چیستایثربی کانال رسمی
6.71K subscribers
6.02K photos
1.26K videos
56 files
2.11K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
Chista Yasrebi:
به جای موخره
برای قسمتهای پایانی
#او_یکزن
.
زن دوشادوش مرد ؛
همپا و همراه او ؛
تنش ؛ را نذر باد میکند ؛
دلش را به هیچکس نمیدهد....

زن ؛ روزی هزار بار میمیرد ؛
تا روزی هزار کودک به دنیا بیایند ؛

که قبل از هر واژه ی دیگر ؛
یاد بگیرند ؛ بگویند :

#آزادی!

درود به شیر زنان ایرانی در همه ی اعصار ؛ که در خفا و بی نام و نشان ؛ برای دفاع از خانواده ؛ ملت ؛ آزادگی و آبروی انسان ؛ آسیب دیدند ؛ تحقیر شدند ؛ زندان رفتند و یا کشته شدند....

یادشان از یادم نمیرود..... .

#او_یکزن به آنها تقدیم میشود:
به زنان و مردان آزاده
دوشادوش یکدیگر....

آنان که وضوی خون گرفتند و مادرانشان را بوسیدند و رفتند.....
که پرواز کنند!

از قفس جان ؛ برای فریاد واژه ی عزیز
#آزادی......

#عید_روزیست_که_در_آن_کسی_را_نرنجانده_باشیم
با احترام


#زنان
#مردان


#مبارزه
#آگاهی

@chista_yasrebi

کانال اختصاصی او_یکزن

@chista_2
دوستان محترم :


به دلیل
#تعرض و
#بددهنی برخی بیخردان و مغرضان و شاید
#مزدوران به دو صفحه ی #اینستاگرام اینجانب ؛ هر دو صفحه ی من ؛ تا اطلاع ثانوی قفل خواهد بود ؛ لذا کسانی که از صفحه میروند ؛ در کمال شرمندگی ؛ پشت در بسته ی صفحه ؛ میمانند...

پذیرش فالورهای جدید ؛ منوط به نگاهی به صفحه ی آنها و تنها ؛ با صلاحدید ماست....

متاسفم که عده ای کژ اندیش ؛ محفل دور هم خوانی صمیمانه ی ما را ؛ گاهی آشفته میکنند..اما میدانید که به هدف خود نمیرسند! و البته کسی به سگ مرده ؛ لگد نمیزند.....

اینها قبلا کجا بودند ؟

قصه ها ادامه دارد و در چندین کانال دوستان دیگر نیز ؛ به طور همزمان منتشر میشود... و شما همیشه در صفحه همراهید ؛ حتی وقتی من نیستم و یا سر کار هستم.


ما یک صفحه ی فرهنگی و صمیمانه
با هدف
#آگاهی و
#دانش_بیشتر
#ادبی_فرهنگی و اجتماعی میخواهیم ؛
و البته
#بحثهای_گروهی شبانه خواهیم داشت...



همانگونه که دعاهای گروهی داشته و باز ؛ خواهیم داشت...

ما افراد صفحه ی
#اهل_دلانیم...


دیگر #غریبه_ها را به آن راهی نیست...

هر کس درخواست دهد ؛ یعنی قوانین رعایت ادب ؛ احترام به عقاید دیگران ؛ و دوری از انگ زدنهای
#سیاسی_جتماعی را در صفحه ی ما پذیرفته است...و حق توهین به هیچکس و بخصوص خانمهای فرهیخته ی صفحه ی مرا ندارد....دست کم با گزینه ی
#بلاک ؛ من اجازه نمیدهم !

پس خواهشمندم ؛ آگاهانه درخواست دهید.

با سپاس

با آرزوی روزی که قفل همه ی صفحه ها باز شود.... و قفلی که بر برخی دلها زده شده است...

با احترام فراوان

#چیستایثربی
@chista_yasrebi
چیستا عزیزم
من از #او_یک_زن با تو همراه شدم
#پستچی را یک شبه خواندم
#شیدا_و_صوفی ...  اوج هنروری قلمت بود 
من با پستچی #انتظار_عشق کشیدم
با او یک زن #درد کشیدم
با شیدا و صوفی #تجسس کردم
 #نامه_های_عاشقانه علی شب به خیرم شد
او یک زن صبح به خیر
در خواب هم حتی بدنبال گشایشی در #معمای_صوفی بودم
#بزرگ_بانوی_سرزمینم #عشقت_همیشه_پایدار #قلمت_روان
به امید شکفتن ترانه های بیشتر، چیستاهای بیشتر ،
#زمان_نیز_آبستن_امید_است
چیستای عزیزم، شاه بانوی عشق، جنگ تو از حاج علی ها بسیار با ارزش تر است
 جنگ  بی تلفات که ثمره اش عشق است و #دانش و #آگاهی
سپاس فراوان از بی نظیرترین ابتکارت #دورهمخوانی

#سحر
#جشن_امضا
#مشهد


 
 
رویداد #سیاهکل که همچنین به قیام سیاهکَل و جنبش سیاهکَل نیز مشهور است، به حمله مسلحانهٔ هواداران سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل در تاریخ ۱۹ بهمن سال ۱۳۴۹ انجام دادند، گفته می‌شود. هدف از این عملیات آزاد سازی یکی از اعضای دستگیر شده این سازمان بود. در درگیری پیش آمده سه نفر از چریک‌ها کشته و ده نفر دستگیر و سپس اعدام شدند. به نوشته" یان ریشار" و "نیکی کدی"، این واقعه، نخستین حرکت مسلحانه با اهداف سیاسی در تاریخ معاصر ایران محسوب می‌شود.
گرچه فداییان در این خیزش، از دستیابی به هدف نظامی خود ناکام ماندند، ولی از این درگیری تا سال‌ها بعد به عنوان بزرگ‌ترین عملیات مسلحانه بر علیه رژیم شاه یاد می‌شد. این واقعه باور ضربه‌پذیر بودن نظام شاهنشاهی از طریق مبارزهٔ مسلحانه را تقویت نمود.

این قیام همچنین موجب تأثیرگذاری بر روند پیشرفت 
#شعر_نوی_معاصر_فارسی شدو باعث به وجودآمدن یک دورهٔ جدید در شعر فارسی شد که #محمدرضا_شفیعی_کدکنی از آن با نام دورهٔ سیاهکل یاد می‌کند.

تابلوی سیاهکل در سال ۱۳۵۰ توسط بیژن جزنی و درزندان عشرت‌آباد ترسیم شده‌است. از محل نگهداری فعلی این اثر اطلاع دقیقی در دست نیست.همچنین محتمل است که  #مسعود_کیمیایی  در فیلم مشهور  #گوزن‌ها و انتخاب نام این فیلم اشاره‌ای به این مضمون داشته‌است.

در ترانه‌های پس از این واقعه نیز، آثار سیاهکل مشهود است.

فرهاد مهراد، خوانندهٔ ترانهٔ #جمعه، معتقد است که شهیار قنبری در سرودن شعر این ترانه به روز جمعه که قیام سیاهکل رخ داده‌است، نظر داشته‌است. همچنین ترانه #گنجشگک_اشی_مشی که با صدای  فرهاد مهراد بر روی فیلم گوزن‌ها اجرا شد و سروده#شهیار_قنبری است، وقتی در همان سال‌ها با صدای فرهاد و بر روی آهنگی از  #اسفندیار_منفرد_زاده خوانده‌شد، مدت‌ها در میان دانشجویان و روشنفکران ترانه‌ای سیاسی و تداعی‌گر واقعهٔ سیاهکل انگاشته می‌شد و البته لحن ترانه و محتوای کلام و نیز صدای به هم کوبیدن سنگ که یادآور نوعی مراسم عزاداری در میان اقوام مختلف ایرانی است، این برداشت را قوت می‌بخشید. اسفندیار_منفردزاده، آهنگ‌ساز این ترانه در گفت‌وگویی که پس از مرگ فرهاد مهراد با رادیو بی‌بی‌سی صورت گرفته بود، ارتباط میان این ترانه با قیام سیاهکل را رد نکرد.
از دیگر ترانه‌های مشهوری که در رابطه با واقعه سیاهکل سروده شد، ترانهٔ #جنگل  سروده #ایرج_جنتی_عطایی است که با آهنگسازی #بابک_بیات و صدای  #داریوش_اقبالی اجرا شده‌است. 



#این_پست_ربطی_به_قصه_ندارد!

صرفا جهت #آگاهی دوستان و علت وجودی ترانه ی عزیز
#جمعه ؛ با صدای جاودان
#فرهاد_مهراد و همکاری
#منفرد_زاده و
#قنبری برای به تصویر کشیدن یک #مبارزه و یک اعدام دسته جمعی دردناک ؛ در کانال #چیستایثربی آورده شده است....

#چیستایثربی
منبع:نت
@chista_yasrebi
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃


#زیبا درباره ی #مرگ
دکتر حسین الهی قمشه ای


آیهٔ ۸ سورهٔ جمعه
بشارت آیه در این است که مرگ نفی کنندهٔ هستی ما نیست و این مایی ما با مرگ اجتماع ضدین نخواهد بود.


بلکه ما هستیم و مرگ نیز هست .


و ما با او ملاقات می کنیم. بنابراین بیم و هراس مرگ که عموماً از آن تصور نیستی می شود ، از میان می رود و مرگ به دیداری بدل می شود که ما با حقیقتی از حقایق هستی خواهیم داشت

و اما تهدید آن نیز روشن است که ستمکاران و خودپرستان بدانند که آن مرگی که از وی می گریزند ، در حقیقت زشتی اعمال خود آنهاست که پیش از مرگ به سبب غفلت به زشتی آن نمی اندیشیدند و با دیدار مرگ آگاهی ژرفی برایشان حاصل می شود .


زیرا به نزد #آگاهی_مطلق پیش می روند. پردهٔ نقاشی مولانا را نظر کنیم که :


مرگ هرکس ای پسر هم رنگٍ اوست
آینهٔ صافی یقین هم رنگٍ روست
پیشٍ ترک آیینه را خوش رنگی است
پیش زنگی آینه هم زنگی است
ای که می ترسی ز مرگ اندر فرار
آن ز خود ترسانی ای جان، هوش دار
زشت روی توست، نی رخسار مرگ
جان تو همچون درخت و مرگ برگ

#دکتر_الهی_قمشه_ای
#مرگ


#چیستایثربی
#چیستایثربی_کانال_رسمی
@chista_yasrebi_original
این ویس تا فردا صبح پاک خواهد شد. صرفا جهت
#آگاهی_رسانی گوش کنید و به اشتراک بگذارید.
ممنونم
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
این آقایان قرار است به ما بگویند که در ایام #قرنطینه یا #تعطیلات نوروزی ، چه کتابی بخوانیم یا چه ببینیم!...
.

خیلی هم عالی!
جای پدر خدا بیامرز من هم، که پنج زبان بلد بود ، و سه اتاق خانه ی ما ، کتابخانه بود ، میان آنها خالی!

اما سوال اساسی این است:
چرا بین آنها یک #زن نیست ؟

آیا ما در کل این کشور ، یک بانوی ادبی، فرهنگی ، یا هنری نداریم که بتواند مردم را با ذائقه ی هنری خویش آشنا کند ؟

ما در این جامعه، بانوان ادیب ، هنرمند ، اهل کتاب، سینما ، یا بانوانِ اساتید دانشگاه ،کم نداریم! .

دست کم یکی از آنها نمیتوانست در این جمع باشد ؟!
حتی برای حفظ ظاهر که مورد سوال و تمسخر واقع نشوید؟!
.
یک عمر دانش اندوختم و به دانشجویانم فهماندم که معیار انسان بودن#آگاهی و #دانش است؛ نه #جنسیت!

در حالی که بیشترِ آقایانِ این عکس؛ و همکاران مرد من ، اولین کتابِ عمرشان را، مادرانشان برایشان خریده ند !
این را خودشان گفته اند... این گونه برخورد حذفی با زنان ، از طرف یک ارگان دولتی و جامعه ای که ادعای دروغین دفاع از حقوق و کرامت زنان را دارد ، یعنی چه؟!
.
.
.

این عکس ، جز تمسخر جهانیان و بی اعتمادی مردم به گفته ها و معرفی هایتان ، حاصلی نخواهدداشت.... . .

#برخورد_حذفی با زنان تا کِی؟
شمشیر از رو بسته اید؟
زیبا نیست....
.
.
.

نیمی از این جامعه را زنان تشکیل میدهند، با ندیدن آنها به جایی نمیرسید!.... .

مطمئن باشید آنها از لحظه ی زایمان شما تا مدارس، در فرهنگسازی پیشگامند...
.
.
.
دوستان عزیزم!
.
.
. من هر روز اینجا برای شما #کتاب و #فیلم خوب معرفی میکنم...
.
. و امیدوارم بانوان فرهنگی و هنری من هم ؛ اینکار را در پیجشان ادامه دهند..
.
ما به خالق ابدی و ازلی معتقدیم که بین انسانها فرقی نمیگذارد.مگر در میزان آگاهی شان!
.
.
.
.
.

فقط یادتان باشد که این آقایان، خود ، حاصل مادران خوب و روشن بینی بوده اند که آنها را پرورش داده اند..
.
.. و دیگر تمام..... .
. .
.حتی پبامبر گرامی تان، در جنگها هم ، با بانوان فرهیخته ترش، مشورت میکرد ، شما کجای کارید؟! . . .
.

من و همکارانم، جای همه ی آنها به شما فیلم و کتاب خوب معرفی میکنیم!

#برخورد_حذفی ممنوع
#تبعیض_جنسیتی #ممنوع

#زنان
#مادران
#فرهنگی
#ادب
#هنر
#کتاب
#نشر
#کتابخوانی
#سینما
#فیلم
#تبعیض_جنسیتی

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا

#اعتراض

#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
قطعه‌ی «آی یارم بیا» با صدای
#مبارکشاه

آی یارم بیا_ دلدارم بیا _دل میل تو داره
سزاوارم بیا_
دلبر جانمه_ ماه تابانمه
به پیش من بیا
دلبر جانمه
ماه تابانمه
به پیش من بیا

از بدخشانمه
آرام جانمه
به پیش من بیا
از بدخشانمه
آرام جانمه به پیش من بیا
آی یارم بیا
...

#مبارکشاه را به عنوان پدر راک #تاجیکستان میشناسند.

او در اوج محبوبیت، در سن سی‌ و‌ هشت سالگی از این دنیا کوچ کرد
و فقط ترانه هایش به یادگار باقی ماند.

این #ترانه ، بعدها توسط گروهها و خوانندگان زیادی بازخوانی شد،

اما هیچکدام مثل اصل ترانه نشد.

میدانم این روزها ؛ همه به نوعی گرفتاریم ،

این روزها ؛ انگار سخت ترین و
سنگین ترین روزهای تاریخ ، از ما عبور میکند....
انقدر در این چند سال ، مصیبت ، پشت هم رخ داد که یادم نمیاید برای کدام بیشتر گریه کرده ام !

اما زندگی جاریست .
روزها میگذرند،
و نمیتوان در گذشته باقی ماند.

هر چه مال دیروز است ؛ به فراموشی بسپار!

و امروزت را گونه ای دیگر بساز....

شعار نمیدهم‌.
همیشه تا نفس هست؛ برای تغییر؛ وقت هست.
حتی تغییر‌ باورها و نگرش.

کاش هر روز ؛ تولدی دیگر بود.
نمیخواهم در این‌ پست ؛ ابدا شِکوه و ناله کنم!
چون غر زدن ؛ حال و روزگار آدم را بدتر میکند‌.
انرژی منفی ؛ میاورد.

دلم میخواهد فقط بیشتر میتوانستم بین مردم باشم...
بیشتر از مردم و زندگی یاد بگیرم
و در خوشیها و غمهایشان؛ شریک باشم...

اما فعلا نمیشود.

شاید یک کار از من بر میاید.
#قصه گفتن
و #تاریخ_نگاری عاشقی در این مرز و بوم.‌‌

تاحالا در این‌ پیج، شخصیت روزنامه نگارم را آفتابی نکرده بودم!

روزنامه نگارهای راستین ؛ وقایع را کشف میکنند
و من عاشق ماجراجویی ام.

امروز فکر کردم چرا کاری را که دوست دارم نکنم؟!...
حتما از پستهای بعدی انجام میدهم.

یک‌ نفر ‌بیطرف ، باید این روزها راثبت کند‌‌‌‌.
روزهای عشق در دوران اشک....

از این‌پس، پستهای جدیدی میبینید.
#داستان " بالماسکه" هم ادامه خواهد داشت.

حالا که در نوعی حصرم ، چرا استفاده نکنم؟
بزرگترین هدیه در دنیا ، به نظرم ، " آگاهی" است.

بیایید اینجا #آگاهی و #معرفت را به یکدیگر هدیه دهیم.

چقدر ترانه ی "مبارکشاه " ، حالم را خوب کرد...

احساس میکنم مبارکشاه ؛ اینجا واقعا عاشق بوده‌‌‌‌‌‌...
خیلی باحس خوب میخواند.

کاش یار ما هم از راه برسد...

🤗💙

حالا از بدخشان نه‌..‌😂
از همانجا که باید بیاید!

😍
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی



عشق، آیین و آگاهی ؛ باعث میشود دردهای خود را فراموش کنیم.

خوبِ درونمان را نوازش کنیم !

😍
https://www.instagram.com/p/CUih68CjKNe/?utm_medium=share_sheet
من سال۹۸، چند نفر را باهم از دست دادم.
درفواصل نزدیک.

همان موقع برای ورکشاپ نمایشنامه نویسی به کیش دعوت شدم وفقط یادم است بد حال بودم.
همین یادم است،
و اینکه دخترم با من بود و قایق؛سوار شدیم
ومن از آب میترسم!
میدانیدکه،
رمان #شیدا_و_صوفی راخوانده اید.‌

نیمه شبِ صبحی که پروازِ برگشت داشتیم ، درهتل حالم بد شد.
به خانم مهربانی به نام طوبی؛ پیام دادم:
تهوع دارم وقرص اعصاب میخواهم.
درشهر کیش بدون نسخه دکتر، قرص آرام بخش نمیدهند و من قرصی نداشتم.او نمیتوانست کاری کند‌!

دخترم سرخوش بود.عاشق آب است.سرِشب،کنار آب بودیم،برای خداحافظی با کیش که دخترم دوستش داشت.
گفت:مرا باز ببر کنار آب!
و بلندشد.
سه نصفه شب؟!با آن حال من؟!
بوی جسد سوخته در بینی ام،دهانم، قلبم...سرم کلاه رفته بود.
دروغ گفته بودند وحقیقت را شنیده بودم و در سکوت،درد میکشیدم.
نفهمیدم چه شد که به جان دخترم افتادم.
آنقدر ناگهانی بود که نتوانست از خودش دفاع کند‌،وگرنه دفاع راخوب بلد است‌.
بهتر از حمله ی من.
از مدیریت هتل در زدند.
قطعا سه نصفه شب فکر کردند اتفاقی افتاده‌!
جواب ندادیم.
در را باز نکردیم.خود را به خواب زدیم !
اتفاق افتاده بود.تمام شده بود.همه چیز!

"دیگر چگونه میتوان به سوره های رسولان سر شکسته پناه آورد؟ "‌ فروغ فرخزاد عزیز؟

در تمام طول پرواز؛ دخترم روی شانه ام خواب بود؛آنقدر گریه کردم که لباسش خیس شد.
تمام عمرم را با یک‌ دروغ هدر دادم.
حالا فهمیده بودم!

دلم میخواست همانجا،میان ابرهابمانم و تمام شوم.
ابر شوم.
سوگند خوردم وقتی برگشتم، رمانی به نام #نداشتن را شروع کنم و کردم.

طول کشید. آنقدر سخت بود که‌‌ نمیشد پشت هم نوشت.لگن مادر شکست و...

حالا هر قسمت این رمان؛ در کانال خصوصی؛ اعترافی است سخت.
به دروغی که عمر ما را گرفت!
دست کم عمر مرا.‌‌‌‌‌‌

من جان گذاشتم...
اماببینید دروغها با ما چه میکنند!
بی اعتمادمان میکنند ؛
و این یعنی نداشتن هیچ چیز!
حتی امید.

آدم به جایی میرسد که دیگر هیچ چیز نمیخواهد.

عزیزی در این پیج هست که برای کار باید ببینمش؛ولی هر بار او را میبینم یاد آب و دریا میافتم ؛

مدام روز قرار را عقب میاندازم.
ببخشیدآقا!
اما من؛ هر بار ‌که شما را میبینم، انگار به اعماق آب؛
میافتم.
و نمیتوانم نفس بکشم!

و بد مدتها دوباره بدحالم.
نمیدانم چرا...
یا میدانم و سکوت میکنم.
و این دردناکتر است.‌‌

#آگاهی درد دارد...

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی

#دلنوشته
#ویدئو#تاتریها

#عکس
#تاار شعر باعاطفه تهرانی عزیز و دخترم

#کتاب#داستان#قصه
https://www.instagram.com/p/CZVzZg8KCkQ/?utm_medium=share_sheet
من نمایشنامه
" عاشقانه تاهشت بشمار" را نوشتم.انتشارات نمایش ده سال پیش چاپ کرد.
پس عاشق و ارادتمند او، من هستم...

همه گفتند یکی از شاعرانه ترین و عاشقانه ترین نمایشهایی است که درباره ی امام‌هشتم ع نوشته شده است. برای آن نمایش جایزه ی سال "اکبر رادی " را گرفتم.
پس عاشق او منم!
حریف میخواهم....این‌فیلم حریف نیست.



چرا متوجه نمیشوید عزیزان! این فیلم در ظرفیتی نیست که بتواند امام هشتم را کوچک کند و یا به ساحت ایشان ، کوچکترین توهینی وارد آورد.

کسی چنین توانایی هایی ندارد!


این فیلم درباره ی یک‌بیمار روانی با تفکر و شخصیت #پارانویید ؛ از نوع مذهبی نما است،


که میدانیم دربیماری پارانویید ، سکس؛ سیاست و مذهب ؛ نقش اساسی دارند.



من اجازه نمیدهم کسی جرات کند و بگوید این فیلم درباره ی امام هشتم ع است!



کمی فکر کنید.آنها که این‌ را میگویند ؛ میخواهند متروپل ؛ پرواز اوکراین ، پلاسکو، سانچی و خیلی چیزهای دیگر
را فراموش کنید.
از من‌گذشت
تمام شد.
سوگندتان میدهم به #آگاهی
به #تفکر



عاشق آن چیزی بمانید که عاشقش هستید....
تمام

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی


#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi



@chista_yasrebi

https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
این عکس ؛ زمستان هزار و سیصد و نودو سه انداخته شده.درست چند روز قبل از اینکه اکانت اینستاگرام من ساخته شود!میدانید که قبل از آن، هیچ فعالیت مجازی نداشتم. کاری برای کسی کردم. پولی را برایش زنده کردم؛ یک‌گوشی معمولی هوشمند به من هدیه داد و دخترم،بی اجازه؛ این اکانت را ساخت و طفلکی بدجور توبیخ شد!

نه اینستاگرام میخواستم ؛ نه فضای مجازی.حتی پسوردم را فقط دخترم میدانست.
اما به دلیل درونگرایی زیاد ، و کلا نوع شخصیتم که از جماعت، گریزپاست،اولین برخورد شما برایم جالب بود.

نمیدانستید صفحه فیک است یا واقعا مالِ من است! آهسته می آمدید و اسم آثارم را در ادبیات ؛ تاتر و فیلمنامه میاوردید ؛ تا من تایید کنم خودمم...
و پیج واقعی است!

و این اولین برخورد نزدیک من ؛ با مخاطبم بود‌.

شاید برخی از شما؛ یادشان باشد‌‌‌‌

شاید شور نوشتن رمان#پستچی یادتان باشد.

همیشه سعی کردم روی #عشق ؛ #آگاهی و #زندگی غنی تاکید کنم.
چیزهایی که به آن اعتقاد دارم.
شما کمک کردید این کار را اینجا هم بکنم!
این شال عکس، بعدها توسط یک‌نفر قیچی و ریز ریز شد. عبایی که تنم است، همان سال به کسی بخشیدم.از رنگش خوشش میامد؛
و من عاشق هم سلیقه ها در لباس هستم.همانجا در خیابان در آوردم و به او دادم.
عینکی که چشمم است ؛ روی صحنه تاتر شکست
و دیگر با جوش دادن هم درست نشد؛ روی صورتم کج میایستاد
و اصلا نمیدانم کجاست

اما شما هستید!
من هستم ؛
و هیچکس نمی تواند ما را از هم جدا کند.

چون من هم نوشتن را دوست دارم ؛ هم شما را.

این را همه میدانند!
من زنده نیستم که زندگی کنم،
زنده ام ؛ چون حتما دلیلی داشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌؛ دلیلی که نمیدانم!
وگرنه بعد از کوچ استادم ؛ دکتر#قیصر_امین_پور ؛ دیگر اصلا دلم نمیخواست زنده باشم‌ و هر کاری به عقلم رسید کردم که نباشم.

اما قسمت این بود که باشم؛
برایتان بنویسم،
گاهی مادر بیمارم را ببینم ؛
و اگر میتوانم برایش کار کوچکی کنم.
‌و از خیلی چیزها ؛ مثل واژگونه شدن ارزشها رنج بکشم.

هر جا که باشم ؛ هر جا که بروم ؛ یا برده شوم؛
ارزشهای من تغییر نمیکنند.

دنیا برای #الفت و تماشای زیبایی آفریده شده است ؛ و اگر زیبایی را نمیبینیم ؛ دلیل نمیشود که نیست!
دنبالش میگردیم...
ماجراجویی برای کشف خوبیها را دوست دارم.
نوشتن برای شما و غذا پختن با دستپخت افتضاحم را برای دلبر بانوی کوچک،دوست دارم؛

و شکر میکنم دخترم به حرفم گوش نداد و اکانتم را پاک نکرد.
و شکر میکنم امروز هم در جواب خواسته من،این کار را نکرد.

چون شما هستید!

و هیچ چیز به اندازه ی شما واقعی و اصیل نیست
#دوستتان_دارم

#چیستا_یثربی
https://www.instagram.com/p/ClPZIfxr9PT/?igshid=ZTA1ZTQyMGU=