توسعە: کانال اختصاصی سید هاشم هدایتی
534 subscribers
314 photos
61 videos
127 files
139 links
در این کانال یادداشت های شخصی اینجانب حول مباحث توسعە, با تمرکز بر کردستان و گاهی هم اشعار و دلنوشتەها و ...درج می شود. منتظر نظر و پیشنهادهای شما هستم.

t.me/KDproblems لینک کانال
Download Telegram
آسیب شناسی جنبش ژینا(قسمت چهارم)
ادامه جریان های دخیل در اعتراضات


در بخش پیش به سه جریان دخیل درجنبش اشاره شد.اکنون به سه جریان دیگر می پردازم:
گروه  چهارم - شبکه های ماهواره ای شناخته شده فارسی زبان خارج از کشور که گردانندگان آن ها مجموعه هایی نامتجانس از اصلاح طلبان پیشین خارج نشین، سلطنت طلبان، سمپات های احزاب چپ  مخالف رژیم ج.ا.ا.، روزنامه نگاران و فعالان سابق مدنی و سیاسی کشور اند, رسانه هایی کاملا سیاسی بوده که گویی در ماه های اخیر مهمترین نقش خود را در خشن کردن اعتراضات خیابانی تعریف کردند. بە کاربردن روش های یک جانبه گرایی شبیه رسانه های رسمی ایران در انعکاس اخبار، تحلیل های جهت دار غیر حرفه ای، تحریک هیجانات جوانان ونوجوانان پرشور  از آن جمله بود. این رسانه ها  علاوه براستفادە سیاسی از برخی سلبریتی های تازه وارد به عرصه سیاست و برخی افراد کارمند رسانه های وابسته به کشورهای متبوع, با بزرگ نمایی حوادث و تحلیل های جهت دار از آن ها و برجسته کردن آن در انظار جهانیان نقش آفرینی کردند. این تحریکات هزینه های جانی و اسارت و  زندانی شدن و آزار دیدن را برای کنشگران کف خیابان افزایش داد. این درحالی است که در این مدت مبلغان و مروجان و مجریان  این رسانه ها کوچکترین صدمه ی جانی و زندان و آزاری را ندیدند. گردانندگان این شبکه ها – که من هنوز متوجه نشدم اگر وابسته سازمانی به دولت ها نیستند این همە هزینه برای فعالیت های ۲۴ ساعتی را از چه منابعی تامین می کنند! – با تولید و انتشار اخبار جهت دار, گویا تعمدا کوشیدند جنبشِ مدنیِ حق طلبِ آزادیخواهِ انسان محور جوانان کف خیابان ایران را به عنوان  یک جریان خشونت طلب معرفی کنند. این در حالی است که گردانندگان محترم این شبکه ها در کمال امنیت و آرامش و آسایش از هزارا کیلومتر دورتر, بە همراە برخی سیاسیون وابسته به جریان های سلطنت طلب و چپ افراطی و چهره های محبوب ورزشی و هنری, معتر ضان داخلی, به ویژه جوانان کف خیابان را با هزینه های زیادی مواجە کردند!
برخی از این شبکه ها که تلاش برای سقوط رژیم پهلوی, حمایت از به کرسی نشاندن رهبران انقلاب ۵۷ و نقش آفرینی تداوم درگیری های داخلی چهل سال گذشته ایران را در کارنامه خود دارند, در تمام روزهای اعتراضات خیابانی جوانان, با تلاش شبانه روزی و با جهت گیری های خاص و گفتگو با افراد وابسته به جریان های  خشونت جو، در به خشونت کشاندن اعتراضات مدنی جوانان کف خیابان نقش پررنگی ایفا کردند!

گروه پنجم ـ  سازمان های بین المللی و دیپلماسی کشورهای جهان به ویژه دو بلوک عمده ( آمریکایی، اروپایی). مهمترین نقش سازمان های بین المللی که درچارچوب منافع کشورهای مسلط بر آن ها عمل می کنند, تبلیغات خالی, به دور از هرگونه حمایت انسانی از اعتراضات کف خیابان بود. تک تک  دولت های غربی نیز گاه با مصاحبه ها و سخنرانی های  مسئولان حکومتی به تهدیدهایی روی آوردند اما حتی یک کشورشان  گامی برای کاهش آلام و سختی های جوانان کف خیابان برنداشت, الا اینکە اینان نیز مروج و عامل تشدید خشونت شدند. به نظر می رسد سخنان  آنان صرفا برای گرفتن امتیازات بیشتر بود. غربی ها این بار نیز ثابت کردند همواره مصالح خودرا بر مصالح ایرانیان ترجیح می دهندو دل بستن به حمایت آنان ثمری جز پشیمانی بە همراە ندارد!

گروه ششم ـ انصاف به قلم من حکم می کند از نقش و موضع گیری شجاعانه و ضد خشونت دهها تن از فعالان ایرانی خارج از کشور نام ببرم که در کنار رهبران حزب دمکرات کردستان ایران مکررا جوانان را از ورود به خشونت ـ که دامی بود ساخته دست تندروهای دو طرف ـ  برحذر داشتند. رفتار رهبران حزب دمکرات از آن جهت قابل توجه است که علیرغم توپ باران و موشک باران چند باره مراکز اقامت شان در اقلیم کردستان, برعهد سی ساله ی خود مبنی بر دوری از عملیات نظامی در درون مرزهای ایران, پایبند مانده و توطئە تندروها را خنثی کردند!
در یک جمعبندی کلی می توان گفت:  بار اصلی تلاش و هزینه های مترتبه را نیروهای داخلی متحمل شدند وبهره برداری های سیاسی و تبلیغاتی نیز نصیب دولت ها، سازمان ها ، گروه ها و کسانی شد که در خارج از گود, هیچ هزینه ای را برای جنبش جوانان متحمل نشدند.... ادامە دارد

@KDproblems
ئایدولوژیای ژن (13).pdf
644.6 KB
ئایدولوژیای ژن.pdf
روانگەکانی بەڕێز عەبدوڵڵا ئۆجەڵان
سەبارەت بە دروشمی: ژن. ژیان. ئازادی
ـ ـ ـ ـ
پێشنیار ئەکەم ئەو کەسانەی پێیان خۆشە زیاتر سەبارەت بە دروشمی" ژن - ژیان ـ ئازادی" زانیاری بە دەس بهێنن ئەو نامیلکەیە کە لەسەر ڕوانگەو بۆ چوونەکانی بەڕێز عەبدوڵڵا ئۆجەڵان نووسراوە بخوێننەوە
هەڵە نیە ئەگەر بڵێین زۆرینەی ئەو کەسانەی لە خۆپیشاندانەکاندا یان لە فەزای مەجازیدا بانگەوازی ئەو دروشمەیان کردووە هێشتا زانیاری قووڵیان لەو بارەوە بە دەس نەهێناوە و بەس دروشمەکە دووپات دەکەنەوە. بۆیە پێویستە بۆ دەرکی ئەو دروشمە نەزەریەی" ئایدیۆلۆژی ژن" بناسین.
بەبروای من ئەو نامیلکە زۆر گرینگە و ئەگەر خەڵک بەڕاستی لێ تێبگەن و بیانەوێت وە شوێنی بکەون, حوکم و بۆچوونەکەی وەک پارادایمێک هەموو پەرەنسیپە کۆمەڵایەتییە زانستییەکان تێک ئەدات
ـ ـ ـ ـ
توسعە: کانال اختصاصی سید هاشم هدایتی
@KDproblems
آسیب شناسی جنبش ژینا(قسمت پنجم)
ریشە های اعتراضات

در مورد ریشه های اعتراضات مدنی که پس از پیروزی انقلاب ۵۷ هر از چند گاهی در گوشه یی از ایران سربلند کردە و در سال جاری بە اوج خود رسید سخنان بسیاری از زبان تحلیلگران و صاحبان اندیشه و قلم بیان شده است. برخی از همان ابتدا ورود دین را عرصه حکمرانی و اداره کشور به مصلحت ندانسته و پس از چهل و چهار سال با قاطعیت بیشتری این موضوع را به رخ می کشند. برخی شیوه حکمرانی و نحوه گزینش مسئولان کشور در سطوح مختلف را عامل این نارضایتی ها دانستە و "پذیرش سیادت علم و تاسی به روش دمکراتیک و انتخابات آزاد" را راه هایی معرفی می کنند که می توانست به تدریج جامعه را به سمت پیشرفت برده وبر میزان رضایتمندی آحاد مردم افزوده و به کاهش اعتراضات مردمی کمک کند. صاحب این قلم مهمترین ریشه های اصلی نارضایتی های منجر به اعتراضات مدنی مردم در مقاطع مختلف و به ویژه در ماه های اخیر را در سه عامل زیر می بیند:
۱. تحمیل: انسان ذاتا از دو چیز بیزار است: یک. منع شدن از چیزهایی که دوست دارد. دوم وقتی چیزی  بر وی تحمیل شود. در فرایند تحمیل, مردم مجبور به پذیرش چیزهایی می شوند که راضی به آن نیستند, و از چیزهایی منع می شوند که طالب آن هستند. در عمر بیش از چهار دهه حکمرانی جمهوری اسلامی با استناد به برخی اصول لایتغیر قانون اساسی ـ که چهار دهه پیش در شرایط هیجانی و بحرانی توسط کسانی از نسل های دهه ی بیست و سی تدوین شده است- و پذیرش تفسیر همین قوانین توسط کسانی از همان نسل و حتی نسل های پیش از آنان به عمل آمده است, اکثریت مردم به ویژه نسل های ده های پنجاه وشصت و هفتاد و هشتاد و نود, مجبور به رعایت قوانین و عملکرد نسل انقلابی شده اند. این تحمیل ها را باید ریشه اصلی و علت العلل بسیاری از نارضایتی ها و اعتراضات مردمی ایران – به ویژه نسل های جوانتر آن دانست!

۲. تبعیض: تردید نباید کرد شاه بیت انقلاب بهمن ۵۷ "عدالت" بود. از سال شصت به بعد روند تبعیض و نابرابری در حوزه های مختلف و به بهانه های مختلف شروع شد: پیروان ادیان و مذاهب متفاوت با دین و مذهب رسمی کشور، به ویژه جمعیت کثیر اهل سنت در استان های مرزی  به انحای مختلف به حاشیه رانده شدند؟ و در ادامه تبعیض آشکاری که در قانون اساسی نسبت به ممنوعیت کسب مقام ریاست جمهوری اعمال شده بود، عملا این ممنوعیت تا وزارت و سفارت و استانداری و حتی رده های پایین در سازمان های حساس پیشروی کرد. مراسم مذهبی شان تحت کنترل و مورد دخالت نهادهای دولتی قرار گرفت.  درواقع اینان به عنوان نامحرم و شهروند درجه دو مورد بی مهری های مستمر و مکرر قرار گرفتند. از سوی دیگر  نسبت به زبان های محلی در مناطقی که زبان مادری مردم فارسی نبود, تبعیض آشکار روا دیده شد وحتی اجازه اجرای اصل نیم بند ۱۵ قانون اساسی مبنی برآموزش ادبیات زبان های قومی و محلی داده نشد. در مشارکت سیاسی و توسعه و سرمایه گذاری  ـ والبته توزیع ثروت ـ نیز تبعیض آشکاری بین مناطق اهل سنت و سایر مناطق کشور به وجود آمد. تبعیض بین طبقات و اقشار مختلف و  ایجاد ویژه سالاری برای اقشار خاص و تبعیض شدید بین زنان ومردان در جامعه، تبعیض بین نسل های جوان با نسل انقلاب در گزینش پست های مهم و حساس دولتی، از جمله مصداق های تبعیض در کشور است. شاید بتوان ریشه شدت یافتن اعتراضات در مناطق کردستان وبلوچستان در مقایسه بادیگر مناطق و نیز شدت نارضایتی درمیان زنان و نسل های جوان را مرتبط با این عامل دانست!

۳. تحقیر: اگر در گذشته اِعمال تحقیر موجب اعتراض نمی شد علت آن را باید در عدم درک و ناآگاهی نسبت به آن جستجو کرد. تحقیر هم شبیه فقر است مادام به خودآگاهی نسبت به آن نرسی هیچ عکس العملی دربرابر آن نخواهی داشت. نسل های جوان تر جامعه، بدون تردید به خوداگاهی بیشتری نسبت به حقوق انسانی شان رسیده اند. تحقیر در جامعه ایرانی پیشینه دورو درازی دارد: تحقیر زنان از سوی مردان، تحقیر کوچکترها از سوی بزرگترها، تحقیر زیردستان از سوی مافوق ها، تحقیر ملیت های کم جمعیت از سوی ملیت حاکم و موارد دیگر.  نمونه بارز این تحقیر را درهمین حوادث اخیر به ویژه درمسئله ی مرگ مهسا امینی می توان دید که سیستم حتی حاضر نشد کوچکترین عکس العملی نسبت به تخلفات عاملان این خشونت عریان داشته باشد در حالیکه نسبت به اعمال خشونت  معترضان , به ویژه در مناطق کردستان و بلوچستان, به شدیدترین وجه ممکن عکس العمل از خود نشان داد.  مجموعه این تحقیرها درزمانه ما با خودآگاهی نسل های جوانتر پیوند خورده است و تحمل نمی شود!
از این جهت می توان گفت به نسبت شدت و یا کاستن از دامنه ی  تحمیل, تبعیض و تحقیر در جامعه, درصد نارضایتی و اعتراضات مردمی نیز کم و زیاد خواهد شد!
@KDproblems
Forwarded from جرعه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️مینو مرتاضی لنگرودی در این گفتار، در خصوصِ مواجهه سیاستمداران با جنبشهای زنان سخن می‌گوید🔺️

@joreah_journal

www.instagram.com/joreah_journal
آسیب شناسی جنبش ژینا(قسمت ششم)
شعار زن, زندگی, آزادی


از همان روزهای اول از مجاری ناشناخته " زن، زندگی، آزادی" به عنوان شعار محوری جنبش ژینا معرفی و مورد استقبال قاطبه مردمان معترض و حامیان آنان در سراسر ایران و جهان قرار گرفت. گرچه نحوه طراحی و دست نشان کردن این شعار برای این اعتراضات هنوز جای پرسش دارد اما فراگیر شدن آن درکمترین زمان ممکن و درنوردیدن مرزهای ایران از نکات جالب توجه و البته قابل تامل است!

۱. عبدالله اوجالان رهبر حزب پ ک ک ترکیه سال ها پیش شعار زن زندگی و آزادی را در برخی از نوشته های خود از جمله دو کتاب مهم: "درآمدی بر ژنولوژی: ترجمە بە زبان فارسی و کتاب ئایدیۆلۆژیای ژن" به تفصیل شرح و بسط داد. از نظر اوجالان, زندگی زمانی معنای واقعی خود را بدست می آورد که زن، در محوریت آن قرار بگیرد. وی براین باور است کە آزادی( بیشتر نگاهش به آزادی کردستان است) زمانی می تواند تحقق یابد که زن به آزادی برسد. براین اساس جنبش آزادیبخش کردستان ترکیه با نقش آفرینی برابر زنان و مردان کُرد و با محوریت زنان شکل گرفته است.  فارغ از میزان درستی یا نادرستی این استدلال که درجای خود پرداختن به آن از سوی اندیشمندان عرصه ی سیاست بسیار ضروری است، شکافتن و تحلیل ترکیب واژگان این شعار و تطابق آن با شرایط جامعه ایران و نیز تناسب آن با ویژگی های اعتراضاتی که به نام جنبش ژینا در حافظه جهانیان ثبت شده است، ضروری و حائز اهمیت است! 

۲. براساس آنچه رهبر نظریه پرداز کُردهای ترکیه در آثار خود مطرح کرده است، شعار" زن، زندگی و آزادی" نه صرفا یک شعار معمولی برای تظاهرات و اعتراضات خیابانی، بلکه به مانند یک پارادایم، یک نظریه معرفتی و یا یک ایدئولوژی تلقی شده و درصورت تحقق می تواند بنیان های زندگی  هر جامعه ای را زیرو رو کند.
بسیار مهم است جانبداران ویا مخالفان ایدئولوژی زن دریابند نظریه ی(دابڕان =جدایی) اوجالان  چه انقلابی در روابط و مناسبات اجتماعی کنونی ما برپا خواهد کرد! اوجالان بر این باور است که زن محور حیات بشری و آغازگر تشکیل جامعه بوده و رسیدن به راز زندگی, در علم زن شناسی یا ژنولوژی متعین است. وی نظریه خود را ایدئولوژی رهایی زن می نامد، زنی که از نظر وی هزاران سال است تحت سلطه نابه جای مرد قرار گرفته است. وی با مطالعه پیشینه نقش زن در تاریخ به این نتیجه رسیده است که صرفا در سایه ایدئولوژی زن, فرزانگی ایزدبانو احیا می شود.

۳. از نکات بسیار مهم نظریه اوجالان زیر سوال رفتن کیان خانواده به سبک وسیاق کنونی است. وی "زندگی مشترک آزاد و همسطح زنان و مردان" را به سیستم پدر سالار ترجیح داده و "همسر گزینی آزاد" را جایگزین بردگی زن درنظام خانوادگی تحت سلطه مردان می داند و به صراحت اعلام می کند اگر بخواهیم در مورد آزادی و رهایی زن سخن بگوئیم باید به شیوه ای جدی و سختکوشانه از دستگاه رسمی خانواده کنونی که زن را خفه کرده و نَفَسَش را بریده است انتقاد کنیم.  اوجالان درکتاب خود ضرورت روشنگری زن را مورد تاکید قرار داده و می گوید: اگر زن متوجه شود تاریکی موجود – ناشی از سلطه بیرحمانه مرد بر زن- برروی آن برساخته شده است می تواند آن تاریکی و سیستم برده داری را درهم شکند. اوجالان براین باور است نظام کنونی خانواده, زن را ضعیف کرده است و همین موجب تضعیف جامعه بشری و از جمله جامعه کردستان شده است. از نظر وی زن ضعیف یعنی توقف زندگی.  لذا اگر زنان توانمند و دانا شوند زندگی نیز رستگار خواهد شد.

۴. ذکر چند نمونه از دیدگاه های پایه گذار شعار " زن, زندگی و آزادی" نشان می دهد این شعار که شاه بیت ایدئولوژی رهایی زن و برایند نظریه ژنولوژی اوجالان است,  یک رویکرد جدید به زندگی و جامعه بشری است  و نمی توان آن را درحد مبارزه با یک سیستم سیاسی و یا اعتراضات صنفی و حتی طبقاتی تنزل داد.
صاحب این قلم تردید دارد کسانی که در پنج ما گذشته در هر کوی و برزن ایران شعار زن, زندگی و آزادی را سردادند, شناخت عمیقی از نظریه معرفتی زن شناسی اوجالان داشته باشند بدین خاطر تنزل این نظریه در حد شعارهای کف خیابان را جفای بزرگی به این نظریه پرداز بزرگ کرد از یکسو و به دلبستگان به آن شعار از سوی دیگر تلقی می کند.
درپایان این یادداشت کوتاه شاید با احتیاط بتوان گفت; شعار زن زندگی و آزادی نیازمند یک پیشنیاز فرهنگی و یا بهتر است بگویم فرهنگ سازی است..برای فهم ودرک بیشتر و فراهم کردن فضای گفتگو پیراموک این موضوع در آینده ی نزدیک پی دی اف کتاب دیگر عبدالله اوجالان( درآمدی برژنولوژی به زبان فارسی) را در کانال خود درج خواهم کرد. امیدوارم این اقدام بتواند به تنویر افکار عمومی در مورد شعار"زن, زندگی و آزادی" کمک کند و منصفانه نقد شود.
انصاف حکم می کند از برادر و دوست پنجاه ساله ام سیدناصح نقشبندی تشکر کنم که این دو منبع ارزشمند را در اختیارم قرار داد.

توسعه; کانال اختصاصی سیدهاشم هدایتی
@KDproblems
🔹جان پدر!
🔹امروز در تقویم ایران روز بعثت پیامبر رحمت است
🔹ودر زادگاه تو نیز عید معراج پیامبر مهربانی است
🔹انتظار داشتیم به احترام پیامبر رحمت اجازه دهند امروز در کنار خانواده ات باشی
🔹 اما گویا رحمت و مهربانی در این دیار ستمدیده  سال هاست غریب افتاده است"
🔹بازهم توکلمان بر خداست
درآمدی بر ژنولوژی _زن شناسی.pdf
6.3 MB
🔹معرفی کتاب "درآمدی بر زن شناسی" برگرفتە از نظریات عبدالله اوجالان
🔹همانطوری که پیشتر وعده داده بودم اینک این کتاب فارسی را که در سال ۲۰۱۶ توسز آکادمی ژنولوژی به بررسی و معرفی دیدگاه های اوجالان پرداخته است, در اختیار دوستان فارس زبان ویا کردهایی که به زبان کردی مسلط نیستند قرار می دهم.
🔹انتشار دوکتاب اوجالان در این کانال به منظور شناخت بیشتر مبانی فلسفی شعار"زن,زندگی, آزادی" است که در اعتراضات اخیر به عنوان شعار محوری معترضبن معرفی شد.
🔹از اندیشمندان و صاحبان فکر انتظار می رود با نقد منصفانه مبانی فکری شعار"زن,زندگی, آزادی" به تقویت نگاه واقع بینانه در جامعه کمک کنند.
توسعه: کانال اختصاصی سید هاشم هدایتی
@KDpronlems
کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند.pdf
220.8 KB
✔️چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

▫️با نگارشی درخشان و دلپذیر به پرسشی پاسخ می‌دهد كه قرن‌ها متخصصان را درمانده كرده است. چرا برخی كشورها ثروتمند و برخی دیگر فقیرند و به واسطه ثروت و فقر، سلامتی و بیماری غذا و قحطی از یكدیگر مجزا می‌شوند؟
▫️آیا این امر ناشی از فرهنگ، آب و هوا یا جغرافیا است؟ شاید جهل و غفلت از سیاست‌های صحیح علت ناكامی است؟ مطلقاً خیر. هیچ یك از این عوامل قطعی یا محتوم نیستند. از این كه بگذریم، چگونه توضیح دهیم كه چرا بوتسوانا تبدیل به یكی از كشورهایی شده است كه سریعترین رشدها را در جهان دارند، در حالی كه سایر كشورها آفریقایی همچون زیمبابوه، كنگو و سیرالئون در ورطه فقر و خشونت گرفتار آمده‌اند؟ دارون عجم اوغلو و رابینسون قاطعانه نشان می‌دهند كه این نهادهای اقتصادی و سیاسی ساخته دست بشرند كه شالوده موفقیت اقتصادی (یا فقدان آن) را می‌سازند...

خلاصه این کتاب را می‌توانید در فایل پیوستی مطالعه بفرمایید.

#نیشتمان_قلم
🆔 @nishtmanghalam
🌐https://nishtmanghalam.ir
چاوەڕێ
ـ ـ ـ
دڵم کەیلەو سەرم پڕ شۆرە بێ تۆ
هەموو جەستەو لەشم ناسۆرە بێ تۆ
بەرەوهەرکوێ دەنێم, ڕووتارە وەک شەو
هەتا کەی بڕ دەکەم, بەمجۆرە بێ تۆ
تەقەللای بێهۆوەس زەینی کەتنگێڕ
کە نوقمی کەڵکەڵەو باژۆرە بێ تۆ
لە هەر لا خۆی وەشارێ, دڵ, کەچی هەر
ئەسیری باگژەو بازۆرە بێ تۆ
ئەوەندەی چاوەچاوم کرد بە دووتا
کە وا چاوم چەشەی باسۆرە بێ تۆ
گەڵا خۆش بۆنەکەی ڕێحانە کێوی
لە بەر چاوم دەڵێی کاپۆرە بێ تۆ
لە تاوی تۆیە وا, دڵ, هەڵدەقرچێ
وەکوو بلوێر خەریکی لۆرە بێ تۆ
بە چ زوانێک بڵێم, چۆنم لە دووریت
ژیانم ماتەمەو, جێ تۆرە بێ تۆ
لە خەڵکی ئەو جیهانەی گەر بپرسی
دەڵێن دڵپڕ دڵی, خۆخۆرە بێ تۆ
لە پشتی پەنجەرەی, هەر چاوەڕێتم
دەزانی ماڵەکەم, خاپۆرە بێ تۆ

۱۴۰۱/۱۱/۳۰ س. ه . هیدایەتی(دڵپڕ)
Forwarded from جرعه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️حبیب‌الله پیمان در این گفتار، از ضرورتِ گفتگوهای مدنی در میانِ افرادِ جامعه سخن می‌گوید🔺️

@joreah_journal

www.instagram.com/joreah_journal
آسیب شناسی جنبش ژینا(قسمت هفتم)
تحلیل شعارها


۱. از منظر استراتژیک، هر حرکت گروهی، در فرایند کنش های خود نیازمند چشم انداز مشترک و ترسیم دورنمایی از آرزوهای آن گروە است. تناسب این آرزوها با واقعیت های موجود، توانمندی ها، ظرفیت ها و شرایط محیطی, امکان موفقیت آن را بیشتر و موجودیت آن را واقعی جلوه می دهد. چشم اندازها غالبا در قالب شعارهایی خود را در افکار عمومی معرفی می کنند.  به عنواک نمونه:دولت هویدا با شعار" هر ایرانی یک پیکان" چشم انداز اقتصادی دولت پهلوی و حزب دمکرات کردستان ایران با شعار "دموکراسی برای ایران و خودمختاری برای کردستان"چشم انداز حزب را معرفی کردند.

۲. در جنبش های اجتماعی ـ صنفی یا فراگیر ـ نیز شعارها, نماد و مُعَرّفِ خواستەهای اصلی مشارکت کنندگان در آن جنبش بە شمار می آیند. در سال های اخیر اعتراضات معلمان ایران، با شعار همسانسازی حقوق بازنشستگان با شاغلین ویا همسانسازی حقوق معلمان با سایر مستخدمان دولتی خواستە های صنفی خود را مطرح کردند.
در جنبش ژینا با توجه به عواملی که به مرگ ناگوار مهسا امینی(ژینا) انجامید, در روزهای اول شعارهایی به عنوان مُعَرّفِ مطالبات، خواست ها و اهداف اصلی مردمان مُعتَرِض مطرح شد که هم واقعی بود و هم با حادثه موجِده ی اعتراضاتـ مرگ یک دختر در مقر گشت ارشاد ـ همخوانی داشت. اما به مرور شعارهای دیگری در گوشه و کنار از سوی برخی از افراد مشارکت کننده سر داده شد که تناسبی با حادثه ی موجده نداشت و در ادامه مشخص شد تناسبی با توانمندی ها، ظرفیت ها، و شرایط محیطی مرتبط هم نداشته است. شاید بشود گفت این شعارها, برای آن سیل اعتراضات سراسری,  غیرواقعی یا انحرافی بودند. چرا که درجنبش ژینا, زنان و مردان ایرانی ساکن و مقیم ایران در اعتراض به قتل مهسا امینی آغازگر اعتراضات مدنی مشخصی بودند. مداخله گروه ها و جریان های سیاسی شناخته شده غیر مدنی نظیر مجاهدین خلق و سلطنت طلب ها, که رسما درکف خیابان حضور نداشته و صرفا در پی  بهره برداری از جنبشی برآمدند که کاملا مدنی, خشونت ستیز و با اهداف عینی متناسب با ظرفیت های موجود و شرایط جامعه شکل گرفته بود. در اعتراضات که ازسقز  – زادگاه ژینا – آغاز شد شعارهایی مطرح شد که کاملا مرتبط و متناسب با حادثه موجده ی اعتراضات بود. ازجمله: " حجاب اجباری نمیخایم، نمیخایم" که به مرور و دریک بازه زمانی کوتاه با برداشتن روسری های بسیاری از زنان معترض در کوی و برزن  شهرهای ایران همراه شد. شعار نفی حجاب کاملا مرتبط با جریان قتل مهسا امینی –نماد اعتراضات سراسری زنان و مردان معترض در کف خیابان – بود. زیرا مهسا از طرف نیروهای گشت ارشاد دستگیر و در ساختمان مربوط به آن نیرو جان خود را از دست داده بود, نیرویی که مجری سیاست های حجاب اجباری دولت است. در ادامه شعارهایی علیه نهاد گشت ارشاد داده شد که این هم کاملا مرتبط با حادثه موجده اعتراضات بود. به دلیل حضور پر رنگ زنان دراین اعتراضات از سوی گروهی,  شعار "زن، زندگی، آزادی" به عنوان شعار فراگیر وارد تجمعات و رسانه های مرتبط شد که نوعی زیرکی و هوشمندی هدایت کنندگان حرکت های اعتراضی به شمار می رود. گرچه عاریتی بود اما به دلیل نقش مهسا و برخوردهایی که درسالیان اخیر با جنبش مخالفان حجاب اجباری شده بود, به سرعت در دل معترضان و حامیان و هدایت کنندگان جا افتاد تا جایی که به نماد اصلی اعتراض کنندگان مبدل شد و بعدها هم احزاب و شخصیت های سیاسی که به هرنحو –در داخل و یا خارج کشور –به حمایت از جنبش ژینا پرداختند به این شعار محوری اشاره کردند.  اگر قتل مهسا امینی را محرک و هسته اولیه اعتراضات شهریور امسال بدانیم، باید اقرلر کنیم شعارهای مربوط به مقابله باشعار اجباری، درخواست برچیدن نیروهای گشت ارشاد، درخواست محاکمه عاملان قتل مهسا امینی و سایر معترضان و درخواست عذرخواهی حکومت از تمام خانواده های آسیب دیده و جبران خسارت های وارده, هسته ی اصلی خواست های اولیه و واقعی جنبش محسوب می شوند.

۳. در  ادامه اعتراضات گروه های خارج نشین و رسانه های فارسی زبان برخی دولت ها نیز وارد عمل شده و از طریق فضای مجازی ورسانه یی کنترل جنبش را دردست گرفتند. شعارهای جدیدی بر سر زبان معترضان افتاد که تناسبی با ماهیت جنبش نداشت. شعار براندازی نظام وحمله به رهبران آن, با انحراف از مطالبات جنبش ژینا, موجب پیامدهای زیر شد:

# تغییر رفتارهای مدنی به خشونت آمیز که منجر به برخورد شدیدتر نیروهای دولتی با معترضان شد.
# کاهش اهمیت حضور در کف خیابان به سود فعالیت های رسانه یی که معترضان کف خیابان کنترلی بر آن نداشتند.
# تغییر هسته های تصمیم گیری اعتراضات از داخل به خارج که بهانه بدست مخالفان جنبش داد تا به آن اتهام وابستگی به بیگانه بزنند.
# انتقال از فاز جنبش به انقلاب بدون توجه به ظرفیت ها و شرایط جامعه و الزامات یک انقلاب!

توسعه: کانال اختصاصی سید هاشم هدایتی
@KDproblems
گاهی فکر می کنم(۱۶) که "اگر هر یک از ما قبل از قضاوت در مورد دیگری, لحظاتی خودمان را به جای وی قرار می دادیم, آیا قضاوت هایمان چیز دیگری نبود؟!"
Forwarded from سخنرانی‌ها
🔊فایل صوتی

مهدی بازرگان

سازگاری ایرانی

شادروان مهدی بازرگان در کتاب "سازگاری ایرانی" که در سال ۱۳۵۷ منتشر شده است به ویژگی های فرهنگی اشاره می کند که به دلیل شیوه ی تولید (کشاورزی) و نحوه ی تامینِ معاشِ اجداد ما در آنها بوجود آمده و به ما به ارث رسیده اند.

از جمله این ویژگیها می توان از شلختگی، گشادبازی، قناعت پیشگی، نداشتن اخلاق اجتماعی، خودخواهی، سازگاری و سازش کاری، عدم توجه به وقت، اعتقاد به تقدیر و قسمت و مشیت الهی و .... نام برد..

شنیدن این نوار صوتی را به علاقه مندان مسایل فرهنگی توصیه می کنم.


خوانش : طاهره شیخ الاسلام

.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Sazegari_Irani.pdf
1.7 MB
سازگاری ایرانی
مهندس مهدی بازرگان
تاریخ نگارش ۱۳۴۳
🔹اگر در پی چرایی کهن رفتار ایرانی ها هستید
مطالعه این کتاب کم حجم را به شما پیشنهاد می دهم.
🔹کتاب های نویسندگانی همچون; محمدعلی جمالزاده, صادق زیباکلام, مقصود فراستخواه, طباطبایی در کنار کتاب قابل تامل;
" عوامل تکوین و بازتولید استبداد در ایران" حبیب الله پیمان نیز مکمل نظریه مهندس بازرگان به شمار می روند
🔹خواستم بگویم دردهای ما ریشه ای تر از آنی است که به گردن یکدیگر بیندازیم
🔹جز با توسل به علم و مقابله با جهل امکان بیرون رفت از این بن بست سیاه وجود ندارد
🔹باهم همدل تر, همراه تر و مهربانتر باشیم


توسعه: کانال اختصاصی سید هاشم هدایتی
@KDproblems
آسیب شناسی جنبش ژینا(قسمت هشتم)
گفتمان های دخیل در اعتراضات


🔹به دلیل فراگیر شدن اعتراضات, طرفداران گفتمان های متعدد و متنوعی در آن دخیل شدند. از جمله: گفتمان های: مدنی, ناسیونالیسم, اصلاح طلبی, ایرانشهری، سرنگونی طلب و براندازی به هر قیمتی. 
🔹 گفتمان مدنی با رویکرد دمکراتیک, هسته اولیه و آغازگر اعتراضات شهریور ۱۴۰۱ بود. این گفتمان; خشونت پرهیز, متکی بر تکنیک های: راه پیمایی، اعتصاب کسبه وبازاریان، پیگیری مسببین قتل خواهان معرفی و محاکمه آمران و عاملان آن جنایت بود.
🔹لجبازی مسئولان, به کارگیری خشونت علیه معترضان  به تدریج می رفت  این گفتمان را با روش های خشونت طلبی که اعتقادی به فعالیت مدنی و مسالمت آمیز ندارند, ادغام کند.  تشدید فعالیت های رسانه ای خارج نشینان که در قالب شعارهای تند ورادیکال نمایان شد, بهانه به دست نیروهای دولتی داد تا خشونت بیشتری علیه طرفداران گفتمان مدنی به کار برده و صدمات جبران ناپذیری به معترضان وارد آید.

🔹 گفتمان ناسیونالیسم محلی در کردستان و بلوچستان, گرچه ناهماهنگ امابا زیر سیستم های متنوع و گاه متضاد در عرصه رسانه یی نقش پر رنگی را بازی کردند. عملکرد تبعیض آمیز چهار دهه حکومت با مردمان این مناطق زمینه مضاعفی شد تا بین معترضان مدنی و گفتمان ناسیونالیسم محلی همصدایی ایجاد و در برخی از اعتراضات خیابانی, شعارهای تندی که یادآور شعارهای درگیری های اوایل انقلاب بود – مشاهده شود.
🔹 ناسیونالیسم کردی گرچه هنوز نتوانسته است هواداران خود را در یک جبهه منسجم سازماندهی کند اما می توان آن را در طیفی از طرفداران رفتار مدنی شبیه آنچه در مواضع هواداران داخلی و جریان کومارخوازان روژهەلات تا آنسوی طیف که گروه های باورمند به مبارزه مسلحانه قرار دارند مشاهده کرد. البته درمیانه هم گروه های معتدلتری وجود دارد که در بیانیه ها و مصاحبه های رهبران شان  دعوت به پرهیز از خشونت کردند.  ناسیونالیست های داخلی غالبا خود را هواخواه مشی مسالمت آمیز و مدنی و ناسیونالیست های خارج نشین خود را مبلغ خشونت و همراه و همسوی با گفتمان براندازی معرفی کردە اند.

🔹گفتمان اصلاح طلبی با پیشینه ای ۲۵ ساله در ایران کە درمیان ملیت ها و پیروان مذاهب مختلف کشور نیز یارانی دارد در این اعتراضات به صورت پر رنگ به حمایت از معترضین کف خیابان پرداخت.  اصلاح طلبان با درخواست از حاکمان برای معرفی متخلفان حادثه ژینا و عذرخواهی و دلنوایی از آسییب دیدگان و حذف گشت ارشاد, تجدید نظر درقانون حجاب اجباری و مهمتر از همه برگزاری رفراندم, همراهی خود را با زنان ومردان جوان معترض نشان دادند.

🔹  گفتمان ایرانشهری  نه در یک جبهه متحد بلکه دریک طیف متشکل  از پیروان اندیشه پان فارسیسم  تا روشنفکرانی نظیر جواد طباطبایی و همفکرانش تلاش کردند با سیاست یکی به میخ و یکی به نعل برخی شعارهای گروه های ناسیونالیست محلی خارج از کشور را ذیل اتهام تجزیه طلبی تعریف و برخلاف حرکت معترضان, مشروعیت برخورد خشن حکومت با معترضان مناطق کردستان و بلوچستان وسایر  مناطق کشور را تئوریزە کنند!

🔹 گفتمان برانداز که دارای پیشینه ای به عمر جمهوری اسلامی دارد بدون اینکه کوچکترین هزینه ای متحمل شود فضای اعتراضات خیابانی را با استفاده از توان مالی بالا و دسترسی به رسانه های قدرتمند خارجی در دست گرفته و با سوء استفاده از احساسات پاک جوانان کف خیابان و تحمیل هزینه های سنگین به آنان نقش غیرقابل انکاری را بازی کردند. آنان با درک نادرست از واقعیات درون کشور و توازن قوای نیروهای داخلی و بدون بازنگری عملکرد ۴۴ ساله خود در مواجهه با ج.ا.ا. با همان منطق  چهار دهه پیش اعتراضات را تحلیل کردند. بخشی از این گفتمان  با دعوت از کشورهای غربی برای حمله به ایران ناهماهنگی خود با رویکرد اصلی جنبش ژینا را به نمایش گذاشتند. این گفتمان از حمایت درونی چندانی  برخوردار نبوده و متمرکز شدند روی معدودی سلبریتی یا مهاجران غیر سیاسی که با ورودشان به جنبش ژینا مسیر  جنبش واقع بینانه مدنی ژینارا تا حدی منحرف کردند.

🔹 اما بی تردید ظهور یک گفتمان جدید بانقش آفرینی پر رنگ تر زنان و جوانان و نوجوانان, که ظرفیت لازم برای تحت الشعاع قرار دادن همه گفتمان ها دارد را شاید بتوان جدیدترین گفتمان در اعتراضات سال ۱۴۰۱ دانست که حتی مورد استقبال چهره های شاخص دینی شیعی و غالب علمای مناطق سنی نشین کشور هم قرار گرفت. تابلوی این گفتمان شعار"زن، زندگی، آزادی" است که احتمالا در آینده مورد توجه بیشتر فعالان مدنی و سیاسی و عوامل مرتبط با جنبش های اجتماعی و سیاسی منطقه قرار خواهد گرفت!
🔹 ناگفته نماند به روش های دیگری نیز می شد به دسته بندی گفتمان های دخیل در جنبش ژینا پرداخت از جمله گفتمان های: جمهوریخواه ـ مشروطه خواه, تمرکزگرا ـ فدرالیست, یا سکولار ـ مذهبی و امثالهم. اما من این شیوه را پسندیدم!

توسعه: کانال اختصاصی سیدهاشم هدایتی
@KDproblems
تاریخ شفاهی را جدی بگیریم!

🔹در این روزهایی که باوجود شرایط روحی نامناسب در حال نوشتن زنجیره بحث های" آسیب شناسی جنبش ژینا" هستم, گاهی در ذهن خودم فلش بکی می زنم به وقایع پنجاه سال پر ماجرایی که درحیات خودم شاهد و ناظر آن بوده ام. و به شدت ضرورت ثبت و تحلیل وقایع این نیم قرن پر چالش را احساس می کنم.

🔹طبق سنت گذشتگان باید منتظر باشیم مورخ یا مورخانی دست به قلم ببرند و منابعی تاریخی تولید کنند. تجربه بشری, بەویژە واقعیات قرن اخیر می گوید علاوه بر تاریخنگاری مرسوم ـ که اگر حتی به وسیله مورخان درباری نوشته نشود باز کفایت نمی کند ـ روش های دیگری نیز برای ثبت اتفاقات, و حتی رویدادهای روزمره مردم, وجود دارد که جهان مدرن از آن بهره می برد نظیر: خاطره نویسی, یادداشت های شخصی روزانه برخی رجال مهم, رمان نویسی, مستندسازی تصویری و فیلم های سینمایی و البته تاریخ شفاهی!

🔹در حد اطلاعات خود می دانم در سطح ایران کارهای متنوعی با استفادە از روش های متنوع و مختلف ـ دولتی و شخصی ـ در داخل و خارج تهیه شده و در حال انجام است اما در مناطقی نظیر کردستان به دلایل تاریخی, فرهنگی ـ اجتماعی, سیاسی و اقتصادی کار درخوری انجام نشده است. مشاهده مجلداتی از تاریخ اتفاقات یک دهه پرماجرای غرب کشور در سال های (۶۷ ـ ۵۷) از سوی دانشگاه امام حسین که نمونه ی کوچکی  از تاریخ نویسی سیاسی و یکجانبه است بیشتر مرا با خلاء این موضوع مواجه کرد!

🔹 علاوە بر تاریخ نگاری, ضرورت ثبت وقایع با استفاده از روش های خاطره نویسی, رمان نویسی, فیلمسازی و تاریخ شفاهی بیشتر حس می شود به ویژه اینکه می بینیم نسل های جوان و نوجوان ما اطلااات زیادی از واقعیات همین چند ده پیش کشور و منطقه ندارند.

🔹آمیخته شدن همه جنبه های زندگی ما با امر  سیاسی کاری کرده است که عینک های سیاسی و حزبی ـ در سایه نگاه های ایدئولوژیک چپ, گسل های دوگانە و چندگانە را در ذهن وباور و برداشت مردم ایجاد کردە و همچنان بر طبل تفرق می کوبد و شکاف های ـ نه فقط دولت, ملت ـ بلکه تقابل های ناحیه ای, طایفه ای , روستایی, محله و خانواده را بوجود آورده است! تاجایی که  به نظر می رسد مادام مردم ما, والبته نسل های جدید, به ریشه  شکاف های موجود توجه نکنند, امیدی به ریشه کن کردن این شکاف ها نیست. اهمیت دوچندان نگارش تاریخ پنجاه سال اخیر زمانی هویدا می شود که ببینیم برخی از بانیان وعاملان شکاف های ایدئولوژیک دهەهای پیش هنوز هم  مدعی بودە وبا همان عینک و نگاە و منطق قدیمی در صدد رفع شکاف ها هستد که  شدنی نیست!

🔹صاحب این قلم با رنج بسیار و با وجود زبان الکن و قلم نارسا پس از ده سال تلاش سرانجام موفق شد خاطرات چهل سال فعالیت سیاسی خود را بنویسد و چون فضای مناسب برای انتشار آن نیست گذاشته است برای موقعیت مناسب. از چند نفر نیز شنیده ام کار مشابهی را در دست دارند یا به اتمام رسانده اند. آثاری نیز تحت عنوان تحلیل یک حادثه یا رویداد خاص, نگارش یافته است اما باور دارم این کارها کافی نیست و کردستان سخت نیازمند تاریخ نگاری است!

🔹طبق گفته کارشناسان مطلع امر تاریخ نگاری پرهزینه ونیازمند پشتیبانی مالی است. به نظر نمی رسد تاکنون دولت در کردستان اهتمامی علم محورانه به این موضوع داشته و بخش خصوصی نیز یا رغبتی ندارد و یا به اهمیت آن پی نبرده است لذا  فعلا امیدی به ایجاد مرکز مستقل تاریخنگاری کردستان نیست. به این دلیل ضرورت پرداختن به تاریخ شفاهی کردستان را باید یک رسالت مهم برای تمام کسانی دانست که توان و ذوق و تمایلی دراین مورد دارند.
بهره گیری از تجارب اساتید توانمندی نظیر دکتر اسماعیل شمس می تواند ضریب موفقیت را افزایش دهد!

توسعه: کانال اختصاصی سیدهاشم هدایتی
@KDproblems
Forwarded from انصاف نیوز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹نقش و سهم زنان از اقتصاد ایران
براساس گزارش‌های رسمی بانک جهانی و بانک مرکزی
🔹سید حنظله هدایتی
🔹فعال مدنی سیاسی کردستانی
🔹پس از ۷۵ روز بازداشت در اوین وزندان بزرگ تهران
🔹امروز به قید "وثیقه یک میلیارد تومانی" آزاد و در آغوش خانواده اش قرار گرفت
🔸سپاس خدای منان و تشکر از همە عزیزانی کە نگران حال ما بودند
🔹
بە امید آزادی همە زندانیان سیاسی!
آسیب شناسی جنبش ژینا(قسمت نهم)
گسترە و جغرافیای اعتراضات


🔹 اعتراضاتی که در پی مرگ ژینا امینی رخ داد را می توان یک جنبش فراگیر نامید فراتر از اعتراضات صنفی: دانشجویی، کارگری، معلمی، پزشکان و یا گروه خاصی همچون زنان، شهری ها یا روستایی ها، طبقات پائین، متوسط یا مرفه, اما انکار نمی توان کرد که در تجمعات و راهپیمایی ها حضور جوانان دختر وپسر، به ویژه جوانان بیکار و در میان اقشار فقیر و متوسط بیشتر به چشم آمد.
🔹اطلاعات مربوط به تعداد و مشخصات  کشته شدگان، بازداشت شدگان و کسانی که به هر نحوی دچار آسیب شدند نشان دهنده این واقعیت است که بروز و شدت اعتراضات در مناطق کردستان و بلوچستان بیشتر از سایر مناطق کشور بود. البته در ماه های اول در شهرهای بزرگی نظیر تهران، اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز، رشت، خوزستان و... نیز تجمعاتی وجود داشت اما به تدریج و درپی تشدید خشونت ها و تبلیغات وسیعی که درمورد تجزیه طلب بودن معترضان کرد و بلوچ از سوی حکومت و جریان های مرکزگرای افراطی انجام گرفت دامنه اعتراضات جدی دراین دو منطقه منحصر ماند! از ماه چهارم هم به تدریج کمتر شد!

🔹در زمینه اعتصابات کسبه وبازاریان, درابتدا مشارکت بسیاری از شهرهای کشور را درپی داشت و می توان گفت در دو مورد از فراخوان های اولیه اعتصاب و بستن دکان و مغازه وبازارهای سرپوشیده و پاساژها, کنش ها, فراگیر وسراسری بود اما به تدریج همانند اعتراضات خیابانی دراین مورد نیز مشارکت و همراهی غالب شهرهای کشور محدود و رو بە کاهش نهاد وبازهم شهرهای مناطق کردستان پیشتاز و شاید بتوان گفت تنها مناطق مجری اعتصابات شد. البته چند مورد اعتصاب و تحصن کارگری محدود درچند کارخانه پتروشیمی را باید مستثنی کرد که خیلی سریع از سوی نیروهای دولتی کنترل شده و تداوم نیافت.

🔹شعارنویسی و سردادن شعارهای پراکنده در کوچه و خیابان ها از همان روزهای اول اعتراضات به تناوب در غالب شهرها و حتی در برخی روستاهای کشور پیگیری شد که با فراز و فرودهایی هنوزهم ادامه داشته که البته آن را هم نمی توان یک کنش سراسری و همه گیر دانست.

🔹تعطیلی برخی کلاس های درس در برخی از دانشگاه ها و مدارس در تعدادی از شهرها به ویژه دانشگاه صنعتی شریف تهران, امیرکبیر و علوم تحقیقات و... و مدارس مقاطع مختلف – حتی دبستان های دخترانه وپسرانه – به صورت غیر منسجم و پراکنده و موردی برای مدتی ادامه یافت که به مرور با تسلط نیروهای دولتی بر اوضاع از شدت آن کاسته شد و این روزها تقریبا خاموش است.

🔹تجمعات در فضای بسته همچون مساجد از سوی برخی از اقشار –نظیر آنچه گروهی از روحانیون کردستان انجام دادند – صورت پذیرفت که با بیانیه خوانی و پایان یافتن مسالمت آمیز آن همراه بود را نیز نباید از نظر دور داشت اما دامنه وسیعی نداشت وبه شهرهای کردستان محدود شد

🔹بیانیه های اعتراضی نخبگان و فعالان مدنی و سیاسی در سطح کشور و بعضا منطقه ای و معدودی از احزاب اصلاح طلب در محکومیت سرکوب ها و اعمال خشونت، دستگیری و اعدام تنی چند از معترضان را نیز می توان از جمله کنش های مدنی مرتبط با این جنبش دانست که هنوز هم هرازچندگاهی به مناسبتی –نظیر محکومیت مسمومیت دانش آموزان دختر مدارس تعداد زیادی از شهرهای کشور –ادامه یافته است

🔹 اعتراضات جنبش ژینا از کردستان آغاز شد، به سایر مناطق کشور کشیده شد و به مرور بازهم به کردستان محدودشد. البته مورد خاص نماز جمعه زاهدان را باید مستثنی کرد که از همان روزهای اول تعدادی از نمازگزاران مسجد مکی پس از خروج از مسجد به صورت پراکنده شعارهایی درمحکومیت نظام سر داده و هنوز هم ادامه دارد که نمی توان نام اعتراض خیابانی برنامه ریزی شده برآن نهاد. درمورد این که چرا اعتراضات در روزهای اول به سرعت از سقز به سایر شهرهای ایران گسترش یافت اما به مرور و پس از دو ماه همکاری مردم سایر شهرهای ایران با معترضان کردستان کاهش یافت, سخن بسیار است که امیدوارم تحلیلگران به آن بپردازند اما باید دانست علت هرچه بود مسیر آینده جنبش را تحت تاثیر قرار داد.
🔹 گرچه بررسی علل این فرازو فرودها نیازمند مطالعات جامعه شناسانه و حتی رفتارشناسانه است و از توان قلم حقیر خارج است اما درحد فهم و شناخت خود در بخش بعدی, به سهم خود به برخی از دلایل و علل آن خواهم پرداخت.
توسعه: کانال اختصاصی سید هاشم هدایتی
@KDproblems