🔵تورم تا چه اندازه قابل کاهش است؟
🔹آيا تا کنون کشوری توانسته است تورم را به طور کامل ريشه کن کند؟
بله، يکی از اين کشورها آلمان است. آلمان در بازسازی اقتصادی به اين نکات توجه کرده است:
1⃣طراحی نظام اقتصادی و اجتماعی بازار با در نظر گرفتن تعادل اجتماعی، بر پايه اخلاق مسيحی و انسانگرايانه.
2⃣معيار اساسی اقتصاد برای انسانها نه انسانها برای اقتصاد.
3⃣تکيه بر اين امر که در جو سرشار از ثبات پولی، رشد اقتصادی مطمئنتر تحقق میيابد.
4⃣قدرت خريد حداقل درآمد را تثبيت کردند.
5⃣اهميت دادن به توزيع درآمد عادلانه.
6⃣اعمال سيستم جامع و موثر بيمههای اجتماعي (آلمانیها بدين منظور بيش از 15 درصد ارزش توليد ملی را پس از جنگ به اين امر اختصاص دادند).
7⃣حاکميت مربع سحرآميز ثبات پولی، اشتغال کامل، تعادل تراز پرداختها، تناسب در توزيع درآمدها.
8⃣خارج نمودن پول بيش از ظرفيت توليدی: طراحان اقتصادی در سال 1948 با رفرم پولی، پول موجود در دست مردم را از 100 واحد به 5/6 واحد تنزل دادند.
@Eqtasad4You
🔹آيا تا کنون کشوری توانسته است تورم را به طور کامل ريشه کن کند؟
بله، يکی از اين کشورها آلمان است. آلمان در بازسازی اقتصادی به اين نکات توجه کرده است:
1⃣طراحی نظام اقتصادی و اجتماعی بازار با در نظر گرفتن تعادل اجتماعی، بر پايه اخلاق مسيحی و انسانگرايانه.
2⃣معيار اساسی اقتصاد برای انسانها نه انسانها برای اقتصاد.
3⃣تکيه بر اين امر که در جو سرشار از ثبات پولی، رشد اقتصادی مطمئنتر تحقق میيابد.
4⃣قدرت خريد حداقل درآمد را تثبيت کردند.
5⃣اهميت دادن به توزيع درآمد عادلانه.
6⃣اعمال سيستم جامع و موثر بيمههای اجتماعي (آلمانیها بدين منظور بيش از 15 درصد ارزش توليد ملی را پس از جنگ به اين امر اختصاص دادند).
7⃣حاکميت مربع سحرآميز ثبات پولی، اشتغال کامل، تعادل تراز پرداختها، تناسب در توزيع درآمدها.
8⃣خارج نمودن پول بيش از ظرفيت توليدی: طراحان اقتصادی در سال 1948 با رفرم پولی، پول موجود در دست مردم را از 100 واحد به 5/6 واحد تنزل دادند.
@Eqtasad4You
🔵 فروپاشی یک اقتصاد زمانی سرعت میگیرد که افسار تورم بر اساس رویکرد علمی کشیده نشود، رشد اقتصادی اولویت نداشته باشد و افراد متفکر اما مستقل دور از حوزه تصمیم گیری باشد؛ اینها یعنی اقتصاد اولویت اول کشور نباشد. نمونه های تاریخی در جهان فراوانند.....
کتاب #فروپاشی جرد دایموند را حتما بخوانید
@Eqtasad4You
کتاب #فروپاشی جرد دایموند را حتما بخوانید
@Eqtasad4You
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵 فروپاشی یک اقتصاد زمانی سرعت میگیرد که افسار تورم بر اساس رویکرد علمی کشیده نشود، رشد اقتصادی اولویت نداشته باشد و افراد متفکر اما مستقل دور از حوزه تصمیم گیری باشد؛ اینها یعنی اقتصاد اولویت اول کشور نباشد. نمونه های تاریخی در جهان فراوانند.....
کتاب #فروپاشی جرد دایموند را حتما بخوانید
@Eqtasad4You
کتاب #فروپاشی جرد دایموند را حتما بخوانید
@Eqtasad4You
🔳⭕️ شکلگیری آمازون از کجا شروع شد؟
🔸پیشینه آمازون، یکی از منحصربهفردترین داستانهای عصر اینترنت است. این شرکت کارش را به آرامی بهعنوان یک فروشنده کتاب آنلاین آغاز کرد و سپس در اواخر دهه ۱۹۹۰ به فروش موسیقی، فیلم و اسباببازی گسترش یافت. امروزه آمازون در نرمافزار، جواهرآلات، پوشاک، کالاهای ورزشی و بخشهای مختلف اتومبیل فعالیت دارد.
🔸اریک اشمیت، رئیس گوگل میگوید: «آمازون برای من داستان یک موسس بااستعداد است؛ کسی که شخصا رویایش را محقق کرد.»
به گفته اریک «هیچ مثال بهتری برای این موضوع وجود ندارد. هر چند آمازون میلیونها دلار ضرر کرد. اما جف بسیار باهوش بود. او موسس یک کسبوکار موفق است؛ کسی که همه جزئیات را درک میکند و بیش از هر فرد دیگر مراقب آنهاست.»
🔸آمازون در میانه راه ورود به دستهبندی محصولات جدید، در سال ۲۰۱۲ دچار ضرر مالی شد. ولی وال استریت چندان به این موضوع اهمیتی نداد. چرا که جف بزوس، با توجه به اظهارات قاطعانهاش درباره ساختن یک شرکت ماندگار، توانسته است اعتماد سهامدارانش را به خوبی جلب کند. به گونهای که سرمایهگذاران صبورانه در انتظار روزی میمانند که جف تصمیم بگیرد توسعه شرکت را کاهش دهد و سودهای مناسبی به دست آورد.
🔸بزوس به نظرات دیگران چندان اهمیت نمیدهد. او برای حل مشکلات بسیار مشتاق است، مردی که نگرش ماهرانه شطرنجگونهای به دورنماهای رقابتی دارد و خود را ملزم به تمرکز بر رضایت مشتری و ارائه خدماتی مانند حملونقل رایگان میداند.
او نه تنها برای آمازون بلکه برای جابهجا کردن مرزهای علم و نوسازی رسانهها آرزوهای بزرگی دارد. بزوس علاوه بر سرمایهگذاری برای شرکت راکتسازی خود به نام «بلو اوریجین»، در معاملهای که باعث حیرت صنعت رسانه شد، شرکت ناخوش احوال روزنامه واشنگتنپست را در اوت ۲۰۱۳ به ارزش ۲۵۰ میلیون دلار تصاحب کرد.
🔸بسیاری از کارمندان اظهار میکنند کار کردن با بزوس بینهایت دشوار است. بهرغم خندههای مشهور و شخصیت بشاشش، گاهی میتواند به شدت بدخلق شود. بزوس یک مدیر خردمند با منبع بینهایتی از ایدههای جدید است و نسبت به تلاشهایی که با استانداردهای سختگیرانه او مطابقت نداشته باشد به شدت برخورد میکند.
🔸فرهنگ شرکتی در آمازون بسیار با شرکتهای دیگر متفاوت است. از پاورپوینت یا اسلاید هرگز در جلسات استفاده نمیشود. در عوض، کارمندان باید نظرات خود را در شش صفحه بنویسند چرا که بزوس معتقد است انجام این کار تفکر نقادانه را پرورش میدهد.
برای هر محصول جدید، آنها نظرات خود را در قالب یک اعلامیه عمومی منتشر میکنند. هدف از این کار بیان یک ابتکار به شیوهای است که یک مشتری ممکن است برای اولین بار بشنود. هر جلسه به این شکل شروع میشود که همه افراد به آرامی مدارک مربوطه را میخوانند و پس از آن بحث و گفتوگوها شروع میشود.
🔸بزوس می گوید: «اگر میخواهید حقیقت را در مورد آنچه ما را متفاوت ساخته است بدانید، باید بگویم که علت آن این است که ما خالصانه مشتریمحور هستیم، ما روی بلندمدت متمرکز هستیم و اختراع کردن را دوست داریم.
اکثر شرکتها این ویژگیها را ندارند. آنها بهجای مشتری روی رقبایشان متمرکز هستند. آنها میخواهند روی چیزهایی کار کنند که در دو یا سه سال نتیجه خواهد داد و اگر دو یا سه سال به نتیجه مطلوب نینجامد، به سمت کارهای دیگری تغییر مسیر میدهند. و در آخر اینکه آنها ترجیح میدهند بهجای اینکه اختراع کنند، روشی را پی بگیرند که برای دنبالکنندگانشان آشنا باشد.
بنابراین اگر میخواهید حقیقت را در مورد آمازون بدانید، این دلیلی است که چرا ما متفاوت هستیم. تعداد بسیار کمی از شرکتها همه این سه المان را دارند.»
🔸ایده آمازون در سال ۱۹۹۴ در چهلمین طبقه یک آسمانخراش در شهر نیویورک بهوجود آمد. تقریبا ۲۰ سال بعد، شرکت ایجاد شده بیش از ۹۰ هزار نفر را استخدام کرد و یکی از مشهورترین شرکتها در این کره خاکی شد. آمازون بارها مشتریانش را با انتخابهای وسیع و خدمات فوقالعاده مشتری دلشاد کرده است، گرچه در این میان برخی از مشهورترین برندها در جهان را مرعوب خود ساخته است.
🔸بزوس ۲۹ ساله بود که به سمت نایبرئیسی شرکت کامپیوتری SHAW رسید. در واقع در این دوران بود که ایدهای در ذهن وی شکل گرفت و همزمان با آن توجهش به رشد بینظیر شبکه جهانی وب معطوف شد. گراسیلا چیچیلنیسکی، یکی از موسسان و رئیس بزوس او را بهعنوان کارمندی توانا و موفق به یاد میآورد؛ کسی که بهصورت خستگیناپذیر کار میکرد و در زمانهای متفاوت عملیات شرکت را در لندن و توکیو مدیریت میکرد.
@Eqtasad4You
🔸پیشینه آمازون، یکی از منحصربهفردترین داستانهای عصر اینترنت است. این شرکت کارش را به آرامی بهعنوان یک فروشنده کتاب آنلاین آغاز کرد و سپس در اواخر دهه ۱۹۹۰ به فروش موسیقی، فیلم و اسباببازی گسترش یافت. امروزه آمازون در نرمافزار، جواهرآلات، پوشاک، کالاهای ورزشی و بخشهای مختلف اتومبیل فعالیت دارد.
🔸اریک اشمیت، رئیس گوگل میگوید: «آمازون برای من داستان یک موسس بااستعداد است؛ کسی که شخصا رویایش را محقق کرد.»
به گفته اریک «هیچ مثال بهتری برای این موضوع وجود ندارد. هر چند آمازون میلیونها دلار ضرر کرد. اما جف بسیار باهوش بود. او موسس یک کسبوکار موفق است؛ کسی که همه جزئیات را درک میکند و بیش از هر فرد دیگر مراقب آنهاست.»
🔸آمازون در میانه راه ورود به دستهبندی محصولات جدید، در سال ۲۰۱۲ دچار ضرر مالی شد. ولی وال استریت چندان به این موضوع اهمیتی نداد. چرا که جف بزوس، با توجه به اظهارات قاطعانهاش درباره ساختن یک شرکت ماندگار، توانسته است اعتماد سهامدارانش را به خوبی جلب کند. به گونهای که سرمایهگذاران صبورانه در انتظار روزی میمانند که جف تصمیم بگیرد توسعه شرکت را کاهش دهد و سودهای مناسبی به دست آورد.
🔸بزوس به نظرات دیگران چندان اهمیت نمیدهد. او برای حل مشکلات بسیار مشتاق است، مردی که نگرش ماهرانه شطرنجگونهای به دورنماهای رقابتی دارد و خود را ملزم به تمرکز بر رضایت مشتری و ارائه خدماتی مانند حملونقل رایگان میداند.
او نه تنها برای آمازون بلکه برای جابهجا کردن مرزهای علم و نوسازی رسانهها آرزوهای بزرگی دارد. بزوس علاوه بر سرمایهگذاری برای شرکت راکتسازی خود به نام «بلو اوریجین»، در معاملهای که باعث حیرت صنعت رسانه شد، شرکت ناخوش احوال روزنامه واشنگتنپست را در اوت ۲۰۱۳ به ارزش ۲۵۰ میلیون دلار تصاحب کرد.
🔸بسیاری از کارمندان اظهار میکنند کار کردن با بزوس بینهایت دشوار است. بهرغم خندههای مشهور و شخصیت بشاشش، گاهی میتواند به شدت بدخلق شود. بزوس یک مدیر خردمند با منبع بینهایتی از ایدههای جدید است و نسبت به تلاشهایی که با استانداردهای سختگیرانه او مطابقت نداشته باشد به شدت برخورد میکند.
🔸فرهنگ شرکتی در آمازون بسیار با شرکتهای دیگر متفاوت است. از پاورپوینت یا اسلاید هرگز در جلسات استفاده نمیشود. در عوض، کارمندان باید نظرات خود را در شش صفحه بنویسند چرا که بزوس معتقد است انجام این کار تفکر نقادانه را پرورش میدهد.
برای هر محصول جدید، آنها نظرات خود را در قالب یک اعلامیه عمومی منتشر میکنند. هدف از این کار بیان یک ابتکار به شیوهای است که یک مشتری ممکن است برای اولین بار بشنود. هر جلسه به این شکل شروع میشود که همه افراد به آرامی مدارک مربوطه را میخوانند و پس از آن بحث و گفتوگوها شروع میشود.
🔸بزوس می گوید: «اگر میخواهید حقیقت را در مورد آنچه ما را متفاوت ساخته است بدانید، باید بگویم که علت آن این است که ما خالصانه مشتریمحور هستیم، ما روی بلندمدت متمرکز هستیم و اختراع کردن را دوست داریم.
اکثر شرکتها این ویژگیها را ندارند. آنها بهجای مشتری روی رقبایشان متمرکز هستند. آنها میخواهند روی چیزهایی کار کنند که در دو یا سه سال نتیجه خواهد داد و اگر دو یا سه سال به نتیجه مطلوب نینجامد، به سمت کارهای دیگری تغییر مسیر میدهند. و در آخر اینکه آنها ترجیح میدهند بهجای اینکه اختراع کنند، روشی را پی بگیرند که برای دنبالکنندگانشان آشنا باشد.
بنابراین اگر میخواهید حقیقت را در مورد آمازون بدانید، این دلیلی است که چرا ما متفاوت هستیم. تعداد بسیار کمی از شرکتها همه این سه المان را دارند.»
🔸ایده آمازون در سال ۱۹۹۴ در چهلمین طبقه یک آسمانخراش در شهر نیویورک بهوجود آمد. تقریبا ۲۰ سال بعد، شرکت ایجاد شده بیش از ۹۰ هزار نفر را استخدام کرد و یکی از مشهورترین شرکتها در این کره خاکی شد. آمازون بارها مشتریانش را با انتخابهای وسیع و خدمات فوقالعاده مشتری دلشاد کرده است، گرچه در این میان برخی از مشهورترین برندها در جهان را مرعوب خود ساخته است.
🔸بزوس ۲۹ ساله بود که به سمت نایبرئیسی شرکت کامپیوتری SHAW رسید. در واقع در این دوران بود که ایدهای در ذهن وی شکل گرفت و همزمان با آن توجهش به رشد بینظیر شبکه جهانی وب معطوف شد. گراسیلا چیچیلنیسکی، یکی از موسسان و رئیس بزوس او را بهعنوان کارمندی توانا و موفق به یاد میآورد؛ کسی که بهصورت خستگیناپذیر کار میکرد و در زمانهای متفاوت عملیات شرکت را در لندن و توکیو مدیریت میکرد.
@Eqtasad4You
💢انواع مدیران بد !
🔹 مدیر انفجاری: اتخاذ تصمیم های ناگهانی و غیر قابل کنترل ، عصبانیت غیرقابل پیش بینی و تحریکات شدید رفتاری را میتوان از مشخصه های بارز آنان تلقی کرد.
🔹مدیر مقررات زده : به برقراری نظمی که به صورت پیشداوری در ذهن خود متصور هستند وسواس شدید نشان می دهند و در اجرای آن غیرقابل انعطاف به نظر می رسد.
🔹 مدیر نمایشی :بطور معمول تظاهر به جرات و نو آوری دارند و سعی دارند از طریق دوری از نرم های شناخته شده تعجب زیردستان را برانگیخته کنند و نظر آنان را جلب نمایند.
🔹 مدیر بی اعتماد : پیوسته خود را در معرض توطئه دیگران تصور میکنند و شکستهای خود را به غرض ورزی دیگران و کم کاری دیگران نسبت می دهند.
🔹 مدیر واکنشی: تزلزل و بی ثباتی شخصیت مبنای رفتار و هویت این قبیل مدیران را تشکیل میدهد. در اتخاذ تصمیم های مدیریتی ایجاد موقعیتهای عاطفی میکنند.
@Eqtasad4You
🔹 مدیر انفجاری: اتخاذ تصمیم های ناگهانی و غیر قابل کنترل ، عصبانیت غیرقابل پیش بینی و تحریکات شدید رفتاری را میتوان از مشخصه های بارز آنان تلقی کرد.
🔹مدیر مقررات زده : به برقراری نظمی که به صورت پیشداوری در ذهن خود متصور هستند وسواس شدید نشان می دهند و در اجرای آن غیرقابل انعطاف به نظر می رسد.
🔹 مدیر نمایشی :بطور معمول تظاهر به جرات و نو آوری دارند و سعی دارند از طریق دوری از نرم های شناخته شده تعجب زیردستان را برانگیخته کنند و نظر آنان را جلب نمایند.
🔹 مدیر بی اعتماد : پیوسته خود را در معرض توطئه دیگران تصور میکنند و شکستهای خود را به غرض ورزی دیگران و کم کاری دیگران نسبت می دهند.
🔹 مدیر واکنشی: تزلزل و بی ثباتی شخصیت مبنای رفتار و هویت این قبیل مدیران را تشکیل میدهد. در اتخاذ تصمیم های مدیریتی ایجاد موقعیتهای عاطفی میکنند.
@Eqtasad4You
💢 نشخوار فکری به چه معناست؟
🔹فکر کردن درباره مسائل مختلف خوبه؛ اما اگه از حدی بیشتر بشه میتونه مشکلساز شود.
چون به تدریج ممکن است به یک عادت ذهنی تبدیل شود و قضاوت و برداشت شما رو نسبت به مسائل دچار ابهام کند. حتی سطح استرس و اضطراب شما هم تو این حالت زیاد میشود.
به این حالت، «نشخوار فکری» هم میگویند و به این معنیه که جزئیات یه حادثه یا شرایط اطرافمون رو بیش از حدی که نیاز هست، تجزیهوتحلیل میکنیم و این عامل میتونه تمرکز ما رو تو زمان حال دچار اختلال کند.
🔹فکر کردن بیش از حد انواع مختلفی دارو که در این پست، ۹ مورد اون رو بررسی کردیم.
@Eqtasad4You
🔹فکر کردن درباره مسائل مختلف خوبه؛ اما اگه از حدی بیشتر بشه میتونه مشکلساز شود.
چون به تدریج ممکن است به یک عادت ذهنی تبدیل شود و قضاوت و برداشت شما رو نسبت به مسائل دچار ابهام کند. حتی سطح استرس و اضطراب شما هم تو این حالت زیاد میشود.
به این حالت، «نشخوار فکری» هم میگویند و به این معنیه که جزئیات یه حادثه یا شرایط اطرافمون رو بیش از حدی که نیاز هست، تجزیهوتحلیل میکنیم و این عامل میتونه تمرکز ما رو تو زمان حال دچار اختلال کند.
🔹فکر کردن بیش از حد انواع مختلفی دارو که در این پست، ۹ مورد اون رو بررسی کردیم.
@Eqtasad4You
💢 *«اسب مُرده» در مدیریت کسب وکار نماد چیست؟*
سرخپوستان آمريکا یک ضربالمثل قدیمی دارند با اين مضمون که: "وقتی ديديد اسبتان مرده، پياده شويد." شاید گمان کنید که اين ضربالمثل بيان بدیهيات است. با اين وجود، کافيست کمی به شرکتها و سازمانهای اطراف خود نگاه کنیم.
متاسفانه اسب بسياری از شرکتها و سازمانهای ايرانی مرده است! بیشتر شرکتهای دولتی، نیمهدولتی و خصوصی، به ارائه محصولات و خدماتی مشغولند که دوره آنها گذشته و مشتريان از آنها استقبال نمیکنند. بیشک شما هم تایید میکنيد که این شرکتها و سازمانها باید پيشتر از این برای توسعه محصولات و خدمات بهتر و جايگزین، نوآوری پيشه میکردند.
اگر اين کار را کرده بودند، الان میتوانستند از اسب مرده پیاده و به سرعت اسبی چالاک، جوان و تازهنفس را سوار شوند.
هنوز هم فرصت نوآوری برای برخی از این شرکتها کاملا از دست نرفته است. اما در کمال شگفتی بيشتر آنها بهجای پياده شدن از اسب مرده، کارهای عجيب ديگری میکنند. مثلاً:
🔸تازیانه محکمتری میخرند!
🔸 اسبسواران را عوض میکنند!
🔸کميتهای برای بررسی اسب منصوب میکنند!
🔸ماموريتی به ديگر کشورها میروند تا ببینند دیگران چگونه اسب مرده سوار میشوند!
🔸استانداردها را پایین میآورند تا اسب مرده را هم شامل شوند!
🔸اسب مرده را در طبقه جدیدی به نام "زنده بیتحرک" دستهبندی میکنند!
🔸پيمانکار برونسازمانی میگيرند تا اسب مرده را سوار شود!
🔸چند اسب مرده را همزمان به کار میگيرند تا سرعت زیاد شود!
🔸بودجه و آموزش بيشتری برای بهبود عملکرد اسب مرده اختصاص میدهند!
🔸اعلام میکنند که چون اسب مرده غذا نمیخورد، هزينهها کاهش و سود افزايش میيابد!
🔸اهداف عملکردی کل اسبهای ديگر را کاهش میدهند!
Beat a dead horse اصطلاح
🔹اصطلاح «شلاق زدن اسب مرده» یا «سوارشدن اسب مرده» دو کاربرد دارد؛ اولی به معنای گفتگوی بیمورد در موضوعیست که قبلا بحث شده و دوم بمعنای اتلاف زمان و تلاش در
انجام کاریست که غیرممکن و یا بیحاصل است.
@Eqtasad4You
سرخپوستان آمريکا یک ضربالمثل قدیمی دارند با اين مضمون که: "وقتی ديديد اسبتان مرده، پياده شويد." شاید گمان کنید که اين ضربالمثل بيان بدیهيات است. با اين وجود، کافيست کمی به شرکتها و سازمانهای اطراف خود نگاه کنیم.
متاسفانه اسب بسياری از شرکتها و سازمانهای ايرانی مرده است! بیشتر شرکتهای دولتی، نیمهدولتی و خصوصی، به ارائه محصولات و خدماتی مشغولند که دوره آنها گذشته و مشتريان از آنها استقبال نمیکنند. بیشک شما هم تایید میکنيد که این شرکتها و سازمانها باید پيشتر از این برای توسعه محصولات و خدمات بهتر و جايگزین، نوآوری پيشه میکردند.
اگر اين کار را کرده بودند، الان میتوانستند از اسب مرده پیاده و به سرعت اسبی چالاک، جوان و تازهنفس را سوار شوند.
هنوز هم فرصت نوآوری برای برخی از این شرکتها کاملا از دست نرفته است. اما در کمال شگفتی بيشتر آنها بهجای پياده شدن از اسب مرده، کارهای عجيب ديگری میکنند. مثلاً:
🔸تازیانه محکمتری میخرند!
🔸 اسبسواران را عوض میکنند!
🔸کميتهای برای بررسی اسب منصوب میکنند!
🔸ماموريتی به ديگر کشورها میروند تا ببینند دیگران چگونه اسب مرده سوار میشوند!
🔸استانداردها را پایین میآورند تا اسب مرده را هم شامل شوند!
🔸اسب مرده را در طبقه جدیدی به نام "زنده بیتحرک" دستهبندی میکنند!
🔸پيمانکار برونسازمانی میگيرند تا اسب مرده را سوار شود!
🔸چند اسب مرده را همزمان به کار میگيرند تا سرعت زیاد شود!
🔸بودجه و آموزش بيشتری برای بهبود عملکرد اسب مرده اختصاص میدهند!
🔸اعلام میکنند که چون اسب مرده غذا نمیخورد، هزينهها کاهش و سود افزايش میيابد!
🔸اهداف عملکردی کل اسبهای ديگر را کاهش میدهند!
Beat a dead horse اصطلاح
🔹اصطلاح «شلاق زدن اسب مرده» یا «سوارشدن اسب مرده» دو کاربرد دارد؛ اولی به معنای گفتگوی بیمورد در موضوعیست که قبلا بحث شده و دوم بمعنای اتلاف زمان و تلاش در
انجام کاریست که غیرممکن و یا بیحاصل است.
@Eqtasad4You
💢دونالد بودرو، اقتصاددان دانشگاه جورج میسون:
همچنان که تاریخ به ما میآموزد، ثروت و کامیابی برای توده مردم معلول نوآوری در بازارهای آزاد است و بازارها آزادند، تنها اگر اکثریت مردم پیمان بورژوا را بپذیرند که از این قرار است: نوآوران، کارآفرینان و تاجرها میتوانند هرچقدر که دلشان خواست ثروتمند شوند، اما بهشرطی که مشتریان و کارگرانشان را هم ثروتمند کنند.
@Eqtasad4You
همچنان که تاریخ به ما میآموزد، ثروت و کامیابی برای توده مردم معلول نوآوری در بازارهای آزاد است و بازارها آزادند، تنها اگر اکثریت مردم پیمان بورژوا را بپذیرند که از این قرار است: نوآوران، کارآفرینان و تاجرها میتوانند هرچقدر که دلشان خواست ثروتمند شوند، اما بهشرطی که مشتریان و کارگرانشان را هم ثروتمند کنند.
@Eqtasad4You
💢شاخص آزادی اینترنت کشورها
🔹ایران با امتیاز ۱۶ از ۱۰۰ امتیاز، پس از چین دومین کشور جهان با پایین ترین نمره شاخص آزادی اینترنت در سال ۲۰۲۱ میلادی به شمار می رود.
🔹ایران دارای پایین ترین نمره شاخص آزادی اینترنت در منطقه خاورمیانه و کشورهای اسلامی است.
@Eqtasad4You
🔹ایران با امتیاز ۱۶ از ۱۰۰ امتیاز، پس از چین دومین کشور جهان با پایین ترین نمره شاخص آزادی اینترنت در سال ۲۰۲۱ میلادی به شمار می رود.
🔹ایران دارای پایین ترین نمره شاخص آزادی اینترنت در منطقه خاورمیانه و کشورهای اسلامی است.
@Eqtasad4You
💢در باب منشأ پول از نظر کارل منگر (۱۹۲۱_۱۸۴۰.م)
منشأ پول (نه فقط مسکوکات که تنها یک شکل از پول میباشد) کاملاً طبیعی است و از این رو پیدایش پول تنها در معدود مواردی حاصل تأثیر عامل قانونی است. پول نه اختراع دولت است و نه حاصل یک عامل قانونی دیگر. برای موجودیت یافتن پول تصویب و تصدیق مقامات سیاسی ضرورت ندارد؛ لذا به این دلیل که روابط اقتصادی مستقل و خارج از قدرت دولت بوده است، کالاهایی خاص به شیوه ای کاملا طبیعی به پول تبدیل شدهاند.
پول نه ماحصل توافق با افراد و نه حاصل قوانین حقوقی میباشد. هیچ کس عامل پیدایش پول نبوده است. در صورتی که افراد در خصوص منافع اقتصادی خود، آگاهی بیشتری کسب کنند، در خواهند یافت که واگذاری کالاهایی که از قابلیت فروش کمتری برخوردارند در قبال دریافت آن دسته از کالاهایی که از قابلیت فروش بیشتری برخوردارند، به طرز قابل توجهی آنها را در رسیدن به اهداف اقتصادی که دارند، یاری خواهد کرد. بنابراین، همگام با رشد فزاینده اقتصاد، پول در مراکز تمدنی مختلف به گونهای مستقل شکل گرفت. با این حال، از آنجایی که پول نتیجه طبیعی رفتار اقتصاد انسانی است، شرایط اقتصادی متغیر و ثابت باعث شدند که پول در هر زمان و مکان به شکلی خاص در آید.
پ.ن:
با بررسی منشأ پیدایش پول (به عنوان یک کالا) میتوان به این نتیجه رسید که با توجه به تعهد بسیار متزلزل دولتها به انضباط پولی و در نتیجه دهها سال تورم مزمن، راهحل انقلابی هایک(خصوصیسازی پول) برای ایجاد یک نهاد پولی نوین و مستقل از دولت، واقع بینانهتر از بسیاری توصیههای ناظر به اصلاح نهاد پولی دولتی باشد.
پولی که عرضه آن آزادانه توسط بنگاهی تولید میشود که به خاطر منافع خود ناچار است خواستههای کاربران را برآورده کند، بهترین پول خواهد بود.
@Eqtasad4You
منشأ پول (نه فقط مسکوکات که تنها یک شکل از پول میباشد) کاملاً طبیعی است و از این رو پیدایش پول تنها در معدود مواردی حاصل تأثیر عامل قانونی است. پول نه اختراع دولت است و نه حاصل یک عامل قانونی دیگر. برای موجودیت یافتن پول تصویب و تصدیق مقامات سیاسی ضرورت ندارد؛ لذا به این دلیل که روابط اقتصادی مستقل و خارج از قدرت دولت بوده است، کالاهایی خاص به شیوه ای کاملا طبیعی به پول تبدیل شدهاند.
پول نه ماحصل توافق با افراد و نه حاصل قوانین حقوقی میباشد. هیچ کس عامل پیدایش پول نبوده است. در صورتی که افراد در خصوص منافع اقتصادی خود، آگاهی بیشتری کسب کنند، در خواهند یافت که واگذاری کالاهایی که از قابلیت فروش کمتری برخوردارند در قبال دریافت آن دسته از کالاهایی که از قابلیت فروش بیشتری برخوردارند، به طرز قابل توجهی آنها را در رسیدن به اهداف اقتصادی که دارند، یاری خواهد کرد. بنابراین، همگام با رشد فزاینده اقتصاد، پول در مراکز تمدنی مختلف به گونهای مستقل شکل گرفت. با این حال، از آنجایی که پول نتیجه طبیعی رفتار اقتصاد انسانی است، شرایط اقتصادی متغیر و ثابت باعث شدند که پول در هر زمان و مکان به شکلی خاص در آید.
پ.ن:
با بررسی منشأ پیدایش پول (به عنوان یک کالا) میتوان به این نتیجه رسید که با توجه به تعهد بسیار متزلزل دولتها به انضباط پولی و در نتیجه دهها سال تورم مزمن، راهحل انقلابی هایک(خصوصیسازی پول) برای ایجاد یک نهاد پولی نوین و مستقل از دولت، واقع بینانهتر از بسیاری توصیههای ناظر به اصلاح نهاد پولی دولتی باشد.
پولی که عرضه آن آزادانه توسط بنگاهی تولید میشود که به خاطر منافع خود ناچار است خواستههای کاربران را برآورده کند، بهترین پول خواهد بود.
@Eqtasad4You
📢توجه.
درود بر همراهان گرامی کانال آموزشی اقتصاد مدیریت.
عزیزان عذر ما را جهت عدم پخش و نشر مطالب پذیرا باشید. چون بنا به مشکلاتی که داریم و در جریان سفر هستیم به درستی نمی توانیم مطالب تهیهو نشر کنیم؛ از آن عده اساتید،محصلین و همراهان عزیز که میخواهند بطور دوطلبانه در این کانال مطالب شان با ذکر نام شان یا بدون ذکر نام شان نشر نمایند دعوت به عمل می آید در قسمت کامنت این پست اعلان حضور نمایند با سپاس
مدیریت کانال.
درود بر همراهان گرامی کانال آموزشی اقتصاد مدیریت.
عزیزان عذر ما را جهت عدم پخش و نشر مطالب پذیرا باشید. چون بنا به مشکلاتی که داریم و در جریان سفر هستیم به درستی نمی توانیم مطالب تهیهو نشر کنیم؛ از آن عده اساتید،محصلین و همراهان عزیز که میخواهند بطور دوطلبانه در این کانال مطالب شان با ذکر نام شان یا بدون ذکر نام شان نشر نمایند دعوت به عمل می آید در قسمت کامنت این پست اعلان حضور نمایند با سپاس
مدیریت کانال.
💢داستان مدیریتی: لذت زندگی
🔘یک گروه از دوستان به ملاقات استادی رفتند.
گفتگو خیلی زود به شکایت در مورد استرس و تنش در زندگی تبدیل شد.
🌀استاد از آشپزخانه بازگشت و به آنان قهوه در چند فنجان مختلف تعارف کرد؛ فنجان شیشهای، فنجان کریستال، فنجان چینی، بعضی درخشان، تعدادی با ظاهری ساده، تعدادی معمولی و تعدادی گرانقیمت.
🌀وقتی همه آنان فنجانی در دست داشتند، استاد گفت: اگر توجه کرده باشید تمام فنجانهای خوشقیافه و گران برداشته شدند در حالیکه فنجانهای معمولی جا ماندند!
هر کدام یک از شما بهترین فنجانها را خواستید و آن ریشه استرس و تنش شماست!
آنچه شما واقعاً میخواستید قهوه بود نه فنجان!
اما با این وجود شما باز هم فنجان را انتخاب کردید!
🔴 اگر زندگی قهوه باشد پس مشاغل، پول، موقعیت، عشق و غيره، فنجانها هستند!
فنجانها وسیلههایی هستند که زندگی را فقط در خود جای دادهاند.
لطفاً نگذارید فنجانها کنترل شما را در دست گیرند!
از قهوه لذت ببرید...
@Eqtasad4You
🔘یک گروه از دوستان به ملاقات استادی رفتند.
گفتگو خیلی زود به شکایت در مورد استرس و تنش در زندگی تبدیل شد.
🌀استاد از آشپزخانه بازگشت و به آنان قهوه در چند فنجان مختلف تعارف کرد؛ فنجان شیشهای، فنجان کریستال، فنجان چینی، بعضی درخشان، تعدادی با ظاهری ساده، تعدادی معمولی و تعدادی گرانقیمت.
🌀وقتی همه آنان فنجانی در دست داشتند، استاد گفت: اگر توجه کرده باشید تمام فنجانهای خوشقیافه و گران برداشته شدند در حالیکه فنجانهای معمولی جا ماندند!
هر کدام یک از شما بهترین فنجانها را خواستید و آن ریشه استرس و تنش شماست!
آنچه شما واقعاً میخواستید قهوه بود نه فنجان!
اما با این وجود شما باز هم فنجان را انتخاب کردید!
🔴 اگر زندگی قهوه باشد پس مشاغل، پول، موقعیت، عشق و غيره، فنجانها هستند!
فنجانها وسیلههایی هستند که زندگی را فقط در خود جای دادهاند.
لطفاً نگذارید فنجانها کنترل شما را در دست گیرند!
از قهوه لذت ببرید...
@Eqtasad4You
💢در قرن گذشته، سنگاپور دچار فلاکت و بدبختى بود. فقر، بيمارى، فساد و جرم و جنايت بيداد میکرد.
✨مناصب دولتى به کسانى که بالاترين قيمتها را پيشنهاد میکردند فروخته میشد.
🔻پليس دخترکان را براى روسپىگرى میربود و درآمد سارقان و خودفروشان را با آنان تقسيم میکرد. فرماندهان ارتش زمينها و برنج زارها را احتکار کرده بودند و قضات احکام خود را میفروختند.
🔺همه ميگفتند اصلاحات ناممکن است!
اما من به معلمان روى آوردم. آنان در فلاکت بودند!
به آنها بالاترين حقوقها را پرداختم و به ايشان گفتم:
من موسسات دولتى را مىسازم و شما براى من انسان بسازيد.
و اينگونه بود که سنگاپور به کشورى متمدن و قدرتمند تبديل شد.
👤لى کى وان يو "بنيان گذار سنگاپور جديد"
@Eqtasad4You
✨مناصب دولتى به کسانى که بالاترين قيمتها را پيشنهاد میکردند فروخته میشد.
🔻پليس دخترکان را براى روسپىگرى میربود و درآمد سارقان و خودفروشان را با آنان تقسيم میکرد. فرماندهان ارتش زمينها و برنج زارها را احتکار کرده بودند و قضات احکام خود را میفروختند.
🔺همه ميگفتند اصلاحات ناممکن است!
اما من به معلمان روى آوردم. آنان در فلاکت بودند!
به آنها بالاترين حقوقها را پرداختم و به ايشان گفتم:
من موسسات دولتى را مىسازم و شما براى من انسان بسازيد.
و اينگونه بود که سنگاپور به کشورى متمدن و قدرتمند تبديل شد.
👤لى کى وان يو "بنيان گذار سنگاپور جديد"
@Eqtasad4You
Forwarded from اقتصاد و مدیریت (םבםבَ ﷺَ َ)
تاریخچه سیاست پولی
مبدا اصلی اجرای سیاست پولی مدرن به دوران رژیم پولی استاندارد طلا باز میگردد که طی سالهای ۱۸۸۰ تا ۱۹۴۰، رژیم پولی اغلب کشورهای دنیا محسوب میشد. استاندارد طلا، در واقع تکاملیافته سیستم دو فلزی (طلا و نقره) است که پیشتر اجرا میشد. تحت استاندارد طلا، تمامی کشورها میبایست ارزش پول کشور خود را بر مبنای وزن مشخصی از طلا تعیین مینمودند و بر این اساس تمامی پولهای کاغذی قابل تبدیل به طلا بود. در چنین سیستمی، کارکرد اصلی بانک مرکز این بود که امکان و همچنین تضمین تبدیل پولهای کاغذی به طلا را فراهم مینمود. بانکهای مرکزی، همچنین از موقعیت سیاستگذاری خود استفاده مینمودند و نرخ تنزیل را به گونهای تنظیم مینمودند که اقتصاد با سرعت بیشتری به شوکهای خارجی واردشده به تراز پرداختها پاسخ دهد. در واقع، این اولین نمونه از اجرای سیاست پولی مدرن است که در تاریخ ثبت شده است. بانکهای مرکزی، زمانی که کسری تراز پرداختها رخ میداد، نرخ تنزیل را افزایش میدادند و از این طریق تلاش میکردند تا کسری به وجود آمده را از بین ببرند. در واقع، زمانی که کسری تراز پرداختها رخ میداد، طلای بیشتری از کشور خارج میشد و این موضوع سبب کاهش ذخایر طلای بانک مرکزی میشد. بر اساس قواعد، در چنین حالتی بانک مرکزی نرخ تنزیل را افزایش میداد. این موضوع باعث میشود تا تقاضای کل، کاهش یابد و کسری به وجود آمده در تراز پرداختها به این شکل از بین برود. همچنین افزایش نرخ تنزیل باعث میشد تا ورود سرمایه (ورود طلا) به کشور افزایش یابد و به از بین بردن کسری تراز تجاری کمک کند. عکس چنین سیاستی، توسط بانک مرکزی زمانی انجام میشد که مازاد تراز پرداختها رخ میداد.
طی جنگ جهانی اول، اغلب کشورها استاندارد طلا را ترک کردند؛ اما بعد از پایان یافتن این جنگ، استاندارد طلا مجددا بازیابی شد. اما این بار به دلیل تحولاتی که در چهره اقتصاد سیاسی رخ داده بود، سیاست پولی به جای تعادل تراز پرداختها، بیشتر روی ثبات قیمتها و همچنین تولید و اشتغال پایدار تاکید داشت. به عنوان مثال، در دوران رکود دهه ۱۹۲۰، فدرال رزرو که در آن روزها به تازگی شکل گرفته بود، جریان طلا را محدود نمود و تلاش کرد با سیاستهای ضدچرخهای با رکود مقابله کند
به اعتقاد اغلب اقتصاددانان، رکودی که در سال ۱۹۲۹ شروع شد، بیشتر در نتیجه سیاستهای پولی نادرستی بود که در آن دوره اجرا میشد. فدرال رزو در آن دوران از دکترینی پیروی میکرد که به دکترین اوراق حقیقی شهرت داشت. بر اساس این دکترین، فدرال رزرو اعتقاد داشت که اعطای وام به بخشهای تولیدی سبب ایجاد تورم نمیشود. همزمان با این سیاست پولی که در ایالات متحده آمریکا دنبال میشد، بانک مرکزی فرانسه نیز سیاست محدود کردن جریان طلا را اجرا مینمود. اجرای همزمان این دو سیاست باعث شد تا سیستم تعدیل استاندارد طلا با مشکل مواجه شده و رکود اقتصادی آغاز شود. به خاطر این موضوع، سیاست پولی، محبوبیت خود را از دست داد و این روند تا اواسط دهه ۱۹۵۰ ادامه یافت
دهه ۱۹۵۰، دوران اوجگیری اقتصاددانان پولی بود. اقتصاددانان پولی معتقد بودند که سیاست پولی میتواند اقتصاد را تحت تاثیر قرار دهد. میلتون فریدمن یکی از بزرگترین اقتصاددانان پولی است که در دهه ۱۹۵۰نظریات گوناگونی را در حمایت از سیاست پولی ارائه نمود. فریدمن در اوایل دوران کاری خود نظریهای را ارائه نمود که بر اساس آن، دولت میتوانست در دوران رکود، به اندازه کسری بودجه خود پول ایجاد کند تا از این طریق اقتصاد را از رکود خارج نماید. بعدها، فریدمن مجددا نظریهای را ارائه کرد و عنوان نمود که برای دستیابی به تولید پایدار و حفظ تورم در مقادیر پایین، بانک مرکزی میبایست، عرضه پول را با نرخی پایین و ثابت افزایش دهد. نظریات فریدمن باعث شد تا سیاست پولی مجددا به متن سیاستهای اصلی اقتصادی بازگردد. بعدها با ظهور کینزینهای جدید، سیاست پولی به یکی از ابزارهای اصلی اجرای سیاستهای اقتصادی تبدیل شد.
کانال ما رابه دوستان تان معرفی کنید لطفا👇👇👇.
@Eqtasad4You
مبدا اصلی اجرای سیاست پولی مدرن به دوران رژیم پولی استاندارد طلا باز میگردد که طی سالهای ۱۸۸۰ تا ۱۹۴۰، رژیم پولی اغلب کشورهای دنیا محسوب میشد. استاندارد طلا، در واقع تکاملیافته سیستم دو فلزی (طلا و نقره) است که پیشتر اجرا میشد. تحت استاندارد طلا، تمامی کشورها میبایست ارزش پول کشور خود را بر مبنای وزن مشخصی از طلا تعیین مینمودند و بر این اساس تمامی پولهای کاغذی قابل تبدیل به طلا بود. در چنین سیستمی، کارکرد اصلی بانک مرکز این بود که امکان و همچنین تضمین تبدیل پولهای کاغذی به طلا را فراهم مینمود. بانکهای مرکزی، همچنین از موقعیت سیاستگذاری خود استفاده مینمودند و نرخ تنزیل را به گونهای تنظیم مینمودند که اقتصاد با سرعت بیشتری به شوکهای خارجی واردشده به تراز پرداختها پاسخ دهد. در واقع، این اولین نمونه از اجرای سیاست پولی مدرن است که در تاریخ ثبت شده است. بانکهای مرکزی، زمانی که کسری تراز پرداختها رخ میداد، نرخ تنزیل را افزایش میدادند و از این طریق تلاش میکردند تا کسری به وجود آمده را از بین ببرند. در واقع، زمانی که کسری تراز پرداختها رخ میداد، طلای بیشتری از کشور خارج میشد و این موضوع سبب کاهش ذخایر طلای بانک مرکزی میشد. بر اساس قواعد، در چنین حالتی بانک مرکزی نرخ تنزیل را افزایش میداد. این موضوع باعث میشود تا تقاضای کل، کاهش یابد و کسری به وجود آمده در تراز پرداختها به این شکل از بین برود. همچنین افزایش نرخ تنزیل باعث میشد تا ورود سرمایه (ورود طلا) به کشور افزایش یابد و به از بین بردن کسری تراز تجاری کمک کند. عکس چنین سیاستی، توسط بانک مرکزی زمانی انجام میشد که مازاد تراز پرداختها رخ میداد.
طی جنگ جهانی اول، اغلب کشورها استاندارد طلا را ترک کردند؛ اما بعد از پایان یافتن این جنگ، استاندارد طلا مجددا بازیابی شد. اما این بار به دلیل تحولاتی که در چهره اقتصاد سیاسی رخ داده بود، سیاست پولی به جای تعادل تراز پرداختها، بیشتر روی ثبات قیمتها و همچنین تولید و اشتغال پایدار تاکید داشت. به عنوان مثال، در دوران رکود دهه ۱۹۲۰، فدرال رزرو که در آن روزها به تازگی شکل گرفته بود، جریان طلا را محدود نمود و تلاش کرد با سیاستهای ضدچرخهای با رکود مقابله کند
به اعتقاد اغلب اقتصاددانان، رکودی که در سال ۱۹۲۹ شروع شد، بیشتر در نتیجه سیاستهای پولی نادرستی بود که در آن دوره اجرا میشد. فدرال رزو در آن دوران از دکترینی پیروی میکرد که به دکترین اوراق حقیقی شهرت داشت. بر اساس این دکترین، فدرال رزرو اعتقاد داشت که اعطای وام به بخشهای تولیدی سبب ایجاد تورم نمیشود. همزمان با این سیاست پولی که در ایالات متحده آمریکا دنبال میشد، بانک مرکزی فرانسه نیز سیاست محدود کردن جریان طلا را اجرا مینمود. اجرای همزمان این دو سیاست باعث شد تا سیستم تعدیل استاندارد طلا با مشکل مواجه شده و رکود اقتصادی آغاز شود. به خاطر این موضوع، سیاست پولی، محبوبیت خود را از دست داد و این روند تا اواسط دهه ۱۹۵۰ ادامه یافت
دهه ۱۹۵۰، دوران اوجگیری اقتصاددانان پولی بود. اقتصاددانان پولی معتقد بودند که سیاست پولی میتواند اقتصاد را تحت تاثیر قرار دهد. میلتون فریدمن یکی از بزرگترین اقتصاددانان پولی است که در دهه ۱۹۵۰نظریات گوناگونی را در حمایت از سیاست پولی ارائه نمود. فریدمن در اوایل دوران کاری خود نظریهای را ارائه نمود که بر اساس آن، دولت میتوانست در دوران رکود، به اندازه کسری بودجه خود پول ایجاد کند تا از این طریق اقتصاد را از رکود خارج نماید. بعدها، فریدمن مجددا نظریهای را ارائه کرد و عنوان نمود که برای دستیابی به تولید پایدار و حفظ تورم در مقادیر پایین، بانک مرکزی میبایست، عرضه پول را با نرخی پایین و ثابت افزایش دهد. نظریات فریدمن باعث شد تا سیاست پولی مجددا به متن سیاستهای اصلی اقتصادی بازگردد. بعدها با ظهور کینزینهای جدید، سیاست پولی به یکی از ابزارهای اصلی اجرای سیاستهای اقتصادی تبدیل شد.
کانال ما رابه دوستان تان معرفی کنید لطفا👇👇👇.
@Eqtasad4You
Forwarded from اقتصاد و مدیریت (Řäśhąđ PÖpãLَ)
اهداف سیاست پولی
اهداف سیاستهای پولی در رژیمهای مختلف پولی، متفاوت بوده است. همانطور که در بخش قبلی نیز عنوان شد، تا سال ۱۹۱۴، رژیم پولی اغلب کشورها، رژیم پولی استاندارد طلا بوده است. البته بعد از این تاریخ، رژیم پولی بدون پشتوانه جایگزین استاندارد طلا شد. در رژیم استاندارد طلا، هدف اصلی سیاست پولی، حفظ تبدیلپذیری پول به طلا و تعادل تراز پرداختها بوده است؛ در این دوران، توجه اندکی به اقتصاد داخلی وجود داشت و سیاست پولی برای ایجاد تغییرات در اقتصاد داخلی به صورت رایج استفاده نمیشد. بین دو جنگ جهانی اول و دوم، همانطور که ذکر شد، هدف اصلی سیاست پولی به تامین رشد پایدار اقتصادی و برقراری تورم پایین تغییر یافت و مسئله تعادل تراز پرداختها به یکی از اهداف فرعی سیاست پولی بدل شد. این روند در دوران بعد از جنگ نیز ادامه یافت.
مسئله رشد پایدار و ثبات قیمتها، همچنان جزو اصلیترین اهداف سیاستهای پولی به شمار میآید، اما علاوه بر این دو هدف اصلی، در سیستم پولی حال حاضر دنیا برای اهداف دیگری نیز استفاده میشود. در زیر به مهمترین اهداف بانکهای مرکزی از اجرای سیاستهای پولی اشاره شده است.
اشتغال بالا
رشد اقتصادی پایدار
ثبات قیمتها
ثبات نرخ بهره
ثبات بازارهای مالی (من جمله بازار مسکن)
ثبات در بازار ارز
گرچه در بالا به شش مورد از اهداف اجرای سیاست پولی توسط بانکهای مرکزی اشاره شده است، اما این به بدان معنی نیست که اهداف سیاستهای پولی به موارد مذکور محدود است. در کشورهای مختلف، بانکهای مرکزی ممکن است اهداف متفاوتی را دنبال کنند. همچنین ممکن است تمرکز بانکهای مرکزی هر کشور به هر یک از موارد مذکور متفات باشد. به عنوان مثال بانک مرکزی کانادا از سیاست پولی استفاده میکند تا به دو هدف ثبات قیمتها و ثبات در بازارهای مالی دست یابد.
نکته دیگری که وجود دارد این است که اهداف مذکور ممکن است با هم سازگاری نداشته باشند. به عنوان مثال، ثبات قیمتها ممکن است با هدف اشتغال بالا سازگاری نداشته باشد، چراکه طبق تئوری منحنی فیلیپس این دو متغیر حداقل در کوتاهمدت در خلاف جهت هم حرکت میکنند. بنابراین در اغلب موارد، بانکها مرکزی نه همه موارد بالا، بلکه تعدادی از آن را به عنوان اهداف سیستهای پولی خود انتخاب میکنند؛ البته اهداف بانکهای مرکزی ممکن است در شرایط مختلف اقتصادی فرق کند و اولویتهای آن عوض شود.
@Eqtasad4You
اهداف سیاستهای پولی در رژیمهای مختلف پولی، متفاوت بوده است. همانطور که در بخش قبلی نیز عنوان شد، تا سال ۱۹۱۴، رژیم پولی اغلب کشورها، رژیم پولی استاندارد طلا بوده است. البته بعد از این تاریخ، رژیم پولی بدون پشتوانه جایگزین استاندارد طلا شد. در رژیم استاندارد طلا، هدف اصلی سیاست پولی، حفظ تبدیلپذیری پول به طلا و تعادل تراز پرداختها بوده است؛ در این دوران، توجه اندکی به اقتصاد داخلی وجود داشت و سیاست پولی برای ایجاد تغییرات در اقتصاد داخلی به صورت رایج استفاده نمیشد. بین دو جنگ جهانی اول و دوم، همانطور که ذکر شد، هدف اصلی سیاست پولی به تامین رشد پایدار اقتصادی و برقراری تورم پایین تغییر یافت و مسئله تعادل تراز پرداختها به یکی از اهداف فرعی سیاست پولی بدل شد. این روند در دوران بعد از جنگ نیز ادامه یافت.
مسئله رشد پایدار و ثبات قیمتها، همچنان جزو اصلیترین اهداف سیاستهای پولی به شمار میآید، اما علاوه بر این دو هدف اصلی، در سیستم پولی حال حاضر دنیا برای اهداف دیگری نیز استفاده میشود. در زیر به مهمترین اهداف بانکهای مرکزی از اجرای سیاستهای پولی اشاره شده است.
اشتغال بالا
رشد اقتصادی پایدار
ثبات قیمتها
ثبات نرخ بهره
ثبات بازارهای مالی (من جمله بازار مسکن)
ثبات در بازار ارز
گرچه در بالا به شش مورد از اهداف اجرای سیاست پولی توسط بانکهای مرکزی اشاره شده است، اما این به بدان معنی نیست که اهداف سیاستهای پولی به موارد مذکور محدود است. در کشورهای مختلف، بانکهای مرکزی ممکن است اهداف متفاوتی را دنبال کنند. همچنین ممکن است تمرکز بانکهای مرکزی هر کشور به هر یک از موارد مذکور متفات باشد. به عنوان مثال بانک مرکزی کانادا از سیاست پولی استفاده میکند تا به دو هدف ثبات قیمتها و ثبات در بازارهای مالی دست یابد.
نکته دیگری که وجود دارد این است که اهداف مذکور ممکن است با هم سازگاری نداشته باشند. به عنوان مثال، ثبات قیمتها ممکن است با هدف اشتغال بالا سازگاری نداشته باشد، چراکه طبق تئوری منحنی فیلیپس این دو متغیر حداقل در کوتاهمدت در خلاف جهت هم حرکت میکنند. بنابراین در اغلب موارد، بانکها مرکزی نه همه موارد بالا، بلکه تعدادی از آن را به عنوان اهداف سیستهای پولی خود انتخاب میکنند؛ البته اهداف بانکهای مرکزی ممکن است در شرایط مختلف اقتصادی فرق کند و اولویتهای آن عوض شود.
@Eqtasad4You
Forwarded from اقتصاد و مدیریت (Ramesh)
هزینه فرصت
(به انگلیسی: opportunity cost) به هزینه اقتصادی تولید ارجاع دارد: ارزش بهترین فرصت بعدی از دست رفته. انتخابها معمولاً باید بین اعمالی مورد علاقه و نیز مانعه الجمع (به این معنا که انتخاب یکی به معنای طرد دیگری است) انجام میشوند. این مسئله، رابطه پایهای میان کمیابی و انتخاب را نشان میدهد. هزینه فرصت یک عمل، عنصری است برای مطمئن شدن از اینکه منابع کمیاب بصورتی کارا مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند، بهطوریکه هزینه آن عمل در برابر ارزش اش سنجیده میشود. هزینه فرصت تنها به هزینههای پولی یا مالی مربوط نیست بلکه میتوانند بوسیله ارزش واقعی تولید ازدست رفته، اوقات فراغت، یا هر چیز دیگری که بهرهای جایگزین فراهم کند سنجیده شود.
کانال اقتصاد برای شما.
این کانال را برای دوستان تان معرفی کنید لطفا.
🆔 @Eqtasad4You
(به انگلیسی: opportunity cost) به هزینه اقتصادی تولید ارجاع دارد: ارزش بهترین فرصت بعدی از دست رفته. انتخابها معمولاً باید بین اعمالی مورد علاقه و نیز مانعه الجمع (به این معنا که انتخاب یکی به معنای طرد دیگری است) انجام میشوند. این مسئله، رابطه پایهای میان کمیابی و انتخاب را نشان میدهد. هزینه فرصت یک عمل، عنصری است برای مطمئن شدن از اینکه منابع کمیاب بصورتی کارا مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند، بهطوریکه هزینه آن عمل در برابر ارزش اش سنجیده میشود. هزینه فرصت تنها به هزینههای پولی یا مالی مربوط نیست بلکه میتوانند بوسیله ارزش واقعی تولید ازدست رفته، اوقات فراغت، یا هر چیز دیگری که بهرهای جایگزین فراهم کند سنجیده شود.
کانال اقتصاد برای شما.
این کانال را برای دوستان تان معرفی کنید لطفا.
🆔 @Eqtasad4You
Forwarded from اقتصاد و مدیریت (Ramesh)
تعریف اقتصاد از دیدگاه؛
لودویگ فون میزس، اقتصاددان نامدار مکتب اتریش
علم اقتصاد متمرکز بر اشیا و داراییهای محسوس وعینی نیست، بلکه متوجه انسانها، درک آنها و کنشهای آنهاست. کالاها، محصولات، ثروت و دیگر وجوه کرداری، عناصر و مؤلفههای طبیعت نیستند، آنها مؤلفههای کردار و ادراک انسان هستند…وجوه کردار انسان است که به آن معنا میبخشد؛ و کسی که میخواهد به بررسی آنها بپردازد، نباید به دنیای برون ذهنی توجه کند، بلکه باید در معنا، مفهوم و شناخت افراد کنشگر به جست و جوی آنها بپردازد.»
لودویگ فون میزس، اقتصاددان نامدار مکتب اتریش
🆔 @Eqtasad4You
لودویگ فون میزس، اقتصاددان نامدار مکتب اتریش
علم اقتصاد متمرکز بر اشیا و داراییهای محسوس وعینی نیست، بلکه متوجه انسانها، درک آنها و کنشهای آنهاست. کالاها، محصولات، ثروت و دیگر وجوه کرداری، عناصر و مؤلفههای طبیعت نیستند، آنها مؤلفههای کردار و ادراک انسان هستند…وجوه کردار انسان است که به آن معنا میبخشد؛ و کسی که میخواهد به بررسی آنها بپردازد، نباید به دنیای برون ذهنی توجه کند، بلکه باید در معنا، مفهوم و شناخت افراد کنشگر به جست و جوی آنها بپردازد.»
لودویگ فون میزس، اقتصاددان نامدار مکتب اتریش
🆔 @Eqtasad4You
Forwarded from اقتصاد و مدیریت (Řäśhąđ PÖpãLَ)
کارتل چیست؟
کارتل شرکتهایی هستند که در یک رشتهٔ خاص فعالیت میکنند و با حفظ استقلال مالی و حقوقی خود با یکدیگر متحد میشوند و در مورد تقسیم بازار میان خود و حجم تولید و قیمت کالا با یکدیگر به توافق میرسند. هدف کارتلها تسلط بر بازار یک کالای خاص از طریق تضعیف یا از بین بردن رقابت در بازار آن کالا توسط ایجاد انحصار است. نمونه بارز کارتلها از سال ۱۹۳۳ در آلمان و کشورهایاروپای غربی است. به خاطر تأثیر منفی کارتل در از بین بردن رقابت، قوانین ضد ایجاد کارتل در آلمان و برخی کشورهای دیگر به وجود آمد.
🆔 @Eqtasad4You
کانال ما را به دوستان تان معرفی کنید👆👆
کارتل شرکتهایی هستند که در یک رشتهٔ خاص فعالیت میکنند و با حفظ استقلال مالی و حقوقی خود با یکدیگر متحد میشوند و در مورد تقسیم بازار میان خود و حجم تولید و قیمت کالا با یکدیگر به توافق میرسند. هدف کارتلها تسلط بر بازار یک کالای خاص از طریق تضعیف یا از بین بردن رقابت در بازار آن کالا توسط ایجاد انحصار است. نمونه بارز کارتلها از سال ۱۹۳۳ در آلمان و کشورهایاروپای غربی است. به خاطر تأثیر منفی کارتل در از بین بردن رقابت، قوانین ضد ایجاد کارتل در آلمان و برخی کشورهای دیگر به وجود آمد.
🆔 @Eqtasad4You
کانال ما را به دوستان تان معرفی کنید👆👆