توسعە: کانال اختصاصی سید هاشم هدایتی
532 subscribers
314 photos
61 videos
127 files
140 links
در این کانال یادداشت های شخصی اینجانب حول مباحث توسعە, با تمرکز بر کردستان و گاهی هم اشعار و دلنوشتەها و ...درج می شود. منتظر نظر و پیشنهادهای شما هستم.

t.me/KDproblems لینک کانال
Download Telegram
🔸نگاهی به چشم انداز صدساله سنندج!

✍️دکتر سید هاشم هدایتی

🔹سنندج همانند هر شهر نامدار دیگر پیشینه ای دارد به قدمت سالیان حیات آن. پیشینه ای که مردمانش به آن می نازند و احوالی دارد که چندان خوش نیست: از هر نظر و البته آینده ای پیش رو دارد که اگر با نگاه استراتژیک و توسعه محورانه تدبیر نشود ممکن است ناخوش احوالی اش تداوم یابد.

🔻این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:

https://kurdpress.com/fa/34992/
*این یادداشت کوتاه برای ویژە نامە شهر سنندج بە درخواست کاک یحیی صمدی تنظیم شد. قرارشد درویژە نامە ای در هفته نامه یی منتشر شود. بدون اجازەی حقیر در سایت کوردپرس نیز منتشر شدە است. شکایتی ندارم اما شایستە بود از نویسندە اجازە بگیرند!

کانال تخصصی سیدهاشم هدایتی
@KDproblems
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
موانع توسعە کردستان:
درگفتگو با خبرگزاری ڕووداو
🔹🔸🔹🔸🔹
دراین گفتگوی کوتاە از موارد زیر بە عنوان موانع اثرگذار در توسعە مناطق کردنشین غرب کشور نام برده شده است:
* فقدان چشم انداز ونگاه استراتژیک سیستم حکمرانی در مورد کردستان
* نبودهماهنگی سیستماتیک بین حکومت , بخش خصوصی و نهادهای مردمی درمورد توسعه منطقه
* نبود فرهنگ قوی کار وتوسعه درجامعه
* وجود نگاه سخت افراری به امنیت در منلطق مرزی کشور. به باورمن سرمایه گذاری وایجاد اشتغال بسی بهتر از امکاتات سخت افراری و نظامی می تواند امنیت پایدار را درمرزهای کشود ایجاد کند.
* فرار سرمایه گذاران محلی از منطقه به دلیل نبود امنیت سرمایه گذاری
*ناکارامدی سیستم بانکی در حمایت از سرمایه گذاری درمنطقه
و...
کانال تخصصی سید هاشم هدایتی
@KDproblems
Forwarded from جرعه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻محسن رنانی در این گفتار، به موضوع توسعه می‌پردازد.

♦️وی عنوان می‌کند که توسعه امری نیست که صرفا با ایده‌ای ذهنی بتوان آن را صورت‌بندی کرد🔺️

@joreah_journal

www.instagram.com/joreah_journal
p-vahabzadeh-iran-and-ethnicity.pdf
398.7 KB
" ایران اتنیک ندارد", عنوان یادداشت نسبتا مفصلی است از اقای پیمان وهاب زاده که بە دلیل ارتباط آن با مبانی گفتمان توسعه, مطالعه آن را به دوستان عزیزم پیشنهاد می دهم
در ضمن در صورتی که نقدی از آن ارایه شود در کانال قرار خواهم داد
توسعه: کانال تخصصی سید هاشم هدایتی

@KDproblems
https://www.facebook.com/100060733555973/posts/pfbid09pUbuybtifBczFkK9UuPXea4VzVMGwSR3vzV7e6UWPYUNjgteyj3HMDo2pWUUcm9l/?sfnsn=scwspmo

فرصت کردید نگاهی به این گفتگو بیندازید
از سیاست بیزار شده ام اما نمی توان سکوت کرد

توسعه: کانال تخصصی سید هاشم هدایتی

@KDproblems
Forwarded from هم‌میهن
نقدی بر گفت‌وگوی هم‌میهن با دکتر عبدالله رمضان‌زاده

تجزیه‌طلبی کردها از اتهام تا واقعیت


 ‏سیدهاشم هدایتی، فعال سیاسی و دانش آموخته مدیریت استراتژیک:

♦️دکتر رمضان‌زاده با تکرار فرمول کلاسیک و قدرت ساخته (قدرت دولت مرکزی و اعتراضات قومی) در واقع صورت‌مسئله را پاک کرده و به‌جای ریشه‌یابی اعتراضات مکرر و مستمر تاریخی کردها و به‌جای تزریق نگرانی به حاکمان از نتایج تبعیض‌های ناروا، تلویحا به این بسنده کرده‌اند که نگران نباشید! اگر دولت مرکزی قوی باشد، هیچ تهدیدی نظام را تهدید نمی‌کند. درحالی‌که به استناد تجربه‌های بازگو شده در قرآن و به استناد تجارب ده‌ها کشور و سرزمین می‌توان این اصل پایدار را لایتغیر دانست که ستم و تبعیض یک قوم نسبت به اقوام دیگر در هر کشوری در درازمدت منجر به گسستن و جدایی آنان از یکدیگر خواهد شد.

 
متن کامل
https://b2n.ir/m68352

#هم‌میهن 
@hammihanonline
4_6046391415267658638.pdf
153.4 KB
من کوردم
من ایرانیم
من خودایرانم

توسعه: کانال تخصصی سیدهاشم هدایتی
@KDproblems
من کُردم, ایرانیَم. من خودِ ایرانم!

سیدهاشم هدایتی
من یک کُردم، ایرانیَم! مادری دارم به زیبایی خدا و خانه ای به بلندای تاریخ. نام من کُرد است، شناسنامه ام را خدا صادر کرده است. برادری دارم به نام رنج و خواهری بە اسم درد! روزهای زیادی. روزها؟ نه. نه. ماه ها و سال ها و قرن هاست درکنارشان می زیَم. پدرم مرا با غرور پروراند و مادرم اولین بار شیر شرافت را به من خوراند. درد و رنج و غرور و شرافت، هنوز هم بزرگترین سرمایه های زندگی ابدی و روزمرگی منند
من یک کُردم، ایرانیَم! من هرگز با رنج و درد قهر نبوده ام حتی روزی کەحلبچه شهید شد، سرکش و غرورمند فریاد زدم. من یک کُردم. غرور سرمایه من و شرافت بزرگترین مونسی که نفس هایم با نام مبارکش بر می آیند. روزی که اندوخته های پدرم، دیاکو را به تاراج بردند ایستادم و ایستادم و خانه را پاس داشتم وتاکنون درقلعه های این خانه شب نخوابی ها کشیده ام. زخم تنگه چالدران را، هنوز هم بر سینه دارم. من در تاق بستان بر جنازه فرهادِ همخونم مویه کردم
من یک کُردم، ایرانیَم! از خانه ام در برابر مغولان ددمنش حراست کردم. سردادم، جان دادم اما خانه را حفظ کردم. در برابر نامهربانی های هزاران سالەی هم خانەیی های نامهربانم دم فروبستم و لب بر نیاوردم. هرجا نیازشان بود به سرحداتم فرستادند تا از مام وطن پاسداری کنم و کَردم. در شمال خراسان سد راه افغان ها شدم. در گلستان زیاده خواهی ترکمن ها را سد شدم. در غرب سرزمینم، پاره پاره شدم اما با چنگ و دندان پاسدار خانه پدری شدم و هنوز بوی خانه ی مادری از تمام وجودم استشمام می شود.
من یک کُردم، ایرانیَم! کوه های سربه فلک کشیده زاگرس گواهند هرگز دربرابر ستم و جور سر فرود نیاورده ام. سر داده ام اما سیادت و عزت خانه ام را حفظ کرده ام. از آبیدر و شاهوو دالاهو، تا الوند و دماوند و سهند وسبلان همه نمادهای ایستادگی منند. من فرزند ایران زمینم. صلاح الدین به عشق مادرم ایران پرچم آزادگی اش را بر بام جهان برافراشت. من در سوگ فرزندان مرزدارم اشک ها ریخته ام اما سرخی رنگ صورتم همچنان باقیست. اشک من با نام همه شهیدان انسانیت خو گرفته است: از شهیدان اصحاب الاخدود تا نینوا، تا حلبچه، سردشت و پارک شهر بانه و سیاە سنگ سنندج. چه فرقی می کند. من به نام انسانیت و برای انسانیت اشک ریخته ام
من یک کُردم، ایرانیَم! قلب من لبریز از عشق شهسوارانی است در دریای عرفان. من مولانای رومی را همان اندازه دوست دارم که مولوی کُردِ اورامی را. عشق حافظ را با محبت نالی و محوی پیوند زده ام. سعدی برایم بوی پیره میرد را می دهد. نیما را چنان دوست دارم گویی گوران است و بیکس و فرزند نامدارش. من به نظامی چنان دلبسته ام گویی مم وزین خانی را او برایم سروده است. آری تک تک سلول های من با چنین چشمه های زرافشانی خو گرفته اند. من یک کُردم، یک ایرانی دلبسته به هزاران شهسوار عرصه عشق و عرفان. من فرزند عشقم. من خودِ عشقم!
آهای یارو!. آهای تو که سراپایت بویی از دیگر دیارباخود دارد! توبا ذهن مریض و قلب نامهربان کینە توزت هرگز نمی توانی مرا از سرزمین مادریم رم دهی. من یک کُردم. فرزند ایران. خودِایران. من حتی در غربت و در سالیان سخت دوری از مادر جز سودای خانەمادری عشقی بەسر نداشتە ام. من همزاد درد ورنج و غرور و شرافتم. مرا با چه می هراسانند نامردمان؟ مگر نمی دانند از کدامین تبارم. من کُردم ایرانَیم. من خود ایرانم. تبارمن غیرت است وعشق. من عرفان و عاطفه و عقل را باهم به ارث برده ام. دستانم بوی قلم می دهند. هیمن و هژار و شیرکو عبدالله پشیو و قاضی و یونسی ها را در کتابخانه های سرزمینم به ارث نهاده ام. من فرزند شعر و هنر و تاتر و سینمایم. دستانم بوی قلم می دهند آری اما بازوانم همچنان به رسم دیاکو در برابر جور ستمگران پرتوان اند!
من فرزندِایرانَم. من خود ایرانم. نام های مرا زمزمه کن: تو نشانی از دلدادگی به دگران در آن می بینی! آااای برادرِ نامهربان من! همسایه ی دیوار به دیوار خانه ام! نامهربانی بس کن! سالیان و قرن هایی است در کنارت بوده ام، درکنارم بوده ای! بارها از پشت خنجر خوردیم اما دگربار بر سر یک سفره نوشیدیم و نوشاندیم! نکند اندیشه های خصم ساخته دیوارهای همسایه گی مان را بر سرمان فروریزند. نکند فراموش مان شود راه دورو دراز و پرپیچ و خمی را که باهم پیموده ایم.
برادر! آ ی ی ی برادر! دستت را از روی ماشه تفنگ های دشمن ساخته بردار! دشمن شادمان مکن! من یک کُردم، ایرانیَم. من خودِایرانم! من نفس به نفس با مادرم، با سرزمینم با شرافت و عزت پابه پا بوده ام. من هرجا بوده ام بوی ایران داده ام، بوی نوروز، بوی سفره هفت سین، بوی مهربانی! من یک کُردم، ایرانیَم. هیچکس نمی تواند مرا از خانه مادریَم براند. من مانده ام پای برجا و دگر بار طعم مهربانی مادرم را در تمام خانه های شهر خواهم بویید. من این روزها را خواهم پیمود و بوی باروت از شهر ودیارم پر خواهد کشید. من می مانم و تو و تو می مانی و من و ما می مانیم و خانه مادری. و خانه ای خواهیم ساخت با خشت و گل ایرانی با اندیشه و سودای ایرانی، به دور از تبعیض، به دور از نابرابری، به دور از کینه و نفرت و لبریز از عشق و مهربانی با طعم "مادر، زندگی و سربلندی"!
* روزنامه مستقل دوم آذر ۱۴۰۱
کانال تخصصی سید هاشم هدایتی
@KDproblems
کتاب جنبش اجتماعی چیست؟
نویسنده: پرفسور هنک جاستون
مترجم: سعیدکشاورزی و مریم کریمی
ـــــــــــــ
مطالعه این کتاب برای همه کسانی که به عنوان مشارکت کننده, تحلیلگر, وناظران موافق یا مخالف جنبش های اجتماعی هستند, مفید است.
تامل در محتویات این کتاب ارزشمند ویافته های محقق صاحب نام آن, برای تحلیل اعتراضات ماه های اخیر, در ایران را به دوستان عزیرم توصیه می کنم. برای کسانی که ممکن است دسترسی به کتاب نداشته باشند, می کوشم به تدریج محورهایی از آن را برداشت ودراختیار علاقه مندان قرار دهم.
عناوین فصل های کتاب: جنبش اجتماعی چیست؟ مطالعه جنبش های اجتماعی, جنبش سیاسی و جنبش فرهنگی چیست؟, جنبش های اجتماعی چه کارهایی انجام می دهند؟ پژوهش در جنبش های اجتماعی و جنبش های اجتماعی به کدام سو می روند؟
توسعه; کانال تخصصی سیدهاشم هدایتی
@KDproblems
معرفی کتاب جنبش اجتماعی چیست؟(قسمت اول)

به نام خدا
کتاب "جنبش اجتماعی چیست؟" نوشته پرفسور جانستون ، استاد سرشناس رشته جامعه شناسی در دانشگاه ایالتی سن دیاگوی آمریکا، در سال 2014 میلادی منتشر و در سال 1398 هجری شمسی به دست دکتر سعید کشاورزی جامعه شناسی که رساله دکترایش را درمورد جنبش های اجتماعی نوشته است و با همکاری خانم مریم کریمی ترجمه و به چاپ رسیده است. برای بیان اهمیت و جایگاه این کتاب به گفته های دکتر کشاورزی توجه می دهم که طی مصاحبه درمورد ترجمه این کتاب می گوید" ترجمه این کتاب نخست به دغدغه خودم در حوزه جنبش‌های اجتماعی برمی‌گردد. سال ها قبل که کارم را روی رساله دکترایم در زمینه جنبش‌های اجتماعی آغاز کردم متوجه فقدان کتاب‌های دست اول در این زمینه شدم. نه تنها آثار ترجمه ناکافی بودند بلکه در میان آثار اصلی نیز اثری که بتواند به شکلی مناسب مباحث مربوط به جنبش‌های اجتماعی را در حجمی متناسب پوشش دهد وجود نداشت. تا اینکه همین چند سال پیش باخبر شدم هنک جانستون، که یکی از محققان سرشناس در این زمینه است، کتابی تالیف کرده است. با توجه به اینکه نویسندۀ کتاب سال‌های متمادی در این زمینه فعال بوده است احتمال دادم کتاب خوبی باشد. پس از این که کتاب را خواندم مطمئن شدم این اثر می‌تواند بسیاری از کمبودهای موجود در این حوزه را پوشش دهد. بنابراین تصمیم به ترجمه کتاب گرفتم. این کتاب مباحث جنبش‌های اجتماعی را تا جای ممکن به صورت همه جانبه مورد بررسی قرار می‌دهد و به اعتراف محققان مشهور جنبش های اجتماعی، یکی از بهترین کتاب‌ها در این زمینه است. من هم در ترجمه‌ام دو موضوع را همواره در ذهن داشته ام، نخست آنکه ترجمه تا جای ممکن روان باشد تا همه مخاطبان بتوانند از آن استفاده کنند و دوما این ترجمه دقیق باشد تا بتواند مرجع مناسبی برای تحقیقات در این زمینه تحقیقی باشد."
به عنوان یک کنشگر مدنی مشتاق بودم برای تحلیل اعتراضات گسترده ای که در پی قتل خانم مهسا امینی سقزی در قرار گاه گشت ارشاد نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، از شهریور 1401 در شهرهای مختلف ایران – و به صورت پر رنگ تر درکردستان - رخ داد و هنوز هم با فراز و نشیب هایی ادامه دارد به یک منبع تئوریک نزدیک به واقعیت های ملموس جامعه مراجعه کنم. از طریق دوست عزیزم شهروز سامانی مسئول انتشارات امیرکبیر سنندج با این کتاب آشنا و با وَلَع بسیار به مطالعه آن پرداختم. مدتی پیش از طریق کانال تخصصی خود –@KDproblems توسعه – آن را به علاقه مندان معرفی کردم و وعده دادم درحد توان چکیده یا فرازهایی از این کتاب را برای کسانی که ممکن است دسترسی به اصل کتاب نداشته باشند، تحریر ودرکانال قرار دهم.

کانال تخصصی سید هاشم هدایتی
@KDproblems
معرفی کتاب جنبش اجتماعی چیست؟(قسمت دوم)
جانستون می گوید: جنبش اجتماعی پدیده ای منحصر به فرد است و هر تغییری را نمی توان جنبش اجتماعی نامید. در جنبش های اجتماعی مردمانی که به آن می پیوندند به صورت هدفمند و استراتژیک، آن را رهبری می کنند. و البته این حرکت بیرون از محدوده شبکه های سیاسی و نهادهای مستقر- دولت و حکومت – صورت می پذیرند. مدل عمومی مد نظر پرفسور جانستون برای مطالعه جنبش های اجتماعی دارای سه بعد است که درواقع سه حوزه گسترده تحلیلی به شمار می روند:
1. ساختار اجتماعی شامل شبکه های نسبتا ثابت روابط میان سمن ها( سازمان های مردم نهاد)، گروه های غیر رسمی و مشارکت کنندگان. به عبارت دیگر گروه ها و سازمان هایی به هم مرتبط که
2. عناصر تفسیرگرانه – مفهوم پردازانه ای مانند: هویت، ایدئولوژی و فریم ها را حفظ و تبیین می کنند و
3. در پرفورمنس ها یا حوزه های کنش جمعی کنشگران، منعکس و به نمایش در می آیند.
وی معتقد است گرچه ممکن است یک محقق در مورد یکی از این ابعاد تمرکز داشته باشد اما به ناچار درادامه مطالعات خود باسایر ابعاد مواجه خواهد شد. جانستون به ترتیب عناصر و زیربخش های هرکدام از این سه بعد را به شرح زیرمورد بحث وبررسی قرار می دهد: ساختار جنبش اجتماعی، سازمان های جنبش اجتماعی، شبکه های جنبش اجتماعی، جنبش ایده ها، ایدئولوژی ها، فریم ها(چارچوب ها و قاب)ی کنش جمعی، منافع جمعی،هویت جمعی، پرفورمنس(اجرا،نمایش و عملکرد)های جنبش اجتماعی، حوزه های کنش مدرن و شبکه های پرفورمنسی و عملکردی که به ترتیب به تک تک آن ها خواهیم پرداخت.
ساختار جنبش اجتماعی:
گستره ساختاری به معنای اندیشیدن در باره روابط ثابت و ماندگار میان کنشگران اجتماعی از دوطریق قابل توجه اند: نخست جنبش های اجتماعی از گروه ها و سازمان های کوچک و بزرگ و ستیزه جو(مبارز) و اهل مدارایی تشکیل شده اند که افراد در درجات مختلف برای مشارکت درهم ادغام و برای اقدام به کنش بسیج می کنند. دوم. جنبش های اجتماعی ساختارهایی هستند شبکه ای که پیچیدگی های ایدئولوژیک، تاکتیکی و سازمانی را متقابلا به هم پیوند می دهند و اجزا را به هم متصل کرده و یک کل منسجم را پدید می آورند.
کانال تخصصی سید هاشم هدایتی
@KDproblems
معرفی کتاب جنبش اجتماعی چیست؟(قسمت سوم)
سازمان های جنبش اجتماعی: جانستون براین باور است که سازمان های جنبش با خود جنبش دو امر جدا هستند. گروه هایی نظیر: جنبش محیط زیست، صلح سبز، دوستداران زمین یا جبهه آزادیبخش زمین، همگی سازمان های جنبش اجتماعی (سجا) هستند.گروه هایی که از نظر اندازه، پیچیدگی و میزان رسمیت ساختاری باهم متفاوند و شهروندان آن ها را برای پیگیری مطالباتشان، در زمان هایی که سیاستمداران پاسخگو نیستند یا درزمان فوریت طرح مسائل سازمان داده اند. سجا درمواردی بسیار رسمی وبرخوردار از منابع هستند. این ها عموما آمیزه ی پیچیده ای از گروه ها و افراد متکثرند. از این رو بنیان های ساختاری وسازمانی شان اگر به مثابه یک کل درنظر گرفته شوند معمولا متنوع و پیچیده و همیشه درقالب شبکه های ارتباطی به هم مرتبط می شوند. سجاها در یک روند خاص بزرگتر، رسمیت دارتر و حرفه ای تر شده که به نام جنبش های اجتماعی حرفه ای نامگذاری شده اند. این روند با سازمان های مردمی که بیشتر به صورت خودجوش و غیر رسمی از جمعیت ناراضی سر بر می آورند درتضاد هستند. سازمان های با هدف های مبتنی بر تغییرات بزرگ احتمالا با برنامه ریزی و جذب سرمایه، بازدهی را افزایش می دهند. سازمان های بزگ کمتراحتمال دارد کارزارهای تخریبی به راه بیندازند، کارزارهایی که از اثرگذارترین تاکتیک های گروه هایی با منافع محدودند. سجاهای حرفه ای مایلند حوزه های تاکتیکی جنبش را به سوی آرامش و رواداری سوق دهند. اصطلاح سازمان های مردم نهاد(سمن) و سازمان های حامی اغلب درمورد گروه های رسمی به کار می رود که به دنبال اهداف ارزش بنیان و تغییر محورند. موضوعات و اهداف خاصی مانند حقوق بشر، امور مربوط به صلح یا قاچاق انسان را پی می گیرند.
شبکه های جنبش اجتماعی: محققان براین باورند که شبکه های اجتماعی نقش کلیدی در فرایندهای عضوگیری، سازماندهی و هماهنگی جنبش های اجتماعی ایفا می کنند. شبکه ها از طریق تماس های غیر رسمی، عضویت های همپوشان شبه رسمی و روابط درونی رسمی با سازمان های جهانی، درعین حال که برای گروه های محلی امکان نوعی استقلال و خودمختاری را فراهم می کنند بنیانی را برای تبادل اطلاعات و همکاری مشترک نیز به ارمغان می آورند.
جنبش ایده ها: از نگاه جانستون جنبش های اجتماعی با ایده های بزرگ و تغییرمحور شناخته می شوند، ایده هایی که برای آن ها کلیتی یکپارچه به ارمغان می آورند. جنبش های بزرگ در پی تغییر سازمان های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه اند و ایدئولوژی آن ها گسترده و متضمن راه های نوین اندیشیدن در باره روابط انسانی و ماهیت انسان است همچون انقلاب های فرانسه، روسیه و ایران. البته اکثر جنبش های اجتماعی اندکی پایین تر از مقیاس تغییرات مدنظرشان هستند. جانستون جنبش های اجتماعی را به مثابه روندهای سترگ "ایده ای" مانند فمنیسم، محیط زیست گرایی، برابری نژادی و جنسیتی می داند یعنی ایده های فراگیر تاریخ معاصر... ایده هایی که آرایش اجتماعی، امکان ها، خط مشی ها و صف بندی های سیاسی به ارمغان می آورد، به جنبش شکل و حرکت می دهد. بُعد مهم مفهوم پردازانه – تفسیرگرانه شامل ایدئولوژی ها، منافع، اهداف، هویت های جمعی، ارزش ها، باورها نگرش ها و چارچوب های تفسیری و هنجارهای رفتاری شامل حوزه های کنشی مشترک مانند تاکتیک ها، آوازها، شعارها و امثالهم می شود. جانستون دراین میان جایگاه چهار عامل را مهمتر می داند: ایدئولوژی ها، چارچوب های کنش جمعی، منافع جمعی و هویت های جمعی. وی می گوید این ها عناصر اصلی مفهوم پردازانه – تفسیرگرانه جنبش های اجتماعی هستند که درنگاه سنتی به اجزای کلیدی فرهنگی تعبیر می شود.
کانال تخصصی سید هاشم هدایتی
@KDproblems
معرفی کتاب جنبش اجتماعی چیست؟(قسمت چهارم)
ایدئولوژی ها: از نظر پرفسور جانستون ایدئولوژی مفهومی بنیادین در تحلیل جنبش های اجتماعی است. ایدئولوژی بر ایده ها و روابط نظم مند آن ها با یکدیگر و پیامدهای آن برای کُنش اجتماعی و سیاسی بر پایه تعهدات ارزشی متمرکز است. ایدئولوژی مشخص کننده اهداف جنبش و آن چیزی است که جنبش آرزوی تحقق آن را دارد. وی تعریف ساده ایدئولوژی را اینگونه بیان می کند: " ایدئولوژی نظامی از ایده هاست که بیان ها و نظریات پیرامون واقعیت زندگی اجتماعی را با ارزش ها و هنجارهای مرتبط با اهداف ترکیب می کند، اهدافی که تغییرات اجتماعی را ترویج می دهند یا دربرابر آن مقاومت می کنند".
برخی از ایدئولوژی ها به شدت مدون اند نظیر مارکسیسم لنینیسم در شوروی سابق، مائوئیسم درچین و از چشم انداز معاصر آن، اسلام بنیادگرا و سلفی گری همین حکم را دارند. دربرخی موارد توافق کمتر است براین اساس خوانش های متفاوتی را برای پدید آمدن تفاسیر مختلف فراهم آورده است. مثال آن تنوع خوانش ها از آنارشیسم در گروه های است که علیه نئولیبرالیسم فعالیت دارند یا همگرایی ایده ها در باره برابری حقوق و تفاوت های جنسیتی. این ایدئولوژی ها همراه با ایده های مرتبط نهفته در خود به مثابه یک ریسمان، مردم را درگروه ها، سازمان ها و شبکه های گسترده ساختاری گردهم جمع می کنند. ایدئولوژی به شدت مدون معیارهایی را برای تفسیر رویدادها دراختیار اعضای مشارکت کننده خود قرار می دهند و افراد را باقدرت بیشتری درکنارهم نگه می دارند. در شدیدترین حالت، فرقه های سیاسی و مذهبی آزادی کمی را برای مخالفت به اعضاأ می دهند.
ایدئولوژی های عمومی و خاص هردو اجزای مفهوم پردازانه – تفسیرگرایانه یک سازمان جنبشی را بر می سازند. این امر پایه ای را برای اهداف و گفتمان مشترک و همچنین تماس های بین فردی و شبکه ای و هویت مشترک و هماهنگی ایجاد می کند. ایدئولوژی ها دائما درجریان اند و به صورت اجتماعی در گفتمان و کنش بازنمایی می شوند و درباره آن ها بحث و جدل می شود و به موازات جنبش توسعه می یابد.

توسعه: کانال تخصصی سید هاشم هدایتی
@KDproblems
معرفی کتاب جنبش اجتماعی چیست؟(قسمت پنجم)
فریم های (چارچوب ها و قاب) کنش های جمعی: پرفسور جانستون می گوید: اصطلاح فریم های کنش جمعی بدین منظور وارد مطالعات مربوط به اعتراضات شده است که مشخص کند مردم چگونه موانع شناختی – اجتماعی انفعال و انطباق را درهم می شکنند تا وضعیت جدید را به گونه ای که باید دربرابرش موضع بگیرند تعریف کنند. به این دلیل که جنبش های اجتماعی نهادهای مستقر و قوام یافته ای نیستند واز سوی دیگر درپی به چالش کشیدن وضعیت موجود هستند لذا یافتن جرقه های فکری که درپس آن ها وجود دارد امری مهم است. فریم ها، دسته هایی از ایده هایند- برخی تحلیلگران از واژه "الگو" نیز استفاده می کنند- که به عنوان برایند جمعی تفسیرهایی از آنچه که نیاز به تغییر دارد و چگونگی و چرایی انجام این تغییرها، کنش های مشارکت کنندگان را هدایت می کنند. این فریم ها مستقیما به برخی جنبه های یک وضعیت توجه دارند و جنبه های دیگر را نادیده می گیرند. فریم های کنش جمعی می توانند برای جنبش ها خیلی خاص باشند مانند فریم "عدالت محیط زیستی"، " عدالت جهانی" و"فریم ضد والستریت". یک فریم از مفاهیم به هم مرتبطی تشکیل شده است که به افراد مشارکت کننده، مسیرهایی را نشان می دهد که بتوانند از طریق آن ها- مثلا از طریق لنز عدالت جهانی- جهان را ببینند و تجارب وضعیت ناعادلانه را مشخص و برجسته کنند. مثل موضوع تولید مبتنی براستثمار. جانستون تاکید می کند که فریم ها با ایدئولوژی ها متفاوتند زیرا فریم ها نوشته شده و روی کاغذ نیستند بلکه درسطحی شناختی فرایند اطلاعات عمل می کنند. از این نظر ایدئولوژی ها منابع مادی مهمی برای فریم های کنش های جمعی محسوب می شوند. فریم ها و ایدئولوژی ها معمولا باهمدیگر همپوشانی دارند.
منافع جمعی: از دیگر عناصر مهم تحلیل جنبش های اجتماعی می توان به منافع جمعی اشاره کرد. به نظر جانستون اغلب جنبش ها به صورت مستقیم یاغیر مستقیم منافع جمعی مشارکت کنندگان درجنبش را دنبال می کنند چراکه یکی از ارکان شکل گیری جنبش های اجتماعی وجود منافع مشترک مشارکت کنندگان است. چه بسا بدون منافع مشترک تجمعات و حرکت های اعتراضی جمعی هرگز شکل نگیرند. منافع جمعی اغلب واجد معنای اقتصادی و سیاسی هستند.
جانستون معتقد است برخی جنبش های اجتماعی مانند جنبش های کارگری و حقوق بشر نسبت به جنبش های دیگر نظیر محیط زیست منافعی مشترک دارند که آشکارا نقش تعیین کننده تری در بسیج مردم ایفا می کنند. به عبارت دیگر "منافع جمعی" کیفیتی تعیین کننده برای جنبش ها دارند در حالی که گستره تفسیرسازی در باره مشکلات و آنچه باید انجام شود از اهمیت کمتری برخوردار است. درمقام کنشگران، منافع جمعی همواره قبل از انجام کنش، تفسیر می شود. جانستون به نقل از یک اقتصاددان می گوید: درکنش های جمعی بزرگ، تصمیم به مشارکت نوعا به معنی پیوستن به گروه نیست. واین مشکل را با تعبیر" سواری مجانی" نام می برد و توضیح می دهد که کنشگر می بیند اضافه شدن یک نفر به اعتراضات تفاوت چندانی در موفقیت جنبش(یا خیرجمعی) ایجاد نمی کند. از آنجا که این موفقیت یاخیرجمعی میان همه مشترک است اگر جنبش به اهدافش برسد کنشگر عقلانی هیچ مشوقی برای تقَبُّلِ هزینه های مشارکت، ندارد.

توسعه‌: کانال تخصصی سید هاشم هدایتی
@KDproblems
معرفی کتاب جنبش اجتماعی چیست؟(قسمت ششم)

هویت جمعی: جانستون می گوید: در جامعه شناسی اغلب پژوهشگران "احساس همبستگی" را به منزله "منافع" اقتصادی تلقی نکرده و در عوض آن را نتیجه فرایندهای اجتماعی- روانشناختی تطابق، باورهای مشترک و پرفرمنس های(عملکردها و ایفای نقش های) درون گروهی قلمداد می کنند. همه این ها کمک می کنند تا هویت فردی را برحسب گروه اجتماعی تعریف کنیم. هویت جمعی عامل کلیدی برای انسجام و دوام یک جنبش است. وی از زبان یک جامعه شناس بیان می دارد که هویت جمعی مشوق همبستگی درونی برای مشارکت است اما به منزله زیرمجموعه مشوق های دیگر قرار می گیرد همچون: دوستی، گردهمایی جمعی، تعلق، انسجام ... در واقع هویت جمعی عنصر کلیدی در بعد مفهوم پردازانه- تفسیرگرایانه است زیرا منافع جمعی را متعادل می سازد وگاهی برآن ها فائق می آید. مثلا زمانی که فعالان به دلایلی مثلا برای حمایت از هم وطنان شان، ایثار می کنند.
پرفورمنس های جنبش اجتماعی: پرفورمنس برای رویکردهای فرهنگی معاصر مفهومی بنیادین است. نگاه امروزی این است که فرهنگ نه تنها یک بافت معنایی، بلکه شبکه ای از معناسازی است که درپرفورمنس های مختلف قرار می گیرد و از طریق الگوهای روزمره زندگی پخش می شود. جانستون می گوید: هنجارها و ارزش ها و باورها تازمانی که در زیست ذهنی افراد محبوس شده باشند تاثیری ندارند اما زمانی که به کنش تبدیل می شوند دیگران به آن واکنش نشان داده و از این طریق به شکل گیری بازنمایی های اجتماعی و خلق فرهنگ کمک می کنند و درواقع حوزه خلق فرهنگ، همان پرفورمنس های آن فرهنگ به شمار می روند.
حوزه های کنش مدرن: جانستون به استناد یافته های یک جامعه شناس اعلام می کند که طی قرن های نوزده وبیست میلادی، به موازات تکامل دولت دموکراتیک مدرن تاکتیک هایی مانند: راهپیمایی، تظاهرات، نشست، طومار، رژه، بست نشینی و اعتصاب و امثالهم شکل گرفته اند. و ادامه می دهد: منصفانه است اگر بگوییم دموکراسی و جنبش های اجتماعی در یک رابطه رفت وبرگشتی دوسویه، پیشرفت نموده و یکدیگر را تقویت کرده اند. امروزه پرفورمنس هایی هچون راهپیمایی و تظاهرات و اعتراضات بخشی از فرهنگ سیاسی را می سازند. به این معنا که چگونه می توان درخارج از کانال های نهادی پذیرفته شده، دست به اقدام سیاسی زد. این حوزه مدرن جنبش اجتماعی جزو قوی ترین حوزه های کنشی ای است که در آن الگوها دارای کیفیت فرهنگی آنی برای فعالانی هستند که درباره چگونگی کنش تصمیم می گیرند.
در نتیجه گیری بحث های مربوط به چیستی جنبش اجتماعی، جانستون موارد زیر را به عنوان جمعبندی ارایه می کند:
یک. جنبش های اجتماعی جمعا به دنبال اهداف معطوف به تغییرات اجتماعی هستنداهدافی که از ایدئولوژی ها، منافع و فریم ها نشات می گیرند.
دو. حوزه های کنشی جنبش های اجتماعی غالبا از فعالیت های مدرنی مانند راهیمایی، تحصن، کنش های اعتراضی، تظاهرات، پیاده روی و نشست پیروی می کنند.
سه. جنبش های اجتماعی به لحاظ ساختاری نیز متفاوتند چنانکه از گروه ها، سازمان ها و افراد وفادار شبکه ای و متعددی تشکیل می شوند
چهار. جنبش های اجتماعی درطول زمان انسجام و تداوم دارند، چیزی که تااندازه ای ناشی از وسعت سازمانی آن هاست که آن نیز از ساختار شبکه ای حاصل می شود.
پنج. این تداوم تا حد زیادی برپایه هویت جمعی قرار دارد به معنای عنصری مفهوم پردازانه- تفسیرگرایانه که بسیاری از خُرده پرفمرمنس ها را در مقیاس کوچک تائید و تشریح می کند

توسعه‌: ؛کانال تخصصی سید هاشم هدایتی
@KDproblems
https://s4.uupload.ir/files/کانال_تلگرامی_sxgi.jpg

توسعه: کانال تخصصی سید هاشم هدایتی
@KDproblems
معرفی کتاب جنبش اجتماعی چیست؟(قسمت هفتم)
 
مطالعات جنبش های اجتماعی: جانستون در فصل دوم کتاب به ده ها جنبش اجتماعی مطالعه شده توسط پژوهشگران اشاره کرده و نکات مهمی را از آن ها استخراج می کند که به برخی از آن ها به صورت گذرا اشاره می کنم. در مطالعات مربوط به جنبش های اجتماعی: حقوق سیاهان، جنبش ضد جنگ ویتنام، جنبش زنان، محیط زیست گرایی، جنبش عصر نوف جنبش هیپی ها، رادیکالیسم سیاسی دانشجویان و...مورد اشاره قرار می گیرد.. یافته های این پژوهش ها می گویند:
1.  جنبش های اجتماعی و کنش گرایی در زمینه اعتراضات، پدیده هایی خارق العاده نیستند بلکه رفتارهایی هستند که بیش از آنچه در گذشته تصور می شد به زندگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نزدیکند.
2. هنگامی که در اعتراضات خشونت رخ می دهد محتاطانه تر این است که یا آن را نتیجه ی اقدامات و کنش های پلیسی بدانیم که مارپیچ رویارویی ها را تسریع می کند یا آنکه آن را حاصل تاکتیک های مدون و آگاهانه خرده گروه های حاضر در گردهامایی اعتراضی قلمداد کنیم(که واقعیت های امروزی هردو مورد را تائید می کنند)
3. در بررسی جنبش ها دونگاه وجود دارد:  اول نگاهی که می گوید کنش های اعتراضی جمعی اساسا غیر عادی و غیرعقلانی هستند. نگاهی که می گویداین رویدادها بازتابی از نوعی آسیب شناسی جمعی، انحراف یا از هم گسیختگی اجتماعی را مفهوم پردازی می کند مواردی که موجب بی ثباتی و آمادگی روانی می شود و نهایتا مردم را به مشارکت در جنبش ها سوق می دهد. این استدلال ، که خیلی هم با اهمیت است می گوید: اگر یک جامعه ای نتواند فرصت هایی را برای شهروندانش فراهم کند یا نتواند آن ها را از لحاظ مدنی و اخلاقی یکپارچه کند آنگاه عصبانیت و سرخوردگی و پرخاشگری به وجود می ِآید و طغیان جمعی اعتراضی و خشمگینانه رخ می دهد!
در رویکرد دوم، هنگامی که خشونت و اخلالگری های ستیزه جویان اتفاق می افتد آن را صرفا به مثابه تاکتیک هایی هدفمند برای تحقق اهداف جمعی یا واکنش های عقلانی به تحولات نوظهور قلمداد می کند و حمله پلیس به معترضان را درهمین راستا ارزیابی می کند. از این منظر جنبش اجتماعی به این دلیل اتفاق می افتد که مردم مطالبات کاملا عقلانی و قابل فهمی از مسئولان غیرپاسخگو دارند یا از منافع جمعی خود دربرابر گروه های دیگر دفاع می کنند. یعنی جنبش ها به عنوان بسطی از ستیزه ی سیاسی عادی قلمداد می شوند و موفق ترین جنبش ها آن هایی هستند که بهتر سازماندهی، راهبردسازی و برنامه ریزی می کنند وبه بهترین نحو ممکن از این منابع برای  امور مربوط به بسیج کردن فعلی شان بهره می گیرند.
4.  درالگوی تحلیلی هربرت بلومر از جنبش های اجتماعی فرایند شکل گیری یک جنبش اینگونه است: ابتدا یک "نارضایتی" با هیجان همراه شده و کلید شروع جنبش را می زنند. دوم، معترضان به یک خودآگاهی مشترک می رسند که به شکل گیری "ما" می انجامد یعنی روح رفاقت و انسجام و تعلق گروهی پدید می  آید. سوم، با رسیدن گروه به درستی مطالبات، "اخلاق گروهی"  شکل می گیرد و درمرحله چهارم گروهی برای "طرح مطالبات  و تعیین تاکتیک ها" شکل می گیرد.
5. به گفته جانستون یک محقق به نام نیل اسملسر درکتاب نظریه رفتارجمعی طرحی نظام مند ارایه می دهد که درآن شش عامل یکسانی درهمه اشکال جمعی وجود دارند: یک. شرایط. دو، فشار. سه، عقاید تعمیم یافته. چهار، باورهمگانی شده. پنج، رویدادهای شتاب دهنده و شش، بسیج برای کنش و فراگیری نیروهای اجتماعی.
6.  درحالیکه رویکردهای قدیمی تر دوعامل "ازهم گسیختگی اجتماعی" ناشی از مدرنیزاسیون و "محرومیت نسبی" را برای جنبش های اجتماعی مطرح کرده اند،  دررویکردهای مدرن جامعه شناسان به جای محرومیت نسبی و سرخوردگی و جامعه توده ای به "بسیج مردم حول منافع گروهی، سازمان و راهبردها" به عنوان ارکان جنبش ها توجه دارند. و تاکید می شود که مردم از طریق سازمان ها وارد جنبش می شوند و نه به خاطر منزوی شدن ویا پرخاشگری. مک کارتی براین باور است که وجود سازمان هایی برای سازماندهی جنبش،  محوری ترین عامل در شکل گیری و موفقیت جنبش های اجتماعی است.

  توسعە: کانال تخصصی سید هاشم هدایتی
@KDproblems
 
 
معرفی کتاب جنبش اجتماعی چیست؟(قسمت هشتم)
 ادامە جمعبندی نتایج مطالعات جنبش های اجتماعی:
7. جانستون در رابطه با اهمیت "منابع" در جنبش ها می گوید: نتایج مشاهدات بی واسطه حاکی از آن است که گروه های پولدارتر احتمال بیشتری دارد که مشارکت کنندگان را بسیج کنند و برافکار عمومی اثرگذارباشند. وی سپس ادامه می دهد که فهم این امر مهم است که مواردی وجود دارند که در آن ها ماهیت آنی یک اعتراض، مطالبه یا اقدام اشتباه می تواند سازمانی بی پول را نیز به خیابان ها بکشاند.  تامین منابع و استفاده موثر از آن ها به شدت با مدیریت خوب سازمان جنبش اجتماعی در ارتباط است. برخی از این سازمان ها به صورت هدفمند پیام های عضوگیری، درقالب تبلیغات، به افراد مورد نظر خود می فرستند و با مدیریت آن، اعضای خود را همانند کالایی با روش های بازاریابی جذب می کنند.
8.  نتایج یک  مطالعه در سال 1975 پیرامون اعتراضات به مثابه کنش سیاسی تحت عنوان "راهبرد اعتراضات اجتماعی" حاکی از آن بود که انتخاب اعتراض و به ویژه به کارگیری ابزارهای تندروانه و تاکتیک های خشن همگی جزو تصمیمات راهبردی اند که گروه های چالش ساز آن ها را اتخاذ می کنند. نظریه سیاسی تکثرگرا از طریق چارچوب عملیاتی دانشمندان علوم سیاسی به دنبال فهم این مسئله بودند که رقابت های سیاسی دمکراتیک صلح آمیز چگونه انجام می شود. تکثرگرایی به معنای وجود مراکز چندگانه منافع در نظامی دمکراتیک است که به دلیل عضویت های متعدد و همپوشان، از رویکرد تک برنده ای به حکمرانی و همچنین خطرات درکمین نظم عمومی پیشگیری می کند. براساس نظریه تکثرگرایی از طریق گروه هایی با مطالبات تعدیل شده و همچنین از طریق وفاداری به قوانین بازی، به تصمیم گیری مسالمت آمیز درباره منافع متضاد سیاسی منجر می شود.
9.  جانستون از زبان یکی از پژوهشگران می گوید: تندروی یک انتخاب راهبردی است که از جایگاه گروه در گستره سیاسی ناشی می شود و آن گروه هایی که به شبکه های اثرگذاری سیاسی دسترسی ندارند احتمال دارد اعتراضات خشونت آمیز را به عنوان راهبرد موثری برای کسب امتیازات برگزینند!
10.  جانستون می گوید یکی از مهمترین مواردی که در مطالعات جنبش های اجتماعی مورد غفلت قرار گرفته است، " نقش دولت " و سازمان نظام سیاسی حاکم است که طیف گسترده بازیگران و نابازیگران سیاسی آن را تعریف می کنند. علاقه به گروهی که از بازی سیاسی کنار گذاشته شده اند از جایگاهی مرکزی در این زمینه برخوردار است، چراکه اولا ورود آن ها به مثابه بازیگران پرانرژی وضعیت موجود را تهدید می کند و ثانیا توضیح چگونگی ورود آن ها درقالب مسئله بسیج جای دارد . چالش بزرگ نخبگان سیاسی –شریک درقدرت – زمانی اتفاق می افتد که تهدیدهای اساسی برای قدرت شان وجود داشته باشد که دراین صورت، پلیس ، ارتش و نیروهای امنیتی سرکوب شدیدی را اعمال می کنند. بدین ترتیب عجیب نیست گروه هایی که در صدد جابجایی نخبگان سیاسی اند – به عنوان یک جنبش انقلابی – اغلب مورد شدیدترین و تندترین سرکوب های دولتی قرار می گیرند.
11.  جانستون دو عنصر اساسی را برواکنش دولت در برابر مطالبات سازمان های معترض اثر گذار می داند: یک، مقیاس یا گستره کنش جمعی ای که آن گروه ها می توانند سازماندهی کنند، به عنوان بازتابی از  تهدید بالقوه آن گروه و دوم، قدرت آن سازمان به عنوان بازتابی از فرصت های سیاسی آن گروه. گروه های قدرتمند احتمالا درزمان بسیج کردن با سرکوب دولتی مواجه نمی شوند و حتی ممکن است حمایت های دولتی نیز نصیب شان بشود، چیزی که تسهیل نامیده شده است،  اما این امر متضمن ارتباطات سیاسی و مذاکره است. از سوی دیگر هرچه گستره کنش جمعی وسیع تر باشد – به معنای اعتراضات و تظاهرات های بزرگ – احتمال بیشتری دارد که واکنش دولت همراه با سرکوب باشد مگر اینکه قدرت گروه های کنشگردر درجه بالایی قرار داشته باشد. مثلا از طریق ائتلاف باگروه های مرتبط. درواقع ترکیب قدرت و تعداد اعضا، تعیین کننده نوع واکنش دولت است که این واکنش در پیوستار(طیف)ی میان "سرکوب، تحمل تا تسهیل" قرار می گیرد.
 
 توسعە: کانال تخصصی سید هاشم هدایتی
@KDproblems