🌈🍀چکامه سبز🤍💚
233 subscribers
3.17K photos
365 videos
58 files
236 links
Download Telegram
#عکسواره

مسابقه ای احمقانه
بر مسیری دوار
تا مرگ..
یکایک پشت هم نوبت به نوبت
همان سیزیوف محکوم.
چیست این همه هیاهوی بيهوده؟
زندگی نباتی پست تر از حیوان..
چه ابلهانه است
ساختن کلماتی همچون هدف
و لازم دانسنتش برای معنای زندگی
آری..حیوانات چنین کلماتی نساخته اند
پس هرگز در توهم معنا نزیسته اند
تمام آنچه علم و فرهنگش مینامیم
هرگز مزیتی نیست
وتنها به خوردن بیشتر یا کار کمتر می‌انجامد
براستی معنای معنا چسیت؟
جز توهمی دیگر ..تو در تو ..
و در نهایت همان نقطه صفر..

#افشین_د

@chekamehsabz🍀
به مویی بندم برایش

در این بهار

نازکتر از جیغ پرستوها


#افشین_د
#فروردین۱۴۰۲

@chekamehsabz🍀
اگه تو بخوای

تو...
فقط تویی
هر ثانیه زندگیم
رویایت را میدیدم
با صدای ویالون
اگه تو بخوای من پرواز میکنم پرواز میکنم ....
مثل یک پرستو به سمت جهنم سوزان، (حتی با این پایان سوزان ) هم خیلی موافقم
همچون باد ماه جولای
آغوشت رو برایم بگشای تا پرواز کنم
اگه میخوای بری دلیلش رو بهم بگو
من تو رو نفس میکشم .. تو رو... تا وقتی بمیرم
تو تنها کسی هستی که بخاطرش تلاش میکنم
با گوش دادن به صدات اصلا یادم میره  چطور پرواز کنم ..!!
اگه رنج بکشی من میمیرم
من همیشه دیوانه وار حیرونت بودم
جوری دوستم داشته باش که هیچکسِ دیگه ای دوسم نداشته
من میخواهم تا ابد مست تو باشم
اگه دردی داشته باشی برات میمیرم
من همیشه بدجور دیوونه ات  بودم
جوری دوستم داشته باش که هیچکسِی اینجوری نتونه دوسم داشته باشه
و من می خوام تا ابد مست تو باشم
( مثلا ) من الان یه ویالونم که میخونم:
صدا اوج می‌گیرد
من الان ویالونم : ...
صدا می‌جوشد..
به تو گوش میدم و بیشتر میخوام..
حالا ویالون ساکته و  به جاش گیتار :
صدا  اوج می‌گیره،
کنون : می‌گرید ..
همیشه رو به سمتی که هیچ دروغی توش نباشه پیش خواهم رفت
باد منو به سمت خورشید می‌بره
نه هرگز می‌گریزم و نه بی‌خیالت میشم
نگاه کن زمان چطور داره می‌گذره..
اگه تو بخوای من پرواز میکنم ..پرواز می‌کنم .. پرواز می‌کنم ..
اگه چیزیت بشه برات می‌میرم ..به خاطر تو می‌میرم
من همیشه دیوانه وار حیرونت بودم بدجوری میخوامت
جوری دوستم داشته باش که هیچکسِ دوسم نداشته
و می‌خوام تا ابد مست از تو باشم
اگه چیزیت بشه می‌میرم
به خاطرت می‌میرم
من همیشه بدجوری دیوونت بودم (با  عشقی آتشين )
جوری دوستم داشته باش که هیچکسِ دیگه ای دوسم نداشته
و من می خوام تا ابد مست از تو باشم
من درست شبیه ویولونم
صدا می‌جوشد
من درست شبیه ویالون میخونم
صدا اوج می‌گیرد..

ترجمه : #افشین_د
اردیبهشت  ۴۰۲

@chekamehsabz🍀
این هم

فصلی بود

که از سر کوی یار بگذری
و
نخواهدت . ‌ . .

#افشین_د

@chekamehsabz🍀
لب‌ها‌یت لو می‌دهند
عشق دروغین را
در اجابت بوسه‌ام.

و در آن بزنگاه تاریک پایان‌
درسوسوی شمعی نیمه جان
چون تکرار لرزان التماس کودکی در نیمه‌شب..

آری ..
بوسه‌ای که رعد باران اجابت بود
سرانجام تورا
با لب‌های عطشانت
در کویر ناباوری
زنده به‌گور می‌کند ...

#افشین_د
۳۰_اردیبهشت_۱۴۰۲

@chekamehsabz🍀
__(مسمومِ آرام)_



آنگاه که فریاد و خروشم

در صلح تاریک ناگزیر از تسلیم غرق می‌شود

عاری از هر خشم یا حسادتی برخواسته از عشق

در آن فضای سیاه و چسبناک،

همچون ببری که به او گوشت مسموم شده جفتش را خورانده‌اند

با حافظه ای پر از تاول

میان خواب و بیداری

از خود می‌پرسم :

آیا من در پایان خویش هستم ؟

یا پایان من در تو آغاز شده ؟


#افشین_د
خرداد ۴۰۲

@chekamehsabz🍀
چه طوفان‌ها
و گرد‌بادهایی را تاب آورد،
تا...
سر انجام
نسیمی بازیگوش و لی‌لی‌کنان
باقی مانده نحیف‌اش را
از جای کند
ابری که سالها می‌بارید و می‌بارید
بر کویری که دریاچه شد،
اما..
هیچ چیز
در دلش سبز نشد .

#افشین_د
خرداد ۴۰۲

@chekamehsabz🍀
#عکسواره

نمایشگاه آثار سیاه ترین
و سرخ ترین خاطراتمان
آخرین شب
در گالری گور ..
بازدید عموم بدون استثنا
حتمی‌ست..

#افشین_د

@chekamehsabz🍀
(جیر‌جیرک‌ ها زیر آفتاب)

خورشید، پی‌ در‌ پی
بر فرق اکلیلی شب‌ها
کوبید و کوبید
تا الهه نگهبان لوند شب
غرق در خون
با حریر سپید و بلندش
از پای نشست

عقاب بی‌قرار تیزپرواز شهوت
از شانه اش فرو غلتید..
پیچید میان حریر
هچون کفنی خون آلود.

زان روز دیگر شب نشد
روزها می‌گذشت
دیگر اما
هرگز
شب نشد..

جیر جیرک ها از سایه های داغ
این مرز تیز بلاتکلیف پوک نافرخنده ی بدفرجام
که گویی ماه و مهتابشان را
همچون تیغ هزارپَر
هزاران تکه ی‌ناپیدا کرده
که دیگر هیچ عاشقی بقایایش را
یا که حتی وجودش را
بر معشوقی
یا که حتی عابری
ثابت کند.

بیرون زدند
آه آری..
جیر جیرک ها
سرانجام
زیر آفتاب
بیرون زدند..

آوازشان زیر تازیانه داغ خورشید
و صورت های جدی عابران مسخ
صدایی جز خش‌خشی تهی از پژواک
وپاهاشان جز اندام های زشت و خارداری دیگر بیش نبود.

و آنسوی تر
پیرمردی با همسرش که سالهاست شب از خاطرشان رفته
و کودکی که نمی‌داند شب چیست
از پنجره بر چیزی چشم دوخته‌اند..
که گویی از جاروی رفتگر جا مانده !

اجتماعی روان از حشرات زشت
تا لاشه پرنده ای بزرگ
پیچیده در حریری چرک و خون آلود..

به حتم ، کلاغی مرده است..

#افشین_د
۹ تیر ماه ۱۴۰۲
همسو با توصیف و توضیح مناسبت کاربردی فضای بیان و خلق موسیقی در گام لاماژور توسط شوبرت،
ما هم در گام لا ماژور راه خود را به شعر میکنیم آغاز  :

        (مقوا خواب در لا ماژور )



همچون مقوا‌خوابی مسخ و بی‌تفاوت

بر ویرانه‌های غرور خویش

کفش از پای کنده، آرمیده‌ام..

ویرانه ای از اجزاء یکدست
هم اندازه
یک رنگ
هم قافیه
هم وزن!

همصدا
هم فرکانس
همچون بوق آزاد تلفن

منطبق با ششمین نت موسیقی‌:

"لا"

بی تغییر،مطمئن،همیشگی

که سال‌هاست پنجمین سیم هزاران گیتار کوک شده با آن

تک مصوتی که ادامه اش در گوش

به جنونت می‌کشد ..

یک نت لا..

که از هر تکه این ویرانه

هزاران "لای" ممتد درهم تنیده

تیغ می‌کشد برگوش

ویرانه ای از امیدهای دروغین

که با هر شروع دوباره

تا پایان همیشگی‌اش

ممتد و تکراری

ویران و ویرانتر زپیش

دور خویش می‌چرخد

کنون باز اینجاست

با پژواکی در هم پیچیده و عظیم

گویی که خورشید ناخنش را به عمد

بر مرمر سرد انکار گرمای خویش بکشد

اکنون
کوه را تراشید...


#افشین_د. مرداد ۴۰۲

@chekamehsabz🍀
ندانستی؟!
که این بی‌وزنی مسموم
رهایی نیست؟
آری.. آری.. می‌دانم
که دیریست همه خودت را
با خود برده ای
اما ندانستی که من نیز
دیگر هیچ ذره‌ای از وجودم را
نزد تو نگذاشتم..
به پشت سرت نگاه کن..
آری هیچ..
دیگر هیچ ذره ای از من،
با تو
یا در پی‌ات نیست..

کنون از تو فقط خودی مانده
بی من
تو سبک،یا که سبکبال نشدی
این رهایی نیست
سیاه تر از سیاهچال
تو.. پوک شدی ..
همان خودی بی بال
که انگار اولین آرزویمان
و تنها معجزه پروازش را
هرگز نداشته،


یا
.

فراموش کرده ..

#افشین_د
۲۳مرداد۴۰۲

@chekamehsabz🍀
Past Perfect
Thurisaz
Life as I know it, wasn't always this way
Once I found my second soul
On a august day you came

Dreams that I left behind
Thoughts that I decline
I finally found some piece of mind

You are my second soul / once I found my second soul
You are myself / once I found myself...

تا آنجا که من زندگی را شناخته ام

چنین رخدادی را به راحتی نمیتوان یافت :

من روح دومم را یافتم

روزی از ماه مرداد بود که تو آمدی

رویاهایی که به افکار تبدیل شدند

و افکاری که باور کردنی نبود

و سر انجام در ذهن نشست

تو روح دوم منی

تنها یک بار روح دومم را یافتم

تو خود منی

و تنها یک بار خودم را یافتم ..


ترجمه : #افشین_د

@chekamehsabz🍀
( خاویار تاریخ گذشته )


اینگونه بود
زندگی..
بَعدی وجود نداشت
غنچه‌های عقیم بوسه‌های شب
غلتیده در طعم تردید،
سحرگاهان می‌میرند..
همچون خاویاری که در یخچال خانه‌ات
تاریخش بگذرد..
و عشق ورزی
میان توده بی‌حوصلگی‌ها
تنگ و تنگ‌تر می‌شود
مانند تپه‌ای رنگارنگ
از لباس‌های تنگِ شاد.

آن غنچه های سرخ چرب را
به سحرگاه تردید و حسرت نکشانید.

زشت ترین لباست را بگذار برای میهمانی .

و احیانا..
قوطی خالی خاویار را
برای آن میهمان محتمل
نگذارید ..او شام نمی‌ماند
جای دیگر دعوت است..

هرچه بود همین است.

#افشین_د
آبان ۱۴۰۲

@chekamehsabz🍀
#عکسواره

آزادی یعنی
زیستن در چنین وضعیتی
بی هیچ نیاز و اجباری
برای تغییر اولویت هایت .
جاذبه که خسته ات کند
تو هم به وقت خویش
خواهی نشست،
پس دهانت را ببند..

#افشین_د

@chekamehsabz🍀
عشق تنها دوئلی است که در آن
هردو طرف می‌دانند
چه کسی بااسلحه خالی
به میدان می‌آید.

#افشین_د
اسفند ۱۴۰۲

@chekamehsabz🍀
(  تسلیم زیانبار  )



خواسته هایم را
نزد ستاره ها خواهم برد

و رویاهایم همینجا خواهد ماند

امشب میروم

با من بیا ...

زلال و صادق همراهم باش
تا آن لحظه که اینجایم

اکنون زود است‌
که تا گامی برنداشته‌ام
بپنداری راهی شدم


زمانش که رسید
خودت چمدانم را ببند

امروز
رو به سوی ستاره ها خواهم داشت

به سوی ستاره ها ..


ترجمه : #افشین_د

@chekamehsabz🍀