رویای سبز
494 subscribers
36.2K photos
7.14K videos
33 files
105 links
ارتباط با مدیر کانال

https://t.me/REZA_TEACHER_46
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️از ورق‌گردانیِ وضعِ جهان غافل مباش
صبح و شامِ این‌ گلستان انقلابِ رنگ‌هاست !
روزگارتون شاد همراهان کانال رویای سبز❤️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوستان را در دل رنج‌ها باشد
که آن به هیچ دارویی درمان نشود
نی به خُفتن
و نه به گشتن
و نه به خوردن

اِلّا به دیدارِ دوست⛅️😍
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همیشه می گفتم دوستت دارم
یکبار گفتی "من هم" ... ؟
صد بار گفتم دلم برایت تنگ شده ...
شد که بگویی "من هم" ... ؟
نمی دانم چرا ...
اما هربار چیزی در درونم می‌شکست
انگارخودم را بازی می‌دادم...
نمی خواستم باور کنم انگار ،
که این جواب یک آدمِ عاشق نیست .
نمی خواستم بپذیرم
که تمام مسیر را
برای آدمِ اشتباهی دویده‌ام ،
من الان داغم .
نمی فهمم.
یکی به من بگوید
جواب دوستت دارم چیست؟!؟
م . م " تهران
بدترین دشمن برای هر آدمی ، خودشه ،
اونجاکه باید رها کنی ، اما نمیکنی ،
باید پای خواستت بایستی اما نمی ایستی ،
نباید مدام خودت رو سرزنش کنی ، اما میکنی ...
گاهی وقتا آدما دشمنی شون رو بجا میآرند و میرن ، ولی ما به جاشون دشمنی رو با خودمون ادامه میدیم .
رنج اینجاست ...💞
روزی مجنون از روی سجاده شخصی عبور کرد
مرد نماز راشکست و گفت:
مردک در حال راز و نیاز با خدا بودم
برای چه این رشته را بریدی
مجنون گفت :
عاشق بنده ای بودم و تو را ندیدم
و تو عاشق خدا بودی چطور مرا دیدی؟
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با تیر و کمان کودکی ام
در کوچه باغ های قدیمی
در انبوه درختان باران خورده
سینه گنجشکی را نشانه
گرفته بودم که عاشق تو شدم
گنجشک بر شانه ام نشست
و من شکارچی ماهری شدم
از آن پس هرگز به شکار پرنده ای نرفتم
هروقت دلتنگم آواز میخوانم
پرنده می آید، پرنده می نشیند،
پرنده را می بویم، پرنده را می بوسم،
پرنده را رها میکنم ...
و چون شکار دیگری میشود
کودکی ام را میبینم
در کوچه باغ های قدیمی
در کنار دیوار های باران خورده
با بوی کاهگل و آواز پرنده
به خود می پیچد و گریه میکند
های آواز چقدر تو را دوست دارم. 🖌☜☆
ببین که انتظار ذره ذره آبم می کند

سرد می شود آسمان نگاهم

ودردمی شود ندیدنت

کاش برگردی از جاده های دور

صبورو پر غرور سوار بر اریکه عشق

بیایی وبرهوت نگاهم

دشتی از گلهای اقاقی شود

پراز عطر حضورت😍❤️

آذرخش "
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا اشک شد راز
چرا از چشم من نجوای غم آهسته میریزد
و این غلتان مروارید به جای یار 
از لبان خشک من بی وقفه بوسه می‌چیند !!
و من از راز پنهانی که در قلبم نهان کردم
میان گریه مینالم
که آن نو رس رسیده میوه یِ ممنوع یِ عشق
چیدنش افسانه خواهد شد
میدانم
که این رازِ اشک‌آلود 

میان دیده مهمان است
نمی‌دانی که اورا تا خدا من دوست میدارم
بیتا " ✍️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مانند کاکتوس باش،
پرخار اما پرجذبه،
تنها و گوشه گیر اما خاص و متفاوت !

زندگی به مثال یک باغچه است و آدمهاش،
گل و گیاه این باغچه ...
عده ای مثل گل هستند‌ حساس و
لطیف ،ضعیف و نحیف، که درمقابل باد
زود پرپر میشوند و زیبایی خود را
از دست میدهند...
این دست خود ماست که چه بوته
و گلی را انتخاب کنیم،
میخواهم کاکتوس باشم فاقد زیبایی،
ولی در برابر ناملایمات روزگار سخت ومحکم!!
گرچه خار درونم ریشه زده ولی به
دیگران میفهمانم که دست زدن
به هر آرزوی خاصی، زخمی به همراه دارد!

گاهی برای زیستن باید خار داشت
تا خود را نگه داشت.
میخواااااهم کاکتوس بمانم..!
اسکارلت ، من هیچ وقت در زندگی آدمی نبودم که قطعات شکسته ظرفی را با حوصله زیاد جمع کنم و به هم بچسبانم و بعد خودم را فریب بدهم که این ظرف شکسته همان است که اول داشته‌ام ...
آنچه که شکست شکسته و من ترجیح میدهم که در خاطره خود همیشه آن را به همان صورتی که روز اول بود حفظ کنم تا اینکه آن تکه‌ها را به هم بچسبانم و تا وقتی زنده‌ام آن ظرف شکسته را مقابل چشمم ببینم !

📚بر باد رفته " مارگارت میچل
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❤️پدر دستشو گذاشت رو شونه پسرش
🤍ازش پرسيد تو قوي تري يا من؟
❤️پسر گفت من...
🤍پدر با كمي دلشكستگي دوباره پرسيد
❤️تو قوي تري يا من؟
🤍پسر گفت من...
❤️پدر با دلي گرفته به ياد همه
🤍زحماتي كه كشيده بود دستشو از
❤️شونه پسرش
🤍برداشت و دو قدم دورتر پرسيد
❤️تو قوي تري يا من؟ پسر گفت شما...
🤍پدر گفت چرا نظرت را عوض كردي؟

❤️پسر جواب داد وقتي دستت
🤍رو شونه هام بود
❤️فكر مي كردم دنيا پشتمه...

🤍پیشاپیش روز همه پدرای عزیز مبارک
.
مظفرالدین شاه قاجار از نگاه خواهرش
این برادر عزیز ما ، خیلی ساده و پاکدل ، خیلی مهربان و رئوف بود . خانواده اش منحصر به هفت نفر زن بود و چند اولاد ...
و تمام خانواده اش به کلی از آداب و رسوم بدور ...
این برادر بیچاره ی من خلق شده بود برای اینکه پدر خوبی باشد ، رئیس فامیل محجوبی باشد . اما ، ابدا نمی شد فکر کرد که او سلطان باشد .
به قدری با حیا ، خجالت کش و  مظلوم بود که سخت ترین دل ها برای او کباب می شد . خیلی دهان بین ، زود هر حرفی را قبول کن ، از خود بی اراده و با اراده سایرین کار کن ... علیل و خیلی عوام ...
فوق العاده چاپلوس پرست و تملق پذیر .
🌐 مطالب تاریخی "
از پیمبر یا خدا درباره ی حیدر بپرس
یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس

گل به خوبی می شناسد باغبان خویش را
وصف ساقی نجف را از میِ کوثر بپرس 

هیچ دیواری نمی شد مانع راه علی
از شکاف کعبه و دروازه ی خیبر بپرس

گاه برترمی شود یک نوکر از صد پادشاه
این تناقض علتی دارد که از قنبر بپرس...
🌷روز مرد و پدر و ولادت باسرسعادت نفس‌الرسول ، امن‌الرسول ، زوج‌البتول ، مولانا امیرالمومنین حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام مبارکباد ...🎊🎉🎊🎉
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟡 سالها رفت و هنوز
یک نفر نیست بپرسد از من
که تو از پنجره ی عشق
چه ها می خواهی ...؟

قیصر‌ امین‌پور ꧁
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕯شب جمعه است
🌸در آستانه روز پدر
🕯یادی کنیم از پدران آسمانی 🖤
🌸که با زحمت و تلاش و کوشش
🕯خود جان نثاری کردند
🌸برای رفاه خانواده و فرزندانشان

روحشان شاد و یادشان گرامی 🌸

This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای کاش...
عطرِ خوش چای و پولکی☕️
بر می‌گشت
آن خاطره‌ها یکی یکی
بر می‌گشت
ای کاش...
دوباره کودکی
روزای جمعه، خونه مادربزرگ
بازی‌ها و قصه‌های شیرین پدر بزرگ
بر می‌گشت...
آدینه هفته تون به شـادی 🌸
🦋
عیدتون مبارک 💐
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوستت دارم ،نمی دانم ،چرایش را نپرس
اتفاقی دل سپردم ماجرایش را نپرس

بارها باریده ام در کوچه های بی کسی
در هوای بودنت ، اما کجایش را نپرس

صورتی وقتی که میپوشی زمین تب میکند
آسمان از عشق می سوزد دمایش را نپرس

آسمانت را حریم صحن آغوشم بکن
چون به پرواز آمدم حال و هوایم را نپرس

زندگی طعم غزل از استکان حافظ است
فال من خوش نیست بی تو ، محتوایش را نپرس

من کلاغ قصه را بلعیده ام تا راه را
در کنارت سر کنم تا انتهایش را نپرس
مردِ واقعی‌ اونه که مشکلاتِ خارج‌خونهِ
رو ، به هیچ وجه به اهل‌خونه انتقال‌نمی‌ده .
و چقدر خوبه این‌قوی‌ بودن که هیچ‌وقت
عصبانیت رو روی‌کسی‌خالی نکنه و اتفاقاً
با "روی‌خوش با بقیه برخورد بشه" .
خواب میدیدم که درباران پرستیدم تورا
چشم من روشن،درآن رویا،تورادیدم تورا

بغض کردم،ناله کردم،عشق کردم،عاشقی
روی سنگ قلب تاریکم تراشیدم تورا

عهدکردم تا تورادیدم هم آغوشت شوم
لیک دراوج خجالت من نبوسیدم تو را

عاشقانه گفته ام وین بارهم بشنو ز من
عشق من با این همه هرگز نفهمیدم تو را

یک نفر من را صدا زد که ز تو غافل کند
در صدای گنگ او ازعشق پرسیدم تو را

عاشقانه،عامدانه دوستت دارم نفس
درمسیرسرخ چشمم پای کوبیدم تو را

این غزل باشد برای لحظه های غربتم
درهمان وقتی که خوابم برد و نشنیدم تو را
م . م " اسماعیلی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
·.,¸¸,🌸.·´‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌⚘·.,🌸¸¸,.·´
🌸بنام خدای سمیع و بصیر
خطاپوش بخشنده بی نظیر
🌸بنام خدای علیم و حکیم
رحیم و بسیط و شریف و نعیم
🌸بنام خداوند وجد و سرور
پدیدآور عشق و احساس و شور
🌸سلام صبح بخیر
روز تون مملو از شادی و مهر♥️