حقیقت اینه که من اونی که فکر میکنم نیستم؛ و خسته شدم از بس زور زدم که اون بشم و نشد.
Forwarded from « گنگ خواب دیده »
حس عجیبی بود :))) بهش نگاه میکردم و میگفتم این اثر منه، من خالقشم، من خدای این شخصیت هام، من به وجودشون اوردم و سرنوشتشون رو تعیین کردم، من ساختمشون.
و بعد فکر میکنی خدا بودن اونقدم عجیب نیست.
و بعد فکر میکنی خدا بودن اونقدم عجیب نیست.