.

از صداے پر مرغان سحر
لاله از خواب گران دیده گشود
اولین پرتو سیمایے صبح
بوسه بر گنـبـد مینا زده بود...


#فریدون_مشیری

#الف

به سینه تا نفسی هست بی‌قرارِ توام...

#فریدون_مشیری

#ب
‌

.

ای شب‌ به پاس صحبتِ دیرین،

خدای را با او بگو حکایت شب‌زنده‌داری‌ام


#فریدون_مشیری

#الف

کنار تو هر لحظه گویم به خویش
که خوشبختی بی کران با من است...

#فریدون_مشیری

#کاف

کنار تو هر لحظه گویم به خویش
که خوشبختی بی کران با من است...

#فریدون_مشیری

#کاف

ای #شب، به پاس صحبتِ دیرین، خدای را
با او بگو حکایت شب زنده داری‌ام

با او بگو چه می کشم از درد اشتیاق
شاید وفا کند، بشتابد به یاری‌ام...

#فریدون_مشیری

#الف


شبتون بخیر🌹

،
من #امشب
تا سحر خوابم نخواهد برد
همه اندیشه ام اندیشه ی فرداست
وجودم
از تمنّای تو ! سرشار است
زمان در بستر #شب ،
خواب و بیدار است
هوا آرام ،
#شب خاموش ،
راه آسمان ها باز
خیالم
چون کبوترهای وحشی
می کند پرواز


#فریدون_مشیری

#میم

.

دم به دم از نفس باد سحر
غنچه‌ها می‌شد باز
باغ‌های گل سرخ
یك گل سرخ درشت از دل دریا برخاست!

چون گل افشانی لبخند تو
در لحظه‌ی شیرین شكفتن!
خورشید!
چه فروغی به جهان می‌بخشید!
چه شكوهی...!
همه عالم به تماشا برخاست!


‌‌

#فریدون_مشیری


‌‌‌#دال

عاشقم؛
اهل همین کوچه‌ بن‌بست ِکناری ؛
که تو از پنجره‌اش
پای به قلبِ منِ دیوانه نهادی...
تو کجا ؛
کوچه کجا ؛
پنجره‌ی باز کجا؟...
من کجا، عشق کجا ...
طاقت ِآغاز کجا ؟!...


#فریدون‌ مشیری

#ع