مثل آدم‌های برفی شرمگینم از خودم

#یاسر_قنبرلو

#میم

از دست دیگران به کناری گریختم
از دست خویشتن به کجا می‌توان گریخت؟


#یاسر_قنبرلو

#الف

بی هیچ سوالی و جوابی بغلم ڪن
خستہ تر از آنم
ڪه بڪَویم بہ چہ علت



#یاسر_قنبرلو
#ب

.
شعر را صرف همین عشق ِ پریشان کردی
همه ی زندگی ات را سپر ِ آن کردی

دوستش داری و پیداست که پنهان کردی
دل من! هرچه غلط بود فراوان کردی

#یاسر_قنبرلو
#ش

نه که از بوسه معشوق بترسم،
هرگز!

از گناهی که پشیمان نکند ،
می ترسم


#یاسر_قنبرلو


#نون

نگاهش می‌ڪنم شاید بہ سمتم سر بگرداند
سر او بر نمی‌ گردد
مگر تقدیر برگرد


#یاسر_قنبرلو
#نون

افتخارم همه اش زخم جگر داشتن است

#یاسر_قنبرلو

#الف

دلِ من هرچه غلط بود ،
فراوان کردی ...


#یاسر_قنبرلو


#د

شڪ ندارم ڪہ بہ معراج مرا خواهد برد







آن نمازم ڪہ بہ لبخند تو باطل شدہ است

#یاسر_قنبرلو


#ش

دل من !

لطف بفرما

سرِ جایت بنشین!


#یاسر_قنبرلو
#دال

.
سجاده‌ای شدم وسط بی نماز ها...

#یاسر_قنبرلو
#س

ڪمے نخند، ڪمے دور شو، ڪمے بد باش


ڪه هر چه مے ڪشم از دست مهربانے توست...




#یاسر_قنبرلو
‌‌
#ک

برڪَے شده ام افتاده ام از شاخہ بہ ڪویی



چون باد مرا مے برد اما بہ چہ ســــویی

#یاسر_قنبرلو
#ب

عشق آن پزشکِ، مشهور شهر است

یک جمله دارد، «بیمار بعدی»

#یاسر_قنبرلو

#ع

اے حضرت مرگ اشتباهے شده انگار


ما زنده نبودیم ڪه امروز بمیریم...


#یاسر_قنبرلو
#الف

وقتی که نوحی نیست ، کشتی هم نخواهد بود
آرامشی دیگر پس از طوفان نمی ماند

اخبار را شاید ، ولی احساس را هرگز
همواره بعضی چیزها پنهان نمی ماند

#یاسر_قنبرلو

#و

نه که از بوسه‌ی معشوق بترسم
هرگـــــز!
از گناهی که پشیمان نکند میترسم...

#یاسر_قنبرلو

#ن