📌مادرانگی بخشی از مسیر زن بودن
🔹کتاب "مثل نهنگ نفس تازه می کنم" نوشته معصومه امیرزاده منتشر شده در انتشارات کتابستان معرفت، یک عاشقانهی فانتزی، عاشق و معشوق مثل همهی داستانهای معمول پر از ناز و نیاز هستند و به یکدیگر میرسند اما از این جا به بعد همه چیز واقعی و بیرحم میشود، مانند زندگیای که بیم از هم گسیختنش میرود.
🔹کتاب به روایت چالشهای زندگی زن و مادری می پردازد که دوست دارد فعال باشد و بخشی از ارزش انسانی خود را در فعالیت اجتماعی میبیند اما نه از زندگی زناشویی خود احساس رضایت دارد و نه زندگی شخصی اش روند دلخواه او را طی می کند، چرا که آنطور که نیاز زنانهی بیدار شدهاش میطلبد، درک نمیشود و آنچه از مرد عاشق در ذهنش پرداخته به ثمر نمینشیند و همچنین بارداری و بچه داری دست و پای او را برای فعالیت های سابقش بسته است، همان طور که در بخشی از کتاب از زبان شخصیت اصلی آن آمده است: ««چادرم را مرتب می کنم. دوست ندارم کسی بفهمد حامله ام و ناگهان از آدمی رو به جلو به زنی خانه دار و گرفتار تبدیل شده ام. »»و در جایی دیگر آمده است: «« مردهای اطرافم من را آن گونه که هستم نمی خواهند. تا با پدرم بودم، مدام سررفت و آمدم با یوما دعواد اشت، آنقدر که از آن خانه در پانزده سالگی به خوابگاه دانش آموزی رفتم و حالا هم با امیر یل. او هم می خواهد مرا در خانه حبس کند. البته در را باز گذاشته، اما دو وزنه به پایم بسته.»»
🔹اما کتاب به روایت چالش ها وسرخوردگی های یک زن خانه دار بسنده نمی کند، نویسندهی محترم کتاب که تحصیلات روانشناسی دارد به خوبی و به صورت کاربردی راهکارهایی ارائه میدهد که زن به رضایت از خود و زندگی میرسد، با وجود آنکه خیلی تغییری در اوضاع به وجود نمیآید اما باورها و درک او نسبت به واقعیت تغییر میکند.
🔹به عنوان مثال برای راهکارهای ارائه شده در کتاب می توان به این قسمت از داستان اشاره کرد:
««دست هایم را می فشارد، بگو چی کار کنم که حالت بهتر شه؟
بغلم کن، نوازشم کن. بعد بگو من کنارتم، من ازت مراقبت می کنم.
صندلی اش را جابه جا می کند و به من نزدیک تر می شود. بغلم می کند، منظورت از این مسخره بازیاس؟
سرم را به سینه اش می چسبانم، آره همین مسخره بازیا.»»
🔹کتاب برای زنان آشنا است، چرا که زندگی آنها را روایت میکند، ناخودآگاهی که شاید کمتر بر زبان آورند، اما خواندنش برای آنها لازم است تا راهکارهای موجود در کتاب را بخوانند و بدانند که مادر بودن نیز بخشی از مسیر زن بودن است و موجب توقف نیست، همچنین خواندنش را به مردان توصیه میکنم، تا به درک بیشتری از شرایط و خواستههای زن مسلمان امروز برسند، همان زنی که به تعبیر رهبری از الگوی سوم زن مسلمان ایرانی که نه شرقی است و نه غربی، پیروی میکند.
🔰
@HAFTRAH
🔹کتاب "مثل نهنگ نفس تازه می کنم" نوشته معصومه امیرزاده منتشر شده در انتشارات کتابستان معرفت، یک عاشقانهی فانتزی، عاشق و معشوق مثل همهی داستانهای معمول پر از ناز و نیاز هستند و به یکدیگر میرسند اما از این جا به بعد همه چیز واقعی و بیرحم میشود، مانند زندگیای که بیم از هم گسیختنش میرود.
🔹کتاب به روایت چالشهای زندگی زن و مادری می پردازد که دوست دارد فعال باشد و بخشی از ارزش انسانی خود را در فعالیت اجتماعی میبیند اما نه از زندگی زناشویی خود احساس رضایت دارد و نه زندگی شخصی اش روند دلخواه او را طی می کند، چرا که آنطور که نیاز زنانهی بیدار شدهاش میطلبد، درک نمیشود و آنچه از مرد عاشق در ذهنش پرداخته به ثمر نمینشیند و همچنین بارداری و بچه داری دست و پای او را برای فعالیت های سابقش بسته است، همان طور که در بخشی از کتاب از زبان شخصیت اصلی آن آمده است: ««چادرم را مرتب می کنم. دوست ندارم کسی بفهمد حامله ام و ناگهان از آدمی رو به جلو به زنی خانه دار و گرفتار تبدیل شده ام. »»و در جایی دیگر آمده است: «« مردهای اطرافم من را آن گونه که هستم نمی خواهند. تا با پدرم بودم، مدام سررفت و آمدم با یوما دعواد اشت، آنقدر که از آن خانه در پانزده سالگی به خوابگاه دانش آموزی رفتم و حالا هم با امیر یل. او هم می خواهد مرا در خانه حبس کند. البته در را باز گذاشته، اما دو وزنه به پایم بسته.»»
🔹اما کتاب به روایت چالش ها وسرخوردگی های یک زن خانه دار بسنده نمی کند، نویسندهی محترم کتاب که تحصیلات روانشناسی دارد به خوبی و به صورت کاربردی راهکارهایی ارائه میدهد که زن به رضایت از خود و زندگی میرسد، با وجود آنکه خیلی تغییری در اوضاع به وجود نمیآید اما باورها و درک او نسبت به واقعیت تغییر میکند.
🔹به عنوان مثال برای راهکارهای ارائه شده در کتاب می توان به این قسمت از داستان اشاره کرد:
««دست هایم را می فشارد، بگو چی کار کنم که حالت بهتر شه؟
بغلم کن، نوازشم کن. بعد بگو من کنارتم، من ازت مراقبت می کنم.
صندلی اش را جابه جا می کند و به من نزدیک تر می شود. بغلم می کند، منظورت از این مسخره بازیاس؟
سرم را به سینه اش می چسبانم، آره همین مسخره بازیا.»»
🔹کتاب برای زنان آشنا است، چرا که زندگی آنها را روایت میکند، ناخودآگاهی که شاید کمتر بر زبان آورند، اما خواندنش برای آنها لازم است تا راهکارهای موجود در کتاب را بخوانند و بدانند که مادر بودن نیز بخشی از مسیر زن بودن است و موجب توقف نیست، همچنین خواندنش را به مردان توصیه میکنم، تا به درک بیشتری از شرایط و خواستههای زن مسلمان امروز برسند، همان زنی که به تعبیر رهبری از الگوی سوم زن مسلمان ایرانی که نه شرقی است و نه غربی، پیروی میکند.
🔰
@HAFTRAH
Telegram
هفت راه مدیا
📌وقتی #رئیسی به داد #عباس_معروفی رسید...
🔹خاطرات عباس معروفی با ابراهیم رئیسی بهعنوان دادستان تهران شاید برای خیلی از اهالی فرهنگ و رسانه تکراری باشد، اما با توجه به شایعات اینروزها خواندنی است.
عباس معروفی، نویسنده مشهور مقیم آلمان و مدیر مجله ادبی «گردون» است که در نخستین سالهای دهه ۷۰، توقیف آن بازتاب فراوانی در محافل داخلی و خارجی داشت.
برای امانتداری بخشی از گفتوگوی او با نشریه «الفبا» در شرح ماجرای دیدارش با سیدابراهیم رئیسی را برایتان میآورم:
🔹روز ۱۹ آذر ۱۳۷۰ بازجویم حکم توقیف موقت گردون را به دستم داد. از آنجا مستقیم به اداره مطبوعات ارشاد رفتم و آقای مدیرکل گفت کاری از دستش ساخته نیست. بعد به شرکت تعاونی مطبوعات رفتم و برای اولین بار با محسن سازگارا مدیرعامل شرکت تعاونی مطبوعات آشنا شدم. او آنروز خیلی با من حرف زد و گفت باید تلاش کنیم تا این حکم را بشکنیم. از یکسو او میدوید، از سویی حمید مصدق و از سوی دیگر خودم.
🔹یکی از غمانگیزترین دورههای زندگیام همین ۱۸ماه تعطیلی گردون بود که همه رفتوآمدها، تلفنها و ارتباطهایم قطع شد. یکباره احساس کردم چقدر تنها شدهام. نمیدانستم چه خاکی به سرم بریزم. تنها سیمین بهبهانی هر روز به من تلفن میزد و دلداریام میداد. نامهنگاری، ملاقات، دیدار و گفتوگو هیچکدام فایدهای نداشت تا اینکه قاضی پروندهام در دادستانی انقلاب حکم مرا اعلام کرد: «اعدام».
فروشکستم. حالا جز نگرانی از حکم اعدامی که قاضیام داده بود، وزارت ارشاد هم کنفیکون شده بود. خاتمی رفته بود. در همان زمان داشتم رمان «سال بلوا» را مینوشتم و این جمله جایی خودنمایی میکرد: «ما ملت انتظاریم!» و در انتظار سرنوشت گردون میسوختم. حکم اعدام را برداشتم و به طرف سازگارا راه افتادم. او به من خبر داد که روزهای سهشنبه حجتالاسلام رئیسی، دادستان انقلاب، بار عام دارد و قرار شد که من از ساعت ۶صبح سهشنبه آنجا باشم. این سهشنبه رفتنها، چندبار طول کشید و نوبت من نرسید، بار پنجم، ساعت۱۲ من توانستم آقای رئیسی را ببینم. در هر دیدار پنج نفر میتوانستند به ترتیب شماره، وارد اتاق دادستان انقلاب شوند. نفر اول که آخوند پیری بود، به دادستان جوان و خوشتیپ انقلاب گفت اگر اجازه داشته باشد، بماند و به عنوان آخرین نفر با او خصوصی حرف بزند اما رئیسی قبول نکرد. گفت: بفرمایید! خودم را معرفی کردم. رئیسی کمی نگاهم کرد، با لبخند گفت: «همون عباسِ معروفیِ معروف؟»
«بله همون کرکس شاهنشاهی! همون غول بیشاخ و دُم که هر روز کیهان مینویسه.»
«شما بمونید. نفر بعدی؟»
سه نفر بعدی هم مطلبشان را گفتند و رفتند. دادستان انقلاب گفت: «خب آقای معروفی، چه میکنید؟»
«رمان مینویسم، کتاب چاپ میکنم. هر کار بشه! چون دفترم بازه اما گردون رو توقیف کردن.»
«خب فکر میکنی چرا توقیف شده؟»
«همکاران شما از من میپرسن چه جوری و با چه پولی این مجله رنگارنگ را منتشر میکنم؟»
«این سؤال من هم هست.»
«مجله روی پای خودش ایستاده، ۲۲هزار تیراژ داره.»
«چند سالته؟»
«۳۳سال»
«این چیزهایی که درباره شما در روزنامهها مینویسن، من فکر کردم بالای ۶۰سال رو داری.»
آنوقت در کامپیوتر پروندهام را نگاه کرد و گفت: «عجیبه! خیلی عجیبه! لک توی پروندهات نیست.»
گفتم: «میدونم. من حتی سمپات کسی یا چیزی نبودهام.»
با حیرت خیرهام شد و با خنده پرسید: «حتی خانمبازی هم نکردهای!؟»
گفتم: «نه! من زن و سه تا دختر دارم.»
🔹به پشتی صندلیاش تکیه داد با لبخند نگاهم کرد. یک لحظه فکر کردم عجب آخوند خوشسیما و خوشتیپی است. گفت: «پریشب در قم منزل یکی از علما بودم. قسمتی از کتاب «سمفونی مردگان» شما را خوندم. میخواستم ازش بگیرم، دیدم براش امضا کردی بهم نداد. دلم میخواد بخونمش.»
اتفاقاً نسخهای از چاپ سوم رمان در کیفم بود. گذاشتم روی میز. دست به جیب برد که پولش را بپردازد. گفتم: «قابلی نداره.» گفت: «نه این میز، میز خطرناکیه. میز قضا و قدر!» و خندید: «باید پولشو بپردازم، شما هم باید بگیری!» ۳۰۰تومان را روی میز گذاشت و گفت: «تعجب میکنم! چرا این قدر راجع به شما بد مینویسن؟ امکانش هست فوری همه گردونها را به من برسونید تا شخصاً مطالعه کنم و تصمیم بگیرم؟»
گفتم: «با کمال میل. فردا میارم.»
گفت: «نه! فردا دیره. همین حالا!» و تلفن روی میزش را طرف من گذاشت: «زنگ بزن بیارن فوری!» و خواست که ناهار بمانم. تشکر کردم، یک دوره گردون را دادم و خداحافظی کردم.
هفته بعد، پروندهام به دادگستری ارجاع و گردون تبرئه شد.
#روزنامه_شرق
شماره ۳۳۷۷، چهارشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۷
صفحه یک.
🔰
@HAFTRAH
🔹خاطرات عباس معروفی با ابراهیم رئیسی بهعنوان دادستان تهران شاید برای خیلی از اهالی فرهنگ و رسانه تکراری باشد، اما با توجه به شایعات اینروزها خواندنی است.
عباس معروفی، نویسنده مشهور مقیم آلمان و مدیر مجله ادبی «گردون» است که در نخستین سالهای دهه ۷۰، توقیف آن بازتاب فراوانی در محافل داخلی و خارجی داشت.
برای امانتداری بخشی از گفتوگوی او با نشریه «الفبا» در شرح ماجرای دیدارش با سیدابراهیم رئیسی را برایتان میآورم:
🔹روز ۱۹ آذر ۱۳۷۰ بازجویم حکم توقیف موقت گردون را به دستم داد. از آنجا مستقیم به اداره مطبوعات ارشاد رفتم و آقای مدیرکل گفت کاری از دستش ساخته نیست. بعد به شرکت تعاونی مطبوعات رفتم و برای اولین بار با محسن سازگارا مدیرعامل شرکت تعاونی مطبوعات آشنا شدم. او آنروز خیلی با من حرف زد و گفت باید تلاش کنیم تا این حکم را بشکنیم. از یکسو او میدوید، از سویی حمید مصدق و از سوی دیگر خودم.
🔹یکی از غمانگیزترین دورههای زندگیام همین ۱۸ماه تعطیلی گردون بود که همه رفتوآمدها، تلفنها و ارتباطهایم قطع شد. یکباره احساس کردم چقدر تنها شدهام. نمیدانستم چه خاکی به سرم بریزم. تنها سیمین بهبهانی هر روز به من تلفن میزد و دلداریام میداد. نامهنگاری، ملاقات، دیدار و گفتوگو هیچکدام فایدهای نداشت تا اینکه قاضی پروندهام در دادستانی انقلاب حکم مرا اعلام کرد: «اعدام».
فروشکستم. حالا جز نگرانی از حکم اعدامی که قاضیام داده بود، وزارت ارشاد هم کنفیکون شده بود. خاتمی رفته بود. در همان زمان داشتم رمان «سال بلوا» را مینوشتم و این جمله جایی خودنمایی میکرد: «ما ملت انتظاریم!» و در انتظار سرنوشت گردون میسوختم. حکم اعدام را برداشتم و به طرف سازگارا راه افتادم. او به من خبر داد که روزهای سهشنبه حجتالاسلام رئیسی، دادستان انقلاب، بار عام دارد و قرار شد که من از ساعت ۶صبح سهشنبه آنجا باشم. این سهشنبه رفتنها، چندبار طول کشید و نوبت من نرسید، بار پنجم، ساعت۱۲ من توانستم آقای رئیسی را ببینم. در هر دیدار پنج نفر میتوانستند به ترتیب شماره، وارد اتاق دادستان انقلاب شوند. نفر اول که آخوند پیری بود، به دادستان جوان و خوشتیپ انقلاب گفت اگر اجازه داشته باشد، بماند و به عنوان آخرین نفر با او خصوصی حرف بزند اما رئیسی قبول نکرد. گفت: بفرمایید! خودم را معرفی کردم. رئیسی کمی نگاهم کرد، با لبخند گفت: «همون عباسِ معروفیِ معروف؟»
«بله همون کرکس شاهنشاهی! همون غول بیشاخ و دُم که هر روز کیهان مینویسه.»
«شما بمونید. نفر بعدی؟»
سه نفر بعدی هم مطلبشان را گفتند و رفتند. دادستان انقلاب گفت: «خب آقای معروفی، چه میکنید؟»
«رمان مینویسم، کتاب چاپ میکنم. هر کار بشه! چون دفترم بازه اما گردون رو توقیف کردن.»
«خب فکر میکنی چرا توقیف شده؟»
«همکاران شما از من میپرسن چه جوری و با چه پولی این مجله رنگارنگ را منتشر میکنم؟»
«این سؤال من هم هست.»
«مجله روی پای خودش ایستاده، ۲۲هزار تیراژ داره.»
«چند سالته؟»
«۳۳سال»
«این چیزهایی که درباره شما در روزنامهها مینویسن، من فکر کردم بالای ۶۰سال رو داری.»
آنوقت در کامپیوتر پروندهام را نگاه کرد و گفت: «عجیبه! خیلی عجیبه! لک توی پروندهات نیست.»
گفتم: «میدونم. من حتی سمپات کسی یا چیزی نبودهام.»
با حیرت خیرهام شد و با خنده پرسید: «حتی خانمبازی هم نکردهای!؟»
گفتم: «نه! من زن و سه تا دختر دارم.»
🔹به پشتی صندلیاش تکیه داد با لبخند نگاهم کرد. یک لحظه فکر کردم عجب آخوند خوشسیما و خوشتیپی است. گفت: «پریشب در قم منزل یکی از علما بودم. قسمتی از کتاب «سمفونی مردگان» شما را خوندم. میخواستم ازش بگیرم، دیدم براش امضا کردی بهم نداد. دلم میخواد بخونمش.»
اتفاقاً نسخهای از چاپ سوم رمان در کیفم بود. گذاشتم روی میز. دست به جیب برد که پولش را بپردازد. گفتم: «قابلی نداره.» گفت: «نه این میز، میز خطرناکیه. میز قضا و قدر!» و خندید: «باید پولشو بپردازم، شما هم باید بگیری!» ۳۰۰تومان را روی میز گذاشت و گفت: «تعجب میکنم! چرا این قدر راجع به شما بد مینویسن؟ امکانش هست فوری همه گردونها را به من برسونید تا شخصاً مطالعه کنم و تصمیم بگیرم؟»
گفتم: «با کمال میل. فردا میارم.»
گفت: «نه! فردا دیره. همین حالا!» و تلفن روی میزش را طرف من گذاشت: «زنگ بزن بیارن فوری!» و خواست که ناهار بمانم. تشکر کردم، یک دوره گردون را دادم و خداحافظی کردم.
هفته بعد، پروندهام به دادگستری ارجاع و گردون تبرئه شد.
#روزنامه_شرق
شماره ۳۳۷۷، چهارشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۷
صفحه یک.
🔰
@HAFTRAH
📌 دولت كانادا به همايون شجريان ويزا نداد
🔹دولت کانادا ویزای همایون شجریان را صادر نکرد و به اين ترتيب تور بزرگ کنسرت های این خواننده لغو و به تا یخ جدیدی موكول خواهد شد.
🔹این در حالی است که نیمی از اعضای گروه در کانادا هستند اما دولت کانادا ویزای همایون را صادر نکرد تا این تور بزرگ فعلا لغو شود
🔰
@HAFTRAH
🔹دولت کانادا ویزای همایون شجریان را صادر نکرد و به اين ترتيب تور بزرگ کنسرت های این خواننده لغو و به تا یخ جدیدی موكول خواهد شد.
🔹این در حالی است که نیمی از اعضای گروه در کانادا هستند اما دولت کانادا ویزای همایون را صادر نکرد تا این تور بزرگ فعلا لغو شود
🔰
@HAFTRAH
📌گزارشگر مورد علاقه مردم برای مسابقات جام جهانی
🔹مطابق نظرسنجی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، عادل فردوسیپور گزارشگر مورد علاقه ۶۵ درصد مردم برای گزارش مسابقات جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ قطر است.
🔹در این نظرسنجی از پاسخگویان درباره گزارشگر مورد علاقهشان نیز سوال شده است. براساس نتایج و به ترتیب درصد فراوانی، عادل فردوسیپور (65.6 درصد) در رتبه اول ، جواد خیابانی (21.9)، محمدرضا احمدی (4.7) و پیمان یوسفی (3 درصد) دیگر گزارشگران مورد علاقه مردم برای گزارش بازیهای تیم ملی در جام جهانی فوتبال 2022 قطر است.
🔰
@HAFTRAH
🔹مطابق نظرسنجی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، عادل فردوسیپور گزارشگر مورد علاقه ۶۵ درصد مردم برای گزارش مسابقات جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ قطر است.
🔹در این نظرسنجی از پاسخگویان درباره گزارشگر مورد علاقهشان نیز سوال شده است. براساس نتایج و به ترتیب درصد فراوانی، عادل فردوسیپور (65.6 درصد) در رتبه اول ، جواد خیابانی (21.9)، محمدرضا احمدی (4.7) و پیمان یوسفی (3 درصد) دیگر گزارشگران مورد علاقه مردم برای گزارش بازیهای تیم ملی در جام جهانی فوتبال 2022 قطر است.
🔰
@HAFTRAH
📌وزیر ارشاد: بازیگران زنی که کشف حجاب کردند، به این انتخاب جدید رسیدند که تابع قوانین نباشد/ دوره جدید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دوره حاکمیت قانون است
🔹 اگر کسی اصرار دارد که از قوانین جمهوری اسلامی تبعیت نکند، ما اصراری بر مجبور کردن آنها به این امر نداریم؛ آنها میتوانند آزادانه وارد فعالیتهای دیگری بشوند.
🔰
@HAFTRAH
🔹 اگر کسی اصرار دارد که از قوانین جمهوری اسلامی تبعیت نکند، ما اصراری بر مجبور کردن آنها به این امر نداریم؛ آنها میتوانند آزادانه وارد فعالیتهای دیگری بشوند.
🔰
@HAFTRAH
📌مجید انتظامی: من عاشق وطنم هستم، همه از ایران بروند، من میمانم
🔹افرادی که موسیقیهای من را دوست دارند، قلبشان برای وطنشان میتپد، دلشان میخواهد این مملکت آباد بماند و همه ما باید دست به دست هم بدهیم ایران را بزرگ کنیم،من اینها را با زبان موسیقی بیان کردم، من عاشق وطنم هستم، همه از ایران بروند، من میمانم/ایرنا
🔰
@HAFTRAH
🔹افرادی که موسیقیهای من را دوست دارند، قلبشان برای وطنشان میتپد، دلشان میخواهد این مملکت آباد بماند و همه ما باید دست به دست هم بدهیم ایران را بزرگ کنیم،من اینها را با زبان موسیقی بیان کردم، من عاشق وطنم هستم، همه از ایران بروند، من میمانم/ایرنا
🔰
@HAFTRAH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌 در فیلمهایشان میگویند اعدام نکنید، بخشش کنید و قصاص نکنید، الان دعوت به شستن خون با خون میکنند
🔹شهاب اسفندیاری: یکی از دلایل رفتار این روزهای سلبریتیها، رسانههایی هستند که ۴۳ سال است میگویند ۶ ماه دیگر کار تمام است.
🔹هنرمندان جاده صافکن جماعتی شدهاند که عرضه برگزاری یک تجمع در لندن را ندارند.
🔰
@HAFTRAH
🔹شهاب اسفندیاری: یکی از دلایل رفتار این روزهای سلبریتیها، رسانههایی هستند که ۴۳ سال است میگویند ۶ ماه دیگر کار تمام است.
🔹هنرمندان جاده صافکن جماعتی شدهاند که عرضه برگزاری یک تجمع در لندن را ندارند.
🔰
@HAFTRAH
📌بازتولید و بازنمایی ذائقه طبقه مرفه و مدرن شهری
🖌 سید علی سیدان
🔹نگاهی کنیم به مضامین و مقولاتی که در متن این آهنگ برجسته شده است. در این آهنگ ۳ دسته مفهوم وجود دارد:
۱- مفاهیم عام و خنثی که اصلا جهتگیری سیاسی و هویتی و گفتمانی خاصی ندارد و باید با توجه به دالهای دیگر فهم و جانمایی شود. مفاهیمی خنثی مثل:
- آینده
- گریه طولانی
- شعارهای توخالی
- احساس آرامش
- خورشید پس از شبهای طولانی
- مغزهای پوسیده- هوای آلوده
۲- مفاهیمی که دقیقا یک ذائقه، سبک زندگی و هویت اجتماعی خاص را نمایندگی میکند. همان چیزی که نام آن را «سانتیمانتالیسم طبقه مرفه و مدرن شهری» گذاشتم که مصدر و منشأ اصلیاش طبقه لاکچری است:
- اقتصاد دستوری (شعار نفی دخالت دولت در اقتصاد و ایجاد اقتصاد بازار آزادی)
- رقص در خیابان (آزادیهای اخلاقی)
- بوس در خیابان (آزادیهای جنسی)
- درختهای خیابان ولیعصر (زندگی در پایتخت و مرکز)
- سگ (لفظ دقیق شعر این است: سگهای بیگناه ممنوعه)
- دختری که آرزو داشت پسر بود (مسئله حاد جنسیت)
۳- مفاهیم مختصری هم در متن وجود دارد که دال بر مسائل طبقه فرودست است اما این مسائل هم از همان فیلتر ذائقه طبقه مرفه مرکز شهری عبور کرده و به شکل سانتیمانتال درآمده است. همان نگاه ترحم برانگیز بالا به پایین و دیگر هیچ:
- کودک زبالهگرد
- کودکان افغانی
- متروپل
- بیپولی (بیپولی یک مفهوم نسبی و شناور است که حتی یک بچهپولدار بیدرد هم که مفتمفت از پدرش ماهی بیست میلیون تومان پولتوجیبی میگیرد میتواند از درد بیپولی بنالد که مثلا چرا نمیتواند تلسکوپ مورد علاقهاش را زودتر بخرد! یا نمیتواند همین فردا استودیوی مورد نظرش را با تجهیزات گرانقیمت، برای ضبط آهنگهای اعتراضی تأسیس کند و مجبور است با همان میکروفون ۱۵ میلیونی روبهرویش بسوزد و بسازد!)
- زندگی معمولی (زندگی معمولی هم مثل بیپولی، مفهومی بسیار سیال است و با توجه به دالهای دیگر متن میتوان آن را همان زندگی «نرمالِ» طبقه مرفه و مدرن دانست.
یعنی همان رقص و بوس و سگ و اقتصاد آزاد بچهپولداری و ...)
درباره لحن و سبک و میزانسن و دیگر مولفههای فرمی کلیپ هم میتوان حرف زد که حال و مجالش نیست.
اینکه کلا سبک و حتی خود ملودی هم احتمالا وارداتی و کپی است و ... .برای شناخت ماهیت بلوای اخیر، خوب است به دایره مفهومی متن این آهنگ دقت کنیم که بازنمای روح این بلواست. حتی با یک دید اجمالی آشکار است که ذائقه سانتیمانتال طبقه مرفه و مدرن شهری، مصدر و نیرودهنده این بلواست و آهنگ هم همین ذائقه را نمایندگی میکند.
🔰
@HAFTRAH
🖌 سید علی سیدان
🔹نگاهی کنیم به مضامین و مقولاتی که در متن این آهنگ برجسته شده است. در این آهنگ ۳ دسته مفهوم وجود دارد:
۱- مفاهیم عام و خنثی که اصلا جهتگیری سیاسی و هویتی و گفتمانی خاصی ندارد و باید با توجه به دالهای دیگر فهم و جانمایی شود. مفاهیمی خنثی مثل:
- آینده
- گریه طولانی
- شعارهای توخالی
- احساس آرامش
- خورشید پس از شبهای طولانی
- مغزهای پوسیده- هوای آلوده
۲- مفاهیمی که دقیقا یک ذائقه، سبک زندگی و هویت اجتماعی خاص را نمایندگی میکند. همان چیزی که نام آن را «سانتیمانتالیسم طبقه مرفه و مدرن شهری» گذاشتم که مصدر و منشأ اصلیاش طبقه لاکچری است:
- اقتصاد دستوری (شعار نفی دخالت دولت در اقتصاد و ایجاد اقتصاد بازار آزادی)
- رقص در خیابان (آزادیهای اخلاقی)
- بوس در خیابان (آزادیهای جنسی)
- درختهای خیابان ولیعصر (زندگی در پایتخت و مرکز)
- سگ (لفظ دقیق شعر این است: سگهای بیگناه ممنوعه)
- دختری که آرزو داشت پسر بود (مسئله حاد جنسیت)
۳- مفاهیم مختصری هم در متن وجود دارد که دال بر مسائل طبقه فرودست است اما این مسائل هم از همان فیلتر ذائقه طبقه مرفه مرکز شهری عبور کرده و به شکل سانتیمانتال درآمده است. همان نگاه ترحم برانگیز بالا به پایین و دیگر هیچ:
- کودک زبالهگرد
- کودکان افغانی
- متروپل
- بیپولی (بیپولی یک مفهوم نسبی و شناور است که حتی یک بچهپولدار بیدرد هم که مفتمفت از پدرش ماهی بیست میلیون تومان پولتوجیبی میگیرد میتواند از درد بیپولی بنالد که مثلا چرا نمیتواند تلسکوپ مورد علاقهاش را زودتر بخرد! یا نمیتواند همین فردا استودیوی مورد نظرش را با تجهیزات گرانقیمت، برای ضبط آهنگهای اعتراضی تأسیس کند و مجبور است با همان میکروفون ۱۵ میلیونی روبهرویش بسوزد و بسازد!)
- زندگی معمولی (زندگی معمولی هم مثل بیپولی، مفهومی بسیار سیال است و با توجه به دالهای دیگر متن میتوان آن را همان زندگی «نرمالِ» طبقه مرفه و مدرن دانست.
یعنی همان رقص و بوس و سگ و اقتصاد آزاد بچهپولداری و ...)
درباره لحن و سبک و میزانسن و دیگر مولفههای فرمی کلیپ هم میتوان حرف زد که حال و مجالش نیست.
اینکه کلا سبک و حتی خود ملودی هم احتمالا وارداتی و کپی است و ... .برای شناخت ماهیت بلوای اخیر، خوب است به دایره مفهومی متن این آهنگ دقت کنیم که بازنمای روح این بلواست. حتی با یک دید اجمالی آشکار است که ذائقه سانتیمانتال طبقه مرفه و مدرن شهری، مصدر و نیرودهنده این بلواست و آهنگ هم همین ذائقه را نمایندگی میکند.
🔰
@HAFTRAH
Telegram
هفت راه مدیا
📌دایره فرهنگ
🔹 #از_فرهنگ_و_هنر_چه_خبر؟ ۱۶آبان
۱) خبرگزاری فارس کمپینی با عنوان «درخواست بازگشت حامد زمانی به عرصه موسیقی» با نزدیک به 14هزار امضاء به راه انداخته است.
۲) شورای سیاستگذاری جشنواره مردمی فیلم عمار در بیانیهای از انتخاب سهیل اسعد به دبیری سیزدهمین دوره این رویداد خبر داد.
۳) تلوبیون اعلام کرد؛ سریال «بیهمگان» که از نخستین روزهای مهرماه روی آنتن رفته، با عبور از ۶ میلیون بازدیدِ آرشیو و میانگین ۷۰ هزار کاربر همزمان آنلاین در هنگام پخش، پربازدیدترین سریال تلوبیون در پاییز ۱۴۰۱ شد.
۴) پردیس سینمایی «ملت» خانه شانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» میشود.
۵) دفتر دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مهرماه ۱۴۰۱، مجوز ۱۵۴ تک آهنگ و ۱۶ آلبوم موسیقی را صادر کرده است.
۶)برنامه صبحگاهی شبکه دو با عنوان «صبحانه ایرانی» روانه آنتن شد.
۷)مدیرکل موزهها از اجرای طرح بلیت نیمبها برای مادران دارای سه فرزند در موزههای وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خبر داد .
۸)برگزارکنندگان سیامین هفته کتاب جمهوری اسلامی، کتابفروشی ۲۴ ساعتهای ایجاد کردهاند که "هر کدملی صاحب تلفن همراه" ۱۰۰ هزار تومان اعتبار رایگان در آن خواهد داشت و وزارت ارشاد هم بخش عمده هزینه پست کتاب را تقبل خواهد کرد.
۹)نخستین شبکه تلویزیونی اینترنتی کتاب پس از امضاء تفاهمنامه این شبکه با معاونت فضای مجازی سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و اخذ مجوز تأسیس و راهاندازی شبکه اختصاصی کتاب در بسترهای مجازی طرحریزی و پایهگذاری شد.
۱۰)«نصرالله معین» خواننده ساکن لس آنجلس با محکوم کردن حادثه تروریستی شاهچراغ پیام همدردی خود را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد. معین در ابتدا با انتشار نمایهای سمبلیک، همراهی خود را با مردم داغدیده شیراز اعلام و در پست بعدی خود نوشت: در این روزهای غم انگیز که هر روز خبرهای تاسفباری به گوش میرسد، در خون غلتیدن هموطنان عزیزمون در شاهچراغ همه را شوکه کرد، هر نوع خشونت و ترور در هر شکل و بهانهای محکوم است، ضمن عرض تسلیت و ابراز هم دردی با خانواده هائی که عزیزانشون رو در این حادثه تلخ از دست دادند آرزوی صبر و آرامش دارم.
🔰
@HAFTRAH
🔹 #از_فرهنگ_و_هنر_چه_خبر؟ ۱۶آبان
۱) خبرگزاری فارس کمپینی با عنوان «درخواست بازگشت حامد زمانی به عرصه موسیقی» با نزدیک به 14هزار امضاء به راه انداخته است.
۲) شورای سیاستگذاری جشنواره مردمی فیلم عمار در بیانیهای از انتخاب سهیل اسعد به دبیری سیزدهمین دوره این رویداد خبر داد.
۳) تلوبیون اعلام کرد؛ سریال «بیهمگان» که از نخستین روزهای مهرماه روی آنتن رفته، با عبور از ۶ میلیون بازدیدِ آرشیو و میانگین ۷۰ هزار کاربر همزمان آنلاین در هنگام پخش، پربازدیدترین سریال تلوبیون در پاییز ۱۴۰۱ شد.
۴) پردیس سینمایی «ملت» خانه شانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» میشود.
۵) دفتر دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مهرماه ۱۴۰۱، مجوز ۱۵۴ تک آهنگ و ۱۶ آلبوم موسیقی را صادر کرده است.
۶)برنامه صبحگاهی شبکه دو با عنوان «صبحانه ایرانی» روانه آنتن شد.
۷)مدیرکل موزهها از اجرای طرح بلیت نیمبها برای مادران دارای سه فرزند در موزههای وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خبر داد .
۸)برگزارکنندگان سیامین هفته کتاب جمهوری اسلامی، کتابفروشی ۲۴ ساعتهای ایجاد کردهاند که "هر کدملی صاحب تلفن همراه" ۱۰۰ هزار تومان اعتبار رایگان در آن خواهد داشت و وزارت ارشاد هم بخش عمده هزینه پست کتاب را تقبل خواهد کرد.
۹)نخستین شبکه تلویزیونی اینترنتی کتاب پس از امضاء تفاهمنامه این شبکه با معاونت فضای مجازی سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و اخذ مجوز تأسیس و راهاندازی شبکه اختصاصی کتاب در بسترهای مجازی طرحریزی و پایهگذاری شد.
۱۰)«نصرالله معین» خواننده ساکن لس آنجلس با محکوم کردن حادثه تروریستی شاهچراغ پیام همدردی خود را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد. معین در ابتدا با انتشار نمایهای سمبلیک، همراهی خود را با مردم داغدیده شیراز اعلام و در پست بعدی خود نوشت: در این روزهای غم انگیز که هر روز خبرهای تاسفباری به گوش میرسد، در خون غلتیدن هموطنان عزیزمون در شاهچراغ همه را شوکه کرد، هر نوع خشونت و ترور در هر شکل و بهانهای محکوم است، ضمن عرض تسلیت و ابراز هم دردی با خانواده هائی که عزیزانشون رو در این حادثه تلخ از دست دادند آرزوی صبر و آرامش دارم.
🔰
@HAFTRAH
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📌بهروز افخمی فیلمساز در گفتگو با علی علیزاده:
🔹افرادی که با جمهوری اسلامی مخالفند، کمتر از ده درصد مردم هستند.
🔹سلبریتی ها نزد مردم همچنان کم اعتبارترین هستند.
🔰
@HAFTRAH
🔹افرادی که با جمهوری اسلامی مخالفند، کمتر از ده درصد مردم هستند.
🔹سلبریتی ها نزد مردم همچنان کم اعتبارترین هستند.
🔰
@HAFTRAH
📌بودجه صداوسیما در سال 1402 مشخص شد: نزدیک به 8 هزار میلیارد تومان!
🔹در قسمتِ ماده واحده و جداول کلان منابع و مصارف بودجه، سهم هر دستگاه سیاستگذار از بودجه ۱۴۰۲ به تفکیک سازمانهای زیرمجموعه آن مشخص شده است. در این میان برای سازمان صدا و سیما بهعنوان یک دستگاه سیاستگذار، که زیرمجموعهای برای آن معرفی نشده، مبلغ ۷.۹۳۸.۰۲۰.۴۰۰.۰۰۰ میلیارد تومان در نظر گرفته شده است.
🔰
@HAFTRAH
🔹در قسمتِ ماده واحده و جداول کلان منابع و مصارف بودجه، سهم هر دستگاه سیاستگذار از بودجه ۱۴۰۲ به تفکیک سازمانهای زیرمجموعه آن مشخص شده است. در این میان برای سازمان صدا و سیما بهعنوان یک دستگاه سیاستگذار، که زیرمجموعهای برای آن معرفی نشده، مبلغ ۷.۹۳۸.۰۲۰.۴۰۰.۰۰۰ میلیارد تومان در نظر گرفته شده است.
🔰
@HAFTRAH
📌نقد سایت خبرآنلاین به دو سریالی که هنوز روی آنتن نرفته است!
🔹سایت خبرآنلاین برای تخریب صداوسیما آنقدر عجله دارد که سریالهای «طلاق» و «جشن سربرون» را فاقد تأثیر و مخاطب دانسته!تحقیق پیشکش، اما خبرآنلاین اگر یک جستجوی ساده هم در اینترنت انجام میداد، متوجه میشد که این دو مجموعه هنوز مراحل پس از تولید را طی میکنند و اصلا پخش نشدهاند!
🔰
@HAFTRAH
🔹سایت خبرآنلاین برای تخریب صداوسیما آنقدر عجله دارد که سریالهای «طلاق» و «جشن سربرون» را فاقد تأثیر و مخاطب دانسته!تحقیق پیشکش، اما خبرآنلاین اگر یک جستجوی ساده هم در اینترنت انجام میداد، متوجه میشد که این دو مجموعه هنوز مراحل پس از تولید را طی میکنند و اصلا پخش نشدهاند!
🔰
@HAFTRAH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌کوروش زارعی دبیر جشنواره بین المللی تئاتر فجر: برخی همکاران به من می گفتند بخاطر اتفاقات اخیر در جشنواره حضور پیدا نکنیم!
اما با تمام این مشکلات با ۱۱۰ گروه نمایشی به اجرای برنامه خواهند پرداخت .
🔰
@HAFTRAH
اما با تمام این مشکلات با ۱۱۰ گروه نمایشی به اجرای برنامه خواهند پرداخت .
🔰
@HAFTRAH
📌گزارش تایم علیه اینفلوئنسرها و کسانی که زیاد حرف میزنند
🔹طرح جدید مجلهی تایم علیه بسیاری از اینفلوئنسرها، بلاگرها و همه کسانی است که در اینستاگرام و توئیتر و دیگر شبکههای مجازی مرتبا نوشتههایی میگذارند و حرف میزنند تا فالوور جذب کنند و خودی نشان دهند.
🔹در گزارش اصلی این شماره مجله تایم آمده است: «ما در دنیایی زندگی میکنیم که زیاد حرف زدن را تشویق و تقاضا میکند. ما میتوانیم یک میلیون فالوئر در توییتر جذب کنیم، در اینستاگرام اینفلوئنسر شویم، ویدیویی منتشر کنیم که وایرال شود. ما توییت میکنیم فقط برای آنکه توییت کرده باشیم، حرف میزنیم فقط برای آنکه حرف زده باشیم. با این حال بسیاری از قویترین و موفق ترین مردم دقیقا عکس آن عمل میکنند.به جای آنکه در جستجوى توجه باشند از کانون توجهات دوری میکنند. وقتی از آنها خواسته میشود سخن بگویند دقت میکنند.»
🔰
@HAFTRAH
🔹طرح جدید مجلهی تایم علیه بسیاری از اینفلوئنسرها، بلاگرها و همه کسانی است که در اینستاگرام و توئیتر و دیگر شبکههای مجازی مرتبا نوشتههایی میگذارند و حرف میزنند تا فالوور جذب کنند و خودی نشان دهند.
🔹در گزارش اصلی این شماره مجله تایم آمده است: «ما در دنیایی زندگی میکنیم که زیاد حرف زدن را تشویق و تقاضا میکند. ما میتوانیم یک میلیون فالوئر در توییتر جذب کنیم، در اینستاگرام اینفلوئنسر شویم، ویدیویی منتشر کنیم که وایرال شود. ما توییت میکنیم فقط برای آنکه توییت کرده باشیم، حرف میزنیم فقط برای آنکه حرف زده باشیم. با این حال بسیاری از قویترین و موفق ترین مردم دقیقا عکس آن عمل میکنند.به جای آنکه در جستجوى توجه باشند از کانون توجهات دوری میکنند. وقتی از آنها خواسته میشود سخن بگویند دقت میکنند.»
🔰
@HAFTRAH
هفت راه
📌 چقدر جایتان خالی است آقای افخمی | مهدی آذرپندار #یادداشت 🔹بیایید یک لحظه فرض کنید امسال هم یک «اکبر نبوی» در میان داوران جشنواره فجر هست که فکر میکند مثلا فیلم «زیر سقف دودی» از «ماجرای نیمروز» فیلم بهتری است؛ چون دومی فیلمی در تطهیر منافقین است! و اتفاقا…
📌برنامه هفت به شبک نمایش رفت /بهروز افخمی مجری شد/ افخمی: میخواهم دونکیشوت بازی دربیاورم
🔹بهروز افخمی به عنوان مجری برنامه سینمایی «هفت» انتخاب شد؛ سری ششم این ویژهبرنامه همزمان با آغاز جشنواره فیلم فجر روی آنتن خواهد رفت.
🔹این کارگردان سینما با تایید خبر اجرای برنامه تلویزیونی «هفت» به ایسنا گفت: این برنامه قرار است به صورت زنده از شبکه «نمایش» و احتمالا از یک شب پیش از شروع رسمی جشنواره، پخش شود.
🔹وی درباره انگیزهاش از پذیرش اجرای این برنامه تلویزیونی گفت: فکر کردم با جشنوارهی امسال و تغییراتی که کرده، خوب است یک دوره دیگر دونکیشوت بازی دربیاورم. برای برنامه رویکردم همان دونکیشوت است و با آسیابهای بادی میجنگیم.
🔰
@HAFTRAH
🔹بهروز افخمی به عنوان مجری برنامه سینمایی «هفت» انتخاب شد؛ سری ششم این ویژهبرنامه همزمان با آغاز جشنواره فیلم فجر روی آنتن خواهد رفت.
🔹این کارگردان سینما با تایید خبر اجرای برنامه تلویزیونی «هفت» به ایسنا گفت: این برنامه قرار است به صورت زنده از شبکه «نمایش» و احتمالا از یک شب پیش از شروع رسمی جشنواره، پخش شود.
🔹وی درباره انگیزهاش از پذیرش اجرای این برنامه تلویزیونی گفت: فکر کردم با جشنوارهی امسال و تغییراتی که کرده، خوب است یک دوره دیگر دونکیشوت بازی دربیاورم. برای برنامه رویکردم همان دونکیشوت است و با آسیابهای بادی میجنگیم.
🔰
@HAFTRAH
📌الهام امین، شایسته تقدیر جایزه جلال: ناشران کتابم را منتشر نمیکردند/مستندنگاری مبتنی بر واقعیت بیرونی است
🔹بیش از دو سال برای انتشار کتاب «عقیله» تلاش کردم و هیچ ناشری حاضر به انتشار آن نبود.
🔹این بسیار خوب است که آثار نسل جوان در کنار نویسندگان پختهتر دیده میشود. در واقع افق روشنی را برای آنها فراهم میکند تا بتوانند کار خود را عرضه کنند و امید داشتهباشند که جایی دیده میشوند.
🔹نمیخواهم ارزش رمان و داستان کوتاه را کم کنم اما مستندنگاری که مبتنی بر کار پژوهشی است، فقط خیال و خیالپردازی نیست، مستندنگاری مبتنی بر واقعیت بیرونی است و میتواند به انتقال فرهنگی به نسل بعد و تبیین حوادث و مشکلات اجتماعی کمک کند.
🔹من بیش از اینکه نویسنده باشم، شاعر هستم و همیشه دنبال این بودم تا برگزیدگان و منتخبهای این جایزه را دنبال کنم.
🔹جلال آلاحمد نویسنده بود و همه این تصور را دارند که این جایزه باید مختص نویسندگان باشد. از طرفی در ایران جز کنگره شعر فجر که سالی یکبار (با جشنواره فیلم و تئاتر فجر) میشود، رویداد فرهنگی برجستهای در حوزه شعر نمیبینم.
🔹دو تا سه سال نمیتوانستم همین کتاب را توسط هیچ ناشری منتشر کنم، یعنی صرف اینکه میگفتند این داستان با سوژه مذهبی نوشته شدهاست، در نتیجه خواننده ندارد، کتاب را منتشر نمیکردند. حتی ناشران دولتی که بودجه دولتی دریافت میکنند، حاضر به چاپ این کتاب نبودند و نمیخواستند روی این کتاب سرمایهگذاری کنند. درناامیدترین وضعیت بودم که انتشارات بهنشر حاضر شد با من همکاری و این کتاب را منتشر کند، این اتفاق مانند معجزه برای من بود.
🔰
@HAFTRAH
🔹بیش از دو سال برای انتشار کتاب «عقیله» تلاش کردم و هیچ ناشری حاضر به انتشار آن نبود.
🔹این بسیار خوب است که آثار نسل جوان در کنار نویسندگان پختهتر دیده میشود. در واقع افق روشنی را برای آنها فراهم میکند تا بتوانند کار خود را عرضه کنند و امید داشتهباشند که جایی دیده میشوند.
🔹نمیخواهم ارزش رمان و داستان کوتاه را کم کنم اما مستندنگاری که مبتنی بر کار پژوهشی است، فقط خیال و خیالپردازی نیست، مستندنگاری مبتنی بر واقعیت بیرونی است و میتواند به انتقال فرهنگی به نسل بعد و تبیین حوادث و مشکلات اجتماعی کمک کند.
🔹من بیش از اینکه نویسنده باشم، شاعر هستم و همیشه دنبال این بودم تا برگزیدگان و منتخبهای این جایزه را دنبال کنم.
🔹جلال آلاحمد نویسنده بود و همه این تصور را دارند که این جایزه باید مختص نویسندگان باشد. از طرفی در ایران جز کنگره شعر فجر که سالی یکبار (با جشنواره فیلم و تئاتر فجر) میشود، رویداد فرهنگی برجستهای در حوزه شعر نمیبینم.
🔹دو تا سه سال نمیتوانستم همین کتاب را توسط هیچ ناشری منتشر کنم، یعنی صرف اینکه میگفتند این داستان با سوژه مذهبی نوشته شدهاست، در نتیجه خواننده ندارد، کتاب را منتشر نمیکردند. حتی ناشران دولتی که بودجه دولتی دریافت میکنند، حاضر به چاپ این کتاب نبودند و نمیخواستند روی این کتاب سرمایهگذاری کنند. درناامیدترین وضعیت بودم که انتشارات بهنشر حاضر شد با من همکاری و این کتاب را منتشر کند، این اتفاق مانند معجزه برای من بود.
🔰
@HAFTRAH
Telegram
هفت راه مدیا
📌اسامی ۲۴ فیلم ملی بخش سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر
🔹آنها مرا دوست داشتند محمدرضا رحمانی
🔹آه سرد ناهید عزیزی
🔹اتاقک گلی محمد عسگری
🔹استاد سیدعماد حسینی
🔹بعد از رفتن رضا نجاتی
🔹انیمیشن بچه زرنگ هادی محمدیان، بهنود نکویی و محمدجواد جنتی
🔹پرونده باز است کیومرث پوراحمد
🔹جنگل پرتقال آرمان خوانساریان
🔹چرا گریه نمی کنی علیرضا معتمدی
🔹در آغوش درخت بابک خواجه پاشا
🔹روایت ناتمام سیما علیرضا صمدی
🔹سرهنگ ثریا لیلا عاج
🔹متروپل محمدعلی باشه آهنگر
🔹شماره ده حمید زرگرنژاد
🔹عطرآلود هادی مقدم دوست
🔹غریب محمدحسین لطیفی
🔹کت چرمی حسین میرزامحمدی
🔹کاپیتان محمد حمزه ای
🔹گلهای باوارده مهرداد خوشبخت
🔹بابل تورج اصلانی
🔹های پاور هادی محمدپور
🔹هفت بهارنارنج فرشاد گل سفیدی
🔹هوک حسین ریگی
🔹یادگار جنوب پدرام دوماری و حسین امیری
🔻چهار فیلم زیر هم بهعنوان آثار رزرو معرفی شدند؛
🔹بهشت تبهکاران به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی
🔹اختالرضا»به کارگردانی مجتبی طباطبایی
🔹جان جانان به کارگردانی شادی آفرین الهیاری
🔹۴۸ ساعت به کارگردانی ابوذر حیدری
🔰
@HAFTRAH
🔹آنها مرا دوست داشتند محمدرضا رحمانی
🔹آه سرد ناهید عزیزی
🔹اتاقک گلی محمد عسگری
🔹استاد سیدعماد حسینی
🔹بعد از رفتن رضا نجاتی
🔹انیمیشن بچه زرنگ هادی محمدیان، بهنود نکویی و محمدجواد جنتی
🔹پرونده باز است کیومرث پوراحمد
🔹جنگل پرتقال آرمان خوانساریان
🔹چرا گریه نمی کنی علیرضا معتمدی
🔹در آغوش درخت بابک خواجه پاشا
🔹روایت ناتمام سیما علیرضا صمدی
🔹سرهنگ ثریا لیلا عاج
🔹متروپل محمدعلی باشه آهنگر
🔹شماره ده حمید زرگرنژاد
🔹عطرآلود هادی مقدم دوست
🔹غریب محمدحسین لطیفی
🔹کت چرمی حسین میرزامحمدی
🔹کاپیتان محمد حمزه ای
🔹گلهای باوارده مهرداد خوشبخت
🔹بابل تورج اصلانی
🔹های پاور هادی محمدپور
🔹هفت بهارنارنج فرشاد گل سفیدی
🔹هوک حسین ریگی
🔹یادگار جنوب پدرام دوماری و حسین امیری
🔻چهار فیلم زیر هم بهعنوان آثار رزرو معرفی شدند؛
🔹بهشت تبهکاران به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی
🔹اختالرضا»به کارگردانی مجتبی طباطبایی
🔹جان جانان به کارگردانی شادی آفرین الهیاری
🔹۴۸ ساعت به کارگردانی ابوذر حیدری
🔰
@HAFTRAH
📌آقای جبلی! تجدیدنظر کنید قبل از آنکه دیر شود
🔻محمدصادق علیزاده فعال فرهنگی نوشت: «هر کسی که توی این شرایط قمر در عقرب در وسط میدان است، من یکی کلهاش را هم ماچ میکنم!» دیروز این را توی یکی از گروههای تلگرامی بین جمعی از دوستان گفتم وقتی بحث کشید به حرف و حدیثها درباره ورود شخص رئیس صداوسیما به گیس و گیسکشی این روزهای ساترا و یکی از پلتفرمها.
🔹تعارف نداریم آقا. وضعیت فرهنگ از اقتصادش گرفته تا پیچیدگیهای مدیریتی هیچ وقت به اندازه امروز فاجعهبار نبوده. دولتی و حاکمیتی و خصولتی هم ندارد. فشار بیسابقه اقتصادی که صنعت فرهنگ را از سبد خانوار ایرانی حذف کرده، تورم بیسابقه هم اموات دستاندرکاران تولید را جلوی چشمشان ردیف کرده.
🔹حالا توی اوضاعی به این اندازه کشمشی، مدیریت فرهنگی که باید تسهیلگر و حامی همان معدود کنشگرهای باقیمانده در میدان باشد، خودش کانّه ناظمهای مدارس، تَرکه به دست افتاده دنبال تک و توک مجموعههایی که هنوز در طوفان وضعیت فعلی، ریشهکن نشدهاند.
🔹نزاع اخیر ساترا با یکی از پلتفرمهای غیردولتی و در ادامه هم ورود شخص ریاست سازمان صداوسیما به آن از همین زاویه محل تحلیل است و از همین زاویه هم اشتباه بودن رفتاری که در پیش گرفته شده از هفتاد فرسخی معلوم است.
🔹تاراندن کنشگرهای فرهنگیِ موجود در میدان که حالا دیگر باید با ذرهبین به دنبالشان بود در وضعیت فعلی نادرستترین کار ممکن است ولو آنکه به قول مدیران، اینها پدرسوخته باشند و کاسب و علیه و ماعلیه که اتفاقا نیستند و این مدیرانند که با این عبارات دارند دوپینگ عقب ماندن خودشان از واقعیات پیچیده را جبران میکنند.
🔹گیرم همین اندک پدرسوختهها را هم از میدان به در کردید بعدش چه؟! ریاست محترم سازمان صدا و سیما! اینکه مدیران ساترا، ناکارآمدی خودشان در تعامل با تولیدکنندگان محتوا را پشت گردنکلفتی بوروکراتیک و حق صداوسیما برای نظارت بر پخش فراگیر صوت و تصویر پنهان میکنند نباید شما را در مقام یک ناظر و مدیر کلان و استراتژیک حوزه فرهنگ دچار خطا در تحلیل کند.
🔹جناب آقای جبلی! با سیاستی که در پیش گرفتهاید حوزه سینما و تولید محتوای فارسی به همان آفتی دچار خواهد شد که منتج شده به باکس خالیِ این شبهای تلویزیون و شکست فاحش نظام رسانهای داخل در برابر پاپاراتزیهای فارسیزبان خارج از ایران در فتنه اخیر! تجدیدنظر کنید قبل از آنکه دیر شود.
🔰
@HAFTRAH
🔻محمدصادق علیزاده فعال فرهنگی نوشت: «هر کسی که توی این شرایط قمر در عقرب در وسط میدان است، من یکی کلهاش را هم ماچ میکنم!» دیروز این را توی یکی از گروههای تلگرامی بین جمعی از دوستان گفتم وقتی بحث کشید به حرف و حدیثها درباره ورود شخص رئیس صداوسیما به گیس و گیسکشی این روزهای ساترا و یکی از پلتفرمها.
🔹تعارف نداریم آقا. وضعیت فرهنگ از اقتصادش گرفته تا پیچیدگیهای مدیریتی هیچ وقت به اندازه امروز فاجعهبار نبوده. دولتی و حاکمیتی و خصولتی هم ندارد. فشار بیسابقه اقتصادی که صنعت فرهنگ را از سبد خانوار ایرانی حذف کرده، تورم بیسابقه هم اموات دستاندرکاران تولید را جلوی چشمشان ردیف کرده.
🔹حالا توی اوضاعی به این اندازه کشمشی، مدیریت فرهنگی که باید تسهیلگر و حامی همان معدود کنشگرهای باقیمانده در میدان باشد، خودش کانّه ناظمهای مدارس، تَرکه به دست افتاده دنبال تک و توک مجموعههایی که هنوز در طوفان وضعیت فعلی، ریشهکن نشدهاند.
🔹نزاع اخیر ساترا با یکی از پلتفرمهای غیردولتی و در ادامه هم ورود شخص ریاست سازمان صداوسیما به آن از همین زاویه محل تحلیل است و از همین زاویه هم اشتباه بودن رفتاری که در پیش گرفته شده از هفتاد فرسخی معلوم است.
🔹تاراندن کنشگرهای فرهنگیِ موجود در میدان که حالا دیگر باید با ذرهبین به دنبالشان بود در وضعیت فعلی نادرستترین کار ممکن است ولو آنکه به قول مدیران، اینها پدرسوخته باشند و کاسب و علیه و ماعلیه که اتفاقا نیستند و این مدیرانند که با این عبارات دارند دوپینگ عقب ماندن خودشان از واقعیات پیچیده را جبران میکنند.
🔹گیرم همین اندک پدرسوختهها را هم از میدان به در کردید بعدش چه؟! ریاست محترم سازمان صدا و سیما! اینکه مدیران ساترا، ناکارآمدی خودشان در تعامل با تولیدکنندگان محتوا را پشت گردنکلفتی بوروکراتیک و حق صداوسیما برای نظارت بر پخش فراگیر صوت و تصویر پنهان میکنند نباید شما را در مقام یک ناظر و مدیر کلان و استراتژیک حوزه فرهنگ دچار خطا در تحلیل کند.
🔹جناب آقای جبلی! با سیاستی که در پیش گرفتهاید حوزه سینما و تولید محتوای فارسی به همان آفتی دچار خواهد شد که منتج شده به باکس خالیِ این شبهای تلویزیون و شکست فاحش نظام رسانهای داخل در برابر پاپاراتزیهای فارسیزبان خارج از ایران در فتنه اخیر! تجدیدنظر کنید قبل از آنکه دیر شود.
🔰
@HAFTRAH