جمالِ خیال
288 subscribers
584 photos
126 videos
104 files
205 links
🖋 علوم اسلامی | تاریخ | نقد



🆔 @jamalekhial
Download Telegram
🌨🌨🌨🌧🌧🌧🌧🌧

تقدیم به همۀ آنان که «حُر»وار، «به دیوان عمل نامه سیاه آمده» و روی نیاز و ندامت به درگاه «پادشاه خطابخش جرم پوش» می‌گذارند..
و آنگاه به فیض نگاه او که «خاک را به نظر کیمیا کند»، به یکباره «طاووس علیین» می شوند...




🍃 قامتی مثل شاخۀ شمشاد
از سر پیچ کوچه پیدا شد

خورد قدری تلو تلو، آنگاه
بی تعادل نشست و پس پا شد
🔹

🍃 اینکه او پیش از این، کجا بوده
هست پیدا ز طرز آمدنش

باورت نیست؟ صبر کن، آری
می دهد بوی معصیت، دهنش!
🔹

🍃 آن سر کوچه خیمه‌ای زده‌اند
تا به آنجا رسید، سر خم کرد

آری الحق که با دل خوبان
هرچه کرد، اول محرم کرد!
🔹

🍃 جز برای سیاهیِ ارباب
هیچ جا سر فرو نیاورده

به گمانم در این دو بیت فقط
خواجه توصیف حال او کرده:
🔹

🍃 «من که سر در نیاورم به دو کون»
«گردنم زیر بار منّت اوست»

«گر من آلوده دامنم، چه زیان»
«همه عالم گواه عصمت اوست»
🔹

🍃 عکس ارباب روی پرچم بود
زیر لب گفت: چاکرم آقا

دهنم پاک نیست، عفوم کن
اگر اسمت نمی برم آقا!
🔹

🍃 دورۀ سال، لحظه‌ای نشود
عیش ما جز به معصیت، تکمیل

این دوماهه ـ ولی ـ به حرمت تو
همۀ کار و بارمان تعطیل
🔹

🍃 غلطی کردم و نفهمیدم
حال فهمیدم، آمدم توبه

می کنم با همه وجود اقرار
که تو خوبی و من بدم، توبه!
🔹

🍃 زشتم؟ آلوده‌ام؟ گنهکارم؟
من که حاشا نکردم آقاجان

هر چه کردم ولی قسم به سرت
کار حُر را نکردم آقاجان
🔹

🍃 تو گشودی برای او آغوش
تو نظر از خطای او بستی

فرض کن قدرِ او گنه دارم
به سرم از کرم بکش دستی
🔹

🍃 مثل او با خود آشنایم ساز
مثل او بی‌خبر ز غیرم کن

مثل او جرم من ندیده بگیر
مثل او عاقبت به خیرم کن
🔹

🍃 می‌شود دستِ بی‌لیاقت من
در شفاخانۀ تو بند شود؟

می‌شود دست خود دراز کنی
تا زمین خورده‌ای بلند شود؟
🔹

🍃 مادرم روز قبل مرگش گفت
پسرم، آبروی مادر باش

خیر دنیا و آخرت خواهی
نوکر شهریارِ بی سر باش
🔹

🍃 ببُر از مردم و به او پیوند
که رفیقِ زمان تنهایی‌است

در سرایش گدای خوبی باش
تا ببینی چه خوب آقایی‌است
🔹

🍃 جای خوبی نبوده‌ام، اما
به خدا خوب جایی آمده‌ام

بعد عمری غریبگی، حالا
از پی آشنایی آمده‌ام
🔹

🍃 عاجزم در هجوم سیل گناه
مگذار این بلا مرا ببرد

منِ بیچاره را نجات بده
زین جوانی که بی تو می‌گذرد
🔹

🍃 جز وصالت مرا تمنایی
نیست، دستم به دامنت ارباب

درد من را فقط تو می‌دانی
جان ششماهه‌ات مرا دریاب
🔹

🍃 مثل بیدی به باد می‌لرزد
مثل ابر بهار می‌گرید

به تمنای یک توجهِ دوست
بی امان زارزار می‌گرید
🔹

🍃 بسکه زد دست و پا، غریقِ گناه،
سوی او رو نمود فُلکِ نجات

دست او را گرفت و بالا برد
بِرَهاندش ز مرگ و داد حیات
🔹

🍃 تا کنون مرده بود و اکنون عشق
تن گرفت از وی و به او جان داد

دهنش پاک بود مثل فرات
«یاحسین» گفت و جان به جانان داد...





🌹بأبی انت و امی یا اباعبدالله🌹



#شعر_آئینی #رحیق_تهرانی
#ادب_محرم #رحمت_واسعه
http://Telegram.me/jamalekhial
🔸تا چگونه ببینی‌اش...





💥اول تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم؛
آن وقت توجیه کردنِ دیگران به سادگی هرچه تمامتر، شدنی خواهد بود!


وقتی خودمان اسیر کج فهمی هستیم، مطمئناً حرفی برای اصلاحِ کج‌فهمانِ دیگر نخواهیم داشت...


🔘 تا زمانی که حسین را سمبل #آزادیخواهی و #استبدادستیزی بدانیم و بس، طبیعتاً باید:
#پیامش را بشنویم
#هدفش را دنبال کنیم
و سالی یک بار هم مختصر و مفید و به دور از #افراط برایش #بزرگداشت بگیریم..

مگر عقلمان کم است که خودمان را برایش بزنیم و هلاک کنیم؟!!



اما اگر او را آنچنان که فرزندانِ معصومش تعریف کرده‌اند، بشناسیم🔻

✔️که پیش از آمدنش، خدا برایش مرثیه‌خوانی کرد..

✔️و پیامبرانِ مکرّمش را در قتلگاهِ آیندۀ او، با سر شکستن و خون ریختن، شریک مصیبتِ او ساخت..

✔️در سوگش، تمام ذرات هستی خون گریستند..

✔️ماتمش عرش خدا را به لرزه درآورد..

✔️حوریان بهشتی برایش صورت خراشیدند..

✔️در بارگاه قدس که جای ملال نیست، همه عزادارش شدند..


⬅️ آن وقت نه دست و دلِ خودمان در جهل و تردید می‌لرزد و نه از بابت سر و سینه زدن، شرمندۀ شرق و غرب هستیم و نه لازم است سوگواران حسین را تنبیه و تعزیر کنیم!

⬅️ می‌شناسیم و می‌شناسانیم که حسین کیست...


آن گاه هر خردمندی درک خواهد کرد که برای این حسین #هرکار_بکنیم_تفریط_است!


🙏پروردگارا! توفیق فهم این حقیقت را به ما عنایت فرما!



#چشم_و_گوش_باز
#ادب_محرم #یاحسین
http://Telegram.me/jamalekhial
✳️ #علامه_مجلسی در دهه عاشورا در عالی قاپو در حضور شاه از هیئات عزاداران پذیرایی می کرد و خوش آمد می گفت. روز عاشورا می بینند ایشان نیامد.

💠 خود شاه عهده دار پذیرایی می شود و یکایک هیئات می آمدند تا هیئت حمّال ها وارد می شوند.

✳️ شاه می بیند: علّامه مجلسی با لباس سیاه بلند در میان آنها مشغول سینه زدن است.
شاه فردا با جمعی به منزل علّامه مجلسی رفته و علّت را جویا می شود.

❇️ علّامه می گوید: روز تاسوعا که مشغول خوش آمد گفتن بودم در هنگام ورود دسته حمّال ها در میان آنها پیرمرد قوزداری بود که وقتی سینه می زد خیلی قیافه مضحکی پیدا می کرد. من بی اختیار تبسّمی کردم.

🔆 شب رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) را در خواب دیدم. سلام کردم. حضرت عنایت نفرمود.
فرمودند: چرا امروز به سینه زن حسین من تبسّم کردی؟ عرض کردم: آقا عمدی نبود. فرمود: اگر عمدی بود که حسابت پاک بود. برای جبران کار امروزت فردا برو در دسته حمّال‌ها و سینه بزن.



📗 "ما سمعت ممن رأیت"، تالیف استاد سید مجتبی بحرینی؛ ص 65-66



#خوبان_روزگار #معرفت
#ادب_محرم #یاحسین
✳️ #علامه_مجلسی در دهه عاشورا در عالی قاپو در حضور شاه از هیئات عزاداران پذیرایی می کرد و خوش آمد می گفت. روز عاشورا می بینند ایشان نیامد.

💠 خود شاه عهده دار پذیرایی می شود و یکایک هیئات می آمدند تا هیئت حمّال ها وارد می شوند.

✳️ شاه می بیند: علّامه مجلسی با لباس سیاه بلند در میان آنها مشغول سینه زدن است.
شاه فردا با جمعی به منزل علّامه مجلسی رفته و علّت را جویا می شود.

❇️ علّامه می گوید: روز تاسوعا که مشغول خوش آمد گفتن بودم در هنگام ورود دسته حمّال ها در میان آنها پیرمرد قوزداری بود که وقتی سینه می زد خیلی قیافه مضحکی پیدا می کرد. من بی اختیار تبسّمی کردم.

🔆 شب رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) را در خواب دیدم. سلام کردم. حضرت عنایت نفرمود.
فرمودند: چرا امروز به سینه زن حسین من تبسّم کردی؟ عرض کردم: آقا عمدی نبود. فرمود: اگر عمدی بود که حسابت پاک بود. برای جبران کار امروزت فردا برو در دسته حمّال‌ها و سینه بزن.



📗 "ما سمعت ممن رأیت"، تالیف استاد سید مجتبی بحرینی؛ ص 65-66

🥀🥀🥀🥀🥀
🥀

🔺آری اینگونه بودند #عالمان_راستین...


🌺
🌹🌺🌹🌺🌹

#خوبان_روزگار #معرفت
#ادب_محرم #یاحسین
@jamalekhial
🌨🌨🌨🌧🌧🌧🌧🌧

تقدیم به همۀ آنان که «حُر»وار، «به دیوان عمل نامه سیاه آمده» و روی نیاز و ندامت به درگاه «پادشاه خطابخش جرم پوش» می‌گذارند..
و آنگاه به فیض نگاه او که «خاک را به نظر کیمیا کند»، به یکباره «طاووس علیین» می شوند...




🍃 قامتی مثل شاخۀ شمشاد
از سر پیچ کوچه پیدا شد

خورد قدری تلو تلو، آنگاه
بی تعادل نشست و پس پا شد
🔹

🍃 اینکه او پیش از این، کجا بوده
هست پیدا ز طرز آمدنش

باورت نیست؟ صبر کن، آری
می دهد بوی معصیت، دهنش!
🔹

🍃 آن سر کوچه خیمه‌ای زده‌اند
تا به آنجا رسید، سر خم کرد

آری الحق که با دل خوبان
هرچه کرد، اول محرم کرد!
🔹

🍃 جز برای سیاهیِ ارباب
هیچ جا سر فرو نیاورده

به گمانم در این دو بیت فقط
خواجه توصیف حال او کرده:
🔹

🍃 «من که سر در نیاورم به دو کون»
«گردنم زیر بار منّت اوست»

«گر من آلوده دامنم، چه زیان»
«همه عالم گواه عصمت اوست»
🔹

🍃 عکس ارباب روی پرچم بود
زیر لب گفت: چاکرم آقا

دهنم پاک نیست، عفوم کن
اگر اسمت نمی برم آقا!
🔹

🍃 دورۀ سال، لحظه‌ای نشود
عیش ما جز به معصیت، تکمیل

این دوماهه ـ ولی ـ به حرمت تو
همۀ کار و بارمان تعطیل
🔹

🍃 غلطی کردم و نفهمیدم
حال فهمیدم، آمدم توبه

می کنم با همه وجود اقرار
که تو خوبی و من بدم، توبه!
🔹

🍃 زشتم؟ آلوده‌ام؟ گنهکارم؟
من که حاشا نکردم آقاجان

هر چه کردم ولی قسم به سرت
کار حُر را نکردم آقاجان
🔹

🍃 تو گشودی برای او آغوش
تو نظر از خطای او بستی

فرض کن قدرِ او گنه دارم
به سرم از کرم بکش دستی
🔹

🍃 مثل او با خود آشنایم ساز
مثل او بی‌خبر ز غیرم کن

مثل او جرم من ندیده بگیر
مثل او عاقبت به خیرم کن
🔹

🍃 می‌شود دستِ بی‌لیاقت من
در شفاخانۀ تو بند شود؟

می‌شود دست خود دراز کنی
تا زمین خورده‌ای بلند شود؟
🔹

🍃 مادرم روز قبل مرگش گفت
پسرم، آبروی مادر باش

خیر دنیا و آخرت خواهی
نوکر شهریارِ بی سر باش
🔹

🍃 ببُر از مردم و به او پیوند
که رفیقِ زمان تنهایی‌است

در سرایش گدای خوبی باش
تا ببینی چه خوب آقایی‌است
🔹

🍃 جای خوبی نبوده‌ام، اما
به خدا خوب جایی آمده‌ام

بعد عمری غریبگی، حالا
از پی آشنایی آمده‌ام
🔹

🍃 عاجزم در هجوم سیل گناه
مگذار این بلا مرا ببرد

منِ بیچاره را نجات بده
زین جوانی که بی تو می‌گذرد
🔹

🍃 جز وصالت مرا تمنایی
نیست، دستم به دامنت ارباب

درد من را فقط تو می‌دانی
جان ششماهه‌ات مرا دریاب
🔹

🍃 مثل بیدی به باد می‌لرزد
مثل ابر بهار می‌گرید

به تمنای یک توجهِ دوست
بی امان زارزار می‌گرید
🔹

🍃 بسکه زد دست و پا، غریقِ گناه،
سوی او رو نمود فُلکِ نجات

دست او را گرفت و بالا برد
بِرَهاندش ز مرگ و داد حیات
🔹

🍃 تا کنون مرده بود و اکنون عشق
تن گرفت از وی و به او جان داد

دهنش پاک بود مثل فرات
«یاحسین» گفت و جان به جانان داد...





🌹بأبی انت و امی یا اباعبدالله🌹



#شعر_آئینی #رحیق_تهرانی
#ادب_محرم #رحمت_واسعه
http://Telegram.me/jamalekhial
🔸تا چگونه ببینی‌اش...





💥اول تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم؛
آن وقت توجیه کردنِ دیگران به سادگی هرچه تمامتر، شدنی خواهد بود!


وقتی خودمان اسیر کج فهمی هستیم، مطمئناً حرفی برای اصلاحِ کج‌فهمانِ دیگر نخواهیم داشت...


🔘 تا زمانی که حسین را سمبل #آزادیخواهی و #استبدادستیزی بدانیم و بس، طبیعتاً باید:
#پیامش را بشنویم
#هدفش را دنبال کنیم
و سالی یک بار هم مختصر و مفید و به دور از #افراط برایش #بزرگداشت بگیریم..

مگر عقلمان کم است که خودمان را برایش بزنیم و هلاک کنیم؟!!



اما اگر او را آنچنان که فرزندانِ معصومش تعریف کرده‌اند، بشناسیم🔻

✔️که پیش از آمدنش، خدا برایش مرثیه‌خوانی کرد..

✔️و پیامبرانِ مکرّمش را در قتلگاهِ آیندۀ او، با سر شکستن و خون ریختن، شریک مصیبتِ او ساخت..

✔️در سوگش، تمام ذرات هستی خون گریستند..

✔️ماتمش عرش خدا را به لرزه درآورد..

✔️حوریان بهشتی برایش صورت خراشیدند..

✔️در بارگاه قدس که جای ملال نیست، همه عزادارش شدند..


⬅️ آن وقت نه دست و دلِ خودمان در جهل و تردید می‌لرزد و نه از بابت سر و سینه زدن، شرمندۀ شرق و غرب هستیم و نه لازم است سوگواران حسین را تنبیه و تعزیر کنیم!

⬅️ می‌شناسیم و می‌شناسانیم که حسین کیست...


آن گاه هر خردمندی درک خواهد کرد که برای این حسین #هرکار_بکنیم_تفریط_است!


🙏پروردگارا! توفیق فهم این حقیقت را به ما عنایت فرما!



#چشم_و_گوش_باز
#ادب_محرم #یاحسین
http://Telegram.me/jamalekhial
✳️ #علامه_مجلسی در دهه عاشورا در عالی قاپو در حضور شاه از هیئات عزاداران پذیرایی می کرد و خوش آمد می گفت. روز عاشورا می بینند ایشان نیامد.

💠 خود شاه عهده دار پذیرایی می شود و یکایک هیئات می آمدند تا هیئت حمّال ها وارد می شوند.

✳️ شاه می بیند: علّامه مجلسی با لباس سیاه بلند در میان آنها مشغول سینه زدن است.
شاه فردا با جمعی به منزل علّامه مجلسی رفته و علّت را جویا می شود.

❇️ علّامه می گوید: روز تاسوعا که مشغول خوش آمد گفتن بودم در هنگام ورود دسته حمّال ها در میان آنها پیرمرد قوزداری بود که وقتی سینه می زد خیلی قیافه مضحکی پیدا می کرد. من بی اختیار تبسّمی کردم.

🔆 شب رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) را در خواب دیدم. سلام کردم. حضرت عنایت نفرمود.
فرمودند: چرا امروز به سینه زن حسین من تبسّم کردی؟ عرض کردم: آقا عمدی نبود. فرمود: اگر عمدی بود که حسابت پاک بود. برای جبران کار امروزت فردا برو در دسته حمّال‌ها و سینه بزن.



📗 "ما سمعت ممن رأیت"، تالیف استاد سید مجتبی بحرینی؛ ص 65-66



#عالمان_راستین #معرفت
#ادب_محرم #یاحسین
🌨🌨🌨🌧🌧🌧🌧🌧

تقدیم به همۀ آنان که «حُر»وار، «به دیوان عمل نامه سیاه آمده» و روی نیاز و ندامت به درگاه «پادشاه خطابخش جرم پوش» می‌گذارند..
و آنگاه به فیض نگاه او که «خاک را به نظر کیمیا کند»، به یکباره «طاووس علیین» می شوند...




🍃 قامتی مثل شاخۀ شمشاد
از سر پیچ کوچه پیدا شد

خورد قدری تلو تلو، آنگاه
بی تعادل نشست و پس پا شد
🔹

🍃 اینکه او پیش از این، کجا بوده
هست پیدا ز طرز آمدنش

باورت نیست؟ صبر کن، آری
می دهد بوی معصیت، دهنش!
🔹

🍃 آن سر کوچه خیمه‌ای زده‌اند
تا به آنجا رسید، سر خم کرد

آری الحق که با دل خوبان
هرچه کرد، اول محرم کرد!
🔹

🍃 جز برای سیاهیِ ارباب
هیچ جا سر فرو نیاورده

به گمانم در این دو بیت فقط
خواجه توصیف حال او کرده:
🔹

🍃 «من که سر در نیاورم به دو کون»
«گردنم زیر بار منّت اوست»

«گر من آلوده دامنم، چه زیان»
«همه عالم گواه عصمت اوست»
🔹

🍃 عکس ارباب روی پرچم بود
زیر لب گفت: چاکرم آقا

دهنم پاک نیست، عفوم کن
اگر اسمت نمی برم آقا!
🔹

🍃 دورۀ سال، لحظه‌ای نشود
عیش ما جز به معصیت، تکمیل

این دوماهه ـ ولی ـ به حرمت تو
همۀ کار و بارمان تعطیل
🔹

🍃 غلطی کردم و نفهمیدم
حال فهمیدم، آمدم توبه

می کنم با همه وجود اقرار
که تو خوبی و من بدم، توبه!
🔹

🍃 زشتم؟ آلوده‌ام؟ گنهکارم؟
من که حاشا نکردم آقاجان

هر چه کردم ولی قسم به سرت
کار حُر را نکردم آقاجان
🔹

🍃 تو گشودی برای او آغوش
تو نظر از خطای او بستی

فرض کن قدرِ او گنه دارم
به سرم از کرم بکش دستی
🔹

🍃 مثل او با خود آشنایم ساز
مثل او بی‌خبر ز غیرم کن

مثل او جرم من ندیده بگیر
مثل او عاقبت به خیرم کن
🔹

🍃 می‌شود دستِ بی‌لیاقت من
در شفاخانۀ تو بند شود؟

می‌شود دست خود دراز کنی
تا زمین خورده‌ای بلند شود؟
🔹

🍃 مادرم روز قبل مرگش گفت
پسرم، آبروی مادر باش

خیر دنیا و آخرت خواهی
نوکر شهریارِ بی سر باش
🔹

🍃 ببُر از مردم و به او پیوند
که رفیقِ زمان تنهایی‌است

در سرایش گدای خوبی باش
تا ببینی چه خوب آقایی‌است
🔹

🍃 جای خوبی نبوده‌ام، اما
به خدا خوب جایی آمده‌ام

بعد عمری غریبگی، حالا
از پی آشنایی آمده‌ام
🔹

🍃 عاجزم در هجوم سیل گناه
مگذار این بلا مرا ببرد

منِ بیچاره را نجات بده
زین جوانی که بی تو می‌گذرد
🔹

🍃 جز وصالت مرا تمنایی
نیست، دستم به دامنت ارباب

درد من را فقط تو می‌دانی
جان ششماهه‌ات مرا دریاب
🔹

🍃 مثل بیدی به باد می‌لرزد
مثل ابر بهار می‌گرید

به تمنای یک توجهِ دوست
بی امان زارزار می‌گرید
🔹

🍃 بسکه زد دست و پا، غریقِ گناه،
سوی او رو نمود فُلکِ نجات

دست او را گرفت و بالا برد
بِرَهاندش ز مرگ و داد حیات
🔹

🍃 تا کنون مرده بود و اکنون عشق
تن گرفت از وی و به او جان داد

دهنش پاک بود مثل فرات
«یاحسین» گفت و جان به جانان داد...





🌹بأبی انت و امی یا اباعبدالله🌹



#شعر_آئینی #رحیق
#ادب_محرم #رحمت_واسعه
http://Telegram.me/jamalekhial
🔸تا چگونه ببینی‌اش...





💥اول تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم؛
آن وقت توجیه کردنِ دیگران به سادگی هرچه تمام‌تر، شدنی خواهد بود!


وقتی خودمان اسیر کج فهمی هستیم، مطمئناً حرفی برای اصلاحِ کج‌فهمانِ دیگر نخواهیم داشت...


🔘 تا زمانی که حسین را سمبل #آزادیخواهی و #استبدادستیزی بدانیم و بس، طبیعتاً باید:
#پیامش را بشنویم
#هدفش را دنبال کنیم
و سالی یک بار هم مختصر و مفید و به دور از #افراط برایش #بزرگداشت بگیریم..

مگر عقلمان کم است که خودمان را برایش بزنیم و هلاک کنیم؟!!



اما اگر او را آنچنان که فرزندانِ معصومش تعریف کرده‌اند، بشناسیم🔻

✔️که پیش از آمدنش، خدا برایش مرثیه‌خوانی کرد..

✔️و پیامبرانِ مکرّمش را در قتلگاهِ آیندۀ او، با سر شکستن و خون ریختن، شریک مصیبتِ او ساخت..

✔️در سوگش، تمام ذرات هستی خون گریستند..

✔️ماتمش عرش خدا را به لرزه درآورد..

✔️حوریان بهشتی برایش صورت خراشیدند..

✔️در بارگاه قدس که جای ملال نیست، همه عزادارش شدند..


⬅️ آن وقت نه دست و دلِ خودمان در جهل و تردید می‌لرزد و نه از بابت سر و سینه زدن، شرمندۀ شرق و غرب هستیم و نه لازم است سوگواران حسین را تنبیه و تعزیر کنیم!

⬅️ می‌شناسیم و می‌شناسانیم که حسین کیست...


آن گاه هر خردمندی درک خواهد کرد که برای این حسین #هرکار_بکنیم_تفریط_است!


🙏پروردگارا! توفیق فهم این حقیقت را به ما عنایت فرما!



#ادب_محرم

http://Telegram.me/jamalekhial
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ_صوتی #سخنرانی
#شیخ‌باقر_علم‌الهدی #ادب_محرم



👌👌بسیار زیبا و شنیدنی...

▫️چه کنیم تا در محرم رزق معنوی بیشتری داشته باشیم...