خون میچکد
از دیده در این کنج صبوری
این صبر که من
میکنم افشردن جان است
#هوشنگ_ابتهاج
t.me/shine_book 📖
از دیده در این کنج صبوری
این صبر که من
میکنم افشردن جان است
#هوشنگ_ابتهاج
t.me/shine_book 📖
یک روز جدید برایت خلق شده
که در آن میتوانی آن چه دیروز انجام ندادی
را انجام دهی
و فرصت خلق فرداهای بهتر را داری...
صبح بخیر🌞
t.me/shine_book 📖
که در آن میتوانی آن چه دیروز انجام ندادی
را انجام دهی
و فرصت خلق فرداهای بهتر را داری...
صبح بخیر🌞
t.me/shine_book 📖
من از این میترسم که:
دوست داشتن را؛ مثل مسواک زدن ِ بچهها،
به من و تو تذکر بدهند...!
✍ #حسین_پناهی
t.me/shine_book 📖
من از این میترسم که:
دوست داشتن را؛ مثل مسواک زدن ِ بچهها،
به من و تو تذکر بدهند...!
✍ #حسین_پناهی
t.me/shine_book 📖
انقلاب سیبی نیست
که پس از رسیدن از درخت بیفتد.
باید وادار به افتادنش کنی.
👤 #ارنستو_چگوارا
t.me/shine_book 📖
که پس از رسیدن از درخت بیفتد.
باید وادار به افتادنش کنی.
👤 #ارنستو_چگوارا
t.me/shine_book 📖
📚 یک پرونده کهنه
✍ رضا جولایی
#نشر_آموت
#رمان_ایرانی
۳۳۲صفحه
📕درباره کتاب:
یک پرونده ی کهنه با مضمونی جنایی ارائه شده و به دوره پهلوی و ترور محمد مسعود از روزنامه نگاران آن زمان اشاره می نماید.
پنج نفر بودند: یک سرهنگ ستاد، یک سرگرد فراری، یک سروان اخراجی و دو نفر شخصی. دور یک میز گرد قدیمی با چند صندلی لهستانی و یک چراغ سقفی حبابدار که نور اندکی به اتاق میپاشید. پردهها را کشیده بودند. نمیدانستند که بیرون برفریزی شروع به باریدن کرده. زمستان سختی بود. دایم برف میبارید. همهجا یخ زده بود، حتی شاخههای درختان یخ زده بودند و از آنها قندیلهای بلورین آویزان بود. هرشب چند پرنده یخ میزدند وزیر شاخهها میافتادند، اما کسی به آنها نگاه نمیکرد...
💰قیمت پشت جلد: ۸۶/۰۰۰
💰قیمت با تخفیف: ۶۹/۰۰۰
ثبت سفارش👈 @shine_boook
t.me/shine_book 📖
✍ رضا جولایی
#نشر_آموت
#رمان_ایرانی
۳۳۲صفحه
📕درباره کتاب:
یک پرونده ی کهنه با مضمونی جنایی ارائه شده و به دوره پهلوی و ترور محمد مسعود از روزنامه نگاران آن زمان اشاره می نماید.
پنج نفر بودند: یک سرهنگ ستاد، یک سرگرد فراری، یک سروان اخراجی و دو نفر شخصی. دور یک میز گرد قدیمی با چند صندلی لهستانی و یک چراغ سقفی حبابدار که نور اندکی به اتاق میپاشید. پردهها را کشیده بودند. نمیدانستند که بیرون برفریزی شروع به باریدن کرده. زمستان سختی بود. دایم برف میبارید. همهجا یخ زده بود، حتی شاخههای درختان یخ زده بودند و از آنها قندیلهای بلورین آویزان بود. هرشب چند پرنده یخ میزدند وزیر شاخهها میافتادند، اما کسی به آنها نگاه نمیکرد...
💰قیمت پشت جلد: ۸۶/۰۰۰
💰قیمت با تخفیف: ۶۹/۰۰۰
ثبت سفارش👈 @shine_boook
t.me/shine_book 📖
"باخت و ناراحتی که باعث بشه
آدما رو بشناسی خودش یه برگ برندس!"
📽 #دیالوگ
سریال: لوسیفر
t.me/shine_book 📖
آدما رو بشناسی خودش یه برگ برندس!"
📽 #دیالوگ
سریال: لوسیفر
t.me/shine_book 📖
📚 #یک_تکه_کتاب
"هیچوقت آرزوهای آدم صورت حقیقت به خودش نمیگیرد. زندگی در این قسمت، تعهدی با ما ندارد.
این خود ماییم که از سعادتهای این دنیا باید سهم خودمان را آنقدر که میتوانیم، برداریم."
📕 #بربادرفته
✍ #مارگارت_میچل
t.me/shine_book 📖
"هیچوقت آرزوهای آدم صورت حقیقت به خودش نمیگیرد. زندگی در این قسمت، تعهدی با ما ندارد.
این خود ماییم که از سعادتهای این دنیا باید سهم خودمان را آنقدر که میتوانیم، برداریم."
📕 #بربادرفته
✍ #مارگارت_میچل
t.me/shine_book 📖
📚 کتاب مطلق زبان بدن
✍ آلن پیس و باربارا پیس
#نشر_حوض_نقره
#روانشناسی ارتباط
۳۳۶صفحه
📕درباره کتاب:
این کتاب، به موضوع ارتباط غیرکلامی و استفاده از زبان بدن اختصاص یافته است.
هدف از نگارش این کتاب، آشنایی مخاطبان با پیغامهای غیرزبانی خود و دیگران است. همچنین به آنها میآموزد که چگونه با استفاده از این زبان، ارتباطات مؤثرتری را برقرار نموده و پاسخ مدنظر خود را دریافت کنند.
نگارنده در این کتاب، از تحقیقات جدید در زمینه زیستشناسی تکاملی، روانشناسی تکاملی و یا تحقیقات انجام شده با ام.ار.آی. استفاده کرده است.
کتاب حاوی هجده فصل است که به پیامهای هر یک از اعضای بدن به صورت جداگانه و سایر مباحث ارتباط غیرکلامی اختصاص یافته است. پیامهای ارزیابی و فریبکاری؛ اشغالگران فضا، قلمرو و حریم شخصی؛ سیزده ژست رایج که هر روز با آنها برخورد میکنیم؛ و ترتیب نشستن، کجا بنشینیم و چرا؟ از جمله مباحث کتاب است.
💰قیمت پشت جلد: ۸۹/۰۰۰
💰قیمت با تخفیف: ۷۱/۰۰۰
ثبت سفارش👈 @shine_boook
t.me/shine_book 📖
✍ آلن پیس و باربارا پیس
#نشر_حوض_نقره
#روانشناسی ارتباط
۳۳۶صفحه
📕درباره کتاب:
این کتاب، به موضوع ارتباط غیرکلامی و استفاده از زبان بدن اختصاص یافته است.
هدف از نگارش این کتاب، آشنایی مخاطبان با پیغامهای غیرزبانی خود و دیگران است. همچنین به آنها میآموزد که چگونه با استفاده از این زبان، ارتباطات مؤثرتری را برقرار نموده و پاسخ مدنظر خود را دریافت کنند.
نگارنده در این کتاب، از تحقیقات جدید در زمینه زیستشناسی تکاملی، روانشناسی تکاملی و یا تحقیقات انجام شده با ام.ار.آی. استفاده کرده است.
کتاب حاوی هجده فصل است که به پیامهای هر یک از اعضای بدن به صورت جداگانه و سایر مباحث ارتباط غیرکلامی اختصاص یافته است. پیامهای ارزیابی و فریبکاری؛ اشغالگران فضا، قلمرو و حریم شخصی؛ سیزده ژست رایج که هر روز با آنها برخورد میکنیم؛ و ترتیب نشستن، کجا بنشینیم و چرا؟ از جمله مباحث کتاب است.
💰قیمت پشت جلد: ۸۹/۰۰۰
💰قیمت با تخفیف: ۷۱/۰۰۰
ثبت سفارش👈 @shine_boook
t.me/shine_book 📖
📚 #یک_تکه_کتاب
"کافی است در خیابان جشن و سرور به پا شود، خواهید دید میدان اعدام خالی میشود.
مردم تشنهی نمایشند، و اگر نمایش جالب باشد همانقدر لذت میبرند که برگردند و آن را برای دیگران تعریف کنند."
📕ژاک قضا و قدری و اربابش
✍ #دنی_دیدرو
t.me/shine_book 📖
"کافی است در خیابان جشن و سرور به پا شود، خواهید دید میدان اعدام خالی میشود.
مردم تشنهی نمایشند، و اگر نمایش جالب باشد همانقدر لذت میبرند که برگردند و آن را برای دیگران تعریف کنند."
📕ژاک قضا و قدری و اربابش
✍ #دنی_دیدرو
t.me/shine_book 📖
امروز که محتاج توام
جای تو خالی است...
فردا که میآیی به سراغم
نفسی نیست...!
در عشـق خوشا مرگ
که این بودن ناب است...
وقتی همهی بودن ما
جز هوسی نیست...!
#هوشنگ_ابتهاج
t.me/shine_book 📖
جای تو خالی است...
فردا که میآیی به سراغم
نفسی نیست...!
در عشـق خوشا مرگ
که این بودن ناب است...
وقتی همهی بودن ما
جز هوسی نیست...!
#هوشنگ_ابتهاج
t.me/shine_book 📖
قانون انتظار میگه:
منتظر هرچی باشی وارد زندگیت میشه.
پس دائم با خودت تکرار کن: من منتظر
عالیترین اتفاقها هستم...
صبح بخیر🌞
t.me/shine_book 📖
منتظر هرچی باشی وارد زندگیت میشه.
پس دائم با خودت تکرار کن: من منتظر
عالیترین اتفاقها هستم...
صبح بخیر🌞
t.me/shine_book 📖
📚 یک تکه کتاب
و از خودت می پرسی:
اون رویاهات کجا هستن؟
سرتو تکون میدی و میگی:سالها چه زود میگذرن!
و باز هم از خودت میپرسی:
تو با زندگیت چکار کردی؟
بهترین سالهای عمرتو کجا به خاک سپردی؟ زندگی کردی یا نه؟
ببین به خودت میگی دنیا چقدر داره سرد میشه.
📕 شب های روشن
✍ #داستایفسکی
t.me/shine_book 📖
و از خودت می پرسی:
اون رویاهات کجا هستن؟
سرتو تکون میدی و میگی:سالها چه زود میگذرن!
و باز هم از خودت میپرسی:
تو با زندگیت چکار کردی؟
بهترین سالهای عمرتو کجا به خاک سپردی؟ زندگی کردی یا نه؟
ببین به خودت میگی دنیا چقدر داره سرد میشه.
📕 شب های روشن
✍ #داستایفسکی
t.me/shine_book 📖
📚
من ثریام، یکی از زنانی که محبوس حرمسرا و شکنجهگاه محمد قذافی بود.
۱۵ساله بودم که در مدرسه خبر پیچید بابا معمر قراره بیاد و از مدرسهی ما بازدید کنه.👇
من ثریام، یکی از زنانی که محبوس حرمسرا و شکنجهگاه محمد قذافی بود.
۱۵ساله بودم که در مدرسه خبر پیچید بابا معمر قراره بیاد و از مدرسهی ما بازدید کنه.👇
📚
بابا معمر اسم محمد قذافی بود...
ما به حاکم کشورمون لیبی بابا معمر میگفتیم
و براش احترام زیادی قائل بودیم.👇
بابا معمر اسم محمد قذافی بود...
ما به حاکم کشورمون لیبی بابا معمر میگفتیم
و براش احترام زیادی قائل بودیم.👇
📚
همه صف بسته بودیم تا وقتی
به مدرسه ما میاد، بهش ادای احترام کنیم.
وقتی از صف ما رد میشد، دستی به سر من کشید و لبخند زد؛ اولش خوشحال شدم اما نمیدونستم معنی این حرکتش یعنی اینکه این دختر رو انتخاب کردم!
اون دیگه مال منه!👇
همه صف بسته بودیم تا وقتی
به مدرسه ما میاد، بهش ادای احترام کنیم.
وقتی از صف ما رد میشد، دستی به سر من کشید و لبخند زد؛ اولش خوشحال شدم اما نمیدونستم معنی این حرکتش یعنی اینکه این دختر رو انتخاب کردم!
اون دیگه مال منه!👇