چیستایثربی کانال رسمی
6.72K subscribers
6.02K photos
1.26K videos
56 files
2.11K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃




مردم به #پنج شکل #وقت خود را ساخت می دهند تا نوازش شوند.

۱) مناسک، که مبادله ی از پیش تنظیم شده ی نوازش هاست. مثال :

۱) سلام ۲) سلام ۳) چطوری ۴) خوبم متشکرم ۵) بعدا می بینمت ۶ظ) خداحافظ

۲)وقت گذرانی، که گفتگویی از پیش تنظیم شده درباره ی موضوعی خاص است. بعضی از وقت گذرانی های رایج عبارتند از: وقت گذرانی با ماشین ها (( من شورلت را دوست دارم))، یا وقت گذرانی راجع به مسئولین بی عرضه، یا دعوای زن و شوهرهای آشنا.

۳)بازی ها، یک رشته مبادلات رفتاری تکرار شونده و غیر مستقیم هستند که هدفشان نوازش شدن است. متاسفانه نوازش های حاصل از بازی ها، عمدتا منفی هستند. نکته اصلی در بازی ها این است که بازی ها مبادله توام با چاچول بازی و پنهانی نوازش هستند. نتیجه نهایی بازی نیز نفع پنهانی است که بازیگران برای رسیدن به آن در بازی شرکت کرده اند.

نتایج نهایی بازی ها به سه دسته تقسیم می شوند :

الف) نتیجه زیست شناختی که همان نوازش است. اگر چه بازی ها اغلب نتیجه خوبی ندارند اما تمام بازیگران به نحوی – مثبت یا منفی – نوازش می شوند.

ب) نتیجه اجتماعی که ساخت دادن زمان است. مردم برای فرار از یکنواختی و افسردگی وقتشان را فعالیت مهیجی پر می کنند.

ج) نتیجه وجودی که تایید مواضع وجودی هر یک از بازیگران است.

۴) صمیمیت، مبادله مستقیم و شدید نوازش و حالتی است که مردم آرزوی آن را دارند اما به ندرت به آن می رسند، چون کودک آرزوی آنان از صمیمیت ترسیده است. صمیمیت با سکس فرق دارد، هرچند سکس نیز پیش می آید، اما سکس می تواند مناسک، وقت گذرانی، بازی یا کار باشد.

۵) کار، فعالیتی است که نتیجه نهایی آن، محصول می باشد. اثر جانبی کار هم تبادل نوازش است. صمیمت و کار، رضایتبخش ترین روش نوازش شدن هستند.

متاسفانه صمیمیت برای اکثر مردم مقدور نمی شود. کارهم برای آنها ارضا کننده نمی شود، چون آدمها جدا از یکدیگر کار می کنند و معمولا بابت تولیدشان مورد تقدیر قرار نمی گیرند. بنابر این افراد به مناسک، بازی ها و وقت گذرانی ها پناه می برندو از این رو اغلب زندگی ها جریان بی وقفه و کسل کننده ای از مناسک، بازی ها و وقت گذرانی ها می شود


#دکتر_اریک_برن
#روانشناسی_ارتباط
#روانشناسی_تعامل_انسانی
نظریه
تحلیل رفتار متقابل


#چیستایثربی_کانال_رسمی



https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
#غرور_و_تعصب
اثر جاودان بانو
#جین_آستین


کارگردان
#جو_رایت

بازی
#کایرا_نایتلی
#متیو_مک_فادین

وای چقدر موقع رقص ، این دو تا حرف میزنن

مگه مجبورن برقصن؟

برن تو باغی ،جایی....



زیبایی سکانس رقص ، گم شد 😂😂😂😂😂

اون‌موقع خلوت کردن یک دوشیزه و یک آقا ،قبل از ازدواج رسم نبوده ... مگر حرف زدن در میهمانیها و احتمالا

#وقت_رقص
😀😀😅😅😅😶


#چیستایثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi
#وقت_عاشقی
#رمان
#قصه

#داستان

اثر جدیدی از
#چیستا_یثربی

تو بارانی
به قدر یک لیوان ؛ از تو بنوشم ؛
کافیست...

#چیستایثربی

ادمین جهت #رمان
وقت عاشقی
تلگرام

آیدی
@ccch999

#زندگی درد دارد...دردت را به جان میکشم...‌‌
.
.
💙💚🤍🤍🤍
https://www.instagram.com/reel/CzHcHF2S0dX/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
@ccch999
چند زندگی نامه_چند آدم
رمان
#وقت_عاشقی



https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
ادمین گروه قصه #وقت_عاشقی
@ccch999
🤍🤍🤍🤍 قهرمان من ؛ #مونا_مهرجویی است.
قهرمان من یک دختر هفده ساله است.

سن و سال ؛ بی معنیست‌..‌..

هر روز دارم از منش و رفتارهای او ؛ بیشتر یاد میگیرم
و تحمل باوقار و زیبای دردش‌‌..‌.

دردی که میدانم خواب را از او گرفته است‌ ؛
و به رویش نمی آورد‌...

قهرمان من از این پس #مونا_مهرجویی است.
باید در کتابهای درسی از او نوشت‌‌.....

رمان #وقت_عاشقی را به او تقدیم میکنم

مگر میشود چنین معصومانه رفت ؟
مگر میشود چنین باوقار و استوار ؛ تحمل کرد؟

#قهرمان_من
#استاد_من
" مونا مهرجویی "

دخترِ عزیزان ما

#داریوش_مهرجویی
#وحیده_محمدی_فر

مونا جان ؛ فکر نکن نمیدانیم!

بدبختی این است که به هزار دلیل ؛ خودمان را به ندانستن زدیم.....

یکروز آفتاب حقیقت خواهد تابید و
زمانه ؛ قاضی عادلیست

و
تو

سربلندی بانوی جوان
و باعث افتخار پدر و مادرت
که ما ؛ همه دوستشان داشتیم و خواهیم داشت....

قهرمان من💥🙏🏾🙏🏾🙏🏾🙏🏾

.

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا
https://www.instagram.com/p/C0J2U8cubTN/?igshid=MTRhZmU1ODE2NA==
این رمان چاپ نشده. شاکی خصوصی ندارد. از قبل طراحی و سیناپس آن نوشته شده است. #وقت_عاشقی
اثری از
#چیستا_یثربی

ادمین رمان
@ccch999
ادمین رمان #وقت_عاشقی
@ccch999
قسمت پنجم. رمان#وقت_عاشقی.
#داستان#قصه
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی



ادمین کانال وقت عاشقی
@ccch999
ادمین کانال. رمان #وقت_عاشقی
@ccch999

نویسنده
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
کمی تنفس میان قسمتهای قصه

این قسمت جزء قصه #وقت_عاشقی نیست
حس من است:
آمدم قسمت بعدی را بگذارم ، یک نفر انگار دستم را گرفت و گفت : از این جلوتر نرو !
گفتم: ولم کن....قصه مانده
گفت: هر جا به علت ترسهایت میرسیدی؛قصه را رها میکردی...نباید ادامه دهی ؛
مگر علی کنارت باشد‌.
گفتم: علی فعلا نیست‌.
گفت: تو فقط وقتی او زیر آسمان تهران است ؛ میتوانی بنویسی.

گفتم: نه.الان فرق کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌...من دخترم را میخواهم.
دارم مینویسم که پیدایش کنم
صدا گفت:
تو هرگز جریان آب لجنِ استخر متل قو ؛ نحوه ی ترسناک و پردرد مرگ پدرت ؛
گرسنگی کودکی ات در یک خانواده ی مولتی میلیاردر ؛ و بیرون شدنت از خانه را نمینویسی!
خیلی چیزهای دیگر را هم نمینویسی.
آن بیماری سخت را نمینویسی که آن دخترِگفتار درمان؛ که فالوئرت بود در تو پدید آورد ؛
و چهار سال است از این بیماری رهایی نداری‌‌‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌
جریان معاونت هنری و پشت پرده ی ممنوع الکاری ات‌‌‌‌‌‌‌.‌..
صدای "زوجتک نفسی" کارگردانت...
که داشت یادت میداد مثلا‌!!

تو نمینویسی...
نباید بنویسی!

گفتم : پس مردم چگونه حقیقت را دریابند ؟
گفت: به وقتش در می یابند.
هنوز تیزی آن کاتر روی گردنت است چیستا!
تو رها نشدی!
تو نمینویسی!
چرا قصه ی جدید را شروع کردی؟
تو ایران زندگی میکنی.
از مهاجرت بیزاری.
عاشق ایرانی.
چطور به عواقبش فکر نکردی؟

گفتم: ایران منم...ایرانی منم.
هر بلایی سر من و دوستانم آمده باشد؛ سر هر کس میتواند بیاید.
بگذار مردم بدانند ؛
و آگاه باشند
و مثل منِ ساده دل ؛ آسیب نبینند.
گفت:
دخترت چه میخواهد؟
گفتم:
حقیقت را...
حتما حقیقت را...

هر جای دنیا که باشد ؛ حقیقت یک  مادر نویسنده ی 
دو قطبی شیدا را‌‌‌‌‌.
یک روان نژند بی پناه را‌.‌.‌.

مادری که دوست داشت دخترش ؛ پتو را رویش بیندازد ، وگرنه خوابش نمیبُرد.
نویسنده ای بی تکیه گاه که دوست داشت دخترش ؛ مادرش باشد.
دخترم این بار حقیقت را خواهد شنید.

هنوز دستهایم از کراهت عقده های مردی درد میکند که در حد جنون مرا میزد و دنده هایم را له میکرد ؛
هنوز دوست دارم منش بانوی جوانی چون #مونا_مهرجویی را داشتم.
من هنوز
عاشقم
هنوز
عاشق دخترک
صدا گفت :
پس علی چه میشود ؟
گفتم :
بی علی ؛ مگر میشود قصه نوشت ؟
او می آید
در این قصه
در خواب من
در هق هق گریه هایم
خودش را خواهد رساند
خودش را به قصه خواهد رساند‌
در گریز خود خواسته ی من از او.
او میآید
و اولِ اگاهی ؛ نترسیدن است
نمیترسم
تا بااین قصه
رسالت آگاهی رسانی یک نویسنده را تمام کنم
صدا رفت.
آدم عاشق که باشد ؛
  دریا دریا اشک
غرقش نمیکند
شناگر میشود.

#چیستا_یثربی
https://www.instagram.com/p/C1pj6mnrLoA/?igsh=NTM1NmNjNWFlNw==