Event Horizon
420 subscribers
935 photos
70 videos
35 files
92 links
گشت و گذاری در آثار، اقتباس‌ها و ادبیات گمانه‌زن

لینک کانال:
https://t.me/eventhorizon1

ارتباط با ادمین:
@nnhhmm
Download Telegram
بدنمندی (تنانگی)
بخش ششم: یک کوه استعاره

شعارهای سه‌بخشی به شکل z, y, x که تبدیل به نماد جنبش‌های اجتماعی می‌شوند پنجره‌ای به شیوه اندیشیدن و قالب‌های ذهنی پیروان آن‌ها می‌گشایند.
آمیزه مفهومی و یا به شکل کامل‌تر: آمیزه استعاری که نشانگر تلفیق حوزه‌های مفهومی در یکدیگر و تولید یک خروجی ذهنی به شکل یک قالب اندیشگانی است در یک فرآیند مهندسی معکوس می‌تواند پرده از جهت‌گیری اندیشه صاحبان آن‌ها بردارد.
تفکر دوگانه‌گرای دکارتی در این مسیر شعار سه‌وجهی را به سمت عنصری ذهنی و انتزاعی از نوع مقدس و آسمانی سوق می‌دهد و تفکر بدنمند به‌سوی بن‌مایه‌ای زمینی و خاکی.
طبیعتا قالب‌های ذهنی تعدد و گوناگونی دارند و این طالب نوعی خرد جمعی است که برای هیچ قالبی بر دیگری برتری مفهومی قائل نشد.

#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment

@eventhorizon1
بدنمندی (تنانگی)
بخش ششم: یک کوه استعاره


#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment

@eventhorizon1
بدنمندی (تنانگی)
بخش هفتم و پایانی: سلسله موی دوست

وقتی صحبت از اندیشه به‌میان می‌آید و نگریستن ژرف به زیربنای آن، جایگاه امر سیاسی چیزی جز صرفا یک روبنای متزلزل و مدام در معرض بادهای تغییر به شمار نمی‌رود.
آن‌گاه که نظام فرهنگی یک جامعه از ریشه زیر و رو شود، ساختار سیاسی یا ناگزیر از پذیرش تغییر بنیادین است و یا محکوم به پیوستن به تاریخ.
فلسفه جسمانی بر مبنای بدنمندی به آن‌گونه که در حال درنوردیدن تفکر معاصر و تغییر نگاه ما به هستی است، با تقبل جسمانیت ذهن، ناآگاه بودن اندیشه و استعاری بودن مفاهیم انتزاعی، زادگاه کنش‌های اجتماعی نوینی است که نظام‌های سیاسی دیر یا زود ملزم به تسلیم در برابر آن هستند.
دور نیست زمانی که شعارهایی چون "برای سعادت و رستگاری" و "برای خوشبختی"، جای خود را بدهند به:
"برای زندگی"، "برای آزادی".
در آن نقطه شاید شاعری را که در قرن هفتم هجری می‌گفت: هر کس به زمان خویشتن بود/ من سعدی آخرالزمانم
بتوان بازخوانی کرد و دوباره خواند:
سلسله‌ موی دوست حلقه‌ی دام بلا است
هر که در این حلقه نیست، فارغ از این ماجرا است.

پایان

#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment

@eventhorizon1
بدنمندی (تنانگی)
بخش هفتم و پایانی:  سلسله موی دوست


#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment

@eventhorizon1
دانلود بسته آموزشی "تفکر نقاد"

کاری از مؤسسه "انتخاب بهتر"

🌐لینک دانلود🌐

@eventhorizon1
پیش به‌سوی سنجشگرانه‌اندیشی (بخش سوم: پی‌نوشتی بر کتاب "چگونه درباره چیزهای عجیب بیندیشیم؟")

امواج برتر (نخستین ماهنامه تخصصی علوم مهندسی برق)، سال ۱۹، شماره ۱۰۴، مهر و آبان ۱۴۰۱، صفحه ۵۹-۵۸.

#سنجشگرانه_اندیشی
#تفکر_انتقادی
#تفکر_نقاد

@eventhorizon1
Forwarded from FUM Robotics (روابط عمومی انجمن رباتیک فردوسی مشهد)
💠انجمن علمی دانشجویی رباتیک دانشگاه فردوسی مشهد برگزار می‌کند:

🎭 سری برنامه‌های سینما رباتیک

📽 نمایش فیلم " Artificial Intelligence " به صورت ۳۶۰ درجه

🔹نقد فیلم توسط مهندس ناصر حافظی

🗓زمان برگزاری: پنجشنبه ۱۷ آذر ماه - ساعت ۱۶ الی ۱۹

📍مکان برگزاری: انگاریوم دانشگاه فردوسی مشهد

برای ثبت‌نام از طریق لینک زیر اقدام نمایید:
https://zarinp.al/461327

🧑‍💻پشتیبانی:
@fumrs_admin

#سینما_رباتیک
#انجمن_علمی_دانشجویی_رباتیک

@fumrs
@engfum
@ssafum
یک استعاره توتالیتر:
برادر بزرگ هم‌اکنون نظاره‌گر شما است.

سطح طرحواره:
تعامل به‌مثابه خویشاوندی

استعاره پایه (حوزه):
فضای مبدا: خانواده
فضای مقصد: ملت
نگاشت: ملت به‌مثابه خانواده

استعاره‌های پی‌آیند (چارچوب):
الف) قاب لیبرال:
چارچوب: دولت به‌مثابه پدر خانواده
نگاه محافظه‌کارانه: دولت به‌مثابه پدر سخت‌گیر
نگاه ترقی‌خواهانه: دولت به‌مثابه پدر حامی

ب) قاب ضدلیبرال:
حوزه افزوده ۱: کنترل کردن به‌مثابه نگریستن
حوزه افزوده ۲: اقتدار به‌منزله تداوم

چارچوب: حکومت به‌مثابه برادر بزرگ

فضای ذهنی:
برادر بزرگ هم‌اکنون نظاره‌گر شما است.

@eventhorizon1
به سوی کدام مقصد؟
بخش نخست: در جستجوی فردگرایی

با دو کلیدواژه اساسی و تعیین‌کننده درگیریم:
Collectivist culture
Individualistic culture
جامعه‌ای جمع‌گرا از ۲۵ سال پیش یک مسیر تدریجی و گام‌به‌گام به‌سوی فردگرا شدن را آغاز کرده و این مسیر و مقصد بر اساس شواهد و داده‌ها گریزناپذیر است. صرف‌نظر از ارزش‌گذاری شخصی هر کدام از ما بر روی این دو مدل از فرهنگ، مسیر از حوالی کمتر از سه دهه پیش آغاز شده است.
در فرهنگ جمع‌گرا هویت شخص عمدتا بر مبنای عضویت در گروه‌ها و نهادها شکل می‌گیرد: خانواده، کلیسا، انجمن، محله، تبار و ...
چنین جامعه‌ای همیشه در زیر لایه‌هایی از صنایع ادبی سیر می‌کند تا مبادا جایگاه شخص در گروه متزلزل شود و کسب جایگاه گروهی مقدم بر مسیر شخصی است. حذف و طرد از گروه ضربه بزرگ و جبران‌ناپذیری است‌. استقلال فردی نوعی عصبان محسوب می‌شود و بردارهای تعاملات اجتماعی سمت و سوی محدودسازی شخص در قواعد گروه مشروع را دارند.
در مقابل در فرهنگ فردگرا اصالت بر استقلال فردی است. روی پای خود ایستادن و‌ مسیر خود را رفتن حتی در جهت‌های مخالف با مسیر عرف جامعه دارای ارزش است. گروه‌ها بار تقویت استقلال شخصیت را به دوش می‌کشند و نه تحمیل قواعد بالادستی جمعی. علاقه فردی تا جای ممکن بر مصلحت گروهی برتری دارد و تعاملات تا جایی معتبرند که به استقلال فردی لطمه نزنند.
تبدیل شدن یک فرهنگ از جمع‌گرا به فردگرا مسیری طولانی و پر از سنگلاخ است، اما نقاط بدون بازگشتی دارد که عبور از آن‌ها رفتن تا انتهای مسیر را تضمین خواهد کرد.
یک بحران اجتماعی و نتایج آن (چه مثبت و چه منفی) فقط بخشی بسیار کوچک از این دگردیسی عظیم و طولانی است.

@eventhorizon1
به سوی کدام مقصد؟
بخش نخست: در جستجوی فردگرایی

@eventhorizon1
Forwarded from FUM Robotics (روابط عمومی انجمن رباتیک فردوسی مشهد)
💠انجمن علمی دانشجویی رباتیک دانشگاه فردوسی مشهد برگزار می‌کند:

🎭 سری برنامه‌های سینما رباتیک

📽 نمایش فیلم:
"2001 A Space Odyssey:"

🔹نقد فیلم توسط مهندس ناصر حافظی

🗓زمان برگزاری: پنجشنبه ۱ دی ماه - ساعت ۱۶ الی ۱۹

📍مکان برگزاری: انگاریوم دانشگاه فردوسی مشهد

برای ثبت‌نام از طریق لینک زیر اقدام نمایید:
https://zarinp.al/460423

🧑‍💻پشتیبانی:
@fumrs_admin

#سینما_رباتیک
#انجمن_علمی_دانشجویی_رباتیک

@fumrs
@engfum
@ssafum
کوتاه در باب قالب‌بندی ذهنی

قالب‌ها یا Frameهای ارتباطی و نقش آن‌ها در مفهوم‌سازی ذهنی سبب برانگیختن واکنش‌های متفاوتی خواهد شد و از این جهت اهمیت بسیاری دارد که پدیده‌ها را چگونه در گفتمان عمومی قالب‌بندی کنیم. چون از منظر قالب‌های گوناگون عکس‌العمل مخاطب متفاوت خواهد بود.
به‌عنوان مثال پدیده‌ای مانند افسردگی (Depression) مفهوم‌سازی‌های متفاوتی در طول زمان به شکل لفظی یا استعاری داشته:

Depression as a place in space.
به دام افسردگی افتاد.

Depression as an opponent.
در چنگال افسردگی اسیر شد.

Depression as a plant/tree.
افسردگی در وجودش ریشه داد و رشد کرد.

Depression as a natural force.
سیل افسردگی زندگی‌اش را غرق کرد.

Depression as a disease.
نیازمند فرآیند درمان افسردگی است.

مفهوم‌سازی‌های متفاوت مخاطب را به سمت واکنش‌های متفاوت خواهد راند.

هر کدام از جملات بالا اثر متفاوتی برای مخاطب در پاسخ به سوال‌های زیر ایجاد می‌کند:

آیا باید از او دوری کرد؟
آیا می‌توان به او کمک کرد؟
آیا روزی به حالت عادی برمی‌گردد؟ دیر یا زود؟
آیا راه‌حلی برایش وجود دارد؟
آیا فردی خطرناک است؟

حالا همین را به تمام گفتمان‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، آموزشی و غیره تعمیم دهید.

@eventhorizon1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نقدی بر "Master of puppets"


@eventhorizon1
نقدی بر "Master of puppets"

جولیان جینز در سال ۱۹۷۶ با انتشار کتاب "خاستگاه آگاهی در فروپاشی ذهن دوجایگاهی" فرضیه‌ای را مطرح کرد که اگرچه همچنان مورد نقد و بحث است، اما دستاویز خوبی است برای نقد کوتاهی بر آهنگ "ارباب خیمه‌شب‌بازی" گروه متالیکا که در سال ۱۹۸۶ و در آلبومی به همین نام‌ منتشر شد.
فرضیه ذهن دوجایگاهی مدعی است که تا حوالی سه هزار سال پیش انسان نوعی تفکر دوجایگاهی داشته و نیمکره راست مغز در جایگاه فرمانده خداگونه و نیمکره چپ در جایگاه انسان فرمانبر عمل می‌کرده است. به اعتقاد جینز  نواحی متناظر با بخش‌های ورنیکه و بروکا در نیمکره چپ، دارای متناظرهایی در نیمکره راست هم بوده‌اند که بعدها تغییر کاربری داده‌اند. این نواحی دستوراتی صادر می‌کرده‌اند که در نیمکره چپ بسان توهماتی شنیداری و به‌مثابه صدای خدایان برداشت می‌شده‌اند. جینز معتقد است عارضه‌ای مانند شیزوفرنی ردپایی از این ذهن دوجایگاهی است که حوالی سه‌هزار سال پیش به‌تدریج شروع به فروپاشی کرد و جای آن را مفهومی گرفت به نام آگاهی. و به‌این‌سان انسان دوجایگاهی تدریجا مبدل شد به انسان تک‌ساحتی‌.
آهنگ "ارباب خیمه‌شب‌بازی" گروه‌ متالیکا که مرثیه‌ای است بر اعتیاد و مواد مخدر، این تصویر از انسان دوجایگاهی که ساحت آگاهیش به دست اثرات مخدرها از بین رفته و صدایی خداگونه بر مغزش فرمان می‌راند را به‌نمایش می‌گذارد و ناتوانی شخص را بر غلبه به این فرمانده ذهنی.
اما آیا اعتیاد تنها گزینه مسخ انسان آگاه و تک‌ساحتی به انسان دوجایگاهی است؟ قطعا خیر. نظام‌های اجتماعی توتالیتر چنین نقشی را بسیار توانمندتر از اعتیاد بازی می‌کنند. هیتلر و استالین تواناترین گزینه‌های فعال‌سازی بخشی از مغز بودند که به‌عنوان ندایی خداگونه بر بخش‌های فرمانبر دیگر فرمانروایی کند و آگاهی فردیت‌مدار را در هم بکوبد.


@eventhorizon1
این روزها این نمودار تا چه حد معنادار شده.

@eventhorizon1
به‌سوی کدام مقصد؟
بخش دوم: فرضیه خوشبختی

فرضیه‌خوشبختی نوعی جنون جمعی و جهانی است. محدود به دوره معاصر هم نیست، اگرچه تطور تاریخی زیادی داشته است.
رئوس فرضیه عبارت‌اند از:
۱) مفهومی به نام خوشبختی وجود دارد که البته کسی نمی‌داند چیست.
۲) این خوشبختی نامشخص در مکان و زمان نامعلومی قرار گرفته که کسی از این مکان و زمان هم خبر ندارد.
۳) تا به حال کسی به این خوشبختی نامشخص که در مکان و زمان نامعلومی جای دارد دست نیافته است.
۴) نقش خانواده و ساختار آموزشی که خودشان نه می‌دانند این خوشبختی چیست و‌ نه‌ می‌دانند کجاست، این است که نسل‌‌های جدید را اگر حتی شده با زور و اجبار به این خوشبختی نامشخص و نامعلوم برسانند.

و حالا نسخه‌پیچی‌ها در امتداد این فرضیه چهار قسمتی شکل می‌گیرد: تشکیل خانواده و ازدواج، تحصیلات دانشگاهی و تا جای ممکن در مقاطع بالاتر، راهکاری برای درآمد بالا به‌عنوان مسیری به‌سوی رفاه بیشتر و ... .

به‌جامعه ایرانی نگاه کنید، حداقل در پنجاه سال گذشته مسابقه حماقت آن‌هم در حد بی‌اندازه‌ای برای دست‌یابی به خوشبختی در جریان بوده است. تلاش کمدی والدین و معلمان و زعمایی که در اثبات نادانی خود از هم سبقت گرفته‌اند و راهکارهایی برای خوشبخت شدن ارائه داده‌اند. و همه این‌ها برای رهنمون شدن کودکان و نوجوانان به‌سوی چیز مبهمی به نام‌ خوشبختی که هنوز نه‌ کسی می‌داند چیست و نه ایده‌ای دارد که کجاست.

یک‌ مقصد درازمدت این جامعه در همین نکته خلاصه می‌شود که به شکل فراگیر و تدریجی در مغزهای موجود این را قالب‌بندی کنیم که:

۱) چیزی به نام خوشبختی وجود ندارد.
۲) اگر هم وجود داشته باشد راهکارهای موجود به آن نمی‌رسند.
۳) اگر هم وجود داشته باشد و راهکاری برای رسیدن به آن هم بیابیم، باید بپذیریم که طراحی زندگی فردی و اجتماعی انسان از ابتدا برای خوشبخت شدن نبوده است.
۴) اگر هم‌ وجود داشته باشد و راهکاری برای آن بیابیم و فرض هم بکنیم انسان برای خوشبخت شدن طراحی شده، از دست نهادهای خنده‌داری مانند خانواده و ساختار آموزشی کمکی برای این منظور برنمی‌آید، چه برسد به حکومت.

@eventhorizon1
به‌سوی کدام مقصد؟
بخش دوم: فرضیه خوشبختی

@eventhorizon1