رویای سبز
494 subscribers
36.2K photos
7.14K videos
33 files
105 links
ارتباط با مدیر کانال

https://t.me/REZA_TEACHER_46
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا اشک شد راز
چرا از چشم من نجوای غم آهسته میریزد
و این غلتان مروارید به جای یار 
از لبان خشک من بی وقفه بوسه می‌چیند !!
و من از راز پنهانی که در قلبم نهان کردم
میان گریه مینالم
که آن نو رس رسیده میوه یِ ممنوع یِ عشق
چیدنش افسانه خواهد شد
میدانم
که این رازِ اشک‌آلود 

میان دیده مهمان است
نمی‌دانی که اورا تا خدا من دوست میدارم
بیتا " ✍️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مانند کاکتوس باش،
پرخار اما پرجذبه،
تنها و گوشه گیر اما خاص و متفاوت !

زندگی به مثال یک باغچه است و آدمهاش،
گل و گیاه این باغچه ...
عده ای مثل گل هستند‌ حساس و
لطیف ،ضعیف و نحیف، که درمقابل باد
زود پرپر میشوند و زیبایی خود را
از دست میدهند...
این دست خود ماست که چه بوته
و گلی را انتخاب کنیم،
میخواهم کاکتوس باشم فاقد زیبایی،
ولی در برابر ناملایمات روزگار سخت ومحکم!!
گرچه خار درونم ریشه زده ولی به
دیگران میفهمانم که دست زدن
به هر آرزوی خاصی، زخمی به همراه دارد!

گاهی برای زیستن باید خار داشت
تا خود را نگه داشت.
میخواااااهم کاکتوس بمانم..!
اسکارلت ، من هیچ وقت در زندگی آدمی نبودم که قطعات شکسته ظرفی را با حوصله زیاد جمع کنم و به هم بچسبانم و بعد خودم را فریب بدهم که این ظرف شکسته همان است که اول داشته‌ام ...
آنچه که شکست شکسته و من ترجیح میدهم که در خاطره خود همیشه آن را به همان صورتی که روز اول بود حفظ کنم تا اینکه آن تکه‌ها را به هم بچسبانم و تا وقتی زنده‌ام آن ظرف شکسته را مقابل چشمم ببینم !

📚بر باد رفته " مارگارت میچل
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❤️پدر دستشو گذاشت رو شونه پسرش
🤍ازش پرسيد تو قوي تري يا من؟
❤️پسر گفت من...
🤍پدر با كمي دلشكستگي دوباره پرسيد
❤️تو قوي تري يا من؟
🤍پسر گفت من...
❤️پدر با دلي گرفته به ياد همه
🤍زحماتي كه كشيده بود دستشو از
❤️شونه پسرش
🤍برداشت و دو قدم دورتر پرسيد
❤️تو قوي تري يا من؟ پسر گفت شما...
🤍پدر گفت چرا نظرت را عوض كردي؟

❤️پسر جواب داد وقتي دستت
🤍رو شونه هام بود
❤️فكر مي كردم دنيا پشتمه...

🤍پیشاپیش روز همه پدرای عزیز مبارک
.
مظفرالدین شاه قاجار از نگاه خواهرش
این برادر عزیز ما ، خیلی ساده و پاکدل ، خیلی مهربان و رئوف بود . خانواده اش منحصر به هفت نفر زن بود و چند اولاد ...
و تمام خانواده اش به کلی از آداب و رسوم بدور ...
این برادر بیچاره ی من خلق شده بود برای اینکه پدر خوبی باشد ، رئیس فامیل محجوبی باشد . اما ، ابدا نمی شد فکر کرد که او سلطان باشد .
به قدری با حیا ، خجالت کش و  مظلوم بود که سخت ترین دل ها برای او کباب می شد . خیلی دهان بین ، زود هر حرفی را قبول کن ، از خود بی اراده و با اراده سایرین کار کن ... علیل و خیلی عوام ...
فوق العاده چاپلوس پرست و تملق پذیر .
🌐 مطالب تاریخی "
از پیمبر یا خدا درباره ی حیدر بپرس
یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس

گل به خوبی می شناسد باغبان خویش را
وصف ساقی نجف را از میِ کوثر بپرس 

هیچ دیواری نمی شد مانع راه علی
از شکاف کعبه و دروازه ی خیبر بپرس

گاه برترمی شود یک نوکر از صد پادشاه
این تناقض علتی دارد که از قنبر بپرس...
🌷روز مرد و پدر و ولادت باسرسعادت نفس‌الرسول ، امن‌الرسول ، زوج‌البتول ، مولانا امیرالمومنین حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام مبارکباد ...🎊🎉🎊🎉
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟡 سالها رفت و هنوز
یک نفر نیست بپرسد از من
که تو از پنجره ی عشق
چه ها می خواهی ...؟

قیصر‌ امین‌پور ꧁
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕯شب جمعه است
🌸در آستانه روز پدر
🕯یادی کنیم از پدران آسمانی 🖤
🌸که با زحمت و تلاش و کوشش
🕯خود جان نثاری کردند
🌸برای رفاه خانواده و فرزندانشان

روحشان شاد و یادشان گرامی 🌸

This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای کاش...
عطرِ خوش چای و پولکی☕️
بر می‌گشت
آن خاطره‌ها یکی یکی
بر می‌گشت
ای کاش...
دوباره کودکی
روزای جمعه، خونه مادربزرگ
بازی‌ها و قصه‌های شیرین پدر بزرگ
بر می‌گشت...
آدینه هفته تون به شـادی 🌸
🦋
عیدتون مبارک 💐
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوستت دارم ،نمی دانم ،چرایش را نپرس
اتفاقی دل سپردم ماجرایش را نپرس

بارها باریده ام در کوچه های بی کسی
در هوای بودنت ، اما کجایش را نپرس

صورتی وقتی که میپوشی زمین تب میکند
آسمان از عشق می سوزد دمایش را نپرس

آسمانت را حریم صحن آغوشم بکن
چون به پرواز آمدم حال و هوایم را نپرس

زندگی طعم غزل از استکان حافظ است
فال من خوش نیست بی تو ، محتوایش را نپرس

من کلاغ قصه را بلعیده ام تا راه را
در کنارت سر کنم تا انتهایش را نپرس
مردِ واقعی‌ اونه که مشکلاتِ خارج‌خونهِ
رو ، به هیچ وجه به اهل‌خونه انتقال‌نمی‌ده .
و چقدر خوبه این‌قوی‌ بودن که هیچ‌وقت
عصبانیت رو روی‌کسی‌خالی نکنه و اتفاقاً
با "روی‌خوش با بقیه برخورد بشه" .
خواب میدیدم که درباران پرستیدم تورا
چشم من روشن،درآن رویا،تورادیدم تورا

بغض کردم،ناله کردم،عشق کردم،عاشقی
روی سنگ قلب تاریکم تراشیدم تورا

عهدکردم تا تورادیدم هم آغوشت شوم
لیک دراوج خجالت من نبوسیدم تو را

عاشقانه گفته ام وین بارهم بشنو ز من
عشق من با این همه هرگز نفهمیدم تو را

یک نفر من را صدا زد که ز تو غافل کند
در صدای گنگ او ازعشق پرسیدم تو را

عاشقانه،عامدانه دوستت دارم نفس
درمسیرسرخ چشمم پای کوبیدم تو را

این غزل باشد برای لحظه های غربتم
درهمان وقتی که خوابم برد و نشنیدم تو را
م . م " اسماعیلی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
·.,¸¸,🌸.·´‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌⚘·.,🌸¸¸,.·´
🌸بنام خدای سمیع و بصیر
خطاپوش بخشنده بی نظیر
🌸بنام خدای علیم و حکیم
رحیم و بسیط و شریف و نعیم
🌸بنام خداوند وجد و سرور
پدیدآور عشق و احساس و شور
🌸سلام صبح بخیر
روز تون مملو از شادی و مهر♥️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوست داشتنت تمام نمی شود در من!
خوب است دلنشین تر از
لطافت روزهای گرم و سرد سال!
ریخته میان رگ هایم می جوشد در من!
دوست داشتنت زیباست!
می چسبد به جان آدمی
مثل چایِ خوش طعمِ هل و دارچین
در غروب سرد پاییز
درست رأس ساعت تعطیلی کلاس
نیامدن معلم ریاضی
و نشستن کنج حیاط مدرسه
مثل ساعت اوّل که انشای من
مانند همیشه دوباره بیست می شود
مثل ساعات پایانی درس
شنیدن زنگ و هیاهوی بچّه ها
در پیش گرفتن راه خانه
قدم زدن و صدای خش خشِ برگ های پاییزی
در پیاده رو یک شهر باشد و  شُرشُر باران
هوا پر شود از تو و بویت بنشیند در تنم!
همین قدر زیبا،
دوست داشتنت را دوست دارم ...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌷اول هفته تون شاد و بینظیر
🌸عیـدتون مبـارک
🌷لحظه هاتون مثل گلها
🌸بـاطراوت و پـر از
🌷عطر خوش زندگی
🌸خنده هاتون همیشگی
🌷شادیهاتون ماندگار
🌸کاراتون راست وریس
🌷و حال دلتون خوبِ خوب...
عدالت‌گستری شخص ناصرالدین شاه قاجار هم در این حد بود که از سفرنامه وی نقل شده است: «شب را در کرمانشاه بیتوته کردیم، جماعت کثیری آمده بودند به تظلم، گویا والی آنجا ظلم را از حد گذرانده است، سر خُلق نبودیم، دادیم همه را چوب‌ مفصل زدند! »
در سال ۱۳۵۰ هجری شمسی یکی از بدترین طوفان های برف تاریخ ایران رخ داد.
طوفان غیرعادی برف از ۱۴ بهمن شروع شد. در برخی مناطق ایران ارتفاع برف به ۸ متر رسید. بسیاری از خانه ها که نتوانستند فشار برف را تحمل کنند، فروریختند. کولاک جان بیش از ۴ تا ۶ هزار نفر را گرفت. در روستاهای کاکان و کومار ایران حتی یک نفر زنده نمانده است .
در آن روزها تعداد زیادی از نواحی جغرافیایی که به عنوان روستا یا دهستان از آنها یاد می‌شد ، به‌طور کامل از بین رفتند به طوری که بعضی از محققان می‌گویند نزدیک به ۲۰۰ روستا به‌طور کامل از روی نقشه پاک شدند .
تقریباً از ۲۴ بهمن ماه ۱۳۵۰ دمای هوا کم‌کم افزایش پیدا کرد و بوران شدید و سهمگین به کار خود در کشور پایان داد اما تبعات آن همچنان ادامه یافت. پس از آن بیماری‌های آنفولانزا و سرماخوردگی های شدید به سراغ مردم آمد و عده ای دیگر نیز به این دلیل جان سپردند .
مزد خیانت :
حاج ابراهیم خان کلانتر والی شیراز در دوران زند ، که به لطفعلی خان زند خیانت نمود و دروازه شهر را به روی او بست و شیراز را به آغامحمدخان قاجار تسلیم نموده بود ، چند سال بعد ، به دستور فتحعلی شاه قاجار به طرزی فجیع کشته شد .
به دستور فتحعلی شاه قاجار ابتدا چشمان حاج ابراهیم کلانتر را از حدقه درآورده و سپس زبانش را از حلقومش بیرون کشیده و آنگاه زجر کش و سپس اعدامش کردند .
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم «پیر شالیار» در روستای اورامان
❄️༻‌