کانیا دل
1.26K subscribers
1.44K photos
442 videos
300 files
622 links
بررسی و نقد شعر

نقشه:
https://goo.gl/maps/mGW9jFDJowm

شعر، نقد، نظر:
@kawaspahi
Download Telegram
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
یازدهم اردیبهشت‌ماه و روز جهانی گارگر را، به نام همه‌ی کارگران عزیز این سرزمین که در شرایط امروز، کمتر حظی از زندگی و زحمت خویش می‌برند، گرامی می‌داریم و برایشان روزی و روزی شاد آرزو داریم.

گذرگاه

کارگرها، سر گذرگاه‌اند
چشم در راه... چشم در راه‌اند

ضمن سیگار و خاطرات خمار
اخم و لبخند گاه و بیگاه‌اند

دستشان مشت و مشتشان خالی است
که دعاگوی حضرت شاه‌اند...

کار، کار است و ساکنان گذر
فارغ از انتخاب دلخواه‌اند

نه پی عشق و حال و آزادی
نه پی نام و نکبت جاه اند

از خدا فارغ اند و از سلطان
هر دو جا، راندگان درگاه اند

خنده‌شان را کسی نمی‌بیند
مثل گلبوته‌های کوتاه اند
**
صبح، رفتم سر گذر، دیدم
چند کودک، مسافر ماه اند

گفتم: آخر شما؟ مگر امروز
پدران، کار و نان نمیخواهند؟

یک نفر گفت: نه، همه سیرند
یا سر دار، یا ته چاه اند....


* رندان خراسان/ نشر مادیار/ 1399

#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)

https://t.me/maname49
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
دومالک/ دوبیتی/ dumalik

سا؛ رۆژێن مامۆستا و کارکەر

غەم‌خەلات

چ مامۆستا، چ کارکەر، چ وەلاتی
پەریشانن، چ مەشتی، چ کەلاتی...
چ پێرۆز کم، ل کێ پیرۆز بکم ئەز؟
کو غەم مایە، سا ڤی شادێ دهاتی!

Bo rojên mamosta û karker

Xemxelat

Çi mamosta, çi karker, çi welatî
Perîşan in, çi Meştî, çi Kelatî...
Çi pîroz kim, li kê pîroz bikim ez?
Ku xem maye sa vî şadê dihatî!

برای تبریک روزهای کارگر و‌ معلم

اندوهدیه

از معلم بگیر، تا کارگر و هموطن
نگرانند از مشهدی بگیر تا کلاتی
چه تبریک بگویم و به چه کسی
که برای این روستایی‌ شاد، فقط غم مانده‌است!


#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)

https://t.me/maname49
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
دوازدهم اردیبهشت‌ماه، در تقویم رسمی ایران ما، به نام «روز معلم» یادآوری و گرامی‌ داشته می‌شود. ضمن عرض شادبادش این روز به تمامی معلمین آگاه و آزاده و دلسوز، به این مناسبت قطعه‌شعری از مجموعه نیمایی‌های کتاب «شعر و شب» پیشکش می‌کنم:

درس

در دبستان شلوغی که هوا سنگین است
اولین درس معلم این است؛
بچه جان، ساکت باش!
و سکوت؛
می‌رود تا لب رود
می‌رود تا دل دریای کبود
می‌رود تا نفس ِ شهر شما
می‌رود تا ابدالدهر شما...


* شعر و شب/ نشر مادیار/ 1399

#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)

https://t.me/maname49
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
آینده‌، در آینه‌ی آرامش...

گاهی فکر می‌کنم که؛
اگرچه اغلب اخبار جهان دانش، حول درمان بیماری‌ها و طولانی‌تر شدن عمر آدمیان می‌چرخد، ولی بزودی بشر در خواهد یافت که دراززی بودن، درد بی‌تابی و گمشدگی‌اش را درمان نخواهد کرد.
شاید کمتر به این فکر کرده باشیم که؛ اگر «حرص جاودانگی و طول عمر بیشتر و طمع تنعم و تمتع از اجناس این‌جهانی و بهشتی» نبود، انسان چقدر راحت‌تر زندگی می‌کرد و محاسبات و ملاحظات و سلوکش چقدر آسانتر و عالی‌تر و انسانی‌تر می‌شد.
و بعد، اینطور فکر می‌کنم؛
روزی خواهد رسید که دغدغه‌ی جاودانه‌زیستن، دیگر موضوعی مزاح‌انگیز و مضحکه‌ی اهل تمیز خواهد شد...
احتمالا؛ در آینده‌ای نه‌چندان دور، طول عمر و توهم جاودانگی، جای خودش را به درک حال و فهم کیفیت زندگی و انسانی زیستن می‌دهد و همه‌ی هم و غم بشر بر این متمرکز می‌شود که چگونه منهای حرص و حسرت، از موجودی محدود عمر خود لذت ببرد.
و فکر کن چه به‌جا و زیباست اگر همه یک‌روز دریابیم که؛ مرگ، به‌عنوان امری عادی و طبیعی، بخشی محتوم و لازم از چرخه‌ی زندگی است. مرگ به‌قدر حیات طبیعی و ضروری است و با مردن، هیچ اتفاق نامتعارفی نمی‌افتد... آن روز، به‌یقین مبنای قانون حیات، به جای «دراز زیستن»، به «درست زیستن» تغییر خواهد یافت و در جهانی که دیگر،گ تخیلات مشتی شکم‌پرست و خاک‌خوار متعصب، بر مبنای دین‌کاری و حرص بیشترداری و طمع دیگرخواری و دروغ‌باوری و فروش آینده‌ی زیبای موهوم، جایی برای انسان نداشته‌باشد، بی‌گمان کیفی‌زیستن برای ابد جای کمی‌زیستن را خواهد گرفت. آن روز، انسان، از فکر فدا کردن همنوع و همسایه برای جاودانه شدن، همه‌چیز داشتن و همیشه خوردن، فارغ خواهد شد و به دنیای دیدنی آشتی و آزادی و شادی و آرامشی آرمانی، خواهد رسید. امیدوارم.


#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)

https://t.me/maname49
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
چارۆک/çarok

داگری

هات و روونشت و ب چاڤێن هێستری
ل من و ئاڤێ و جامێ، ئفکری..‌.
گۆت؛ ببین ئەڤ هێلیا هالێ تە یە؛
من، ب‌کەن گۆت؛ لێ، ئەگەر تو داگری!

dagirî

hat û rûnişt û bi çavên hêstirî
li min û avê û camê ifkirî...
got; bibîn ev hêlîya halê te ye!
min bi ken got; lê, eger tu dagirî!

نگاه‌داری

آمد، نشست و با چشمهایی اشک‌آلود
به من و آب جاری و جام، نگریست
گفت: ببین، این آینه‌ی حال توست
خندیدم و گفتم؛ البتە اگر تو نگاهش داری!

#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)

https://t.me/maname49
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
در بابدلکاران...

بدلکاران دین را، پیش کردند
نمایش در نیایش، بیش کردند

سپس، خیل تماشاباوران را
گرفتار تب‌ و تشویش کردند

چه سرها را، که بر خوان‌ها بریدند
چه خون‌ها را که نوش نیش کردند

سپس‌، تصویر عاشق‌زیستن را
نهان در روسری یا ریش کردند..

سپس‌تر، نقد جان خلق بیدار
شباشب خرج خواب خویش کردند

که باور می‌کند ما را چنین مات‌
مسلمانان کافرکیش کردند؟

که باور می‌کند در قلب این قوم
خدایان خون بیش از پیش کردند؟!

دلم خوش با امیدش بود و افسوس
که آن را خاکی و خونیش کردند....

تبار تاج‌بخشان را در آخر
دریغا، سربه‌سر درویش کردند...

... و دردا، آنچه آمد بر سر باغ
مترسک‌های مرگ‌اندیش، کردند!


#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)

https://t.me/maname49
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
دومالک/ دوبیتی

داخ

دیسانێ، بەخشیەک‌ چوویە بهشتێ
خەمەک ل دل، دوتارەک ژی ل پشتێ
چوو، لۆ کە سا خوەدێ ژ داخا کوردان
کو هین شوون مایە ل سینگێ مە گشتێ!

Dax

Dîsanê, bexşîyek çûye bihiştê
Xemek li dil, dutarek jî li piştê...
Çû, lo ke sa xwedê, ji daxa Kurdan
Ku hîn şûn maye li sîngê me giştê!

داغ

دیگر باره، آوازخوان پیری، از جمع ما به بهشت رفت
با غمی در دل و دوتاری بر پشت....
رفت که برای خداوند، فریاد کند داغ ما را
همان که هنوز در سینه‌ی ما همه، جایش باقی است!


#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)

https://t.me/maname49
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
دومالک/ دوبیتی

شوون هەیە؟

مە کو دەم تونە هەتا سا کەنینێ
چما تو چێ بکی سا دل، برینێ؟!
ئەگەر کو، ل دلێ مە هین هەیە شوون؛
وەرە؛ ئەو تو، ڤا ژی دەردێ ئەڤینێ...

şûn heye?

me ku, dem tune hetta sa kenînê
çima tu çê bikî sa dil, birînê?!
eger ku li dilê me hîn heye şûn;
Were; ew tu, va jî derdê evînê...

جایی هست؟

ما که، فرصت حتی برای خندیدن نداریم
تو چرا برای دل، زخم بسازی؟
اگر کە هنوز در دل ما جایی می‌بینی؛
بفرما، آن تو، این هم درد عشق!


#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)

https://t.me/maname49
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
اولین و آخرین...

دست امضای تمام وام‌ها
پای پایان تمام گام‌ها...

آخرین نام شهیدان بهشت
اولین‌ نام همه اعزام‌ها...

بی‌نصیب آسمان اوج و ارج
سهم‌دار آخرین اعدام‌ها

اولین خط زبور‌ زخم‌ها
آخرین سطر کتاب کام‌ها

نسخه‌ی ننوشته‌ی قرآن غم
نامه‌ی ناخوانده‌ی پیغام‌ها

تک‌درخت قله‌های دوردست
جنگل تنهای کوه‌اندام‌ها

جنگ‌جوی لشکر همسایە‌ها
دست قسامش تهی از جام‌ها

آشتی‌خواهش همه آزادگان
آفت جانش، همه صدام‌ها

دل‌کباب نامرادی‌های قرن
بر بساط عیش خون‌آشام‌ها

مظهر توفان و تاریخ تلاش
موج اقیانوس ناآرام‌ها

ساغر سرخ دلش بر دست‌ها
گردنش بر دارها، در دام‌ها

مذهب شادش، مرام زندگی
دین عشقش، بهترین اسلام‌ها

دوستی، سرفصل کل درسهاش
بیرق صلحش، شکوە بام‌ها

این، تویی؛ مرز میان ماه و مرگ
کورد، یعنی آخرین خوش‌نام‌ها...

#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://t.me/maname49
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
عشق؟

در هر که نگاه می‌کنی، سربند است
با فکر فروش، خاطرش خرسند است...
جز عشق، دکانش از همه‌چیز پر است
چه حاجت عشق؛ عشق کیلو چند است؟!

فی‌الجمله...

فی‌الجملە، اگر کە فاعل و مفعول‌اند
ایشان، بە سلامتی بە خود مشغول‌اند
بی‌فایده از خدا و دل می‌گویی؛
این قوم، فقط بنده‌ی رب‌الپول‌ اند!


#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://t.me/maname49
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
چارۆک

سا ڤێ شەڤا بارانی...

دیسا، ئەوران، قوڕە قوڕن
هووژەهووژن، گوڕە گوڕن....
چاڤێن بانان، مینا ئاسمین
سا گولێن تی، شوڕەشوڕن!

Çarok

Da vê şeva baranî...

Îşev, ewran qurrequrrin
Hûjehûjin, gurregurrin...
çavên banan, mîna asmîn
Sa gulên tî, şurreşurrin!

چاروک

برای این شب بارانی

دوباره، ابرها فریاد برآورده‌اند
رگباری و سیل‌آسا، می‌بارند
و چشمهای بام‌ها، همچون آسمان
برای گل‌های تشنه، اشک‌افشانند!
💐💐💐

چاروک

چه ماه قشنگی، چه اردیبهشتی
چه باران مستی، چه بوی بهشتی
چه فصل بهاری، عجب شاهکاری
پس از چل زمستان؛ عجب سرنوشتی!


#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://t.me/maname49
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
بانوی باران*

آن دختر بزرگ که در خاطرش منم
آن دختری که وسوسه‌ی اوست بودنم

بانوی کوه و نم نم باران و گوسفند
چوپان لحظه‌های نجیب سرودنم

همخانه‌ی همیشه‌ی دنیای آبی‌ام
همسایه‌ی همیشه‌ی احساس روشنم

زیبای با وقار من، آن دختر بزرگ
آن دختری که دارم از او حرف می‌زنم

دیری است روی شاعری‌ام لمس می‌شود
پیراهنی است از نخ گیسوش بر تنم
**
شعرم همیشه زندگی‌ام بوده است و من
می‌خواستم که وارد شعرم شود، زنم...


از کتاب فواره‌ها و به‌بهانه‌ی روز دختر💐
نشر سپیده‌باوران/ 1394

#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://t.me/maname49
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
در تقویم رسمی ایران ما، ۲۱ اردیبهشت امسال، روز دختر است. این روز بر همه‌ی دختران عزیز ما، مبارک‌باد، با تاکید بر این نکتەی مهم که؛ روزها را آدمها متبرک می‌کنند، نە تقویم‌ها.

روز دختر، مبارک

لبخند تو، سرچشمه‌ی شعر و شادی است
در ذهن و زبانت، عشق مادرزادی است
در آینه‌ی رنج و امیدت، دختر؛
فردا، همه؛ زن, زندگی و آزادی است...

Roja keçikan pîroz

Çîroka te, êş û xem nine keçka min
Xem, çi zane mêr e yan jin e, keçka min...
Tu, ra be û zana be ku şa bî, bêguman;
mêrên ku rûniştin; mirine keçka min!

رۆژا کەچکان پیرۆز

چیرۆکا تە، ئێش و غەم ننە کەچکا من
غەم، چ زانە مێرە یان ژنە، کەچکا من...
تو، ڕا بە و زانا بە کو شا بی، بێ‌گومان؛
مێرێن کو روونشتن؛ مرنە کەچکا من...


#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://t.me/maname49
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
ناممکن

ما را، شده قرن‌ها اسارت، بکشد
یا دزد وطن، در شب غارت بکشد
اما نشد و نباید و ممکن نیست؛
ما را، مرض ترس و‌ حقارت، بکشد!


#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://t.me/maname49
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
سێڤ و سەمبۆل*!


دو گول‌برا، ل کۆچەیێ دلیستن
کو یەکەجاری دەنگێ مامۆ بهیستن

مامۆ ژ ناڤا باخێ سێڤان دهات
سەوا خزین ژی، سێڤ هانی‌بوو خەلات

خەلات، ژ دارا کەسک و سۆر و زەر بوو
ژ وان سێڤێن کو نرخا وان ل سەر بوو

ل دو بران، سێ سێڤ پێشکەش کرن
برا ژی چوون و کێفا خوە خوەش کرن

سێڤ، ئاڤێتن ناڤ کوچەیا تژی گەرد
کەسەک و زەر و سۆر بوو، ب‌یەکجاری ئەرد

دەست‌ ب‌لیستنێ کرن پە سێڤان
دەڤ تژی بانگ و دەنگ، و کەن ل لێڤان

مامۆ هەرای کر؛ ئەلێڵۆ چاڤنۆ!
سێڤ، سەوا لیستکێ ننن، باڤنۆ

پێ‌لیستۆکا کۆچەیێ تشتەک دنە
هێفا سێڤان و رەنگ و بهینێ ننە؟!

سێڤان ماڤێژن کو شا بن دو گاڤان
چمانێ هوون هین ژی ڤەناکن چاڤان؟!

ڤا راستیە کو؛ هین ژی هوون خزانن
مەگەر فەرقا سێڤ و گووزێ نزانن؟

دورستە سێڤ مینا گووزان گلۆرە
لێ سێڤ شێرینە؛ زەر و کەسک و سۆرە

کەسک و زەر و سۆر، سا مە ئشق و ئالە
شوونا سێڤان، ل سەر تاخشکا مالە...

ئەگەر چ گووز هەڤالێ ئاڤ و نینە
لێ، سێڤ سا مە یارا زمان‌شێرینە...

گەرێ بکن قەدرا خوە و ڤێ سێڤا
ب خاکێ کۆچێ وەرمەدن، ڤێ مێڤا

لیستنا ل ناڤ کوچەیێ پر خوەشە
لێ، هەر کی سێڤێ هەز نەکە، روورەشە...

ئەگەر چ هوون سا من را پر ئەزیزن
خواهش دکم ب هەر تشتێ مەلیزن...
**
مامۆ گۆت و ب رێ کەت و‌ چوویە مال
ل کۆچەیێ مان‌ دو برایێن هەڤال

برایێ خێڤ گۆت کو؛ مامۆ ژی دینە
هەر گلۆڤەر، پێ‌لیستۆکا خزینە.‌‌..

دنیا بگشتی لیستک و دراڤە
بلیز، بخوە، کو‌ دنیا نان و ئاڤە

چ زێر و زیڤە و چ گووز و سێڤە
جهان، تەنێ دووکانا دەست درێڤە!!

لێ، ل وی ئالێ دن برایێ ژیرۆک
کو زانی بوو، چیە چیرۆک و دیرۆک

زانی بوو، گەنم دافە سا کەوان را
سەمبۆلە سێڤ، سا ئاشقێن جەوان را

کوور فکری و ژ مامێ خوە هەز کر
رابوو و پێ‌لیستۆکا خوە، ئەوەز کر؛

ئەوەز کر و سا خوە بوو سەردار ئێوەز
قوربانا کوردێن ژیر و زانا بم، ئەز...

هەڤال، ئەگەر مەزن، ئەگەر خزان بن
هێفە کو؛ ل دەرسا ئاپۆ، نەزان بن...
.....
* دوخشتین (مثنوی)
ل وەزنا؛ مفاعلن، مفاعلن، فعولن


#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://t.me/maname49
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
نه بیشتر و نه کمتر؛
فقط انسان، فقط دختر!

این روزها، ذیل عنوان بزرگداشت روز دختر در تقویم سرزمین ما، نکات و اشاراتی در رسانه‌های مختلف، می‌خوانیم و می‌بینیم و بدیهی است برای من هم که باافتخار پدر سه دخترم، نگارش و نشر محتوا در این باره، وظیفه است و مایه‌ی مباهات.
اما، نکته‌ای به نظرم رسید که اگرچه تازه نیست، به گمانم طرح و توضیح و توصیه‌اش، همیشه تازه و تامل‌انگیز است.
بعضٱ دیده‌ام که روزی مثل دختر یا مادر و در مجموع روزهای مربوط به زنان، محل و مجالی می‌شود برای طرح جدل‌های لفظی مثل؛ تقابل تاریخی مرد و زن و دشواری زن‌زیستن در جوامع «مردسالار» یا به تعبیر من «نرسالار».
صد البته و مع‌الاسف، رویکرد تبعیض‌آمیز مردان نسبت به حقوق زنان به‌ویژه درمیان اقشار سنتی و تعصبی جامعه‌ی ما، واقعیتی است تلخ و تکراری و آخرین شاهد این مدعا، فرمایش یکی از مذهبیون تریبوندار است که با غیظ و غضب گفته‌است؛ راه دادن زنان به ورزشگاهها اشتباه بود و باید اصلاح شود!
پرواضح است که چنین نگاه جامد و جزم‌اندیشی، جایی در مناسبات انسانی عصر ما ندارد، در عین حال، ما همه‌ی مردان و زنان این مملکت، باید حواسمان باشد که احیانا از آن‌سوی بام نیافتیم. نگرانی پیرامون این افراط و تفریط را وقتی احساس می‌کنم که می‌بینم، در میان دو طیف جنسی جامعه، گاهی به جای اثبات شئ، سعی بیهوده در نفی ماعدا می‌شود و این بالاخص در میان زنان و دختران، ملموس‌تر است. این که زن فکر کند مرد یا جنس نر مسبب تمامی رنج‌ها و مصایب اجتماعی‌ اوست، خطایی خطیر و سوءتفاهمی توجیه‌ناپذیر است، هرچند این واقعیت را نباید نادیده گرفت که بسیاری از مردان، برای حفظ منافع جنسی، در تحقیر و تصغیر تاریخی زنان مقصر بوده‌اند، ولی خودکم‌بینی زنانه و ناباوری به توان و تدبیر خود در میان زنان، خودش هم در شکل‌گیری تدریجی شرایط منحط معاصر، کم‌اثر نبوده‌است.
مخلص کلام اینکه؛
نفی دیگران، هرگز ما را اثبات نمی‌کند؛ زن یا مرد، چنانچه به‌جای فرافکنی و توجیه سیه‌روزی‌ها و فرصت‌سوزیهای تاریخی خود از طریق انداختن گناه به گردن دیگری، بکوشند که؛ با افزایش احساس مسئولیت‌ اجتماعی و سیاسی و خودباوری و اراده و امید و آگاهی، نقص و ناکارآمدی طبیعی خود را که اقتضای ذاتی آدمی‌است، با رشد و شایستگی جبران کنند، آن‌وقت شاهد جامعه‌ای شاد و شکوفا و بشری بایسته‌ی عصر، خواهیم بود.


#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://t.me/maname49
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
به انگیزه‌ی روز گرامیداشت نام و یاد خردمندِ استاد؛ فردوسی بزرگ

این عصر*

ما شاعران سربلند توسِ این عصریم
ما راوی افسانه‌ی افسوسِ این عصریم

از جان ما شعری حماسی برنمی‌جوشد
ما خواجگان خسته و مأیوس این عصریم

در این خیابان تا افق دار است و بیداری است
زندانی و آزاد؛ ما محبوسِ این عصریم

در مدح خورشیدش زبان ما نمی‌چرخد
ما ترجمان پت‌پتِ فانوس این عصریم!

در ذهن ما معیار مردی جز زن و زر نیست
ما برده‌ی دلمُرده‌ی ناموسِ این عصریم!

مثل صلاح‌الدین که در محراب ما مُرده است
ما هر اذان بازیچه‌ی ناقوس این عصریم!

حیرت نکن! با غنچه‌ی لبهای خون‌آلود
ما همچنان در انتظار بوسِ این عصریم...

دعوا سر رنگ است و ما، یا محو نیرنگیم
یا محو رنگارنگیِ طاووسِ این عصریم

ما را، ندیدن بدتر از درد نبودن کشت
ما نقطه‌ی دوری در اقیانوس این عصریم!



* از مجموعه غزل؛ رندان خراسان/ نشر مادیار/ 1399

#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)

https://t.me/maname49
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
دله‌کی ئاشق

ل رۆژا هەلبەستڤانێ مەزن و میناکا خوەباوەریێ و زمان‌هەزیێ؛ فردۆسی, ئەڤ چارۆک پێشکەش ل؛ گشتی ئەڤیندار، نڤیسکار، هەلبەستڤان و پارێزڤانێن زمانێ داییکێ؛

موهم نینە خواندە‌کارە، مامۆستایە یا شڤانەک
سەرێ مالێ، هەیە سا خوە، رێنڤیس و رێزمانەک
ل ئۆرتا ڤێ دبستانا، ل ڤێ مالا هەرکەس‌زانا؛
دلەکی ئاشق دخوازە، تا کوردی‌خوان کە، خزانەک!

Dilekî aşiq

Li roja helbestvanê mezin، mînaka xwebawerî û zimanhezîyê; Firdosî, ev çarok pêşkeş li evîndar، nivîskar, helbestvan û parêzvanên zimanê dayîkê;

Muhim nîne xwandekar e, mamosta ye, ya şivanek
Her malekî heye sa xwe, rênivîs û rêzimanek
Li orta vê dibistana, li vê mala herkes zana
Dilekî aşiq dixwaze, ta kurdîxwan ke xizanek!

دلی عاشق

در روزیاد فردوسی بزرگ کە نماد خودباوری است، یک چاروک تقدیم به؛ عاشقان، نویسندگان، شعرا و نگهبانان زبان مادری؛

مهم نیست معلم است، دانش‌آموز یا یک چوپان
هر خانه‌ای برای خودش رسم‌الخط و دستور زبانی دارد
در چنین مدرسه‌ و  داناخانه‌ای
دلی عاشق می‌خواهد که فرزندی را زبان مادری بیاموزد!


#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)

https://t.me/maname49
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
کانیا دل
دله‌کی ئاشق ل رۆژا هەلبەستڤانێ مەزن و میناکا خوەباوەریێ و زمان‌هەزیێ؛ فردۆسی, ئەڤ چارۆک پێشکەش ل؛ گشتی ئەڤیندار، نڤیسکار، هەلبەستڤان و پارێزڤانێن زمانێ داییکێ؛ موهم نینە خواندە‌کارە، مامۆستایە یا شڤانەک سەرێ مالێ، هەیە سا خوە، رێنڤیس و رێزمانەک ل ئۆرتا ڤێ…
سەرێ مالێ رێنڤیسەک!!

پێشکەش ل؛ ئسمائیلێ برا

ئەڤ گۆتنا کو؛ "کوردێن خۆراسانێ، سەرێ مالێ رێ‌نڤیسەکی خوە هەنە" پر سالان بەرێ نکا، برایێ من دوکتور ئسمائیلێ هوسێن‌پوور دگۆت و مخابن هین ژی هالێ مە و خەلکێ مە، راستیا ڤێ گۆتنا ئسمائیل، تینە بیرا مە. ئەڤ چارۆک و چارۆکا بەرێ، ل سەر ڤێ گۆتنا هاتنە ستراندن؛

«سەرێ مالێ، رێنڤیسەک»
تەڤ‌ ل‌هەڤە رەش و سیسەک
ڤا یە هالێ مە کو؛ هین ژی
ناس ناکنی زێڕ ژ میسەک!

«Serê malê rênivîsek»
Tev lihev e reş û sîsek;
Va ye halê me ku hîn jî
Nas nakinî zêr ji mîsek!!

«هرخانه‌ای رسم‌الخط خودش را دارد»
سیاه و سپیدی به هم درآمیخته‌اند
این است حال ما که همچنان
طلا را از مس بازنمی‌شناسیم!


این سخن را کە؛ در میان ما، هر خانه‌ای رسم‌الخط خودش را دارد، سالها پیش برادرم دکتر اسماعیل حسین‌پور می‌گفت و ما به چشم طنزی تلخ در آن می‌نگریستیم و می‌گریستیم. این چاروک و‌ چاروک پیش از این، اشاره‌ای‌است به آن سخن بجا و ما که همچنان می‌نگریم و می‌نگاریم و می‌گرییم😢🙏

#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://t.me/maname49
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
دوور بفکر و‌ کوور بفکر

پرانیا شەرێن ناڤ‌بەرا مە کوردان، ل سەر باش‌نەفکرینا مە و زووقارینا مە چێ دبن. باوەرا مەزنێن مە چقەس دورست بوو کو دگۆتن؛ دوور بفکر، هوور بفکر، کوور بفکر....
گەر کو ئەم کورد دوور و هوور و‌ کوور بفکرنی، هایدار دبنی کو تشتەک موهمتر ژ یەکتیا مە نینە و یەکتیا مە ژی، ب رێیا هەزکرن و هێز گرتن ژ هەڤ چێ دبە، ئەڤیەک ژی ب رێیا دوور و هوور و کوور فکرینا کوردان.
ئەڤ چارینە، ل سەر بیرانین و پاراستنا وێ گۆتنا هێژا یا کالان، هاتیە ستراندن؛

کالێ مە دگۆت؛ «دوور و‌ هوور و کوور بفکر»؛
گەر دخوازی خوەش ببینی، ژ ژوور بفکر....
کالێ مە دورست دگۆت، لێ هایا مە نەبوو
ئەنجامێ؛ ل هال و مالا خاپوور بفکر....


Dûr bifikir û kûr bifikir

Piranîya şerên navbera me Kurdan, li ser baş nefikirîna me û zûqarîna me çê dibin. Baweriya mezinên me çiqas durist bû ku digotin; dûr bifikir, hûr bifikir, kûr bifikir...
Ger ku em dûr û hûr û kûr bifikirin, haydar dibin ku tiştekî girîngtir ji yekitîya me nîne û yekitîya me jî, tenê bi rêya dûr û hûr û kûr fikirînê û hez kirin û rêz girtina kurdan çê dibe. Ev çarîne, li ser bîranîn û parastina wê gotina hêja ya kalan hatîye stirandin;


Kalê me digot; "dûr û hûr û kûr, bifikir"
Ger dixwazî xweş bibînî, ji jûr bifikir...
Kalê me durist digot, lê haya me nebû
Encamê; li hal û mala xapûr bifikir!

پدربزرگ ما می‌گفت؛ دور و ریزبینانه و عمیق نگاه کن و بیندیش
اگر می‌خواهی خوب ببینی، از بالاتر نگاه کن
پدربزرگ درست می‌گفت، ولی ما متوجه نبودیم
نتیجه‌اش را در ویرانی حال و خانه‌هامان ببین...


#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://t.me/maname49