباره حدیث اقوام متعمق در آخرالزمان و نقد ابن عربی – آیت الله صافی گلپایگانی)
◾️کتاب مبدا اعلای علامه جعفری (ره) کتاب خوبی در توحید است. ایشان می‌فرماید آنچه صدرالمتلین برای اثبات وحدت تشکیکی ارائه کرده است برهان نیست صرف ادعاست و در نهایت فرموده است این حرفها شاید به درد شعر بخورد اما به درد اعتقاد نمیخورد. (همچنین ببینید: مکتب وحدت وجود از منظر علامه محمد تقی جعفری)
◾️ایشان صد اشکال بر بنیادهای اعتقادی جلال الدین محمد بلخی رومی گرفته است. یکی از طلاب اشکالات را از کتاب ایشان استخراج کرد و دیدیم که 100 مورد نبوده، بلکه 200 مورد بوده است. (همچینن ببینید: هدف علامه جعفری از شرح بر مثنوی-سفارش علامه در اواخر عمر-استاد معاونیان+صوت)
علامه جعفری به من گفتند در شبی از شب‌هایی که شرح مثنوی می‌نوشتم، صدای هاتفی را شنیدم که به من می‌گفت که محمد تقی مراقب باش که مولوی به ذات احدیت جسارت کرده است.
◾️به امام صادق علیه السلام عرض می‌کند که من دوش خداوند را در خواب دیدم. امام علیه السلام فرمود تو کافری چون خداوند قابل مشاهده در خواب نیست.
◾️ذکر یک نمونه از شاهد بازی شمس تبریزی و همخوابگی با پسرکان و امردان (همچنین ببینید: شاهد بازی)


📌 مشاهده فایل تصویری و دانلود صوت و تصویر در سایت: سخنرانی حجت الاسلام معاونیان درباره توحید، تعمق در ذات خداوند و انحرافات صوفیه


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
💠 علامه مجلسی و حفظ تشیع از اسلام ابن عربی و صدرایی – آیت الله صافی گلپایگانی

🔺 در پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله صافی گلپایگانی مطلبی تحت عنوان “نقش محدّثان در نجات مردم در عصر غیبت کبری”  در ذیل حدیث اول از فصل اول کتاب حدیث خوبان منتشر شده است. 

ایشان در این بخش از کتاب، با تاکید بر جایگاه والای علامه مجلسی در احیاء علوم و معارف اهل بیت علیهم السلام، حفظ شیعه از تصوف و اسلام صدرایی و ابن عربی را مرهون زحمات آن عالم بزرگوار می داند.

تفصیل این مطلب به شرح ذیل است:

«پس از عصر ائمّه (علیهم السلام) همواره حاملان حدیث بودند که می‌توانستند سره را از ناسره، و بدعت را از سنّت تشخیص دهند، و مردم را از گمراهی‌هایی که در نتیجه غور در فلسفه، و گرایش به عرفان مصطلح، و مکتب‌های الحادی مطرح می‌گردید نجات دهند، و بالأخره تا این اواخر، یعنی عصر صفویّه – که در آن رسمیت تشیّع تجدید گردید – اعلان می‌شد به‌واسطه عوامل خاصّی که بعد از سلطنت شاه طهماسب اوّل پیش آمد، رفته رفته گرایش به فلسفه، و افکار صوفیانه و مشارب غیر شرعی قوّت گرفت، تا حدی که در اصفهان، خانقاه‌ها برپا شده، و مثل عالم جلیل آقاحسین خوانساری را به جای القاب اسلامی، به عقل حادی‌عشر می‌خواندند، و نهایت ظهور علوم اهل‌بیت (علیهم السلام) آن بود که محقّق داماد در قالب اصطلاحات فلسفی مطرح می‌کرد، و خلاصه، زبان اهل‌بیت (علیهم السلام)، و احادیث آنها، در غربت افتاده بود،

🔹 که به إذن الله تعالی شخصیتی مثل علامه مجلسی(رحمه الله) ظاهر شد، و حدیث را دوباره چنان احیا و مطرح کرد که احادیث اهل‌بیت(علیهم السلام) را نه فقط در مدارس و در معرض توجّه و دقّت علما قرار داد، بلکه شاید خانه‌ای در بلاد ایران نماند که از خواندن کتاب بهره نداشته باشد، مگر آنکه احادیث اهل‌بیت (علیهم السلام) به صورتی و زیر عنوانی، در آن وارد شد.

🔹خانقاه‌های اصفهان، همه تعطیل شد و افکار صوفیانه از میان رفت و زبان حدیث و استدلال به ظواهر قرآن و احادیث و زبان ائمّه معصومین (علیهم السلام)، زبان علما و حوزه‌ها شد.

🔹بدون شکّ، باید گفت: ظهور علامه مجلسی در آن عصر، موجب بازگشت تشیّع به عصر ائمّه (علیهم السلام) و اصحاب آنها، امثال زراره بن اعین‌ها، و محمّد بن مسلم‌ها، و صاحبان اصول گردید.

🔹نمی‌خواهم بگویم عصر قبل از آن، همانند عصر ائمّه (علیهم السلام) نبود، ولی این را هم نمی‌توانم بگویم که همانند عصر آنان بود، زیرا اصطلاحات و الفاظ اسلامی کم و بیش عوض شده بود و بحث درس و تألیف و تصنیف چنان که باید، بر محور کتاب و سنّت و احادیث اهل‌بیت(علیهم السلام) دور نمی‌زد.

🔹هر طور بود و هر گونه بود، به ظاهر اگر مجلسی(رحمه الله) ظهور نکرده بود، و وضع حوزه‌ها به آن‌گونه که داشت، جلو می‌رفت، شریعت ارسطویی و اسلام ابن سینایی و صدرایی و ابن عربی پابرجا می‌شد، و خدا می‌داند که باب تأویل و توجیه آیات و احادیث، و حمل آنها با تکلّف بر بیانی خاصّ تا کجا گسترده می‌گشت!

🔹این علامه مجلسی بود که حوزه ها را به معارف اصیل دین، و تشیّع بازگرداند، و قرآن و سنّت را مافوق همه مکتب‌ها قرار داد. شکر الله سعیه وجزاه الله عن هذا الدّین والکتاب والسنّه خیر جزاء المحسنین.»

https://goo.gl/dXRXW3


پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
@ebnearabi


📌 مطالعه این مطلب در سایت:
http://www.ebnearabi.com/12753/علامه-مجلسی-و-حفظ-تشیع-از-اسلام-ابن-عربی.html
⭕️ آیت الله بهجت و نقد اخذ علم و معارف از عرفا و صوفیه

مبانی معرفتی تصوف و عرفان اصطلاحی حال حاضر، بر اساس مطالب و آموزه های اقطاب و سران متقدم صوفیه پایه گذاری شده است. مطالب بنیادین صوفیه نیز آمیخته ای از تفکرات فرقه ها و ادیان مختلف اعم از بودایی، میترایی، زرتشتی، مانوی، تائو، مسیحی، برهمایی، یهود و اسلام و ایضا کشف و شهود اقطاب و مطالب ذوقی و من عندی است. اکثر صوفیان، عمر خود را صرف شرح کتب بزرگان و سران متقدم صوفیه (مانند کتب ابن عربی یا دواوین شعرای بنام صوفی همچون مولوی و…) نموده و کمتر به منابع اصیل دینی یعنی قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام می پردازند. برخی از معاصران آنها نیز در پاسخ منتقدان، توجیهاتی از این دست ارائه می کنند که این کتب، همان شرح آیات و روایات است! در صورتی که اساسا تا حدود قرن هفتم یا هشتم هجری، تمام سران صوفیه از اهل سنت بوده و علی المبنی پیرو اهل بیت علیهم السلام نبوده اند. لذا هیچ التزامی نیز به معارف و آموزه های ایشان نداشته اند. از همین رو کتب سران آنها مشحون از مطالب انحرافی، بی مبنا و ذوقی و من عندی است. و بر اهل تحقیق پوشیده نیست که کمتر رکنی از ارکان دینی یافت می شود که صوفیه در آن بر خلاف مبانی اهل بیت علیهم السلام مشی ننموده باشند.

اما در کتاب فریادگر توحید از آیت الله بهجت مطلبی نقل شده که کاملا نافی این اصل و مبنای تصوف و عرفان است: «ایشان گاهی به عنوان طعن و طنز می‌گفتند: بله، ما‌ها برای تکامل خود دنبال چیزی می‌گردیم که نه خدا گفته باشد نه پیغمبر و نه امام. دنبال یک چنین چیزی می‌گردیم. خیال می‌کنیم که راه سعادت یک چیزی است که نه خدا گفته نه پیغمبر نه امام. در صورتی که آنچه آنها بیشتر گفته‌اند و بیشتر تأکید کرده‌اند آن موجب سعادت است.

چطور ممکن است چیزی بیشترین تأثیر را در سعادت انسان داشته باشد و آنها غفلت کرده باشند و نگفته باشند، واگذار کرده باشند به اینکه یک پیری، مرشدی، قطبی بیاید بیان بکند. آیا چنین چیزی ممکن است؟! و یا به چیزهایی تأکید کرده باشند که چندان اهمیّتی نداشته باشد و درباره ی امور مهم، خیلی کم درباره‌اش گفتگو شده یا با یک بیان مثلاً خیلی ساده‌ای گذشته باشند؟! اینها معقول نیست.
»[1]

در روایات معتبر و متواتر ما نیز بر این مضمون تاکید شده است و این وظیفه به شیعیان گوشزد گردیده که علوم و معارف خود را جز از اهل بیت علیهم السلام فرا نگیرند. مرحوم کلینی برخی از این روایات را در کافی شریف در بابی با عنوان «در اينكه چيز حقّى در دست مردم نيست جز آنچه از نزد ائمه (علیهم السلام) بيرون آمده و هر چه از نزد آنها نباشد، باطل است»‏ گردآوری نموده است. در ادامه به برخی از این روایات که در کتب معتبر شیعه وارد شده، اشاره می شود.

امیرمومنان علی علیه السلام فرموده اند: ای کمیل، اگر مى خواهى از ما باشى، تمام معارف دینت را از ما بگیر! [2]

امام باقر علیه السلام فرموده اند: هر علم و معارفی که از در این خانه (اشاره به خانه اهل بیت علیهم السلام) خارج نشده باشد، باطل است. [3]

امام صادق علیه السلام فرمود : آگاه باشید که همانا شر است بر شما که چیزی را بگویید (و معتقد شوید) که آن را از ما نشنیده باشید. [9]

و...

لذا این اشکال، حقیقتا به صوفیان و عرفای امروزی وارد است که چرا به جای پرداختن به معارف اهل بیت علیهم السلام عمر گرانبها را صرف شرح و نشر کتب سران سنی مذهب صوفیه نموده و مطالب آنها را به جای معارف اهل بیت علیهم السلام به شیعیان ایشان عرضه می نمایند؟


📌 مطالعه و مشاهده مشروح مطلب در سایت: آیت الله بهجت و نقد اخذ علم و معارف از عرفا و صوفیه


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ اوضاع دهشتناک و وخیمِ شاهدبازی در میان سران صوفیه!

پیشتر در مقاله ی شاهد بازی، به دلیل رکاکت بیش از حد، به صورت اجمالی و سربسته، به این حکایت از شیخ حریری که از قضا مورد تمجید و ستایش شمس تبریزی نیز بوده اشارتی شده بود.
در مقاله مذکور می توانید نمونه های دیگری از مستندات شاهدبازی سران صوفیه را ملاحظه نمایید.

@ebnearabi
حتما دیده اید که اخیرا کلیپی از پناهیان پخش شده که او در یک برنامه تلویزیونی، عبارات بسیار ناشایستی را نسبت به پیامبر و امیرمومنان علیهماالسلام به کار می برد. مطالب پناهیان در آن برنامه بسیار عجیب بود و این واقعا خودش هنری است که در چند دقیقه سخنرانی تا این حد مطالب خلاف و نادرست در سخنان یک فردی باشد.
اولا روایتی که پناهیان نقل کرد، از منابع اهل تسنن است و در منابع ما چنین روایتی با سند شیعی یافت نمی شود. (مسند احمد بن حنبل ج 18، ص 336، ح 11817)
ثانیا بر اساس همان منابع سنی هم اگر بررسی کنیم، یکی از اشکالاتی که عمر و ابوبکر و ... بر خلافت امیرمومنان علیه السلام می گرفتند این بود که ایشان لبخند بر لب دارند و شوخ طبع هستند. اساسا آیات و روایات دلالت کننده بر مهربانی و عطوفت پیامبر و امیرالمومنین علیهماالسلام تواتر دارد و برای پرداختن به آن باید چندین جلد کتاب تالیف کرد.

و این ادعای پناهیان و چنین مطالبی خلاف نص صریح آیات قرآن کریم است.
خداوند در قران می فرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ»
و در آیه 128 سوره توبه، مهربانی پیامبر اکرم(صلی الله عیله و آله) را در برابر مومنان، چنین بیان می کند: «عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ»؛ به رنج افتادنتان بر او گران و دشوار است، به شما دلبسته است و به مؤمنان دلسوز و مهربان
همچنین خداوند درباره رسول گرامی اسلام می فرماید: «وَإِنَّکَ لَعَلی خُلُق عَظِیم»؛ به یقین تو اخلاق عظیم و بزرگی داری

سه تن از مخالفان و دشمنان امیرمومنان علیه السلام، عُمٓر و عمرو و معاویه، پسران خطاب و عاص و ابوسفیان بودند.
هر سه‌ی اینها نسبت گشاده رویی و شوخ‌طبعی به حضرتش داده‌اند:
الف) عمر
وإنْ ولي علي ففيه دعابة وأحرى به أن يحملهم على طريق الحق.
📚الكامل في التاريخ، ابن الأثير، ج ۳ ص ۶۷ (https://lib.eshia.ir/22036/3/67)
ثم أقبل على علي ع فقال: لله أنت لو لا دعابة فيك أما و الله لئن وليتهم لتحملنهم على الحق الواضح و المحجة البيضاء.
📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج ‏۱ ص ۱۸۶ (https://lib.eshia.ir/15335/1/186)
ب) معاویه
و قال معاوية لقيس بن سعد: رحم الله أبا حسن فلقد كان هشا بشا ذا فكاهة.
📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج ۱ ص ۲۵ (https://lib.eshia.ir/15335/1/25)
ج) عمرو عاص
عَجَباً لاِبْنِ النَّابِغَةِ! يَزْعُمُ لاَِهْلِ الشَّامِ أَنَّ فِيَّ دُعَابَةً، وَأَنِّي امْرُؤٌ تِلْعَابَةٌ: أُعَافِسُ وَأُمَارِسُ! لَقَدْ قَالَ بَاطِلا، وَنَطَقَ آثِماً.
📚نهج البلاغه، خطبه ۸۴ (https://lib.eshia.ir/26580/1/65)

این‌ها نشان می‌دهد که حتی از منظر مخالفان حضرت نیز، آن جناب، دارای روی گشاده و روحیه سهل‌گیرانه‌ بوده‌اند. نه این‌که خشن و گوشت‌تلخ باشند!!
ابن ابی‌الحدید در این باره و در آغاز شرح خود بر نهج البلاغه می‌نویسد:
و أما سجاحة الأخلاق و بشر الوجه و طلاقة المحيا و التبسم فهو المضروب به المثل فيه حتى عابه بذلك أعداؤه.
سپس سه مورد فوق را آورده که سخنان قیس در جواب معاویه و نیز قول صعصعه در اینجا شنیدنی است:
قال صعصعة بن صوحان و غيره من شيعته و أصحابه: كان فينا كأحدنا لين جانب و شدة تواضع و سهولة قياد و كنا نهابه مهابة الأسير المربوط للسياف الواقف على رأسه.
و قال معاوية لقيس بن سعد: رحم الله أبا حسن فلقد كان هشا بشا ذا فكاهة. قال قيس: نعم كان رسول الله ص يمزح و يبتسم إلى أصحابه و أراك تسر حسوا في ارتغاء و تعيبه بذلك أما و الله لقد كان مع تلك الفكاهة و الطلاقة أهيب من ذي لبدتين قد مسه الطوى تلك هيبة التقوى و ليس كما يهابك طغام أهل الشام.
بعد ادامه می‌دهد:
و قد بقي هذا الخلق متوارثا متنافلا في محبيه و أوليائه إلى الآن كما بقي الجفاء و الخشونة و الوعورة في الجانب الآخر و من له أدنى معرفة بأخلاق الناس و عوائدهم يعرف ذلك .