صبح برآمد ز کوه وقت صبوح است خیز
کز جهت غافلان صور دمیده است صبح
سوخته گردد شرار کز نفس سوخته
گنبد فیروزه را فرق بریده است صبح
#عطار
صبح برآمد ز کوه وقت صبوح است خیز
کز جهت غافلان صور دمیده است صبح
سوخته گردد شرار کز نفس سوخته
گنبد فیروزه را فرق بریده است صبح
#عطار
#عطار
ای دلشده دلربای من کیست
از جای شدم به جای من کیست
بیگانه شدم ز هر دو عالم
واگه نه که آشنای من کیست
ای دلشده دلربای من کیست
از جای شدم به جای من کیست
بیگانه شدم ز هر دو عالم
واگه نه که آشنای من کیست
وقت است که ساقی سرِ می بگشاید
مطرب ره چنگ و دم نی بگشاید
تاروی چو خورشیدِ تو نَبْوَد به صبوح
کارم به کلیدِ صبح کی بگشاید
#عطار
F
مطرب ره چنگ و دم نی بگشاید
تاروی چو خورشیدِ تو نَبْوَد به صبوح
کارم به کلیدِ صبح کی بگشاید
#عطار
F
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صبح از پس کوه روی بنمود ای دوست
خوش باش و بدان که بودنی بود ای دوست
هر سیم که داری به زیان آر که عمر
چون درگذرد نداردت سود ای دوست
#عطار
خوش باش و بدان که بودنی بود ای دوست
هر سیم که داری به زیان آر که عمر
چون درگذرد نداردت سود ای دوست
#عطار
عقل تا بوی می عشق تو یافت
دایما دیوانهای لایعقل است
منزل اندر هر دو عالم کی کند
هر که را در کوی عشقت منزل است
#عطار
دایما دیوانهای لایعقل است
منزل اندر هر دو عالم کی کند
هر که را در کوی عشقت منزل است
#عطار
در عشق اگر جان بدهی ، جان این است
ای بی سر و سامان ! سر و سامان این است
گر در رهِ او ، دل تو دردی دارد ،
آن درد نگه دار که درمان این است
#عطار
F💋
ای بی سر و سامان ! سر و سامان این است
گر در رهِ او ، دل تو دردی دارد ،
آن درد نگه دار که درمان این است
#عطار
F💋
جانا چو دلم دارد درد از سر زلف تو..
بگذار در آن دردش وز دست بمگذارش..
بردی دلم و پایش بستی به سر زلفت....
دل باز نمیخواهم اما تو نکو دارش...!
#عطار_نیشابوری
بگذار در آن دردش وز دست بمگذارش..
بردی دلم و پایش بستی به سر زلفت....
دل باز نمیخواهم اما تو نکو دارش...!
#عطار_نیشابوری
.
جانا مرا چه سوزی چون بال و پر ندارم
خون دلم چه ریزی چون دل دگر ندارم
گر پرده های عالم در پیش چشم داری
گر چشم دارم آخر چشم از تو بر ندارم
روزی گرم بخوانی از بس که شاد گردم
گر ره بود به آتش ، بیم خطر ندارم
عالم پر است از تو غایب منم ز غفلت
تو حاضری ولیکن، من آن نظر ندارم
#عطار
جانا مرا چه سوزی چون بال و پر ندارم
خون دلم چه ریزی چون دل دگر ندارم
گر پرده های عالم در پیش چشم داری
گر چشم دارم آخر چشم از تو بر ندارم
روزی گرم بخوانی از بس که شاد گردم
گر ره بود به آتش ، بیم خطر ندارم
عالم پر است از تو غایب منم ز غفلت
تو حاضری ولیکن، من آن نظر ندارم
#عطار
جانا ز شراب شوق تو هر دم
بی صبح و صبوحی و صباحیایم
گر سوختگان تو مباحیاند
بس سوختهایم و بس مباحیایم
🌹❤
#عطار
بی صبح و صبوحی و صباحیایم
گر سوختگان تو مباحیاند
بس سوختهایم و بس مباحیایم
🌹❤
#عطار
سحرگاهی شدمٖ سوی خرابات
که رندان را کنم دعوت به طامات
عصا اندر کف و سجاده بر دوش
که هستم زاهدی صاحب کرامات
خراباتی مرا گفتا که ای شیخ
بگو تا خود چه کار است از مهمات
بدو گفتم که کارم توبهٔ توست
اگر توبه کنی یابی مراعات
مرا گفتا برو ای زاهد خشک
که تر گردی ز دردی خرابات
#عطار
سحرگاهی شدمٖ سوی خرابات
که رندان را کنم دعوت به طامات
عصا اندر کف و سجاده بر دوش
که هستم زاهدی صاحب کرامات
خراباتی مرا گفتا که ای شیخ
بگو تا خود چه کار است از مهمات
بدو گفتم که کارم توبهٔ توست
اگر توبه کنی یابی مراعات
مرا گفتا برو ای زاهد خشک
که تر گردی ز دردی خرابات
#عطار
.
نه قدر وصال تو هر مختصری داند
نه قیمت عشق تو هر بی خبری داند
مرتد بود آن غافل کاندر دو جهان یکدم
جز تو دگری بیند جز تو دگری داند
#عطار
✨🤍
نه قدر وصال تو هر مختصری داند
نه قیمت عشق تو هر بی خبری داند
مرتد بود آن غافل کاندر دو جهان یکدم
جز تو دگری بیند جز تو دگری داند
#عطار
✨🤍
📖 #شاه_بیت_های_کهن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عالم بیخبری، طُرفه بهشتی بودهست
حیف و صد حیف، که ما دیر خبردار شدیم!
#فروغی_بسطامی
عشرت کنیم، ورنه به حسرت کشندمان
روزی که رَختِ جان به جهان دگر کشیم
#حافظ
بر شاه خوبرویان، واجب وفا نباشد
ای زرد روی عاشق! تو صبر کن، وفا کن
#مولانا
تا دور شدم من از درِ تو
از ناله، دلم چو ارغنون گشت
#عطار
مرا به جور چو کشتی، وفا چه فایده دارد؟
کنون که جان به لب آمد، دوا چه فایده دارد؟
#شیرازی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عالم بیخبری، طُرفه بهشتی بودهست
حیف و صد حیف، که ما دیر خبردار شدیم!
#فروغی_بسطامی
عشرت کنیم، ورنه به حسرت کشندمان
روزی که رَختِ جان به جهان دگر کشیم
#حافظ
بر شاه خوبرویان، واجب وفا نباشد
ای زرد روی عاشق! تو صبر کن، وفا کن
#مولانا
تا دور شدم من از درِ تو
از ناله، دلم چو ارغنون گشت
#عطار
مرا به جور چو کشتی، وفا چه فایده دارد؟
کنون که جان به لب آمد، دوا چه فایده دارد؟
#شیرازی