ᴋɪᴏꜱᴋ ᴍᴇʜᴀʟᴏᴜᴅ
286 subscribers
2.31K photos
375 videos
1 file
23 links
دلنوشته یعنی:
دلی که سوخت
و چکه هایش متن شد:))❤️‍🔥📑
اینجا همه چی درهم and برهمه :)
لفت نده💕بزار رو سکوت🔇
حرفی حدیثی بود:
https://telegram.me/BChatBot?start=sc-733316-FNGvtw5
Download Telegram
دود از کنده ی بغضم بلند می شد و در چشم خودم می رفت🍃
‏می‌بینی آدم تشنه‌ش میشه له له می‌زنه،
هی آبمیوه و چای و هزار جور چیز می‌خوره ولی در نهایت بازم تشنه شه،
وقتی به آب می‌رسه تا یه قلپ می‌خوره میگه: آخیش!
تو دقیقاً همون آخیشی.. ❤️🍃
تو؛
واقعیت داری
مثل قھوھ
مثل بـی خوابـی...
و یا شاید خیال باشـی
مثل فال
مثل خواب...
تو؛
چ واقعیت باشـی
چ خیال
ڪامم از نبودنِ
تو
تلخ مـی شود...💔🍃

یکی از زندگی راضیه، یکی هر روز دلش میخواد بمیره، یکی میخنده، یکی گریه میکنه، یکی غر میزنه، یکی انرژیش بالاعه، یکی با آدما حال میکنه، یکی حوصله هیچکس رو نداره و همه‌ی اونا منم... 🚶‍♂
گفت : بی معرفت !
چجوری آن همه عواطف و خاطرات را قورت دادی؟ هسته ی آلبالو که نبود .
#دیالوگ
من یه نفر نیستم، دو هزار تا درد ام:)!
🎥یاغی
حس یه چتر خیس ... تو تاکسیه شلوغ
بارون تو همت و ... بازم صدای بوق
حرفای خوب تو ... حتی اگه دروغ
این حس لعنتی ... نوستالژی منه
برای من
ماجرای مردی را نقل کردند ؛

که دوستش به زندان افتاده بود ..!

و او شب‌ها ،
بر کف اتاق میخوابید ؛

تا از آسایشی لذت نبرد که ،
دوستش از آن محروم شده باشد ..!

چه کسی ؟!
چه کسی برای ما بر زمین خواهد خوابید ..؟!


_ آلبر کامو
Engheza
Shervin
شنیدم‌حرفاتو‌فکرنکن‌حواسـم‌نبود..!
حرف‌نزدم‌پشتتَم،چون‌تومَرامم‌نبود:)"
‏کاش چنارهای کنار پنجره میوه‌ بدهند،
و روی کاج‌ها سنجاب‌ِ درختی لانه کند،
کاش دل‌بستگی‌ها نپوسند،
عمر آدم‌ها مثل یخ آب نشود،
و عشق بعد از مرگ ادامه داشته باشد :)
مثل آخرین واگنِ یك قطار
که از لوکوموتیوش جا مانده است،
تیر خورده‌ام
و گروه خونیِ هیچ یك از همرزمانم
اُ مثبت نیست !
#بابک_زمانی
من تنهایی‌ام را
روزنامه‌پیج کرده‌ام
داخل کارتُن گذاشته‌ام
و از خانه‌ای به خانه‌ای دیگر
جابجایش می‌کنم !
#بابک_زمانی
‏نه تنها مغزم دیگه جواب نمیده، بلکه جدیدا سوالم میپرسه!
زندگي اگه رو حساب کتاب بود کاغذ A5 از A4 بزرگتر بود... 🚶‍♂
دلم می‌خواهد ذوق ‌‌زده شوم از حادثه‌ یا اتفاقی !
دلم می‌خواهد چیزی یا کسی مرا عمیقاً به وجد بیاورد،
لبریز شادی و اشتیاق شوم و بی‌اختیار بخندم !
دلم می‌خواهد اتفاق هیجان‌انگیزی بیفتد، مثلاً
چیزی که مطلقاً فکرش را نمی‌کردم و محال
می‌دانستمش، سهم همیشگیِ من شده‌ باشد !
مثلا یك صبح چشم باز کنم و تمام نگرانی‌ها محو
شده‌ باشند از جهانم و به تمام نقاط تاریك زندگی‌ام،
نور تابیده باشد !
دلم اتفاقی هیجان‌انگیز می‌خواهد..
مثلاً یك صبح، با طلوع آفتاب، زمین، سیاره‌ی امن
و آرامی شده‌ باشد برای زیستن، و دیگر دلی گرفته
‌نباشد، قلبی شکسته نباشد، و اشکی ریخته‌ نباشد !
مثلاً در دل زمستان، بهار شده ‌باشد !
دلم هیجانی عمیق می‌خواهد :)🌱
#نرگس_صرافیان_طوفان
مثل نگاه‌های عجیب
دختر سه ساله از گوشه‌ی
اتاق به لب‌های مادرش
که پیشونیه برادر نوزادشو
می‌بوسه تلخ و حسودم به
همه چیز !
مترسکی هستم
که مزرعه‌ام را آفت زده
و کاری از دستم برنمی‌آید
جز نگریستن !
#علی_سید_صالحی
و من بی آنکه
درون قبری خفته باشم
مُرده‌ام !
#رها_اسدی