کانال تاریخ مراغه (اصغر محمدزاده)
1.61K subscribers
442 photos
16 videos
276 links
صفحه شخصی اصغرمحمدزاده

( دکترای تطبیقی تاریخ شرق در آکادمی ملی جاواخیشویلی گرجستان)

ارتباط با مدیر کانال
@markatarikh
Download Telegram
باغ های تاریخی خیابان خواجه نصیر مراغه

اصغرمحمدزاده
( نویسنده و مورخ)

_____
مراغه از دی
رباز به فزونی و حسن باغات دل انگیز شهره بوده طوری که نام شهر نیز استعاره ای است از همین اوصاف طبیعی شهر.
اما گستره باغات مراغه به اطراف شهر محدود نمی شد بلکه مراغیان از دیرباز به فزونی باغات حتی در حیاط داخل منزلشان نیز علاقمتد بودند.طوری که ژاک دمورگان در بازدید خود از این شهر در اواسط دوره قاجار چنین می نویسد:
"... ساختمان های آن بسیار فشرده هستند و فضای کمی را اشغال نموده اند. دلیل آن بی میلی اهالی نسبت به انهدام باغات میوه است که محصول این باغات ثروت اصلی این شهر محسوب می شود"
(دمورگان ، ج1 ،ص 399)
اما در بافت قدیمی شهر باغات متعددی وجود داشته که در گذر زمان به دلیل گسترش شهری از بین رفته اند که انتخاب موردی به باغات موجود در خیابان خواجه تصیر کنونی اشاره می کنیم:

🔹خانم اقدس باغلاری : جنب مسجد شیخ تاج تا سه راهی شیخ تاج
🔹باغ جهانگیرخان : زاویه جنوب غربی میدان کوره خانه کنونی
🔹کبیرآقا قاپوسی : مخابرات کنونی و محدوده محیطی وسیع آن
🔹امین التجار باغی : محل کنونی فرمانداری
🔹حصار باغی : منتهی الیه کوچه خان و در کوچه ای به همین نام
🔹لسان باغی : بخشی از کوچه شمس آباد و ابتدای خیابان خواجه نصیر
🔹رستم باغی : زاویه جنوب شرقی میدان کوره خانه کنونی
🔹هاشم خان باغی : زاویه شمالی میدان کوره خانه
🔹گیردکانلار آلتی : در حدفاصل بین میدان کوره خانه تا سه راه کوره خانه

همه این باغ ها در گذر زمان از بین رفته اند و فقط نام این باغات بر اوراق تاریخی مسطور مانده است.

عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
چه چیزهایی حال شما را خوب می کند؟

اصغر محمدزاده
(نویسنده و مورخ)

چندی پیش یکی از رفقای کهنه کتابی تحفه آورد : ترجمه آلمانی سیاحت نامه ابراهیم بیگ , اثر زین العابدین مراغه ای.
این کتاب در سال 1903 توسط دکتر والتر شولز به آلمانی ترجمه و منتشر شده است.
اما 120 سال قبل مضمون این کتاب چه جذابیتی برای اصحاب قلم داشته که به زبان آلمانی نشر یافته است ؟
در مختصر جمله ای می توان گفت. در روزگار افکار مندرس بسیاری با خواندن این کتاب بیدار شدند. طوری که فحوای آن توصیفی از روزگار بد ایرانیان داشت که شخصی به نام ابراهیم بیگ در. واکاوی پاشنه آشیل این فلاکت بود.
خیلی ها به این کتاب تاختند از دیوانی گرفته تا متعصب ......
زین العابدین مراغه ای مولف این کتاب سالهای مدیدی از ترس نام خود را در کتاب مستور نمود.

اما حالمان خوب شد با دیدن ترجمه آلمانی کتاب مذکور که شعاع دایره نشر افکار مراغه ای فزون شد.

عضو کانال تاریخ مراغه شوید

https://t.me/tarikhemaragheh
قاضی شهر مراغه در عصر ناصری

اصغرمحمدزاده
(نویسنده و مورخ)

در روزگاری که خبر از دادگستری و اداره صلحیه نبود. کرسی قضاوت در اختیار اشخاص مورد تایید حاکم شهر بود که این افراد عمدتا از قشر روحانی انتخاب می شدند.
سیدرضا قاضی مراغه در دوره ناصری و مظفری به عنوان قاضی شهر شناخته می شد که مردم جهت حل دعاوی و اختلافات به منزل ایشان در کوچه مشهور قاضی در مراغه مراجعه می کردند.
سیدرضا قاضی در واقعات مختلف حادث شده در شهذ نقش ناجی و راهنما داشته است طوری که بنا به نوشته محمدصادق خان صاحب نسق در سال 1258ش. با حمله شیخ عبیدالله کرد به منطقه مراغه با جمع نمودن مردم در میدان اصلی شهر فرمان جهاد صادر کرد. که صدها نفر با این اعلان قاضی شهر بسیج شده و جهت حراست از شهر به نبرد با قوای متخاصم کرد عازم شدند.

پس از فوت وی پسر بزرگ ایشان مرحوم فخرالعلما به عنوان قاضی شهر تا ایجاد موسسات جدید داوری و قضاوت اکرسی قضاوت شهر را برعهده داشت.
خاندان فخری ، فخرقاضی از احفاد این خاندان در مراغه به شمار می آیند.

تصویر بالا توسط علی خان والی حاکم مراغه در سال 1258 از ایشان ثبت شده

عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
پیری از جنس فرهنگ ....

اصغرمحمدزاده
(نویسنده و مورخ)

یکی از عرف های غیرمکتوب سیستم اداره فرهنگ در دوران قبل از انقلاب انتصاب افراد غیر بومی به ریاست اداره فرهنگ بود. و شرایط و محیطی غریبه پیش روی روسا قرار می گرفت.
در این بین وظایف اصلی برعهده روسای سایه بود که چندین دهه مرحوم روح اله پیرنیا این سمت را به صورت غیرمکتوب عهده دار بود.
وی خادم واقعی فرهنگ بود طوری که از اوایل دهه 30 طی درخواستی از اداره فرهنگ بخشی از حقوق ماهیانه خود را به مرمت مدارس مراغه اختصاص داد.
عضو اصلی کمیته ملی پیکار با بی سوادی بخش از اقدامات فرهنگی ایشان به شمار می آید که تشکیل آموزشگاه ها در نقاط دوردست برگ زرینی بر خدمت فرهنگی ایشان به شمار می آید
اما عضویت افتخاری در شورای حفظ آثارباستانی مراغه در سال 1345 که در نبود اداره میراث فرهنگی حراست از ابنیه تاریخی مراغه بر عهده این شورا بود. که اجرای بنای آرامگاه اوحدی در اوایل دهه 50 با همراهی و همکاری ایشان حصول یافت.
وی 38 سال با هدف غایی خدمت در کرسی های مختلف اداره فرهنگ حضور داشت.
نامشان ماندگار باد.

عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
در سطرها می زیند .....
اصغر محمدزاده
(نویسنده و مورخ)

در چند هفته اخیر خبرهای تاسف آور درگذشت چند معارف پرور نامی مراغه فروغی از چراغ کهن فرهنگ مراغه کاست.
خانم پروین حبیب سرداری ، خانم رفعت حمیدیه ، آقای احمد رائقی و آقای محسن کریمی همگی به دیار باقی شتافتند.

نویسنده سطور چند سال قبل با مرحومین مذکور مصاحبه نموده و از متعلمی در دوره رضاخان و معلمی در دوران پهلوی دوم سطور ارزشمندی از تحربیات و خاطرات فرهنگی آنها مسطور نمود.

جالب اینکه هر یک در نقطه مشترکی حسرت روزهای تدریس را می کشیدند . حتی بانویی که در قانون پاکسازی سال 1359 برای همیشه از کرسی تدریس کنار گذاشته شده بود. به سال های قلیل خدمت فرهنگی خود می بالید.

تلاش ، امید ، صداقت سه رکن اصلی حیات فرهنگی این بزرگواران بود.

و اما همیشه در سطرها می زیند ....


عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
بوی تاریخ مراغه، آمریکایی ها را به مراغه کشاند.

اصغرمحمدزاده
(نویسنده و مورخ)
__

سال 1307 است و برخی لز دولتمردان حکومت نوپا مراقب رفتارهای بیگانه هستند.
در بحبوحه اوضاع نابسامان منطقه دو نفر آمریکایی متخصص نبات شناسی و باستان شناسی با معرفی کنسولگری آمریکا راهی مراغه می شوند
اما نامه هوشمندانه علی منصور (والی وقت آذربایجان) به وزارت داخله نشان از اهمیت حراست از مواریث این شهر در برابر بیگانگان دارد. که راقم نامه ضمن اطلاع از اهداف آنها به محدودیت های دسترسی اشاره تاکیدی دارد.

متن نامه بدین شرح است:
"مقام محترم وزارت جلیله داخله
اخیرا دونفر آمریکایی از طرف قونسولگری آمریکا به ایالت معرفی شدند. که برای مطالعه و تفحص نباتات و استخوان های ماقبل تاریخ عازم سیاحت اطراف مراغه بودند. برحسب تقاضای قونسول آمریکا نسبت به مسافرت مشارالیهما به مامورین محلی در مراغه توصیه صادر ولی قید گردیده اشخاص مزبور فقط می توانند سیاحت سطحی بنمایند و حق حفریات نخواهند داشت. علی منصور".



عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
در ارزوی دوباره کرسی تدریس.......

اصغرمحمدزاده
(نویسنده و مورخ)

مصاحبه با خانم رفعت حمیدیه

صدایش می لرزید . تمامی جوارح بدنش در اثر زمین خوردگی اسیب دیده بود. موضوع گفت و گو دوران خدمت فرهنگی ایشان در کرسی دبیر و معاونت ایشان در دبیرستان اذرابادگان مراغه بود. آهی کشید و یک کلمه گفت "سال 59 همه اش تمام شد".
با گفتن این حرف کمی آرام گرفت. ادامه داد : "من برای بچه های مدرسه نه در حکم معلم و معاون بلکه مادر دوم بودم. بچه ها مشکلات شخصیشان را همیشه با من در میان می گذاشتند. حتی روزی به پسر فرماندار. وقت که مزاحم بچه ها بود بدون واهمه ای گوشمالی دادم.
ان قدر به مدرسه و دانش آموزانم علاقمند بودم که بزرگان خاندان خود را جهت رفع کمبودهای محیط اموزشی فراخواندم. چندین میلیون آن زمان صرف رفع کمبودها نمودند".

نواحی مختلفی از استخوان های بدنش در حادثه مذکور شکسته بود و دردی که وی را رنج می داد. ولی با اشتیاق و استمرار سخن از خدمات و عشق و علاقه اش به خدمت در تعلیم و تربیت دانش آموزانش در مراغه گفت.
آخر دوباره این جمله را آورد: " اما همه اش در سال 59 تمام شد"

تصویر : نفر دوم از سمت راست خانم رفعت حمیدیه.

روانش شاد
نیک نامان مانا در مدیریت شهری مراغه .....

اصغر محمدزاده
(نویسنده و مورخ)

سال 1337 کرسی شهرداری مراغه به محمدشهلا رسید.
هر چند طول عمر کرسی شهرداری ایشان به کمتر از دوسال رسید ولی آنچه ماند نیک نامی ایشان بود.
مجموعه اقدامات ایشان در سالهای قلیل خدمت موید دید روشن ایشان درخصوص مدیریت شهری است طوری که ایجاد اولین شهربازی کودکان و تجهیز آن به اسباب تفریخی، احداث سالن سرپوشیده ورزشی برای جوانان، احداث نخستین کودکستان در مراغه ، احداث ساختمان دبیرستان فروزی ، لوله کشی آب برای منازل و معابر از آب قنات گلدیکلو ، احداث سالن اوپرا برای شهرداری در ساختمان بلدیه، سنگفرش تمام معابر مراغه و.... از اقدامات شناس ایشان بود که این افعال با رنگ و بوی نگاه روشن بینی و مدرن از منظر شهرداران پیشین دور مانده بود.

اما سطور می مانند .....

شرح تصویر : تقدیر و تحلیل از خدمات محمدشهلا_ شهردار مراغه_ (نفر اول از سمت چپ) توسط خطیبی فرماندار وقت در سال 1338

عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
چرا مردم مراغه روزگاری "خلیفه کش" خوانده می شدند؟

——————————————-
اصغر محمدزاده
(نویسنده و مورخ)

مراغیان از قرن ششم هجری به «خلیفه کُش» اشتهار یافتند.
که دلیل آن به کشته شدن المسترشد باللّه -بیست و نهمین خلیفه عباسی- در این شهر بازمی گردد.
پس از آن که کدورتی بین سلطان مسعود و المسترشدبالله وقوع یافته و کار به  لشگرکشی و حرب کشید. بالاخره سپاهیان خلیفه منهزم یافته و سلطان مسعود ، خلیفه عباسی را دستگیر و راهی مراغه شد. و هنگام اتراق در یک فرسخی مراغه جمعی از فداییان اسماعیلیه به خیمه ی وی هجوم برده و او را کشتند.
صاحب کتاب «تقویم التّواریخ» در مورد محلّ کُشته شدن وی می نویسد:

«و هنگامی كه قصد ورود به بغداد داشت، در دروازه‌ی مراغه، جمعی از باطنیان كه از جانب سلطان سنجر سلجوقی مأمور بودند، او را به قتل رساندند و جسدش را در مراغه دفن كردند.»

هندوشاه نخجوانی در «تَجاربُ‌السَّلَف» از شخصی به نام مرتضی سعيد صفی‌الدّين نقل می‌كند:

«و جنازه‌ی او را قُضات و ائمّه و اَشراف و اَعاظمِ ممالک بر سر گرفتند و در مراغه بُردند در مدرسه‌ای كه در محلّه‌ی قضات است و به مدرسه‌ی اتابکِ مراغه باز خوانند، دفن كردند و گنبد عالی بساختند و در آن مدرسه اتّفاقاً پنج گنبد است در پس صُفّه‌ی درس و يكی از آن خليفه مسترشد است، و اين ضعيف بارها آن مشهد متبرّک را زيارت كرده است و استغاثه خواسته؛ امّا مصنّف مرتضی سعيد صفی‌الدّين چنين نوشته است كه: مسترشد را به ديهی بُردند كه بر در مراغه است.»

امّا صاحب «حبيبُ‌السّيَر» در روايت متفاوت از محلّ دفن خليفه آورده است:
«در هفدهم ذی‌القعده‌ی سنه‌ی تِسعَ وَ عِشرُون و خَمسَ‌مِائه در ظاهر مراغه مسترشد عبّاسی به دست چهارده رفيق به قتل رسيد، فعلاً در شرق مراغه در جنب گنبد غفّاريّه بُقعه‌ای وجود دارد كه در آن قبری موجود است و اين بقعه در محلّه‌ای از شهر واقع گرديده كه به محلّه‌ی اتابک موسوم است. عالِمی تعريف می‌كرد كه قبر مذكور، مزار مسترشد می‌باشد.»

(خواندمیر ،ج2،ص232)

و بالاخر مراغیان از این تاریخ به بعد تا چند قرن بعد به خلیفه کش مسمی شدند.
.

عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
نامه قابل تامل یک مراغه ای به دکتر مصدق


اصغر محمدزاده
(نویسنده و مورخ)

چندی قبل در میان اسناد دریافتی از سازمان اسناد ملی ایران نامه ای از یک مراغه ای به دکتر مصدق فحوای جالبی داشت که جالب آمد در پست جدید بدان اشاره نمایم.
متن نامه در تاریخ 31/12/16بدین شرح است :
"به پیشگاه مقدس نخست وزیر محبوب معظم ایران ارواحنا فدا
تصدق خاکپای مبارک گردم.
جان نثار حسن احمدی اتحاد که یکی از فداکاران و جان نثاران خاکپای مبارک هستم که اولین تلگراف تبریک از مراغه به امضا حقیر به پیشگاه مقدس مخابره شده همین بنده حقیرم و خیلی مشتاقم محض زیارت خاکپای مبارک و رسانیدن چند کلمه عرایض واجبی شرفیاب حضور باشم. متاسفانه از مخارج راه معذورم. که لطفا از محلی تعیین تا به قصد فوری شرفیاب شوم.

تقدیمی مراغه. حسن احمدی اتحاد "

در خواست ها, علاقه فزون و از طرفی نگاه مردم به بالاترین کرسی حکومت در ایران در متن این نامه جالب توجه است.



عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
پل هلاکوخان مراغه در سال 1335

این سازه قبلا بر روی پل غفاریه کنونی قرار داشت و به پل هلاکوخان شهره بود.
سال 1320 با ورود نیروهای روس به مراغه بخشی از پل هنگام عبور یکی از ماشین آلات سنگین نظامی تخریب شد و بعضا حادثه سیل در شکستن پل دخیل دانسته می شودِ
از آن تاریخ به بعد در افواه عموم به "سینیق کورپی " معروف شد.

عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh