چنین گفت نیچه
7.29K subscribers
388 photos
9 videos
23 files
46 links
آکادمیِ "فریدریش نیچه":
درنگیدن بر نیچه و کوششي برای بازفهمِ اندیشه‌یِ او.

برگه‌یِ اینستاگرام:
www.instagram.com/Friedrich_nietzsche_ph

رسانه‌یِ شخصیِ گرداننده:
@Pooria_mgh1844
Download Telegram
شاعر اغلب اندیشه هایش را بر گردونه ی وزن و قافیه می نشاند،زیرا این اندیشه ها پای راه رفتن ندارند.

#فردریش_نیچه
#انسانی_بسیار_انسانی

تفسیر:
نیچه در آثارش بارها و بارها به شاعران می تازد و به نوعی آنها را منشا پیدایش ادیان و متافیزیک میداند.قابل ذکر است که نیچه در کتاب'چنین گفت زرتشت'خود را نیز در زمره ی شاعران محسوب میکند و از این جهت خویش را ملامت و سرزنش میکند.
وی ذهن شاعران و اندیشه شان را محدود میداند.

کانال فردریش نیچه
🆔 @fnietzsche
ازدواج‌هایی که از سرِ عشق انجام می‌پذیرد،پدرشان خطا و مادرشان ضرورت(نیاز)است.

#فردریش_نیچه
#انسانی_بسیار_انسانی

تفسیر:
نیچه با عشقِ بینِ دو انسان مخالف است و اعتقاد دارد که عشق تنها زمانی درست است که به پدید‌ آوردنِ[برتر از خویش]باشد.

کانال فردریش نیچه
🆔 @fnietzsche
زاهِد از فضیلت،فقر و محرومیت می‌آفریند.

#فردریش_نیچه
#انسانی_بسیار_انسانی

تفسیر:
منظور از واژه‌ی زاهد،کسی است که عبادت می‌کند و خود را به پشتوانه‌ی این عبادت،صاحب فضیلت و اخلاقِ نیکو می‌داند.
در واقع نیچه از آن اخلاقِ به اصطلاح خوب،چیزی جز بیچارگی و محرومیت نمی‌بیند.

کانال فردریش نیچه
🆔 @fnietzsche
چون با جنایتکاران رفتاری رذیلانه داریم،خود نیز جنایتکار هستیم.

#فردریش_نیچه
#انسانی_بسیار_انسانی

کانال فردریش نیچه
🆔 @fnietzsche
هرجه انسان‌ها کمتر به #رسوم پایبند باشند، پویایی درونی انگیزه‌ها و بر همان اساس ناآرامی ظاهری وتنوع گرایش‌های آنان بیشتر است.

#فردریش_نیچه
#انسانی_بسیار_انسانی


Join link
🆔 @fnietzsche
انسان‌هایی هستند که به دلیل همدردی و نگرانی برای دیگران دچار بیماری خیالی می‌شوند، این نوع همدردی جز همان بیماری نیست.
از همین رو بیماری خیالی خاص مسیحیان نیز وجود دارد و آن مردم تنها و متدینی دچار آن می‌شوند که رنج و مرگ #عیسی را هر دم در برابر دیدگان خویش می‌بینند.

#فردریش_نیچه
#انسانی_بسیار_انسانی
قطعه‌ی ۴۷

Join Link
🆔 @fnietzsche
در عین حال تنها به عینکی قوی‌تر نیاز است تا فرد عاشق را شفا ببخشیم.
هر کس که قدرت تخیل داشته باشد و بتواند چهره یا بدنی را بیست‌سال پیرتر در نظر آورد، بی‌شک هیچ مشکلی در ادامه‌ی زندگی نخواهد داشت.

#فردریش_نیچه
#انسانی_بسیار_انسانی
قطعه‌ی ۴۱۳

Join Link
🆔 @fnietzsche
Forwarded from چنین گفت نیچه
در عین حال تنها به عینکی قوی‌تر نیاز است تا فرد عاشق را شفا ببخشیم.
هر کس که قدرت تخیل داشته باشد و بتواند چهره یا بدنی را بیست‌سال پیرتر در نظر آورد، بی‌شک هیچ مشکلی در ادامه‌ی زندگی نخواهد داشت.

#فردریش_نیچه
#انسانی_بسیار_انسانی
قطعه‌ی ۴۱۳

Join Link
🆔 @fnietzsche
انسان باغچه‌یِ خوشبختیِ خویش را بر دهانه‌یِ آتشفشان بنا کرده است.

#فریدریش_نیچه
از کتابِ #انسانی_بسیار_انسانی

پیرامونِ این پاره بیندیشیم:
[فرگردِ نخست]

نیچه، فیلسوفي ست که پسِ‌پشتِ زرق و برقِ فریبنده‌یِ مُدرنیته‌یِ باختری [= غربی]، گَندبویِ هزاره‌ها را دریافته و دخترِ جوانِ مُدرنیته را پیرزني سال‌خورده و زشت می‌یابد. به‌راستی، چرا یک فیلسوف، باید به دست‌آوردهایِ بسیار مُدرنیته، در سده‌یِ نوزدهم، این اندازه بَدگمان باشد؟ چه چیزي می‌تواند خوشبختیِ انسانِ مُدرن را ویران سازد؟
نخست، باید بگوییم که شیوه‌یِ نیچه، برای پرداختن به هر پُرسمان [= مسئله]ي، شیوه‌اي «تاریخی» و «تبارشناسانه» است. به‌دیگر سخن، برای اندیشیدن به هر چیز، ناگزیریم که تاریخِ آن را فرادیده گذاشته و چه‌گونگیِ دگرگونیِ آن را، در درازنایِ تاریخ، دریابیم. برای نمونه، نیچه در کتابِ "تبارشناسیِ اخلاق"، به واکاویِ تاریخِ مفهوم‌هایِ «خوب» و «بَد» پرداخته و دگرگونیِ آن را در گذار از یونانی‌گری به مسیحیّت وامی‌شکافد. چنین نگرشي ما را از خام‌باوریِ پیشینِ‌مان بیرون آورده و به درنگیدن و اندیشیدن وامی‌دارد. این بدان چِم [= معنا] است که برای یک تبارشناس، همه‌یِ چیزها، افزون بر نمودِ [= ظاهرِ]شان، دارایِ یک اندرونه‌یِ تاریخیِ بسیار ژرف هستند. به زبانِ فلسفی، می‌توان گفت که هیچ‌چیز ایستا «نیست»؛ بلکه «می‌شود». از این روی، مفهوم‌هايي که ما با آن سَر و کار داریم، چیزهايي پیشینی و ایستا [= ثابت] نیستند؛ زیرا در درازنایِ تاریخِ اندیشه پیش رفته و هر دَم، خود را به گونه‌اي تحقّق بخشیده‌اند.
برپایه‌یِ آن‌چه گفته آمد، بایسته [= ضروری] است که هنگامِ رویارویی با پُرسمانِ [= مسئله] مُدرنیته نیز، به واشکافیِ تبارِ پنهانی و ریشه‌هایِ تاریخیِ آن بپردازیم. نیچه، اندیشه‌یِ روزگارِ مُدرن را دُنباله‌اي بیمارگون بر کیشِ مسیحی دانسته و مسیحیّت را هم همان «افلاطون‌گرویِ مردمی» می‌داند. گفتنی ست که این نگرش را نمی‌توان یک نگرشِ تازه دانست؛ زیرا بسیاري از اندیشمندان کهنه یا نو، سویه‌هایِ افلاطونی و نوافلاطونیِ کیشِ مسیحی را واشکافته و آن را دریافته‌اند. (برای نمونه به "درس‌گُفتارهایِ تاریخِ فلسفه"یِ هگل بنگرید.) نیچه، گمان می‌کند که این کشیدگیِ [=امتدادِ] افلاطون‌گروی، دستِ کم، دو پیامدِ تبهگن دارد:

۱. دو-جهانیّت
۲. مُطلق‌خواهی

دُنباله دارد...

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche