دانشگاه سیستان و بلوچستان
3.31K subscribers
4.16K photos
513 videos
365 files
1.48K links
ارتباط با ما از طریق آیدی زیر
@Drmortezanikoofar
Download Telegram
.


خاطرات ماندگار ۴۸ کارآفرین ایرانی


اتاق بازرگانی ایران یک مجموعه ۱۱ جلدی به نام نسل امین الضرب (خاطرات ماندگار ۴۸ کارآفرین ایرانی) را چاپ کرده که بسیار خواندنی است.
در این مجموعه خاطرات زندگی شخصیت های مختلفی وجود دارد؛ از صاحب کاله و بنیان گذار شهرک اکباتان تا مدیرعامل نان سحر، گروه صنعتی تاژ، دامداران، چینی زرین ایران، پاکشوما... تا دیجی کالا، تپسی، کافه بازار، آپارت و فیلیمو.

عناوین مجموعه ۱۱ جلدی:
📕جلد ۱ : زندگی در می‌زند
📒جلد ۲ : رویاهای طلایی
📗جلد ۳ : هزار راه نرفته
📘جلد ۴ : همیشه پای یک مدیر در میان است
📔جلد ۵ : طلا در مس
📕جلد ۶ : ماموریت غیر ممکن
📒جلد ۷ : کسب و کار جاودانگی
📗جلد ۸ : عصر قهرمانان زندگی
📘جلد ۹ : میراث زرین
📔جلد ۱۰: حکمت کارآفرینان
📖جلد ۱۱ : گام‌هایی که مثل نقره تمیزند



@usbnewsline
0001.pdf
2.5 MB
جلد: ۱
زندگی در می‌زند
0002.pdf
1.7 MB
جلد ۲:
رؤیاهای طلایی
0003.pdf
1.8 MB
جلد ۳:
هزار راه نرفته
0004.pdf
1.9 MB
جلد ۴:
همیشه پای یک مدیر در میان است
0005.pdf
1.8 MB
جلد ۵:
طلا در مس
0006.pdf
2.6 MB
جلد: ۶
مأموریت غیر ممکن
0007.pdf
2.6 MB
جلد: ۷
کسب و کار جاودانگی
0008.pdf
1.8 MB
جلد: ۸
عصر قهرمانان زندگی
0009.pdf
2.3 MB
جلد: ۹
میراث زرین
0010.pdf
1.9 MB
جلد: ۱۰
حکمت کارآفرینان
0011.pdf
2.1 MB
جلد: ۱۱
گام‌هایی که مثل نقره تمیزند
دانشگاه سیستان و بلوچستان pinned «. خاطرات ماندگار ۴۸ کارآفرین ایرانی اتاق بازرگانی ایران یک مجموعه ۱۱ جلدی به نام نسل امین الضرب (خاطرات ماندگار ۴۸ کارآفرین ایرانی) را چاپ کرده که بسیار خواندنی است. در این مجموعه خاطرات زندگی شخصیت های مختلفی وجود دارد؛ از صاحب کاله و بنیان گذار شهرک…»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.

نامهٔ کوتاه و ژرف و فوق‌العاده تاثیرگذار امام حسین علیه‌السلام به محمد بن حنفیه که ظاهرا اخرین نامهٔ ایشان از کربلا به مدینه است.

از حسین بن علی به محمد پسرِ علی و هر کس از قبیلهٔ بنی‌هاشم که نزد اوست:

بِسْمِ اللّه ِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
امّا بَعد:
فَکانَّ الدُّنیا لَمْ تَکُنْ وَ کانَّ الْآخِرَةَ لَمْ تَزَلْ.
وَالسَّلام

به نام خدای بخشندهٔ مهربان

باری، گویی هرگز دنیایی نبوده و گویا هماره آخرت است.

والسلام



@usbnewsline
.

زیارت عاشورا

برطبق فرمایش بزرگان و مراجع عظام




@usbnewslin
🏴

⚫️ امام حسین (عليه السلام):

💫 النَّاسَ عَبِيدُ اَلدُّنْيَا وَ اَلدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلاَءِ قَلَّ اَلدَّيَّانُونَ

👌 مردم بنده‌ی دنيايند و دين، چيزی است که بر زبانشان می‌چرخد و تا وقتی زندگی‌هاشان به خوبی می‌گذرد، دم از دين می‌زنند، پس هر گاه با بلا آزموده شوند، دينداران اندک می‌شوند.

📚 بحار الأنوار ج ۷۵ ص ۱۱۶





@usbnewsline
.

گزارش ساعت به ساعت از روز عاشورا با ترکیب اوقات شرعی کربلا و متن مقاتل

طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی»، واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی برابر است با ۲۱ مهر سال ۵۹ شمسی. لذا به نظر می‌رسد با محاسبه‌ی اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به افق کربلا، وقت نماز صبح، ظهر، عصر و تطبیق آن با روایات مقاتل، سیر زمانی واقعه‌ی روز عاشورا بدین شرح باشد. این روایت صرفا به نیت بازخوانی مصائب اهل بیت ذکر می‌شود:

 

۵:۴۵ اذان صبح

امام (ع) بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد. و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری».

آن طرف نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.

حدود ۶

امام حسین (ع) دستور داد تا اطراف خیمه‌ها خندق بکنند و آن را با خاربوته‌ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.

۷:۰۶ طلوع آفتاب

کمی بعد از طلوع آفتاب امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبروی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه‌ای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام (ع) نامه نوشته‌اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجار و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده‌اند؟ آنها انکار کردند. امام نامه‌هایشان را به طرف آنها پرتاب کرد و خدا را شکر نمود که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام (ع) پرسید چرا حکم این زیاد را نمی‌پذیرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمی‌رهاند؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند:
«أَلا إِنَّ الدَّعِی  بْنَ الدَّعِی  قَدْ رَکَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ بَیْنَ السِّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ»...
«آگاه باشید که فرومایه، فرزند فرومایه، مرا در بین دو راهی  شمشیر و ذلّت قرار داده است و هیهات که ما زیر بار ذلّت برویم».
خطبه‌ی امام (ع) حدوداً نیم ساعت طول کشیده است.

حدود ۸

بعد از سخنرانی امام (ع) چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» کوفه بود (الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان سخنان مشابهی گفتند.

بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حُر و فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسانی دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.

حدود ۹

روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل می کند؟ عمر سعد عاقبت جنگ را شروع کرد. اولین تیر را به سمت سپاه امام (ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم». بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره‌ای جز پذیرش آن نیست آماده  شوید». چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. تعداد کشتگان این تیر اندازی و کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکر شده است.

حدود ۱۰

بعد از تیراندازی یسار غلام زیادبن آبیه و سالم غلام ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده‌ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، بصورت سراسری به سپاه امام حسین (ع) حمله کردند؛ امام (ع)، حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزه‌ها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام (ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقب نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیر انداز فرستاد که دوباره سپاه امام (ع) را تیر‌باران کنند. در اثر آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام (ع) تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را ۵۰ نفر و ابن شهر آشوب ۳۸ نفر ذکر کرده.

اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت. امام (ع) او را دعا کرد.

گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام (ع) حمله کنند. زهیر با ۱۰ نفر به آنها حمله کردند.

حدود ۱۱

بعد از این جملات امام دستور تک تک به میدان رفتن را داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زنده‌اند نگذارند کسی از بنی هاشم به میدان برود. انگار برای کشته شدن با هم مسابقه داشتند. بعضی در برابر نگاه امام (ع) شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد. پیرمرد زاهد بربر بود. مسلم بن عوسجه