#فیلم سوم: تجربه _ سال ۱۳۵۲

کیارستمی در سال ۱۳۵۲ در حالی‌که دو فیلم کوتاه ساخته بود و هم‌چنان در کانون پرورش فکری کودکان و نوچوانان کار می‌کرد، فیلم نیمه‌بلند «تجربه» را ساخت. در این‌جا باید در نظر داشت که «زنگ تفریح» (فیلم دوم کیارستمی) به‌خاطر قالب جسورانه‌اش، به‌شدت مورد انتقاد منتقدان قرار گرفته و این امر خود به تنهایی می‌تواند اعتمادبه‌نفس کیارستمی تازه‌کار را تضعیف کند. خودش وضعیت را این‌گونه توضیح می‌دهد: شاید باور نکنید، اما فیلم ایده‌آل من، فیلم دومم، زنگ تفریح است. این فیلم مانند «طعم گیلاس» است از لحاظ فرم، جسارت، اجتناب از داستان‌گویی و پایان نامتعارف. اما واکنش منتقدان در آن زمان چنان شدید و تلخ بود که مرا به‌سوی بازنویسی یک داستان و ساخت فیلم تجربه، که یک ملودرام عشقی بود هدایت کرد. منتقدان نوشته بودند که من بودجه‌ی دولتی را هدر می‌دهم و لذا خواستار قطع هم‌کاری کانون با من شده بودند.
#تجربه حکایت نوجوان فقیر و یتیمی‌ست که در یک استودیوی عکاسی کار می‌کند و زندگی ملالت‌باری را می‌گذراند. او که دوره‌ی بحران بلوغ را تجربه می‌کند، عاشق دختری بزرگ‌تر و از طبقه‌ی بالاتر از خود می‌شود. تجربه بر اساس داستان کوتاهی از امیر نادری ساخته شده، نادری که از دوستان نزدیک کیارستمی بود، داستان تجربه را بر اساس تجربیات واقعی زندگی خودش نوشت و به کیارستمی داد و درست در همان زمان برای ساخت فیلم دیگری که به او پیشنهاد شده بود (تنگسیر، ۱۳۵۲) راهی بوشهر شد. به همین خاطر کیارستمی، در غیاب نادری، تجربه را با آزادی کامل و با معیارهای خودش ساخت، هرچند که نهایت تلاشش را کرده تا به رئالیسم مورد نظر نادری دست یابد. تجربه در دنیایی دور از ملودرام و با استفاده از یک سلسله زمان‌های‌ مرده ساخته شده، که همانند ابزارهایی به فیلم معنا می‌دهند. تجربه نخستین فیلم کیارستمی‌ست که آدم‌ها در آن به حرف می‌آیند، البته به‌اختصار و به‌ضرورت. تجربه از مولفه‌ی روایت‌گرایانه‌ی قوی‌تری نسبت به دو فیلم قبلی کیارستمی برخوردار است. فیلم اما از نظر سبکی شباهت چندانی به کارهای دیگر کیارستمی ندارد. در تجربه بیش‌تر با سینمایی از نوع سینمای اجتماعی یا خیابانی اواخر دهه‌ی چهل و اوایل دهه‌ی پنجاه روبه‌رو هستیم. به‌خصوص صحنه‌های ول‌گردی‌ نوجوان فیلم در خیابان‌ و جلوی سینماها به فضای سینمای خیابانی آن دوره و قهرمانان ناکامش شباهت دارد‌. ناکامی جنسی قهرمان فیلم که بی‌ارتباط به موقعیت طبقاتی او نیست، نیز از تم‌های رایج آن سینماست که نمونه‌ی شاخص آن فیلم «زیر پوست شب» (فریدون گُله، ۱۳۵۳) است. از نظر تصویری نیز فیلم‌برداری علیرضا زرین‌دست با سایه‌روشن‌‌های تند در فضاهای داخلی و حرکات دوربین دشوار و فراوان، فیلم را از سادگی و واقعیت‌نمایی تصاویر فیلم‌های کیارستمی دور می‌کند. وقتی در مجموعه‌ی کارهای کیارستمی به فیلم تجربه نگاه می‌کنیم بیش‌تر از این نظر جالب است که نشان‌دهنده‌ی شکل‌نگرفتگی سبک کیارستمی و دغدغه‌های ذهنی اوست. او را بیش‌تر آدمی متاثر از و همراه جو اجتماعی غالب می‌بینیم، تا هنرمندی با دیدگاه منحصربه‌فرد و با سبک قابل شناسایی.
درباره‌ی #تجربه:
این فیلم عملا صامت است، زیرا بر شخصیت پسر تمرکز دارد. از سوی دیگر، جهان اطراف او بسیار پرسروصداست. جهان مَمَد برخلاف انزوا و درون‌گرایی اجباری‌اش، مملو از صدای رفت‌وآمد ماشین‌ها و بسیاری از دیگر صداهاست. بخش مورد علاقه‌ی خود کیارستمی، بر مفهوم انزوای شدید و نیاز اساسی به ایجاد ارتباط با دنیای بیرون تمرکز دارد، یعنی هنگامی که مَمَد کفش‌های خود را تمیز می‌کند و قبل از خوابیدن به رادیو گوش می‌دهد (در واقع زیباترین بخش فیلم). به همین دلیل نگاهی که مَمَد با دختر ردوبدل می‌کند، برای او تا این حد اهمیت پیدا کرده و تصمیم‌گیری عجولانه‌اش را سرعت می‌بخشد.

از کتاب «سینمای عباس کیارستمی»، نوشته‌ی آلبرتو اِلِنا، ترجمه‌ی زهرا میرآخورلی و فرامرز آشنای‌قاسمی، نشر نارنج، ۱۳۹۷
.
صحبت‌های امیر نادری درباره‌ی فیلم «تجربه» و عباس کیارستمی

#تجربه، سومین فیلم کیارستمی (۱۳۵۲)
حکایت نوجوان فقیر و یتیمی‌ست که در یک استودیوی عکاسی کار می‌کند و زندگی ملالت‌باری را می‌گذراند. او که دوره‌ی بحران بلوغ را تجربه می‌کند، عاشق دختری بزرگ‌تر و از طبقه‌ی بالاتر از خود می‌شود.
تجربه بر اساس داستان کوتاهی از امیر نادری ساخته شده است. نادری که از دوستان نزدیک کیارستمی بود، داستان تجربه را بر اساس تجربیات واقعی زندگی خودش نوشت و به کیارستمی داد و درست در همان زمان برای ساخت فیلم دیگری که به او پیشنهاد شده بود (تنگسیر، ۱۳۵۲) راهی بوشهر شد. به همین خاطر کیارستمی، در غیاب نادری، این فیلم را با آزادی کامل و با معیارهای خودش ساخت، هرچند که نهایت تلاشش را کرده تا به رئالیسم مورد نظر نادری دست یابد.