چیستایثربی کانال رسمی
6.71K subscribers
6.02K photos
1.26K videos
56 files
2.11K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
یک‌
#هدیه
از یک
#عزیز
صبح امروز
از طریق
#تلگرام
اینجا و پیج

خاص ترین هدیه تولد که تاکنون گرفته ام...

طلاتر از پاییز ...
مرسی
#محبوب...


#چیستایثربی
@chista_yasrebi
عزیزان تلگرام من داخلی بوده و کاملا خراب است

من‌کانال را روی گوشی نفر دیگری ریخته و کار میکنم

تا اطلاع ثانوی لطفا در #تلگرام به من پیامی ندهید تاببینم وصل میشود یا نه.
اگر پیام دهید من نمیبینم ، فرد دیگری میخواند.

سپاس از لطفتان
Forwarded from آوا_رمان اثر چیستایثربی (Chista Yasrebi official)
دوستانی که میگویند

#آوا در
#کانال و #تلگرام نیامده

هم در پیج رسمی میاید
هم این پیج پشت هم :👇
دوستانی که میگویند

#آوا در
#کانال و #تلگرام نیامده

هم در پیج رسمی میاید
هم این پیج پشت هم :👇
با تمام عشقم به #تو ...
#قصه را نوشتم....
چون‌هنوز معتقدم :
#عشق میتواند معجزه کند
#قصه میتواند معجزه کند
#کلمه میتواند معجزه کند

و دنیا با عشق ، میتواند بهتر شود
و این دو روز زندگی ، زیباتر ....
.
.
.

با تمام #عشقم به تو
این #داستان را در فضای خصوصی منتشر میکنم
که تاریخ رنج‌و عشق من و تو
واین خاک
در یاد بماند ... آنچه بر ما گذشت
و آنچه بر فرزندان ما میرود....
.
.

با تمام‌عشقم به تو
من‌ هم پیکی هستم
که باید پیام عشق خداوند را به مردم برسانم
و بگویم بیشتر بدبختی آدمها، جنگها، خودخواهیها ، پولپرستیها، فساد و شهوتها ... فقط و فقط از نبودِ عشقی اصیل است.... با‌ تمام عشقم به تو علی،
#پستچی_دو را که بخش خصوصی زندگی ما بود
به مردم تقدیم میکنم
و این‌ایام در تهران نخواهم بود
خانه ای در دل کوه ....
تا بتوانم بنویسم.....
و مجبورم ارتباطم را مدتی باهمه چیز ، قطع کنم!
.

#نوشتن
با جان‌ و دل ....
به آنها که به من اعتماد کردند‌‌‌‌
و در کانال
#تلگرام یا
#واتساپ برای خواندن این
#زندگینامه عضو شدند
.

هنوز مهلت هست
البته قصه فردا شروع مبشود


ما عاشقان در گروه بزرگ پستچی در کانال و واتساپ گرد هم میاییم
اما حرفهای خصوصی دلمان را در اکانت اینستاگرام دوم من میزنیم

#حرفهای_خصوصی زنانه و مردانه.
.
.
.

ثبت نام :

@ccch999آیدی تلگرام


.

فقط پیام درخواست عضویت دهید
ادمینها جای من پاسخگو هستند
.
.

پستچی_دو دیگر هرگز تکرار نمیشود...
#هرگز

همانگونه که من
همانگونه که علی.

من پای این عشق
ایستادم
و میایستم....

و حرفهای خصوصی را باید به دوستان_خصوصی زد.... و محرم


آنها که به من اعتماد کردند.

.
.
بااحترام‌ و دلی سرشار‌ از عشق

#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا

#معجزه
#بانو
#سردار_عشق
#پستچی


تماسهای صوتی #بلاک میشوند.
نت ضعیف است
درخواست را در دایرکت نفرستید

اس ام اس بلاک میشود


من خط خودم را برای این‌کار به ادمینها بخشیدم.
.
.
فقط درخواست مکتوب
در ایدی تلگرام
یا واتساپ

ممنون
به نام حضرت عشق





💙💙


در زدند...

میدانستم در آن خانه ؛ کسی جز من ؛ دری را باز نمیکند.
کسی حوصله ندارد.


به آرامی به سمت در رفتم. میدانستم یا احضاریه است یا مامور آب و برق....
کسی دیگری به آن خانه نمیآمد!

حدسم درست بود.
احضاریه بود..‌.

مامور ، خودکار را دستم داد.

نخوانده خواستم امضاء کنم ،
بعد از ماجرای بار آخر و آن رسوایی در بازداشتگاه علی؛ میدانستم ساکت نمیمانند.

عطر آشنایی گیجم کرد،
عطر جنگلهای کاج ،
عطر باغها پس از باران ،

نگاه کردم
کلاهش را برداشت...
.
.
آرام گفت :
متن احضاریه را بخوان ؛ بعد امضاء کن!

لال شدم
علی احضاریه را آورده بود؟!بالباس عادی‌؟ بدون هیچ نشان و درجه ای ؟
.

بعد از آن ماجرا در محل کار علی؛ هنوز فریادهای رفیقش در گوشم بود...

" این زن دیوانه است! "
.

علی گفت :
بعد این همه سال دوباره پستچی شدم...جای اولم برگشتم!
اماتو دیگه با دیدنم هول نمیکنی.
.

گفتم: از کجا میدونی؟ از کجا بدونم باز یه نمایش نیست؟!

از کجا بدونم خواب نیستم؟ از کجا بدونم تو بیمارستان نیستم ؟

از کجا بدونم تو واقعی هستی؟! من واقعی هست؟... اون سردخونه توی بیمارستان؛ واقعی بود؟

لبخند زد.
دستی میان موهایش کشید.

عطر جنگلها برای محل ما زیاد بود....
زیادتر از تحمل اهالی کوچه ی ما ...

همه از پنجره ؛ خیره بودند.


گفت :
احضاریه رو بخون!....


آنچه میخواندم انگار به زبان آفریقایی یود...هیچ نمیفهمیدم.....یعنی واقعا؟!....

ادامه ی #قسمت_آخر
در #کانال_خصوصی
کتاب #پستچی_دو
#جلد_دوم_پستچی

.
تا آخر همین هفته

و مرسی که #یکسال ،
در #کانال خصوصی تلگرام و واتساپ؛ برای دور هم خوانی
#پستچی_جلددوم ؛ همراه هم بودیم ...

با من ؛ عشقها و رنجهایم بودید....

آخرین قسمت ، هرگز پایانی ندارد.
در هیچ کجای زندگی...

هرگز
آخرینی وجود ندارد.
آنچه آغاز ندارد ، نپذیرد انجام....





#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا

#کتاب
#رمان
#نشر
#کتابخوانی

#ناشران
#نویسندگان_ایرانی

ادمین کانال پستچی_جلددوم
در #تلگرام

@ccch999

واتساپ
09122026792

#کلیپ
#داستان_یک_عشق
#ورژن_اسپانیایی

#themailman

#book
#bestseller

#Chista_yasrebi
#chistayasrebi
#amazon

#موزیک
#موسیقی

#historiadeunamor

این ویدیو ، به شکل طولانی و IGTV است
💚💙💙💙💜

هر چه خدا بخواهد

اگر قرار است کسی عزیز باشد ؛ میشود

اگر قرار است کسی فعلا زنده بماند ؛ میماند

اگر قرار است دودمان کسی بر باد رود ؛ میرود‌

#قصه ، امروز شروع میشود

این #قصه کاملا برگرفته از خاطرات خوب و بد من در این سالهاست‌.

هی شبانه زنگ نزنید
چیستا ؛ بخش مرا حدف کن!
آبرویم میرود.

من سالها عذاب کشیدم تا شمایان را یادم برود
و نرفت.

وقتی داشتید ؛ عذابم میدادید و دیگران را برای اهداف پلیدتان ، لِه میکردید
،
باید به این #عصیان من فکر میکردید.

به عصیان یک #روانشناس و #نویسنده و یک‌#مادر_تنها

من خانواده ای ندارم
که پادر میانی کنند !
تلاش بیهوده و مضحک نکنید....

نسبت شناشنامه ای ؛ اجباری است نه اختیاری.
و نشانه ی هیچ چیز نیست !

یادپان نرود #بریتنی_اسپیرز را #خانواده اش به این روز انداختند.

#خانواده که نه....جمعی عقده ایِ خودکم بین ِ بیمار .....

دکتر همکارم گفت :
اتفاقا همه را با جزئیات بنویس....

و #مینویسم

ابراهیم حاتمی کیا
مریلا زارعی
تهیه کنندگان ایران
مدیران تاتر ایران و سینمای ایران
ناشران
اوج
صداسیما


جشنواره ها
مهناز افشار
بهرام رادان
محمد رضا گلزار
پژمان جمشیدی
حسن فتحی

سرداران
سیاسیون
خبرنگاران

و......

#خیلیها

#من_سه_هفته_زنش_بودم

اثری از
#چیستا_یثربی

پای قصه ام ؛ می ایستم
همچنان که سلحشوری پای آخرین بازمانده اش.

" من هنوز زنده ام لعنتیها "


جمله از فیلم #پاپیون

آخرین ثبت نام قبل از شروع قصه
چون واتساپی ها بعدا دیگر نمیتوانند بخوانند

@ccch999

ادمین تلگرام

09122026792
ادمین واتساپ

قصه فقط در کانال خصوصی اش در #واتساپ و #تلگرام ارائه میشود و

بدیهی است که رایگان نیست !

جان من است او !

ثبت نام دارد

#چیستایثربی
#دادخواهی
#عدالت

#داستان
#کتاب
#نشر
#پاورقی
#رمان

#book
#novel
#writer
https://www.instagram.com/tv/CaJu9SADEqG26yTBlEalqqlmNJLaOU1w2kfuAs0/?utm_medium=share_sheet
رمان
من سه هفته زنش بودم
که در بهمن هزار و چهارصد شروع شد
راوی تمام ماجراست

این اتقاق نباید برای فررددیگری رخ دهد

شان اینستاگرام
شان توهین و هتک خرمت است
تهدید و پوزخند و لودگی
پشت اکانت فیک

شان ادبیات ؛ شان میراث داران عطار و مولاناست‌
کسی که رمانت را میخواند
ممکن است نقدت کند
ولی با کلمات رکیک؛ حرف نمیزند

تهمت نمیزند
فحش نمیدهد

شان ادبیات؛ شانِ من نویسنده است
#رمان_نویس
#نمایشنامه_نویس
#فیلمنامه_نویس
#شاعر
و دکتر #روانشناس

من بهمن ۱۴۰۰
انتشار #رمان را در #تلگرام و #واتساپ شروع کردم

عمدا وقفه ای ایجاد شد
و حال رمان
همان اصل ماجرا را بیان خواهد کرد.

بااسامی مستعار؛
کسی امکان شکایت ندارد
مایک گروهیم
و شما مخاطبانم؛ اصل ماجرا را خواهید فهمید.

شان من
شان یک‌نویسنده کهنه کار است
من با اینستاگرام بدنیا نیامدم...
و علاقه ای هم به آن نداشتم.
دخترم این اکانت را برایم ساخت.

من حتی فیس بوک نداشتم
از #مجاز ؛ دور بودم

قبلش سی تاتر روی صحنه برده بودم
و حدود هفتاد و خرده ای کتاب داشتم
و تدریس میکردم و هنوز درس میدهم و می آموزم....

حالا به جایگاه واقعی خود باز میگردم
اگر خواستید بخوانید....

مثل پائولو کوییلو؛ ساراماگو ؛ عباس معروفی ؛ مندنی پور ، منیرو و .....

رمان قابل دسترسی در واتساپ و تلگرام من است.
انها هم رمانهایشان و حتی تک قصه هایشان را در سایتهایشان؛ میفروشند.

ادمین تلگرام
@ccch999

ادمین واتساپ
09122026792

هر گونه بی احترامی به ادمینها
در جا #بلاک

بالاخره باید سخن گفتن را‌آموخت

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی

#نویسنده
#روانشناس
https://www.instagram.com/p/CcSIDnyMPIT/?igshid=MDJmNzVkMjY=