...

چون بوسہ اے بے هوامے شود بیایی؟
شاید دلتنڪَے ام ڪمے آرام شود...





#سـودی_ش

#چ

شب قراری ست که با تو رقم می خورد

حالا بگو بی تو بودن راچگونہ تفسیر ڪنم

#سـودی_ش

#ش

شب قرارے ست ڪه با تـو رقم می خورد
حالا بگو بی تو بودن را
چگونہ تفسیر ڪنم

#سـودی_ش

#ش

جان دلم ..... تب دوست داشتنت

با هیچ شعری پاشویه نمی شود ...

اینجا همه چیز به #تـو ختم می شود

#سـودی_ش
#ج

بگو ڪجاے دلم را نشانہ گرفتہ اے
ڪه بدون تو دنیا با تمام وسعتش
برایم ڪوچڪ وتنگ است




#سـودی_ش



#ب

آغوشت
وطنم بود
بعد از او سالهاست
مهاجر سرزمین غربتم

#سـودی_ش

#الف

هر شب
خواب ڪسی را می بینم
شبیہ خودم ڪه شعر می خواند
براے ڪسی شبیہ تـو



#سـودی_ش


#ه

شب هاڪه حرف هاے ناڪَفته ام
بغض می شوند
بیا و مرا مثل نداشتنت
عمیق در آغوش بڪَیر...


#سـودی_ش

#ش

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌

شب عقربہ ها نبودنت را  فریاد می زنند
اما خیالم همچنان بہ نوازش
دستان تـو بیدار



#سـودی_ش

#ش

یادت را بہ آغـوش ڪشیده ام
نترس...
باز ڪن آغوش خود
دلتنڪََ یڪ آرامشم ..

#سـودی_ش

#ی

آهای #پاییــــز 🍂
                بَســــاطِ برگ ریزانَــــت را
            جمـــع ڪـــن
                    #عاشقــــانه_اش  نَکـــن
             #مَــــن و #او
                            #مـــا نَشــــدیم
#سـودی_ش

#الف

...

نڪَاهش مثل
خنڪاے نسیمی لطیف است ڪه
بر ڪویر داغ تنم می نشیند...

#سـودی_ش


#ن

..

روزے جایی حوالی عشق
تو را در
آغوش خواهم ڪَرفت...





#سـودی_ش

#ر

آهای
#پاییــــــز ...
  بَســــاطِ برگ ریزانَــــت را ....
           جمـــع کـــن ...!
      عاشقــــانه اش نَکـــن ....
             مَــــن و او ...

         مـــا نَشــــدیم ......!!!

#سـودی_ش

#الف

      

قلــبش خـانہ بے قرارےهایم بــود و
آغــوشش عبــادت...

#سـودی_ش

#ق

فاصلہ قلب تـو
تا بوسہ هاے من بسیار است
وقتی خیال تورا دارم خیالی نیست
حتی اڪَر ممنوعہ باشی


#سـودی_ش


#ف

فاصلہ قلب تـو
تا بوسہ هاے من بسیار است
وقتی خیال تورا دارم خیالی نیست
حتی اڪَر ممنوعہ باشی


#سـودی_ش

#ف

   

زمـستان آغـــــوش من اسـت
با دمای زیر عـشـق عجیب بوی
دلـتنگی می دهـد...



#سـودی_ش

#ز