خیلی اتفاقی، اتفاقی افتاد،
که به این درک رسیدم که هیچ اتفاقی؛
اتفاقی، اتفاق نمیفته . . .
یادداشتهاییکروانی
خیلی اتفاقی، اتفاقی افتاد،
که به این درک رسیدم که هیچ اتفاقی؛
اتفاقی، اتفاق نمیفته . . .
یادداشتهاییکروانی
ما سرانجام شبی مست و مدهوش و کمی ژولیده با بدنهای به خون غلتیده، بر مزارهای نحس و نجس شما میرقصیم
یادداشتهاییکروانی
یادداشتهاییکروانی