دیگر نبات را نخرد مشتری به هیچ

یک بار اگر تبسم همچون شکر کنی...

🖋 #سعدی

ای یار جفا کرده و پیوند بریده
این بود وفا داری و عهد ت ندیده؟
در کوه ت معروفم و از روی ت محروم
گرگ دهن آلوده و یوسف ندریده
بس در طلبت کوشش بی فایده کردم
چون طفل دوان در پی گنجیشک پریده

سعیدی.

در طریق عشق، خار از پا کشیدن مشکل است

ریشه در دل می‌کند خاری که در پا می‌رود...

🖋 #صائب

مانند مصرعی شده هر آرزوی ما!
شاید غزل شدیم٫ خدارا چه دیده ای؟🖤

عیـد مبارک❤️

از چه می کوشی که مردم را ز خود راضی کنی؟🤷🏻‍♂️

این جماعت از خدا هم اکثرا ناراضی اند !✋🏻

🥀🖤

ز هر جا بگذرد تابوت من غوغا بہ پا خیزد

چہ سنگین میرود این مرده از بس آرزوها داشت
😔🥀

بی حاصلی است حاصل دل تا بود درست

این شاخ چون شکسته شود بار می‌دهد...

🖋 #صائب

دستگیری نتوان داشت توقع ز غریق

اهل دنیا همه درمانده‌تر از یکدگرند!

#صائب_تبريزى

توبه کردم که نبوسم لبِ ساقی و کنون

می‌گَزَم لب که چرا گوش به نادان کردم...

🖋 #حافظ

یاران نو گرفتی و ما را گذاشتی

ما بی‌ تو ناخوشیم اگر تو خوشی زِ ما....

🖋 #مولانا

بعد تو با هرکسی طرح رفاقت ریختم
تا فراموشم شود با داغ ، داغ دیگری

‎قصه پیداست ز خاکستر خاموشی ما

‎خرمن سوختگان را به سخن حاجت نیست
🤚😐

یک راز ز خرابات گویم ای #رفیق
آباد کند آن که خرابت کرده است

روزگار بی مُروت کرد ما را از تو دور

ورنه ناخون از سرِ انگشت کی گردد جدا

خواستم در قلبم از عشقت نگهداری کنم
هی غزل گفتم تو را تا خویش را یاری کنم

ماجرای ما به جایی که نمی باید رسید
می روی ...باید برای ماندنت کاری کنم

شاه مصرم که پس از داغ زلیخا مانده ام
با چه رویی پیش مردم آبروداری کنم

رفتی و بعد تو از من هیچکس خوبی ندید
رفتنت باعث شده تا مردم آزاری کنم

بی کسی هستم که بعد از مرگ هم باید خودم
بر سر قبرم بیایم گریه و زاری کنم ...

محمد_شیخی

به دل گفتم کدامین شیوه دشوار است در عالم

نفس در خون تپید گفت: پاس آشنایهیا...💔💔

هرکس ز جرعه‌ای ز تو سرمست می‌شود
جای شراب، خونِ‌جگر حق من نبود...

چه لازمست یکی شادمان و من غمگین
یکی به خواب و من اندر خیال وی بیدار؟💔

در مسجد و ميخانه خيالت اگر آيد
محراب و كمانچه ز دو ابروي تو سازم ✋🏻

نه بسته ام به کس دل
نه بسته کس به من دل

چو تخته پاره بر موج

رها رها رها من


#همایون_شجریان💥💔