سرگشته (تو ای پری کجایی)
قوامی
"توای پری کجایی"
(سرگشته) از ترانههای نامدار در موسیقی است که در یکی از بزرگترین و محبوبترین دستگاههای موسیقی ایرانی به نام #همایون ساخته شده است را از زیباترین شعرهای استاد #هوشنگ_ابتهاج دانست.
توای پری کجایی داستان عاشقی سرگردان است. عاشقی که همه موجودات را همچون خودش سرگشته محبوب و به دنبال او میداند....
این تصنیف در سال ۱۳۵۲ با صدای استاد #حسین_قوامی و با آهنگسازی استاد #همایون_خرم اجرا شد.....
(برگرفته از گلهای تازه شماره 52)
روحش شاد یادش گرامی
سالروز در گذشت حسین قوامی
(سرگشته) از ترانههای نامدار در موسیقی است که در یکی از بزرگترین و محبوبترین دستگاههای موسیقی ایرانی به نام #همایون ساخته شده است را از زیباترین شعرهای استاد #هوشنگ_ابتهاج دانست.
توای پری کجایی داستان عاشقی سرگردان است. عاشقی که همه موجودات را همچون خودش سرگشته محبوب و به دنبال او میداند....
این تصنیف در سال ۱۳۵۲ با صدای استاد #حسین_قوامی و با آهنگسازی استاد #همایون_خرم اجرا شد.....
(برگرفته از گلهای تازه شماره 52)
روحش شاد یادش گرامی
سالروز در گذشت حسین قوامی
کعبه ، منم ، قبله ، منم ،،، سویِ من ، آرید نماز ،
کآن صنمِ قبلهنما ،،، خم شد و ، بوسید مرا ،
پرتوِ دیدارِ خوشش ، تافته در دیدۀ من ،
آینه در آینه شد ،،، دیدمش و ، دید ، مرا ،
آینه ، خورشید شود ،،، پیشِ رخِ روشنِ او ،
تابِ نظر خواه و ببین ،،، کآیِنه ، تابید مرا ،
#هوشنگ_ابتهاج(سایه)
کآن صنمِ قبلهنما ،،، خم شد و ، بوسید مرا ،
پرتوِ دیدارِ خوشش ، تافته در دیدۀ من ،
آینه در آینه شد ،،، دیدمش و ، دید ، مرا ،
آینه ، خورشید شود ،،، پیشِ رخِ روشنِ او ،
تابِ نظر خواه و ببین ،،، کآیِنه ، تابید مرا ،
#هوشنگ_ابتهاج(سایه)
#هوشنگ_گلشیری (زادهٔ ۲۵ اسفند ۱۳۱۶ در اصفهان – درگذشتهٔ ۱۶ خرداد ۱۳۷۹ در تهران) نویسندهٔ معاصرایرانی و سردبیر مجلهٔ کارنامه بود. مورّخان ادبی وی را از تأثیرگذارترین داستاننویسان معاصر زبان فارسی دانستهاند
او با نگارش رمان کوتاه شازده احتجاب در اواخر دههٔ چهل خورشیدی به شهرت فراوانی رسید. این کتاب را یکی از قویترین داستانهای ایرانی خواندهاند.
گلشیری کارش را با آموزگاری در روستاها و سپستر در اصفهان آغاز کرد. از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷ به دعوتِ بهرام بیضایی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران استادی کرد. پس از انقلاب با تشکیل جلسات هفتگی داستانخوانی و نقد داستان از سال ۱۳۶۲ تا پایان عمر خود نسلی از نویسندگان را پرورش داد که در دههٔ هفتاد خورشیدی به شهرت رسیدند.او همچنین عضو کانون نویسندگان ایران و از بنیانگذاران حلقه ادبی جُنگ اصفهان بود.
گلشیری به تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۱۶ در اصفهان به دنیا آمد. در کودکی همراه با خانواده به آبادان رفت. خود وی دوران زندگی در آبادان را در شکلگیری شخصیت خود بسیار مؤثر میدانست.در سال ۱۳۳۸ تحصیل در رشتهٔ ادبیات فارسی را در دانشگاه اصفهان آغاز کرد. آشنایی با انجمن ادبی صائب در همین دوره نیز اتفاقی مهم در زندگی او بود. گلشیری کار ادبی را با جمعآوری فولکلور مناطق اصفهان در سال ۱۳۳۹ آغاز کرد. سپس مدتی شعرمیسرود. خیلی زود دریافت که در این زمینه استعدادی ندارد، بنابراین سرودن را کنار گذاشت و به نگارش داستان پرداخت.وی پس از چندی همراهِ شماری از نویسندگان نواندیش مانند ابوالحسن نجفی و محمد حقوقی جلسات یا حلقهٔ ادبی جُنگ اصفهان را پایه گذارد.
گلشیری از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷ به دعوتِ بهرام بیضایی دردانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران استادی کرد. او در سال ۱۳۵۸ با فرزانه طاهری که مترجم است ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو فرزند به نامهای غزل و باربد است.احمد گلشیری برادر وی مترجم و سیامک گلشیری برادرزاده او نیز نویسنده است. دیگر برادر زاده او سیاوش گلشیری نویسنده و منتقد میباشد.
سرانجام گلشیری در سن ۶۲ سالگی بر اثر ابتلاء به بیماری مننژیت که نخستین نشانههای آن از پاییز ۱۳۷۸ خورشیدی پدیدار شده بود در بیمارستان ایرانمهر درگذشت. او را در امامزاده طاهر شهر کرج به خاک سپردند.
او با نگارش رمان کوتاه شازده احتجاب در اواخر دههٔ چهل خورشیدی به شهرت فراوانی رسید. این کتاب را یکی از قویترین داستانهای ایرانی خواندهاند.
گلشیری کارش را با آموزگاری در روستاها و سپستر در اصفهان آغاز کرد. از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷ به دعوتِ بهرام بیضایی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران استادی کرد. پس از انقلاب با تشکیل جلسات هفتگی داستانخوانی و نقد داستان از سال ۱۳۶۲ تا پایان عمر خود نسلی از نویسندگان را پرورش داد که در دههٔ هفتاد خورشیدی به شهرت رسیدند.او همچنین عضو کانون نویسندگان ایران و از بنیانگذاران حلقه ادبی جُنگ اصفهان بود.
گلشیری به تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۱۶ در اصفهان به دنیا آمد. در کودکی همراه با خانواده به آبادان رفت. خود وی دوران زندگی در آبادان را در شکلگیری شخصیت خود بسیار مؤثر میدانست.در سال ۱۳۳۸ تحصیل در رشتهٔ ادبیات فارسی را در دانشگاه اصفهان آغاز کرد. آشنایی با انجمن ادبی صائب در همین دوره نیز اتفاقی مهم در زندگی او بود. گلشیری کار ادبی را با جمعآوری فولکلور مناطق اصفهان در سال ۱۳۳۹ آغاز کرد. سپس مدتی شعرمیسرود. خیلی زود دریافت که در این زمینه استعدادی ندارد، بنابراین سرودن را کنار گذاشت و به نگارش داستان پرداخت.وی پس از چندی همراهِ شماری از نویسندگان نواندیش مانند ابوالحسن نجفی و محمد حقوقی جلسات یا حلقهٔ ادبی جُنگ اصفهان را پایه گذارد.
گلشیری از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷ به دعوتِ بهرام بیضایی دردانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران استادی کرد. او در سال ۱۳۵۸ با فرزانه طاهری که مترجم است ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو فرزند به نامهای غزل و باربد است.احمد گلشیری برادر وی مترجم و سیامک گلشیری برادرزاده او نیز نویسنده است. دیگر برادر زاده او سیاوش گلشیری نویسنده و منتقد میباشد.
سرانجام گلشیری در سن ۶۲ سالگی بر اثر ابتلاء به بیماری مننژیت که نخستین نشانههای آن از پاییز ۱۳۷۸ خورشیدی پدیدار شده بود در بیمارستان ایرانمهر درگذشت. او را در امامزاده طاهر شهر کرج به خاک سپردند.
کانال تلگرامیsmsu43@
استاد شجریان - قطعهی بشارت
قطعه زیبای "بشارت"
ماهور
(زمانه قرعه نو میزند به نام شما...)
آواز:استاد #محمدرضا_شجریان
آهنگساز و نوازنده تار:استاد #محمدرضا_لطفی
شعر: استاد #هوشنگ_ابتهاج
ماهور
(زمانه قرعه نو میزند به نام شما...)
آواز:استاد #محمدرضا_شجریان
آهنگساز و نوازنده تار:استاد #محمدرضا_لطفی
شعر: استاد #هوشنگ_ابتهاج
حق با بهار بود با همان ساقههای لخت. بر پهنهٔ این خاک چیزی هست که به رغم ما ادامه میدهد. خوب است که جلوههای بودن را به غم و شادی ما نبستهاند..
#هوشنگ_گلشیری
#هوشنگ_گلشیری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سینه باید گشاده چون دریا
تا کند نغمه ای چو دریا ساز
نفسی طاقت آزموده چو موج
که رود صد ره برآید باز
تن طوفان کش شکیبنده
که نفرساید از نشیب و فراز
بانگ دریادلان چنین خیزد
کار هر سینه نیست این آواز
#هوشنگ_ابتهاج
تا کند نغمه ای چو دریا ساز
نفسی طاقت آزموده چو موج
که رود صد ره برآید باز
تن طوفان کش شکیبنده
که نفرساید از نشیب و فراز
بانگ دریادلان چنین خیزد
کار هر سینه نیست این آواز
#هوشنگ_ابتهاج
در زیر سایه روشن مهتاب خوابناک
در دامن سکوت شبی خسته و خموش
آهسته گام می گذرد شاعری به راه
مست و رمیدههوش
می ایستد مقابل دیواری آشنا
آنجا که آید از دل هر ذره بوی یار
در تنگنای سینه دل خسته می تپد
مشتاق و بی قرار
از پشت شیشه می نگرد ماه شب نورد
آنجا بر آن نگار که خوابیده مست ناز
در پیشگاه این همه زیبایی و جمال
مَه می برد نماز
دنبال ماهتاب خیال گشاده بال
آهسته می رود به درون اتاق او
من مانده همچنان پس دیوار، محو و مست
از اشتیاق او...
#هوشنگ_ابتهاج
#چهارپاره
در دامن سکوت شبی خسته و خموش
آهسته گام می گذرد شاعری به راه
مست و رمیدههوش
می ایستد مقابل دیواری آشنا
آنجا که آید از دل هر ذره بوی یار
در تنگنای سینه دل خسته می تپد
مشتاق و بی قرار
از پشت شیشه می نگرد ماه شب نورد
آنجا بر آن نگار که خوابیده مست ناز
در پیشگاه این همه زیبایی و جمال
مَه می برد نماز
دنبال ماهتاب خیال گشاده بال
آهسته می رود به درون اتاق او
من مانده همچنان پس دیوار، محو و مست
از اشتیاق او...
#هوشنگ_ابتهاج
#چهارپاره
وقتی چشمانت را باز ميکنی
مي بینی
بزرگترین ضربه ها را
همانهايی زده اند
که زمانی با چشم بسته
و از ته دل
دوستشان داشته ای ...
#هوشنگ_ابتهاج
مي بینی
بزرگترین ضربه ها را
همانهايی زده اند
که زمانی با چشم بسته
و از ته دل
دوستشان داشته ای ...
#هوشنگ_ابتهاج
DelAhangaan
شجریان _ اگر تو فارغی از حال دوستان / فریدون شهبازیان
⫸ خواننده : #محمدرضا_شجریان
ساز و آواز ...
تار #هوشنگ_ظریف
شعر #سعدی
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
فراغت از تو میسر نمیشود ما را
ساز و آواز ...
تار #هوشنگ_ظریف
شعر #سعدی
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
فراغت از تو میسر نمیشود ما را