داستان درباره جادوگری جوان به نام امانوئل می‌باشد که برای اجرای کشف جدیدش بُعد چهارم(یعنی شکستن زمان و طی کردنِ مسافت‌های بسیار طولانی در خلالِ چند ثانیه) وارد برنامه گات‌تالنت میشود ولی در حین اجرای برنامه عاشق یکی از داوران این مسابقه که دختر خانمی به نام میتاناست، میشود، دختری که مرگ به روی او سایه انداخته و امانوئل به او قول میدهد تا او را از مُردن نجات دهد و در روندِ داستان مشکلاتِ عدیده‌ای برای میتانا روی میدهد ولی امانوئل با قدرت‌های ماوراءالطبیعیش جان او را بارها نجات میدهد تا جایی که آنها تصمیم می‌گیرند با رفتن به مصر و وارد شدن به یک پورتال(دروازه زمانی) وارد دنیای موازی شوند.
داستان از همان ابتدا هیجان را تا به انتهای داستان به خواننده القا میکند و خواننده کتاب علاوه بر خواندنِ یک رمانِ جذاب، تخیلی و علمی با مسائلی همچون:
فیبوناچی_ بُعد چهارم_ هیپنوتیزم_ تابوت عهد موسی_ سرگذشت ارواح در عالم برزخ_ اسرار اهرام مصر_ تناسخ و دنیای موازی آشنا میشود و در آخر با یک پایان‌بندی غیرقابل پیش‌بینی کتاب را به پایان می‌رساند
تعداد صفحات 253 صفحه
ناصر سلیم
سفارش کتاب از :
@nibiru01
داستان از همان ابتدا هیجان را تا به انتهای داستان به خواننده القا میکند و خواننده کتاب علاوه بر خواندنِ یک رمانِ جذاب، تخیلی و علمی با مسائلی همچون:
فیبوناچی_ بُعد چهارم_ هیپنوتیزم_ تابوت عهد موسی_ سرگذشت ارواح در عالم برزخ_ اسرار اهرام مصر_ تناسخ و دنیای موازی آشنا میشود و در آخر با یک پایان‌بندی غیرقابل پیش‌بینی کتاب را به پایان می‌رساند
تعداد صفحات 253 صفحه
ناصر سلیم
سفارش کتاب از :
@nibiru01
اگر نازی ها تسلیحات اتمی عملیاتی داشتند، آیا امکان انتقال آنها به ایالات متحده وجود داشت؟ اسنادی وجود دارد که نشان می دهد توسعه مخفیانه بمب اتمی آمریکا، پروژه منهتن، نمی تواند اورانیوم غنی شده کافی برای ساخت بمب تا اواسط سال 1945 را تولید کند. از آنجایی که تنها یک بمب پلوتونیومی در آلاموگوردو، نیومکزیکو، در 16 جولای 1945 آزمایش شد، محققان متعجب بودند که آمریکا بمب های اورانیومی را که کمتر از یک ماه بعد روی ژاپن انداخته بود، از کجا به دست آورد. برخی بر این باورند که ایالات متحده از بمب نازی ها استفاده کرده یا از اورانیوم غنی شده نازی ها برای ساخت بمب های خود بهره برده است.
بمب ترینیتی که در نزدیکی آلاموگوردو، نیومکزیکو، در 16 جولای 1945 منفجر شد، یک بمب پلوتونیومی بود. پس چرا ایالات متحده برای اولین بار در 6 آگوست 1945 لیتل بوی، یک بمب اورانیومی آزمایش نشده را روی ژاپن انداخت؟ فارل جمع بندی کرد: "یک توضیح منطقی این است که [لیتل بوی] توسط آمریکایی ها آزمایش نشد، زیرا... آمریکایی ها نیازی به آزمایش آن نداشتند، زیرا طراحان آلمانی آن قبلاً این کار را کرده بودند." این ایده با بیانیه نویسندگان آلمانی ادگار مایر و توماس مهنر تایید می شود که جِی. روبرت اوپنهایمر، "پدر بمب اتمی" معتقد است بمبی که روی ژاپن انداخته شد "منشأ آلمانی" داشت. البته، این ایده در مقابل افسانه متفقین که مدت ها پذیرفته شده بود مبنی بر اینکه آلمان به سادگی نمی تواند تا پایان جنگ بمب اتمی بسازد، عمل می کند.
ظهور رایش چهارم
جیم مارس
https://t.me/thelostbook
بمب ترینیتی که در نزدیکی آلاموگوردو، نیومکزیکو، در 16 جولای 1945 منفجر شد، یک بمب پلوتونیومی بود. پس چرا ایالات متحده برای اولین بار در 6 آگوست 1945 لیتل بوی، یک بمب اورانیومی آزمایش نشده را روی ژاپن انداخت؟ فارل جمع بندی کرد: "یک توضیح منطقی این است که [لیتل بوی] توسط آمریکایی ها آزمایش نشد، زیرا... آمریکایی ها نیازی به آزمایش آن نداشتند، زیرا طراحان آلمانی آن قبلاً این کار را کرده بودند." این ایده با بیانیه نویسندگان آلمانی ادگار مایر و توماس مهنر تایید می شود که جِی. روبرت اوپنهایمر، "پدر بمب اتمی" معتقد است بمبی که روی ژاپن انداخته شد "منشأ آلمانی" داشت. البته، این ایده در مقابل افسانه متفقین که مدت ها پذیرفته شده بود مبنی بر اینکه آلمان به سادگی نمی تواند تا پایان جنگ بمب اتمی بسازد، عمل می کند.
ظهور رایش چهارم
جیم مارس
https://t.me/thelostbook
Telegram
کتاب گمشده
گیلگمش مصمم به رفتن شد . او گفت : اگر شکست هم بخورم ، حداقل مرابه عنوان کسی به خاطر خواهند آورد که کوشش خود را کرده است.
این کتاب ترکیبی از مطالب مهم ۱۶ جلد کتاب درباره انجمن وریل هست که بعلت فراگیربودنش زیر عنوان اوکولتیسم وریل ارائه شده . در واقع اولین و اختصاصی ترین کتاب درباره وریل هست که حاوی نکات بسیار مهمی درباره وریل ، ماریا اورسیچ و رایش سوم هست . ماجرای وریل خود بخشی از اوکولتیسم نازی هست که در جلد دوم این مجموعه به این موضوع هم پرداخته میشه .
برای تهیه این کتاب لطفا با آیدی :
@nibiru01
در تماس باشید .
باتشکر
https://t.me/Buyingbook
برای تهیه این کتاب لطفا با آیدی :
@nibiru01
در تماس باشید .
باتشکر
https://t.me/Buyingbook
به نظر ادوارن چرا بعضی افراد وحشت در آمیتی ویل را کلاه برداری خوانده اند؟
اد می گوید: این الگوی انکار که دهان به دهان می چرخد همیشه در مورد ارواح وجود داشته است. وقتی چیزی تهدید آمیز است ذهن سعی میکند آن را انکار کند. در روان شناسی به این موضوع و اپسرانی گفته میشود من به شخصه از این دادوبیداد از کلاه برداری متعجب نشده ام؛ این فقط بخش قابل انتظاری از واکنش کلی به پدیده های شیطانی است. سالها بعد وقتی با کسانی که شخصاً دچار تسخیر شده اند یا هدف یک حمله ی شیطانی بوده اند صحبت کنید حتی خود این افراد نیز ماجرا را از بنیان انکار می کنند. آیا آنها دروغ میگویند؟ نه فقط به آسیبی که دیده اند واکنش نشان میدهند. اتفاقی که برایشان افتاده آن قدر با عقل جور در نمی آید که مکانیزم دفاع روانی آنها ماجرا را از اول انکار میکند وقتی یک کتاب مثل کتاب وحشت در آمیتی ویل منتشر میشود نیز اتفاق مشابهی با شدت کمتری رخ میدهد. موضوع کتاب برای برخی خوانندگان تهدید آمیز یا حتی آسیب زا است.
اما چطور میتوان مطمئن شد؟ وقتی کسی تسخیر شده است آیا اتفاق فیزیکی خاصی برای او رخ میدهد که بتوان بین این وضعیت و یک تغییر صرفاً ذهنی تفاوت قائل شد؟
اد پاسخ می دهد : خدای من البته .هنگام تسخیر ، یک موجود تسخیر کننده غیر انسانی وارد بدن فرد میشود گاهی راه ورود از طریق شبکه ی خورشیدی است .ولی بیشتر اوقات از طرف چپ بدن فرد و درست از پشت گردن یعنی جایی که مغز به نخاع می رسد، ورود صورت میگیرد در عین حال بدن آسمانی - روح فرد- از طرف راست جابه جا شده و از بدن فیزیکی خارج میشود . این روح انسانی به شکل ابر و سفیدرنگ است؛ روح غیرانسانی به شکل ابر و سیاه رنگ است. علاوه بر این طبق تجربه ی من از هر ده مورد تسخیر در نه مورد چهره ی فرد تبدیل به حالتی استخوانی و کج و معوج میشود که هیچ شباهتی به خود فرد تسخیر شده ندارد. صدایی که از فرد تولید میشود معمولاً مردانه و چندش آور است اما نمیتوان آن را به حالت کلی تعمیم داد. ارواح زیادی ممکن است بدن افراد را تسخیر کنند و هر یک صدای عجیب و غریب مخصوص به خود را دارد. در مورد تغییرات بدن نیز قدرت : فرد تسخیر شده به طرز خارق العاده ای زیاد است. من کودک تسخیر شده ای را دیده ام که مثل یک کشتی گیر سومو افراد بزرگسال را به این طرف و آن طرف اتاق پرتاب می کند و یک بزرگسال تسخیر شده اصلا قابل کنترل نیست . من این را به خوبی میدانم - چندین و چند بار افراد تسخیر شده به من حمله کرده اند و من با ۱۰۰ کیلو وزن و این هیکل بزرگ میتوانم به شما اطمینان بدهم که هیچ انسانی نمیتواند یک نفری از پس یک فرد تسخیر شده بر بیاید. شما با موجودی طرف هستید که قدرتی به اندازه ی شش مرد دارد.
https://t.me/Buyingbook
اد می گوید: این الگوی انکار که دهان به دهان می چرخد همیشه در مورد ارواح وجود داشته است. وقتی چیزی تهدید آمیز است ذهن سعی میکند آن را انکار کند. در روان شناسی به این موضوع و اپسرانی گفته میشود من به شخصه از این دادوبیداد از کلاه برداری متعجب نشده ام؛ این فقط بخش قابل انتظاری از واکنش کلی به پدیده های شیطانی است. سالها بعد وقتی با کسانی که شخصاً دچار تسخیر شده اند یا هدف یک حمله ی شیطانی بوده اند صحبت کنید حتی خود این افراد نیز ماجرا را از بنیان انکار می کنند. آیا آنها دروغ میگویند؟ نه فقط به آسیبی که دیده اند واکنش نشان میدهند. اتفاقی که برایشان افتاده آن قدر با عقل جور در نمی آید که مکانیزم دفاع روانی آنها ماجرا را از اول انکار میکند وقتی یک کتاب مثل کتاب وحشت در آمیتی ویل منتشر میشود نیز اتفاق مشابهی با شدت کمتری رخ میدهد. موضوع کتاب برای برخی خوانندگان تهدید آمیز یا حتی آسیب زا است.
اما چطور میتوان مطمئن شد؟ وقتی کسی تسخیر شده است آیا اتفاق فیزیکی خاصی برای او رخ میدهد که بتوان بین این وضعیت و یک تغییر صرفاً ذهنی تفاوت قائل شد؟
اد پاسخ می دهد : خدای من البته .هنگام تسخیر ، یک موجود تسخیر کننده غیر انسانی وارد بدن فرد میشود گاهی راه ورود از طریق شبکه ی خورشیدی است .ولی بیشتر اوقات از طرف چپ بدن فرد و درست از پشت گردن یعنی جایی که مغز به نخاع می رسد، ورود صورت میگیرد در عین حال بدن آسمانی - روح فرد- از طرف راست جابه جا شده و از بدن فیزیکی خارج میشود . این روح انسانی به شکل ابر و سفیدرنگ است؛ روح غیرانسانی به شکل ابر و سیاه رنگ است. علاوه بر این طبق تجربه ی من از هر ده مورد تسخیر در نه مورد چهره ی فرد تبدیل به حالتی استخوانی و کج و معوج میشود که هیچ شباهتی به خود فرد تسخیر شده ندارد. صدایی که از فرد تولید میشود معمولاً مردانه و چندش آور است اما نمیتوان آن را به حالت کلی تعمیم داد. ارواح زیادی ممکن است بدن افراد را تسخیر کنند و هر یک صدای عجیب و غریب مخصوص به خود را دارد. در مورد تغییرات بدن نیز قدرت : فرد تسخیر شده به طرز خارق العاده ای زیاد است. من کودک تسخیر شده ای را دیده ام که مثل یک کشتی گیر سومو افراد بزرگسال را به این طرف و آن طرف اتاق پرتاب می کند و یک بزرگسال تسخیر شده اصلا قابل کنترل نیست . من این را به خوبی میدانم - چندین و چند بار افراد تسخیر شده به من حمله کرده اند و من با ۱۰۰ کیلو وزن و این هیکل بزرگ میتوانم به شما اطمینان بدهم که هیچ انسانی نمیتواند یک نفری از پس یک فرد تسخیر شده بر بیاید. شما با موجودی طرف هستید که قدرتی به اندازه ی شش مرد دارد.
https://t.me/Buyingbook