اقتصاد و مدیریت
436 subscribers
427 photos
152 videos
116 files
59 links
بنام خالق یکتا🕋

👈هدف: ارائه موضوعات
اقتصادی
مدیریتی
وبازاریابی



ارتباط با ادمین👇

فعلا دردسترس نمی باشد!


صحفه ما👇

@Eqtasad4You
Download Telegram
💢😍😍دوستان هیچ امکان ندارد یکی از دوستان،فامیل، قوم هایتان به اقتصاد یا مدیریت سرکار نداشته باشن
همی لینکک کانال بفرست برایش که عضو کانال بشه 😊
انیه همی لینک کپی کن بفرست براش حله😘

@Eqtasad4You
@Eqtasad4You
@Eqtasad4You
@Eqtasad4You
💢اﻗﺘﺼﺎد ﺑﻪ ﭼﻨﺪ ﺑﺨﺶ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﻲ ﺷﻮد:
اقتصاد به دو بخش یعنی اقتصاد خرد و کلان که.
1- ﺧﺮد (Microeconomic) : ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﻲ رﻓﺘﺎرﻫـﺎي اﻗﺘﺼـﺎدي در ﺳـﻄﺢ ﺧـﺮد ﻣـﻲ ﭘـﺮدازد .
2- ﻛﻼن (Macroeconomic) : ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﻲ رﻓﺘﺎرﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي در ﺳﻄﺢ ﻛﻼن ﻣﻲ ﭘﺮدازد .ﻣﺎﻧﻨ ﺪ درآﻣﺪ
ﻣﻠﻲ، اﺷﺘﻐﺎل ﻣﻠﻲ، ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻣﻠﻲ و...

@Eqtasad4You
💢ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﻤﻴﺎﺑﻲ ﻳﺎ ﻣﺤﺪود ﺑﻮدن :

ﻧﻬﺎدﻫﺎي ﺗﻮﻟﻴﺪي)،ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻧﻴﺮوي ﻛﺎر ( ﻣﺤﺪود و ﻛﻤﻴﺎب ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﻫﻤﻴﻦ ﻣﺤـﺪود ﺑـﻮدن ﻣﻨـﺎﺑﻊ ﺗﻮﻟﻴـﺪي
اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮرﺳﻲاﻗﺘﺼﺎدي را ﺿﺮوري ﻣﻲ ﺳﺎزد و ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺗﺨﺼﻴﺺ ﻣﻄﻠﻮب ﻣﻨﺎﺑﻊ را ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣـﻲ آورد. اﮔـﺮ
ﻛﻤﻴﺎﺑﻲ وﺟﻮد ﻧﺪاﺷﺖ ﻣﺮدم ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺴﺘﻨﺪ ﻣﻨ ﺎﺑﻊ ﺗﻮﻟﻴﺪي را ﺑﻪ ﻫﺮ ﻣﻴﺰان ﻛﻪ ﺑﺨﻮاﻫﻨﺪ ﺟﻬﺖ ﺗـﺎﻣﻴﻦ ﻛـﺎﻻ و
ﺧﺪﻣﺎت ﺑﻪ ﻛﺎر ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ و دﻳﮕﺮ ﻧﻴﺎز ﺑﻪ ﺑﺎزار ﻧﺒﻮدو ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﻳﮕﺮ ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد ﺷﻜﻞ ﻧﻤﻲ ﮔﺮﻓﺖ.

@Eqtasad4You
💢ﻣﻮﺿﻮع ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد
اﻧﺴﺎن ﻣﻮﺟﻮدي اﺳﺖ ﻧﻴﺎز ﻣﻨﺪ و داراي ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﻫﺎي ﻧﺎﻣﺤﺪود .اﻣﺎ ﻣﻨﺎﺑﻊ و اﻣﻜﺎﻧﺎﺗﻲ ﻛﻪ در اﺧﺘﻴﺎر دارد- ﺑﺮﺧﻼف ﺧﻮاﺳﺘﻪ
ﻫﺎﻳ ﺶ–ﻣﺤﺪود و ﻛﻤﻴﺎب اﺳﺖ .ﭘﺲ اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ و ﺟﻮاﻣﻊ ﻧﺎﮔﺰﻳﺮﻧﺪ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ در زﻣﺎﻧﻲ ﻣﻌﻴﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻛﻤﻴﺎب و اﻣﻜﺎﻧﺎت
ﻣﺤﺪود ﺧﻮد را ﺑﺮاي ارﺿﺎء ﻛﺪاﻣﻴﻦ ﻧﻴﺎزﻫﺎ و ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻛﺪاﻣﻴﻦ ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﻫﺎي ﺧﻮد ﺑﻪ ﻛﺎر ﮔﻴﺮﻧﺪ . ﺑﻌﻼوه ﻣﻌﻤﻮﻻ اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻣﺎﻳﻠﻨﺪ
ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻳﻌﻨﻲ ﻧﻴﺎزﻫﺎ و ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﻫﺎي ﺑﻴﺸﺘﺮي را ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ .ﻓﻬﻢ و ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ اﻳﻦ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮي ﻫﺎ ﻛﺎري اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد ﻣﺘﻜﻔﻞ آن ﺷﺪه اﺳﺖ و ﺑﺮ اﻳﻦ اﺳﺎس ﻣﻮﺿﻮع ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد رﻓﺘﺎر اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ و ﺟﻮاﻣﻊ اﺳﺖ . اﻟﺒﺘﻪ در اﻗﺘﺼﺎد
رﻓﺘﺎرﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي ﺟﻮاﻣﻊ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ و ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮد . ،ﻳﻌﻨﻲ رﻓﺘﺎر آﻧﻬﺎ در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﺗﻮﻟﻴﺪ، ﻣﺼﺮف
،ﭘﺲ اﻧﺪازو ﺛﺮوت ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮد.

@Eqtasad4You
💢ﻫﺪف و اﻫﻤﻴﺖ ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد
ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﭘﺮﺳﺸﻲ ﻛﻪ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺑﺮاي ﻳﻚ محصل (دانشجو)ﻳﺎ ﻫﺮ ﺷﺨﺺ ﻋﻼﻗﻪ ﻣﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻄﺮح ﺑﺎﺷﺪ اﻳ ﻦ اﺳﺖ
ﻛﻪ ﭼﺮا ﺑﺎﻳﺪ اﻗﺘﺼﺎد آﻣﻮﺧﺖ؟ ﻫﺪف و ﺿﺮورت ﻓﺮاﮔﻴﺮي اﻳﻦ ﻋﻠﻢ ﭼﻴﺴﺖ؟ اﻳﻦ ﻋﻠﻢ ﭼﻪ در دردي از دردﻫﺎي ﺑﺸﺮ را دوا
ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﻛﺪاﻣﻴﻦ ﮔﺮه از ﮔﺮه ﻫﺎي ﻧﺎﮔﺸﻮده ﺑﺸﺮ را ﻣﻲ ﮔﺸﺎﻳﺪ ...ﺳﺮاﻧﺠﺎم ان ﻛﻪ آﻳﺎ ارزش دارد ﻛﻪ اﻧﺴﺎن ﺑﺨﺸﻲ از ﻋﻤﺮ
ﺑﺲ ارزﺷﻤﻨﺪ ﺧﻮد را ﺑﺮ ﺳﺮﻳﺎدﮔﻴﺮي اﻳﻦ ﻋﻠﻢ ﺑﮕﺬارد؟ ﺿﺮورت و اﻫﻤﻴﺖ ﻓﺮاﮔﻴﺮي ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد زﻣ ﺎﻧﻲ ﻫﻮﻳﺪا ﻣﻲ ﺷﻮد
ﻛﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ اﺻﻠﻲ و ﻫﺪف ﻏﺎﻳﻲ ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد ﺑﺮاي ﻣﺎ روﺷﻦ ﺷﻮد.
ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻳﻜﻲ از اﻗﺘﺼﺎدداﻧﺎن ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ

رﺳﺎﻟﺖ اﺻﻠﻲ و ﻫﺪف ﻏﺎﻳﻲ ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد ﺑﻬﺒﻮد ﺑﺨﺸﻴﺪن ﺑﻪﺷﺮاﻳﻂ زﻧﺪﮔﻲ
روزﻣﺮه اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ اﺳﺖ ...ﻫﺮﭼﻨﺪ اﻟﮕﻮﻳﻲ واﺣﺪي ﺑﺮاي ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ وﺟﻮد ﻧﺪارد و ﺗﺤﻮل و ﺗﻜﺎﻣﻞ ﻓﺮﻫﻨﮓ در ﻫﺮﮔﻮﺷﻪ از ﺟﻬﺎن
ﻣﺘﻔﺎوت از ﺟﺎي دﻳﮕﺮ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد اﻣﺎ رﻫﺎﻳﻲ و آزادي ﺑﺸﺮ از ﭼﻨﮓ ﻓﻘﺮ و ﻓﻼﻛﺖ و ﺑﻴﻤﺎري آرزوي دﻳﺮﻳﻨﻪ ﺗﻤﺎم ﺑﺸﺮﻳ ﺖ
اﺳﺖ .داﻧﺶ اﻗﺘﺼﺎدي ﺑﻪ ﻣﺎ ﻛﻤﻚ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ زﻧﺪﮔﻲ ﺷﺨﺼﻲ ﺧﻮد را ﺑﻬﺘﺮ اداره ﻛﻨﻴﻢ، ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺎن را ﺑﻬﺘﺮ ﺑﺸﻨﺎﺳﻴ ﻢ و درك
ﻛﻨﻴﻢ و ﺟﻬﺎن ﭘﻴﺮاﻣﻮن ﺧﻮد را ﺑﻬﺘﺮ ﺑﺴﺎزﻳﻢ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻓﺮاﮔﻴﺮي ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد ﺑﻪ ﻫﻤﺎن اﻧﺪازه ﻛﻪ ﺑﺮاي اداره زﻧﺪﮔﻲ ﺷﺨﺼﻲ
اﻓﺮاد ﺿﺮورت دارد ﺑﺮاي اداره زﻧﺪﮔﻲ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﻧﻴﺰ ﺿﺮوري اﺳﺖ از اﻳﻨﺮو ﺣﺎﻛﻤﺎن ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻧﻴﺰ ﺑﺮاي اداره ﺟﻮاﻣﻊ ﺑﻪ
اﻗﺘﺼﺎدداﻧﺎن ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪﻧﺪ. در ﺿﺮورت و اﻫﻤﻴﺖ ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد ﻫﻤﻴﻦ ﺑﺲ ﻛﻪ ﺑﻪ ادﻋﺎي ﻳﻜﻲ دﻳﮕﺮ از اﻗﺘﺼﺎدداﻧﺎن ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ
اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدداﻧﺎن و ﻓﻴﻠﺴﻮﻓﺎن، ﭼﻪ درﺳﺖ و ﭼﻪ ﻧﺎدرﺳﺖ، ﻧﻴﺮوﻣﻨﺪﺗﺮ از آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﻣﺎ ﺗﺼﻮر ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ. در
ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻛﻤﺘﺮ ﭼﻴﺰ دﻳﮕﺮي ﻏﻴﺮ از اﻳﻦ اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎ ﺑﺮ ﺟﻬﺎن ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ .ﻣﺮدان ﻋﻤﻞ ﻛﻪ ﺧﻮد را ازﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﺗﺎﺛﻴﺮﭘﺬﻳﺮي

@Eqtasad4You
💢و در ادامه...

🔸قلم روعلم اقتصاد
🔸شاخه های اصلی این علم
🔸ارتباط اقتصاد با سایر علوم


@Eqtasad4You
💢ﻗﻠﻤﺮو ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد
ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد ﺑﻪ رﻏﻢ آن ﻛﻪ در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ﻋﻠﻮم دﻳﮕﺮ ﻧﺴﺒﺘﺎ ﺟﻮان اﺳﺖ، ﭘﺎﺑﻪ ﭘﺎي ﻓﺮاز ﻫﺎ و ﻓﺮودﻫﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﺎزﺗﺎﺑﻲ از
روﻧﺪﻫﺎ و ﻓﺮاﻳﻨﺪﻫﺎي اﻳﻦ دﮔﺮﮔﻮﻧﻲ ﻫﺎ و ﺗﺤﻮﻻت ، ﻣﺴﻴﺮ ﺗﻜﺎﻣﻞ و ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺧﻴﺮه ﻛﻨﻨﺪه اي را ﭘﻴﻤﻮده اﺳﺖ .اﻳ ﻦ ﻋﻠﻢ ﺗﺎ
ﻧﻴﻤﻪ ﻫﺎي ﻗﺮن ﻫﻴﺠﺪﻫﻢ ﺧﻮد ﺑﺨﺸﻲ از ﻗﻠﻤﺮو داﻧﺸﻬﺎي ﻛﻠﻲ ﺗﺮي ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻓﻠﺴﻔﻪ و اﺧﻼق ﺑﻮده اﺳﺖ و ﺣﺘﻲ ﭘﺲ از آن ﻛﻪ
ﺑﺎ ﺗﻼﺷﻬﺎي داﻧﺸﻤﻨﺪان ، ﺑﻪ ﻋﻨﻮان رﺷﺘﻪ اي ﺑﺎ ﻫﻮﻳﺖ ﻣﺴﺘﻘﻞ و ﺑﺮﺧﻮردار از ادﺑﻴﺎت ﺗﺨﺼﺼﻲ و ﻛﻼﺳﻬﺎ و داﻧﺸﻜﺪه ﻫﺎي
اﺧﺘﺼﺎﺻﻲ در داﻧﺸﮕﺎﻫﻬﺎ و ﻣﺮاﻛﺰ ﻋﻠﻤﻲ ﺟﻬﺎن ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ ﻣﺮزﻫﺎﻳﺶ از ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻛﻠﻲ ﻣﻌﺪودي ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﻮﻟﻴ ﺪ، ﺗﺨﺼﺺ و
ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻛﺎر ﺗﺠﺎوز ﻧﻤﻲ ﻛﺮد.
ﺑﺎﮔﺬﺷﺖ زﻣﺎن ﺑﺮ داﻣﻨﻪ و ﮔﺴﺘﺮه ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت و ﻣﺴﺎﻳﻞ اﻳﻦ ﻋﻠﻢ اﻓﺰوده ﺷﺪ . ﮔﺴﺘﺮش ﻗﻠﻤﺮو
ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد در دو ﺟﺒﻬﻪ ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.
ازﻳﻚ ﺳﻮ ﺳﺮزﻣﻴﻦ ﻫﺎي ﺑﻜﺮ و ﺗﺎزه اي ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺖ، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ اﻧﺴﺎﻧﻲ ،
ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ..ﻛﺸﻒ و ﻓﺘﺢ ﮔﺮدﻳﺪ.
از ﺳﻮي دﻳﮕﺮ ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد از ﻣﺮزﻫﺎي ﺳﻨﺘﻲ ﺧﻮد ﭘﺎ را ﻓﺮاﺗﺮ ﮔﺬاﺷﺘﻪ و ﺑﻪ ﻗﻠﻤﺮو
ﺳﺎﻳﺮ رﺷﺘﻪ ﻫﺎي ﻋﻠﻮم اﻧﺴﺎﻧﻲ وارد ﺷﺪه اﺳﺖ .ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ اي ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻲ اﻳﻦ ﭘﻴﺸﺮوي را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﭘﺮوﺳﻪ اﻣﭙﺮﻳﺎﻟﻴﺴﺘﻲ ﻋﻠﻢ
اﻗﺘﺼﺎد ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻛﺮده اﻧﺪ .در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ در ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎي داﻧﺶ، ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد ﺑﻪ اﻣﭙﺮاﻃﻮري ﺑﺰرگ و در ﺣﺎل ﮔﺴﺘﺮش ﺑﺪل
ﺷﺪه اﺳﺖ و ﻗﻠﻤﺮو ﺧﻮد را ﺗﺎ ﮔﺴﺘﺮة ﻣﺴﺎﻳﻞ و ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﻣﺘﻌﺪد و ﻣﺘﻨﻮﻋﻲ از ﻓﺮﻫﻨﮓ، ﻫﻨﺮ، دﻳﻦ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺗﺎ ﻣﺤﻴﻂ زﻳ ،ﺴﺖ
ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺣﻘﻮﻗﻲ، روﺷﻬﺎي آﻣﺎري و ﺗﺎرﻳﺨﻲ، و ﺣﺘﻲ زﻧﺪﮔﻲ ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ ﺑﺴﻂ داده اﺳﺖ. ﻃﺮح و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﺴﺎﻳﻞ دﻳﮕﺮي
ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺟﺮم و ﺟﻨﺎﻳﺖ، ورزش ، رﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎ ، آزادي ﺑﻴﺎن و ...از ﻣﻨﻈﺮ و ﻣﺘﺪ اﻗﺘﺼﺎدي ﺗﻮﺳﻂ اﻗﺘﺼﺎدداﻧﺎن ﮔﻮﻳﺎي آن اﺳﺖ ﻛﻪ
ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﺮز و ﻣﺤﺪودﻳﺘﻲ ﺑﺮاي ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد را ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮاي ﻣﺪت ﻛﻮﺗﺎه ﻣﻲ ﺗﻮان ﺗﻮﺟﻴﻪ ﻛﺮد.

@Eqtasad4You
💢ﺷﺎﺧﻪ ﻫﺎي اﺻﻠﻲ ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد
ﺑﺎ ورود ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد ﺑﻪ ﺳﺎﺣﺖ ﻫﺎ و ﻗﻠﻤﺮو ﻫﺎي ، ﺗﺎزه ، ﺣﺠﻢ ﺗﻌﺪاد، و ﺗﻨﻮع ﻣﺴﺎﻳﻞ و ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت اﻗﺘﺼﺎد ﺑﻴ ﺸﺘﺮ و ﮔﺴﺘﺮده
ﺗﺮ ﺷﺪ. ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻫﻤﻪ اﻳﻦ ﻣﺴﺎﻳ ﻞ ﺑﻪ ﺻﻮرتﻳ ﻜﺠﺎﻧﻪ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ و ﻧﻪ ﻣﻄﻠﻮب. ﺑﺮاﻳ ﻦ اﺳﺎس اﻗﺘﺼﺎد ﺑﻪ دو ﺷﺎﺧﻪ
اﺻﻠﻲ اﻗﺘﺼﺎد ﺧﺮد و اﻗﺘﺼﺎد ﻛﻼن ﺗﻘﺴﻴﻢ ﮔﺮدﻳﺪ . ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ»ﺗﺤﻠﻴﻞ رﻓﺘﺎر واﺣﺪﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي ﻓﺮد ، ﻣﺎﻧﻨﺪ اﻓﺮاد، ﺧﺎﻧﻮارﻫﺎ
ﺑﻨﮕﺎﻫﻬﺎ و ﺑﺎزارﻫﺎ
ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان اﻗﺘﺼﺎد ﺧﺮد و ﻛﺎر»ﺗﺤﻠﻴﻞ و ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ رﻓﺘﺎر و ﻋﻤﻠﻜﺮد ﻋﻤﻮﻣﻲ و ﻛﻠﻲ اﻗﺘﺼﺎد ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﺮﻣﺎﻳ ﻪ
ﮔﺬاري ﻛﻞ ، ﻣﺼﺮف ﻛﻞ ، اﺷﺘﻐﺎل ﻛﻞ و...
ﺑﻪ ﺷﺎﺧﻪدﻳﮕﺮي ﺑﻪ ﻧﺎم اﻗﺘﺼﺎد ﻛﻼن ﺳﭙﺮده ﺷﺪ .اﻗﺘﺼﺎد ﺧﺮد ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ
ﺗﻌﻴﻴﻦ درآﻣﺪ، ﻣﺼﺮف، ﭘﺲ اﻧﺪاز ، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاري و ...را در ﺳﻄﺢ واﺣﺪﻫﺎي ﻛﻮﭼﻚ ) ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺧﺎﻧﻮار ﻫﺎ، ﺷﺮﻛﺘﻬﺎ، ﺳﻮﭘﺮ
ﻣﺎرﻛﺖ ﻫﺎ و ﺣﺘﻲ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎي ﺑﺰرﮔﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎي ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ رﻳﻠﻲ ، ﻫﻮاﭘﻴﻤﺎﻳﻲ و (...در اﻗﺘﺼﺎد ﺑﻪ ﻋﻬﺪه دارد.
اﻗﺘﺼﺎد ﻛﻼن ﭘﺪﻳﺪه ﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي را در ﺳﻄﺢ ﻛﺸﻮر)ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺼﺮف ﻣﻠﻲ ،درآﻣﺪ ﻣﻠﻲ، ﭘﺲ اﻧﺪاز ﻣﻠﻲ ، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاري
بر عهده دارد.

@Eqtasad4You
💢ارﺗﺒﺎط اﻗﺘﺼﺎد ﺑﺎ ﺳﺎﻳﺮ ﻋﻠﻮم:
- راﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺗﺎرﻳﺦ:
ﺑﺮرﺳﻲ ﺑﺤﺮان ﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي ﻗﺒﻠﻲ از ﻧﻈﺮ ﺗﺎرﻳﺨﻲ و ﺑﺮرﺳﻲ ﺗﺠﺰﻳﻪ ﺗﺤﻠﻴﻞ دﻻﻳﻞ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ و ﻧﺎﻛﺎﻣﻲ.
- راﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺣﻘﻮق:
در رواﺑﻂ اﻗﺘﺼﺎدي ﻓﺮدي و ﮔﺮوﻫﻲ ﻛﻪ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻛﺎرﻫﺎ ﻣﻲ ﺷﻮد و از ﺣﻘﻮق ﻛﺎر اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲ ﺷـ ﻮد و ﻳـﺎ در
رواﺑﻂ ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﻳﺎ ﺣﻘﻮق ﺗﺠﺎرت وﺟﻮد دارد ﺣﻘﻮق ﺗﺠﺎرت اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲ ﺷﻮد.
- راﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎ:
وﻗﺘﻲ ﻳﻚ اﻗﺘﺼﺎددانﻣﻨﺎﺑﻊ ﺗﻮﻟﻴﺪي را ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻛﺎﻻﻫﺎ و ﺧـﺪﻣﺎت ﻣـﻮرد اﺳـﺘﻔﺎده ﻗـﺮار ﻣـﻲ دﻫـﺪ،
داده ﻫﺎيﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﻳﻲ و اﻃﻼﻋﺎت ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﻳﻲ را اﺳﺎس ﻛﺎر ﺧﻮد ﻗﺮار ﺧﻮاﻫﺪداد . راﺑﻄـﻪ اﻗﺘﺼـﺎد ﺑـﺎ ﺟﻐﺮاﻓﻴـﺎ
ﻧﺎﺷﻲ از ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻋﺎﻣﻞ ﻣﻜﺎن در ﺗﺠﺰﻳﻪ ﺗﺤﻠﻴﻞ و ﺑﺮرﺳﻲ اﻗﺘﺼﺎدي اﺳﺖ.

- راﺑﻄﻪ ﺑﺎرﻳﺎﺿﻲ و آﻣﺎر:
آﻣﺎر ورﻳﺎﺿﻴﺎت ﻧﻘﺶ ﻋﻤﺪه اي در اﻟﮕﻮﻫﺎ و ﺑﺮرﺳﻲ ﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ اﻗﺘﺼـﺎدي اﻳﻔـﺎ ﻣـﻲ ﻛﻨﻨـﺪ . اﻗﺘﺼـﺎددان ﺑـﺎ
اﺳﺘﻔﺎده از رﻳﺎﺿﻲ و آﻣﺎر در ﻗﺎﻟﺐ اﻟﮕﻮﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎد ﺳﻨﺠ ﻲﺑﻪ ﺑﺮرﺳـﻲ رواﺑـﻂ ﺑـﻴﻦ ﭘﺪﻳـﺪه ﻫـﺎي اﻗﺘﺼـﺎدي
ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﻲ ﭘﺮدازد . ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد ﺑﺪون رﻳﺎﺿﻲ و آﻣﺎر ﺑﺨﺶ ﺑﺰرﮔـﻲ از ﺗﻮاﻧـﺎﻳﻲ ﺗﺠﺰﻳـﻪ و ﺗﺤﻠﻴـﻞ ﺧـﻮد را از
دﺳﺖ ﺧﻮاﻫﺪ داد.

@Eqtasad4You
💢و در ادامه...

خلاصه و نتیجه گیری


@Eqtasad4You
💢ﺧﻼﺻه و نتیجه گیری

اﻗﺘﺼﺎد ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از ﺷﻨﺎﺧﺖ ارزﻳﺎﺑﻲ و اﻧﺘﺨﺎب روﺷﻬﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺸﺮ ﺑﺮاي ﺗﻮﻟﻴﺪ و ﺗﻮزﻳﻊ ﻛﺎﻻ و ﺧﺪﻣﺎت از ﻣﻨﺎﺑﻊ
ﻣﺤﺪود ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﻣﺼﺮف ﺑﻪ ﻛﺎر ﻣﻲ ﺑﺮد.

🔘ﻣﻮﺿﻮع ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد از دﻳﺪ ﺑﺮﺧﻲ ﻛﻤﻴﺎﺑﻲ و از دﻳﺪ ﺑﺮﺧﻲ"رﻓﺘﺎر اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ و ﺟﻮاﻣﻊ" اﺳﺖ ﺑﺮﺧﻲ ﻧﻴﺰ"ﺛﺮوت" و" رﻓﺎه و
ﻣﻄﻠﻮﺑﻴﺖ اﺳﺖ.
ﻫﺪف ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد ﺗﺒﻴﻦو ﺗﺤﻠﻴﻞ و ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ رﻓﺘﺎر ﭘﺪﻳﺪه ﻫﺎ ، واﺣﺪﻫﺎ و ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي اﺳﺖ . ﻫﺪف ﻏﺎﺋﻲ اﻳﻦ ﻋﻠﻢ
ﺑﺮرﺳﻲ وﺿﻊ ﻣﻮﺟﻮد، ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰي ﺑﺮاي رﺳﻴﺪن ﺑﻪ وﺿﻊ ﻣﻄﻠﻮب ﺑﺮاي ﺑﻬﺒﻮد ﺷﺮاﻳﻂ زﻧﺪﮔﻲ اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ اﺳﺖ.


@Eqtasad4You
💢ﺑﺮرﺳﻲ ﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي اﻳﺴﺘﺎ و ﭘﻮﻳﺎ
در ﺑﺮرﺳﻲ ﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ اﻗﺘﺼﺎدي.
اﮔﺮ ﺑﺪون ﺗﻮﺟﻪ ﺑـﻪ ﻋﺎﻣـﻞ زﻣـﺎن ﺑـﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌـﻪ رواﺑـﻂ ﺑـﻴﻦ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫـﺎي
اﻗﺘﺼﺎدي ﺑﭙﺮدازﻳﻢ.در اﻳﻦ ﺻﻮرت ﺑﺮرﺳﻲ ﻣﺰﺑﻮر از ﻧﻮع ﺑﺮرﺳﻲ ﻫﺎي اﻳﺴﺘﺎ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ .
ﺑﺮرﺳﻲ ﻫﺎي ﭘﻮﻳﺎ زﻣﺎﻧﻲ ﻣﻄﺮح ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ ﻛﻪ ﻋﺎﻣﻞ زﻣﺎن ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﻣﺘﻐﻴﺮ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺑﺮ ﺳـﺎﻳﺮ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫـﺎي
اﻗﺘﺼﺎدي ﺗﺎﺛﻴﺮﻣﻲ ﮔﺬارﻧﺪ.
ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺑﺮرﺳﻲ اﻳﺴﺘﺎ ﻣﺴﺘﻞ از زﻣﺎن ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ وﻟﻲ ﺑﺮرﺳﻲ ﭘﻮﻳﺎ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫـﺎي اﻗﺘﺼـﺎدي را در ﻃـﻮل
ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻗﺮار ﻣﻲ دﻫﺪ.

@Eqtasad4You
💢ﭘﺮﺳﺶ ﻫﺎي اﺳﺎﺳﻲ در ﻧﻈﺎم ﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي
ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ ﭘﺮﺳﺶ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ در اﻗﺘﺼاد وﺟﻮد دارﻧﺪ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از:
1 - ﭼﻪ ﻛﺎﻻﻫﺎﻳﻲ ﺗﻮﻟﻴﺪﺷﻮﻧﺪ؟
2 - ﻛﺎﻻﻫﺎ ﺑﻪﭼﻪ روﺷﻲ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺷﻮﻧﺪ؟
3 - ﻛﺎﻻﻫﺎ ﺑﻪ ﭼﻪ ﻧﺤﻮي ﺗﻮزﻳﻊ ﺷﻮﻧﺪ؟
ﭘﺮﺳﺶ ﻫﺎي ﻓﻮق ﻫﻤﺎن ﻃﻮر ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ ﺑﺮ اﺳﺎس دﻳﺪﮔﺎه ﻫﺎ و اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎي ﺣﺎﻛﻢ ﺑﺮ ﻫـﺮ ﻧﻈـﺎم اﻗﺘﺼـﺎدي
ﭘﺎﺳﺦ داده ﻣﻲ ﺷﻮد.

@Eqtasad4You
💢طبقه بندي علم اقتصاد
به طور کلی، برای علم اقتصاد دو طبقه بندی زیر ارائه می شو.د
الف) اقتصاد اثباتی و اقتصاد دستوری
1. اقتصاد اثباتی
: عبارتست از"بیان آنچه وجود دارد". به عبارت دیگر، اقتصاد
اثباتی شامل نظریه ها و تئوری های اقتصادی است که براساس واقعیات هاای اقتصادی
شکل گرفته اند . در چارچوب اقتصاد اثباتی چگونگی تصامیم گیری جامع درباره
مصرف، تولید و مبادلات کالاها توضیح داده می شود . به طورکلی اقتصااد اثباتی
به توصیف واقعی ها، رفتارها و عملکرد اقتصاد پرداخته می شو.
براساس یک سری اصول می توان پیش بینی کرد که متغیرهای اقتصادی
در مقابل تغییرات خاصی در شرایط موجود و یا در برابر بحران ها چگونه عکس العمل
نشان خواهد داد.
@Eqtasad4You
💢2. اقتصاد دستوری

: اقتصاد دستوری شامل نظریه ها و توصیه های است که
قضاوت های ارزشی و اصول اخلاقی بنا شده اند. این قضاوت ها تعیین می کنند که کدام
شرایط و سیاست های اقتصادی خوب و کدام بد است. به بیان دیگر، اقتصاد دستوری با
«بایدها » و«نبایدها » سروکار دارد. بنابراین موضوعات زیار در حیطه اقتصاد دستوری
قرار می گیرد .
چه کالاهای و خدماتی در جامعه نباید تولید شود ؟ برچه کالاها و خادماتی باید
مالیات وضع شود؟ توزیع درآمد در یک جامع چگونه باید باشد؟ منظور تعریف
توزیع مناسب درآمد به لحاظ دیدگاه ارزشی و قضاوتی است ...
@Eqtasad4You
تعریف ترازنامه حسابداری یا بیلان چیست؟
ترازنامه در حسابداری یکی از صورت های مالی اساسی است. نام دیگر ترازنامه، صورت وضعیت مالی هم هست و در زبان انگلیسی به آن Balance Sheet گفته می‌شود، در مواردی به آن بیلان هم می‌گویند. اما بیلان به چه معناست؟ بیلان لغتی فرانسوی و در اصطلاح بانکی به معنای ترازنامه و کارکرد است.

ساختار ترازنامه
ترازنامه یا بیلان گزارشی است که مشخص می‌کند وضعیت دارایی، بدهی و سرمایه یک واحد اقتصادی در یک زمان مشخص به چه شکل است. در واقع اهمیت ترازنامه حسابداری به حدی است، که می‌توان آن را به عنوان وضعیت یک واحد اقتصادی در قالب تصویر در نظر گرفت. تهیه تراز نامه مالی توسط حسابرسی و در پایان دوره‌های مالی انجام می‌شود.
@Eqtasad4You
پشتوانه پول چیست ؟
در این بخش می‌خواهیم به سوال پشتوانه پول چیست پاسخ دهیم. پیش از این‌که در مورد پشتوانه پول بحث کنیم بهتر است ابتدا کلمه پشتوانه را بررسی کنیم. پشتوانه پول در اصل از دوره پول کاغذی نشات می‌گیرد. در سیستم پول کاغذی، به ازای مقدار طلا یا نقره‌ ذخیره شده در صرافی‌ها یا بانک‌های مرکزی پول کاغذی تولید می‌شد و افراد می‌توانستند با مراجعه به این مراکز و تحویل پول کاغذی مقدار طلای مورد نظر را دریافت کنند. در این حالت گفته می‌شد که پشتوانه پول کاغذی، طلا است.

در مبادله کالا به کالا چون وسیله مبادله وجود ندارد بنابراین، پشتوانه‌ای برای پول تعریف نمی‌شود. در پول کالایی پشتوانه پول، کاربرد و اهمیت کالاها بود. به عنوان مثال در ایران قدیم غلات به عنوان وسیله مبادله استفاده می‌شدند. غلات برای ایرانی‌ها اصلی‌ترین منبع غذا بود و در بدترین حالت که کسی غلات را به عنوان وسیله مبادله قبول نمی‌کرد، هر شخص می‌توانست با استفاده از غلات نیازهای روزانه خود را تامین کند. البته این پشتوانه به فرهنگ مردم نیز ربط دارد. به عنوان مثال، صدف اگرچه مورد استفاده زیادی در زندگی هندی‌ها نداشت اما باور مردم به ارزشمندی آن باعث استفاده از آن به عنوان وسیله مبادله می‌شد.

پشتوانه پول فلزی را می‌توان ویژگی‌های طبیعی فلزات عنوان کرد. طلا و نقره به دلیل ویژگی‌هایی مثل مقاومت در برابر خوردگی و چکش‌خواری به عنوان فلزات ارزشمند در نظر گرفته می‌شوند. علاوه بر این، کمیابی فلزات در طبیعت و کار انجام شده برای استخراج آن‌ها عوامل دیگر ارزشمند بودن آن‌ها است. امروزه کاربردهای گسترده‌ای برای این فلزات در صنایع مختلف نیز وجود دارد که پشتوانه دیگری برای آن‌ها محسوب می‌شود.
@Eqtasqd4You
💢انواع دارایی ها
دارایی ثابت

دارایی ثابت شامل مواردی است كه شرکت، انتظار مصرف شدن و یا فروش آن ها را در یک دوره حسابداری ندارد. این موارد از جمله منابع و یا كالاهایی نیستند كه در دوره تولید از آن ها استفاده شود. توجه داشته باشید که گاهی اوقات به دارایی های ثابت، دارایی مشهود نیز گفته می‌شود؛ چراکه برخلاف دارایی های نامشهود، اغلب آن ها ماهیتی فیزیكی دارند.

دارایی های ثابت کدامند؟

برخی از دارایی های ثابت عبارت اند از:

ماشین آلات تولیدی

لوازم شرکت

وسایل نقلیه شرکت

زمین و ساختمان

تجهیزات و کامپیوترهای شرکت

و...
دارایی جاری

برخلاف دارایی های ثابت، دارایی های جاری مواردی هستند كه شركت انتظار دارد كه در آینده نزدیک از آن ها برای کسب بازدهی و رسیدن به سود استفاده کند. گاهی اوقات به این دارایی ها، حساب جاری یا دارایی های مشابه وجه نقد نیز گفته می‌شود؛ زیرا این دارایی ها را می توانید به راحتی به درآمد و یا وجه نقد تبدیل كنید. این دارایی ها، بودجه مورد نیاز برای فعالیت های شركت را فراهم می سازند. بنابراین، دارایی ثابت و دارایی جاری در موارد مختلفی با یکدیگر اختلاف دارند.

دارایی های جاری کدامند؟

دارایی مختلفی را به عنوان دارایی جاری می توان در نظر گرفت که از جمله آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

وجه نقد

حساب های دریافتی در صورتی كه منجر به جریان ورودی نقدی شوند.

سرمایه گذاری های كوتاه مدت

سرمایه گذاری بر روی اوراق قرضه شركت، در صورتی كه نرخ بازدهی بیشتر از وجه نقد مورد انتظار باشد و سررسیدی كم تر از یک سال داشته باشند.

مواد خام

كالاهای نهایی موجود در شركت

و...
@Eqtasad4You
مدیریت منابع انسانی چیست ؟  مدیر منابع انسانی کیست ؟
 مقدمه
     همانطور که ازعنوان برمی آید ،مدیریت منابع انسانی علم ،هنرودانشی است که اصول وروشهای مربوط به انسان رادرسازمان موردبحث قرارداهوموضوع آن دراین زمینه میباشد.دراین مقاله به تعاریف،وظایف ونقش های مدیرمنابع انسانی پرداخته وگریزی به شرایط مدیران ووضعیت فعلی زده،شرایط متصدیان رابیان کردیم.
بزرگی میگفت:درمسیرتوسعه فکرکردن حق عمومی است ولی تخصص ،امری اختصاصی است. درمسیرپیشرفت وتوسعه هرکسی نمی تواند درهرزمینه ای متخصص باشد.انسانها درمقام نقدیامشارکت  ویا هروجهی  آزادند نظرخودراداشته باشند،امادرعمل بایستی مبنای کارهانظرمتخصص  باشد .اساسا» شرط تحقق توسعه درهرجامعه نیز هویت بخشی به تخصص هاست.
تخصص  مدیریت وبویژه مدیریت منابع انسانی،همانند هرتخصص دیگری دارای هویت بسیار حساس تخصصی میباشد،البته بااین تفاوت  که جزو رشته های زیربنایی توسعه سازمانهاواقتصاد یک جامعه بحساب مییآید.متاسفانه درجامعه مابنا به شرایط متعددی ،این دیدگاه کمتر موردتوجه واقع میگرددونتیجه اینکه درغالب اوقاتحوزه عمل این شغل درسازمانها محل اظهارنظر واقدام غیرکارشناسی قرارمیگیرد.درمقاله حاضر تاحدودی  به بعضی ازدلایل این امر پرداخته ایم.
 تعاریف مدیریت منابع انسانی
مدیریت منا بع ا نسا نی عبارتست از شناسایی ، انتخاب ، بکارگیری ، تربیت و پرورش نیروی انسانی بمنظور نیل به اهداف سازمان تعریف کرده اند . (French Wendell L.1986, P.4) . در این تعریف منظور از منابع انسانی تمامی افرادی است که درسطوح مختلف سازمان مشغول به کارندومنظورازسازمان ، تشکیلاتی با قصد یا مقاصد خاصی برای تحقق اهدافی مشخص به وجود می آید .در بیان دیگری بعضی ازصاحبنظران  مفهوم مدیریت منا بع ا نسا نی به عنوان فرآیند استخدام  که در برگیرنده شناخت منابع نیروی انسانی، مصاحبه وانجام آزمایش ها جهت انتخاب ، آموزش و پرورش و نگه داری به مفهوم حمایت و تقویت روحی و روانی کارکنان، پرداخت مناسب و تامین امکانات رفاهی و خدماتی تعبیر کرده و آموزش مجدد(بازآموزی) نیروی انسانی را مورد تاکید قرار داده اند (Flippo,1988/p-199)    .

توضیح : برای بیان محدوده کاری و شمول مدیریت منابع انسانی در سازمان به تعاریف فوق اکتفا میشود.در سازمانهای ایرانی معاصرنیز از جهت گستره حوزه کاری، صرفنظر از عنوان های این شغل،به این مفهوم تعریف شده است.  برای مثال، در صنایع نفت که نقش ویژه ای در تاریخچه مدیریت منابع انسانی دارد کمابیش در حد یک دهه از عنوان دقیق مدیریت منابع انسانی استفاده می گردد ولی در عناوین دیگر همانند مدیریت اداری و آموزش ، امور اداری کل ، مدیریت پشتیبانی و . . .  تعریف وظیفه ای فوق را دربرمیگیرد . درادامه نوشتار توضیحات بیشتری ارایه میشود .
وظایف مدیران منابع انسانی
مدیران منابع انسانی مجموعه ای از فعالیت ها را انجام میدهند که دربرگیرنده جنبه های وظیفه ای (اجرایی)و به آن وظایف صفی گفته می شود . برخی از وظایف مدیران منابع انسانی که جنبه مشورتی و پشتیبانی دارد که به آن وظایف ستادی مدیران منابع انسانی گفته می شود (سید جوادین ، مبانی مدیریت منابع انسانی – 1387 ، صفحه 11)
الف: فعالیت های وظیفه ای مدیران منابع انسانی
این گروه از فعالیت ها در برگیرنده دو دسته وظایف  مشخص میباشد  (Kathryn m . Bartol and David   c .martin 19947)  که بشرح ذیل است :
وظایف مدیریتی :
 این وظایف حالت عام داشته وبرخی از صاحبنظران از آنها تحت عنوان عناصر و یا اصول سازمان و مدیریت نام می برند که عبارتند از:
1-   برنامه ریزی: فرآیند پیش بینی  و تجسم اقدامات آینده در جهت رسیدن به اهداف اطلاق می شود .
2-   سازماندهی : به فرآیند تقسیم کار، تنظیم روابط و تعیین مراتب و جایگاه های سازمانی و نیروی انسانی اطلاق می شود .
3-   هدایت : یعنی اینکه مدیران با ایجاد نظام ارتباطات مناسب زمینه نفوذ و تاثیرگذاری  خود را در کارکنان نموده و در نتیجه آنها را جهت نیل به هدف بر می انگیزانند .
4-   کنترل: فرآیند نظارت بر انجام برنامه ها ، سنجش نتایج  اقدامات در مقایسه با برنامه ها ، تعیین انحرافات و انجام اقدامات اصلاحی اطلاق می گردد .
وظایف عملیاتی:
در این خصوص اجماع صاحبنظران مدیران منابع انسانی بطور خلاصه بشرح ذیل است :
1-   استخدام یا تدارک نیرو(شامل فرآیند بکارگیری و استخدام می باشد.)(Employment or Procurement)
2-   توسعه منابع انسانی: این فرآیند پس از انتخاب نیرو ، توجیه و جامعه پذیری(یعنی کمک در پذیرش هویت سازمانی و نقش وظیفه ای )(Development Employees) وطراحی برای آموزش و پرورش مداوم کارکنان را در بر می گیرد . این فرآیند  برنامه ریزی مسیرشغلی(job career planning)،ارزشیابی شاغلان و آموزش آنها را در بر میگیرد .

@Eqtasad4You
💢جبران خدمات(Compensation) : فرآیند طراحی برنامه های پرداخت حقوق و دستمزد ، پاداش ، طبقه بندی مشاغل و انواع پرداختی جبران خدمت را شامل می شود .
4-   روابط کارکنان (Human Resources Relationship)  : به فرآیند طراحی حقوق کار ، مذاکرات فردی و جمعی درون موسسه ای در این زمینه و چگونگی ایجاد انضباط در سازمان اطلاق می گردد .
5-   نگهداشت نیروی انسانی (Maintenance Human Resources) به فرآیند طراحی برنامه های خدماتی، رفا هی و پیشگیری از وقوع حوادث  ،بهداشت و ایمنی کارکنان اطلاق می گردد. این اقدامات در راستای ارتقای اثر بخشی بیشتر صورت می گیرد .
6-    انفصال کارکنان (Separation H.R) این فرآیند به استعفاء ، بازنشستگی ، خروج از سازمان و علل مختلف می پردازد و راههایی که باید در این زمینه اتخاذ گردد، را شامل میشود.
 
نقش های مدیریت منابع انسانی
نقش ها به معیارهای رفتاری معین مورد نیاز هر شغل اطلاق میگردد . این رفتارها کم و بیش از شاغلان مشاغل انتظار میرود . نقش های مدیریت منابع انسانی با توجه به گستره سازمان (اندازه- محدوده اختیارات و مسئولیتها ) متعدد می باشد (Donald P.Crane,1986,22-25) که عبارتند از :
1-   مشاور(Advisor) : بعنوان دارنده دانش تخصصی در حوزه مدیریت منابع انسانی ، به ایفای نقش مشاوره در زمینه منابع انسانی به مدیران و کارکنان می پردازد . این نقش بایستی با زیرکی و توانمندی و احاطه صورت گیرد .
2-   پشتیبانی کننده (Steward) : ارائه خدمات به واحدهای عملیاتی همچون تغذیه، خدمات درمان و . . . واحدهای عملیاتی فاقد منابع ، زمان و . . . برای انجام این خدمات هستند و ضرورتاً بایستی به تحقق ماموریت اصلی سازمان بپردازند . از طرفی دیگر انجام این خدمات فرصت نفوذ و تاثیر گذاری مدیریت منابع انسانی بر واحدهای عملیاتی را ایجاد می نماید .
3-   تدوین کننده خط مشی (Policy –Maker or Policy Formulate Role) مدیریت منابع انسانی در فرآیند خط مشی گذاری و تدوین استراتژی ها بعنوان تنظیم کننده پیش نویس سیاستها و عضویت در کمیته تدوین راهبرد ایفای نقش نموده و با ارائه مشاوره به مدیران دیگر و تصویب برنامه ها موثر میباشد .
4-   خلاق بودن (The Innovator Role) : بعنوان یک نقش پویا در مدیریت منابع انسانی ، بایستی نسبت به بروز خلاقیت لازم در زمینه بهبود روشها و فرآیندهای کاری مرتبط اقدام نماید.روشهای مبتکرانه ای که بتواند بازدهی و بهره وری کیفیت زندگی کارکنان را بهبود و ارتقاء دهد و در عین حال پاسخگوی قا نون در شرایط بحرانی، ا بهام ورقا بت سازمان باشد .
5-   میا نجی(Mediator) : سازمان محل تعامل کارکنان متعدد با سلیقه ها و دیدگاه های مختلف است . مدیرمنابع انسانی به دلیل جایگاه رسمی و وظیفه ای که داراست ، تاثیر غیر رسمی و روانی آن به صورت پذیرش در بین کارکنان جلوه مینماید.این امر کمک خواهد کرد که او به عنوان یک میانجی و ریش سفید اقدام نموده و موجب کا هش تضاد و اختلاف در بین کارکنان شود .
6-    ناظر(Auditor) : وقتی که شکایت از سازمان با نقض مقررات قانونی مرتبط می شود ، ضروری است که نقش تحقیقی و نظارتی مدیریت منابع انسانی مطرح گردد ، حوزه نظارتی آن عبارت است از :
6-1-اقدام مثبت (Affirmative Action) : در این نقش (بطورمثال)مدیر منابع انسانی باید نظارت کند که آیااهداف فرصت استخدامی برابر، برای همه برآورده شده است یا خیر؟ آیا عواملی همچون جنسیت ، نژاد، فرهنگ ، باند بازی ، خویشاوندی و… موجب نایده گرفتن شرایط احراز و صلاحیت افراد داوطلب استخدام، انتصا بات و ترفیعات شده است یا خیر؟
6-2-بهداشت و ایمنی (Safety and Healthy) نقش دیده بان اجرای مقررات در این زمینه برای تحقق فضای کاری مطمئن را ایفاد نماید .
6-3- آزمون استخدامی : نظارت بر اینکه آیا معیار بکارگیری آزمون برای ایجاد فرصت برابر رعایت گردیده است یا خیر؟
6-4-آموزش     (Training) : ارزشیابی واثر بخشی آموزشی با توجه به شاخص های علمی از نقش های نظارتی مدیریت منابع انسانی است .
6-5-برنامه ریزی وضعیت خدمتی ) Job career planning):کسب اطمینان از اینکه افرادی که دارای تجربه مفیدی در سازمان هستند در یک طراحی مناسب ارتقاء یا بند و درجه مشارکت آنها در تحقق اهداف سازمان افزایش یا بد.
7-   حل کننده مساله (Solver) بدلیل پیچیدگی انسان ، بهترین راه جهت حل مسائل نیروی انسانی وجود نداردیا احراز آن سخت است. از این جهت مدیر منابع انسانی با توجه به مهارت و دانش خود باید شیوه ها و فنونی را متناسب با شرایط بکارگیرد .
8-    متخصص نه کلی دان
مدیریت منابع انسانی در سطوح پایین تر نیازمند متخصصان آگاه است و در سطوح عالی نقش نظریه پردازی و احاطه گر را ایفا می نماید .

@Eqtasad4You
💢ترید یا معامله چیست و تریدر کیست؟

ترید یا معامله، یکی از مفاهیم اصلی اقتصادی است که شامل خرید و فروش کالا و خدمات با پرداخت هزینه آن از خریدار به فروشنده یا مبادله‌ کالا یا خدمات بین طرفین معامله است. ترید یا به انگلیسی «Trade» می‌تواند در یک اقتصاد بین تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان نیز صورت بگیرد. شبکه‌ای که ترید را تسهیل می‌کند، بازار نامیده می‌شود. در بازارهای مالی، ترید یا معامله به خرید و فروش اوراق بهادار، مانند خرید سهام از بورس اوراق بهادار اشاره دارد و می‌تواند به‌ صورت مستقیم یا از طریق یک کارگزار انجام شود. این کار نیز به شکل حضوری، تلفنی یا از طریق یک پلتفرم معامله‌ آنلاین امکان‌پذیر است. در معامله، هدف کلی این است که با خرید در قیمتی پایین‌تر و فروش با قیمتی بالاتر، معمولا در یک بازه زمانی کوتاه، سود حاصل شود.
به چه کسی تریدر یا همان معامله‌گر گفته می‌شود؟
تریدر، فردی است که در بازار مالی برای خود یا به نمایندگی از شخص یا موسسه دیگری به خرید و فروش دارایی‌های مالی می‌پردازد که هدفش کسب سود از معاملات است. تفاوت اصلی بین یک تریدر (معامله‌گر) و یک سرمایه‌گذار، مدت‌ زمانی است که شخص آن دارایی مالی را در اختیار دارد. سرمایه‌گذاران معمولا تمایل دارند افق زمانی بلند مدت را برای معاملات خود در نظر بگیرند. در حالی که تریدرها (معامله‌گران) تمایل دارند برای مدت‌ زمان کوتاه‌تری دارایی‌های خود را سرمایه‌گذاری کنند و معمولا روندهای کوتاه‌ مدت را زیر نظر دارند. تریدر، اوضاع موجود در بازار مالی را تجزیه و تحلیل می‌کند و با اتکا به داده‌های حاصل از تحلیل خود، معاملات را انجام می‌دهد و از نوسانات قیمت در بازار سود کسب می‌کند. یک تریدر می‌تواند هر شخصی باشد از یک سرمایه‌گذار فردی گرفته تا یک موسسه جهانی.

@Eqtasad4You