Art of Lies
376 subscribers
528 photos
4 videos
6 files
105 links
Download Telegram
🔰 اگه توی یک فصل هیچ اتفاقی نیفته، کاراکتر دیده میشه.

@Art_of_lies
🔰پرسش های banshees of inisherin به تعبیر من

🔺 اگه چیزی مثل بازی که برای جذاب بودن خلق شده بالاخره می تونه حوصله تو رو سر ببره. چی باعث شده که باور کنیم انسان ها از یک نقطه به بعد حوصله ما رو سر نمی برند؟

🔺 و اگه ما یک بازی خاطره ساز و جذاب و قدیمی رو حاضریم خیلی راحت برای یک بازی جدید دور بندازیم و دیگه هم سمتش نیایم، کی گفته باید به انسان ها وفادار باشیم، وقتی بودن کنارشون جذابیتی برای ما نداره.

🔺 دلیل وفاداری ما به رابطه های قدیمی آیا فراتر از صرفا nice بودنه؟ و آیا برای این که nice بودن خودمون رو حفظ کنیم، باید در رابطه هایی که برامون ملال آورند بمونیم؟ و اصلا کی گفته که nice بودن یک مدال افتخاره؟

@Art_of_lies
🔰 مخاطب (به تمام اگرها، آیاها، پس ها و شروط دیگه این پست دقت کنید)

🔺 اگر قبول کنید که ادبیات باید ربطی به سیاست و ساخت جریان های ذهنی داشته باشه؛ موظفید یک سوال رو از خودتون بپرسید

🔺آیا مخاطبی که من می خوام جامعه هدف من باشد به دیدن چنین تصویری نیاز دارد یا نه؟

🔺 فرض بر اینه که نویسنده خوب این توانایی رو داره که هر کاراکتری رو برای هر گروهی، انسان سازی کنه.

🔺 مثلا گروه X از گروه Y متنفره. امّا گروه X از گروه Z تنفری داره که چندین ریشه داره و به همین دلیل شدتش خیلی بالاتره.

🔺 حالا نویسنده اگه در پلاتش کاری کنه که گروه Y، در دفاع از گروه X، علیه گروه Z کار کنه و حتی آسیب ببینه. خیلی راحت می تونید مخاطب X رو فریب بدید تا از گروه Y با شروط بیشتر متنفر بشه.

🔺 امّا سوال مهم اینه که آیا، X مخاطب شما، و Y نگرانی شما هست یا نیست. اگه نیست، نوشتن همچین داستانی، حتی اگه می تونید قشنگ از آب درش بیارید و حتی اگه ارزشمنده، بهتون توصیه نمیشه.

@Art_of_lies

پ.ن
مثال دقیق نزدم ولی همین حالا شاهد این اتفاق هستیم. فقط کسی ازش داستان سازی نکرده.
🔰 ایراد کار کجاست

🔺 خیلی وقت ها دلیل شکست خوردن نویسنده در ساخت کاراکتر اینه که اول کاراکتر رو خلق کرده "تا" بعدا تصمیم بگیره چه نقشی بهش بده. این در حالیه که برعکسش درسته. و کاراکتر باید به وجود بیاد "که" یک نیاز داستان رو برطرف کنه.

🔺 اگه وسط کارید و برای ترور کاراکترتون دیر شده، کتاب رو تموم کنید، و بعدا کلاهتون رو قاضی کنید که آیا واقعا بدون این شخصیت داستان به سرانجام میرسه یا نه. سخت گیرانه جواب بدید و اگه جواب منفی شد بی رحمانه حذفش کنید.

@Art_of_lies
🔰 بخشش کاراکتر.

🖊 اگه می خواید برای مخاطب یک کاراکتر خیلی بد رو در آینده redeem کنید، تا گناهانش رو ببخشیم ... مثل سریال شکست ناپذیر نباشید. یکی از روش های زیر رو انجام بدید

🔺 کاری کنید که گناهان مخاطب در برابر خدماتش ناچیز بشه (جیمی لنستر)

🔺 آگاهی مخاطب از جزئیات اون گناهان رو پایان بیارید (دارث ویدر)

🔺 کاری کنید که کاراکتر برای دلایل موجه اخلاقی مرتکب جنایت شده باشه (آکاینو)

🔺 کاراکتر از نظر روانی سالم نباشه. (جوکر)

🔺 کاراکتر رو نتونیم بر اساس قوانین اخلاقی انسان ها قضاوت کنیم (جولین از رویای تب آلود)


📘 در کل مثل شکست ناپذیر و آمنی من نباشید. بخشش این کاراکتر واقعا تا 99% دیگه ممکن نیست.

@Art_of_lies
🔰 شخصیت سازی

🖊 یک روش خیلی ساده برای شخصیت سازی عالی اینه که از افراد تاریخی الگوسازی کنید. مثلا کاراکتری بسازید که شبیه به تسلا باشه

🔺 نابغه ای فراتر از زمان خودش
🔺 که طبق اصول جامعه زندگی نمی کنه
🔺 که در حقش ظلم شده

📗 این میشه یک کاراکتری که همه برای خوندن داستانش دست و پا می شکنند

📕 درسته که تسلای واقعی نه "خیلی" در حقش ظلم شده و نه "خیلی" نابغه بوده. و در موردش افسانه سازی شده. به طوری که طرفدارانش دو آتیشه اش فرق چندانی با اعضای یک کالت ندارند.

📘 چون اون ها فریب این "قصه" رو خوردند. قصه نابغه ای که در حقش ظلم شد. خب! تو هم افراد مهم تاریخ که ملت براشون دست و پا می شکنند رو بگرد و پیدا کن. بر اساسش شخصیت بساز. موفقیتت رو تضمین و زحمتت رو کم می کنه.

@Art_of_lies
🔰 فهرست نویسنده هایی که با یک اثر، برنده دو جایزه هیوگو و نبیولا شدند

🔺 تلماسه از فرانک هربرت
🔺 جهان حلقه از لری نیوینز
🔺 قرار ملاقات با راما از آرتور سی کلارک
🔺 دروازه از فردریک پُل
🔺 خدایان آمریکایی از نیل گیمن


پ.ن
جز تلماسه، 4 اثر دیگه همگی برنده جایزه لوکاس هم شدند.

@Art_of_lies
🔰 توصیه

🔺 اگه کاراکتری دارید که قراره بزنه به سیم آخر و هر جنایتی ازش سر بزنه سعی کنید تحقیرش کنید.

🔺 اگه یکی بهتون فحش بده، بهش فحش میدید. اگه یکی بهتون زخم بزنه، زخم می زنید. امّا تحقیر دفاع و درمانی نداره.

🔺 می تونید از نظر روانی، کاراکتر خودتون رو جوری تحت فشار قرار بدید که به صورتی باورپذیر رادیکالی ترین رفتار ازش سر بزنه.

@Art_of_lies
🔰 اهدای ایده

🔺 چون خیلی بعیده خودم یک روز بخوام حماسی یا اپرای فضایی بنویسم، این ایده رو به شما می سپارم. خلق دنیایی که از جنگ بترسه چون تلفات غیرقابل تصوری از جنگ دیده ... عجب خوف و جذابه.

پ.ن
فکر کنم منظور طرف توی خط اول before بوده البته

@Art_of_lies
🔰 جذابیت

🔺 خیلی ها ازم می پرسند چه طوری تونستی اون کتاب/سریال/انیمه/مانگا رو نصفه کاره ول کنی.

🔺 جوابش خیلی راحته : وقتی کاراکتری برام مهم نباشه، بزرگ ترین پلات دنیا برام مفت نمی ارزه. ولی وقتی کاراکتر جذاب باشه می تونم 9 فصل سریال در مورد "هیچی" رو با عشق ببینم.

🔺 مراقب باشید به عنوان نویسنده داری روی چی سرمایه گذاری می کنید.

@Art_of_lies
🔰 جراحی

🔺 هر وقت حس کردی ایرادی بزرگ در کار داستانته و قدرت پیدا کردنش رو نداشتی

🔺 جنریک ترین، کلیشه ای ترین و بی ذوق ترین کاراکتری که باقی مونده رو پیدا و از داستان به صورت کامل حذف کن. و نقشش رو به یک کاراکتر دیگه بده.

@Art_of_lies
🔰 در دایره لغات یک نویسنده خوب نباید واژه villain پیدا بشه.

چون معادل دقیق نداره دست به دامان انگلیسی شدم.

@Art_of_lies
🔰 خیلی جالبه که طرف بعد از دیدن تیزر جوکر، جرئت نمی کنه به فینیکس چیزی بگه ولی گاگا رو می کوبه. قشنگ معلومه از لیدی گاگا فقط اسمش رو می شناسه. حتی اگه کیفیت بازیش با مگان فاکس هم سطح باشه هم اسمش رو تریلی نمی کشه.

@Art_of_lies
🔰 جملات خردمندانه

🔺 اکثر اوقات جملات خردمندانه و جذابی که برای داستان حتی لازمند ... حالت فورس شده به خودشون می گیرند ... طوری که انگار نویسنده به زور داره حکمت در حلق مخاطب فرو می کنه.

🔺 یک روش برای طبیعی سازی این سبک دیالوگ ها اینه که خود کاراکترها از بیان همچین جمله ای شوکه بشند.

🔺 معمولا در زندگی واقعی هم این لحظه براتون پیش میاد که در یک زمان کوتاه به یک نتیجه گیری خاص و یک جمله خاص رسیده باشید.

🔺 اگه کاراکتر شما گندالف نیست، می تونید از انتقال همون کشف لحظه ای برای انتقال جملات قدرتمند استفاده کنید.

@Art_of_lies
🔰 وقتی داری یک نقشه رو در پلاتت اجرا می کنی، باید طوری این کار رو انجام بدی که مخاطب کاراکترهات رو به احمق بودن متهم کنه. ترجیحا نقشه بزرگی رو اول داستان کلید نزنید. مخاطب عموما اونقدر شعور نداره که برای شما شعور زیادی قائل بشه

@Art_of_lies
🔰 فانتزی ژانری سکسیست هست؟

🔺 بله. لااقل برای غرب بوده. برای ما ... نمی دانم.

🔺 یکی از لطف های ناخواسته تالکین که قابل فهم هست امّا قابل دفاع نیست اینه که به یک نسل از نویسندگان و خوانندگان یاد داد داستان های فانتزی باید مردانه باشند.

🔺 در کتاب هابیت نه تنها یک نقش زن وجود نداره، بلکه حتی کاراکتری برای یک خط به یک کاراکتر زن فکر هم نمی کنه. و در ارباب حلقه ها تمام 9 نقش اصلی مرد بودند.

🔺 تا چند دهه پیش، 99% مخاطبین فانتزی هم مرد بودند. الان هم اکثریت هم چنان مرد هستند که از تبعات همین مردانه زدگی شدن داستان هاست.

🔺 یکی از دلایلی که نقش اول نویسنده تازه کار نیکلاس و پیتر و آرتور میشه نه همایون و شقایق و نصرت؛ اینه که ملت به اسم خارجی "عادت" دارند.

🔺 عادت به کاراکترهای مرد، برای نویسنده ای که دایره مطالعاتش محدوده هم مشکل خیلی رایج و بزرگیه. به خصوص نویسنده فانتزی که نصف دانشش، از خوندن تالکین و مقلدینش میاد.

🔺 شاید برای شما وجود نداشته باشه ولی از وجود این موضوع آگاه باشید. کورکورانه دنبال کردن هر جریانی اشتباهه.

@Art_of_lies