زبان نایینی
978 subscribers
4.03K photos
1.38K videos
207 files
359 links
این کانال فقط جهت ترویج و آموزش زبان نایینی و گسترش فرهنگ محلی است.
ارتباط با ادمین
@emamiarandi
Download Telegram
#آن_روزها
#حومه_نایین
#تاریخچه_نایین
.
🔴 شوشوشت و شوروفت*

🖌 سید مهدی حسینی کِجانی



از جمله حوادث غریبه و وقایع اتفاقیه در تابستان سال  ۱۳۳۷  هجری شمسی در روستای کجان، طغیان شدید رودخانه بود که منجر به جاری شدن سیلاب ویرانگر گردید .

هنگام عصر اتفاق افتاد ، ناگهانی و غافلگیر کننده ، در یک چشم بهم زدن از راه رسید و طومار همه را در هم پیچید و رفت .

در دور دست ، بی رحمانه آنقدر  آسمان بارید ،که بارانِ مهربان، سیلی شد زمین کَن و ویرانگر و با خود برد خانه ها و دار و درخت را و باقی گذارد گِل و لای و ویرانی .

از تأثیرات آن ، تخریب و ویرانی قنوات جاریه بود و درختانِ کهن را از اصل و ریشه برگردانید و تمامی محصولات زراعات و باغ ها را نابود کرد.
« کأن لم یکن شیئا مذکورا» 


جانوران و خزندگانی که در مراتع و کشتزارها و حاشیه رودخانه بدون مزاحمت مردم ، امورات خود را می گذراندند منظور و نمایان شده و وارد زندگی مردم شدند .

در اثر. این سیلِ ویرانگر ، نمی توان باور کرد که پیش از این حادثه ، در این دشت های سرسبز و در این باغات، محصولی وجود داشته است .
بقول حافظ:
ز تند باد حوادث نمی توان دیدن
در این چمن که گُلی بوده است یا سمنی

قرآن کریم تعبیر " عالِیَهاسافلها "بکار برده است :
هنگامی که امر ما فرا رسید آنجا را زیر و زبر کردیم و بارانی از سنگ گِل های بر هم نهاده بر آنها نازل کردیم ...


ساکنین روستا که زندگی ایشان از راه زراعت و باغداری بود  همه آزرده حال و مشوّش الاحوال گردیدند.

شاهدان متفق القول هستند که با توصیف آن سیل عظیم ،مخاطب جزءِ اندکی از حادثه را در ذهنش مجسم خواهد کرد ، که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل :

دختر کدخدا می گوید من فقط توانستم همراه سایر اعضای خانواده از خانه خارج شویم و به دنبال مکان امنی بودیم که به خانه مرحوم آقا حسین پناه بردیم . عده ای دیگر هم آمده بودند . شب را در آنجا بسر بردیم . روز بعد که برای سرکشی رفتیم جز گِل و لایی که همه جا را در بر گرفته بود چیزی بچشم نمی آمد .


یکی دیگر از اهالی، مشاهدات خود را اینگونه بیان می کند:

یَکباره وا ( باد ) و طیفونوش شورو که. آسمون مشدی آئرو سیا گِرتا ،تیره و تار گِرتا، آسمون غورومبه وبعدوش جی سیل دِر کفت.
وارون وسیل هیمِه رَهیش اُوُ ( آب ) و جارو کَ . شووشوشت و شووروفت.

تابِسون بُو، هیمِه دیرختا مَشتی میوه.
هُنوم یک چکه از آئروا دِر نکفته بو ،
از رعد و برق و آسمون غورومبه دی بو گو  وارونی تند و  سیل آسیایی قورارو اویو.

ما گو رو بیلندی وابویِم.
یَکبار یک صودایی عجیب وغریبی ور شو.
ما گو‌ مالی ایترسایه بویِم.
سیلی وحشتناکی بو .
ما گو هَکوَکه(متعجب) وامونته بُویِم.

ماشینی حاج مهتی خان رو اُو وا سیل دارا شوبه.
هر چی دیرخت تو مسیر وابو شیمَرته بو و هِمرَهی سیل دارا تگ اوتومه.


آن یکی می گويد، هرچه عُمری اندوخته بودیم را ،یک شبه سیلاب برد.

کاشکی ای سیل، کمی آرامتر می تاختی
یورشت ، گوسفندانم را تا ته باغستان برد

دیگری می گوید: به مسیر صدا چشم دوختم و دیدم سیل مثل هیولایی خشماگین و شلنگ انداز کشتزارها را در می نوردد و پیش می آید‌. آنقدر فرصت برای فرار از مسیر سیل داشتم که خودم را به جای امنی برسانم و به تماشای این غول بی شاخ و دم بایستم.


سیل نعره زنان نزدیک و نزدیک تر شد و با قدرت تمام خودش را به دیوار باغ ها می کوبید و دیوارها در یک چشم به هم زدن از هم می پاشید .

پیشِ این سیلاب ، کِی دیوار می‌ماند بجا . جایی که خانه ها را ویران کرده ، تخریب دیوارِ باغ سهل است . در حاشیه رودخانه اگر خانه داشتی ، آن سان به باد رفت که گویی نداشتی .
از همین روست که سعدی، وجودِ ناپایدار و فانیِ آدمی را به خانه ای تشبیه کرده که بر سرِ راهِ سیل قرار دارد:
وجودِ عاریتی ، خانه ایست بر رهِ سیل ...


* شُست و روفت
@naein_nameh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#جمعه_بازار
#حومه_نایین
#آرند
.
روستای قدیمی و زیبای آرند، به لطف کریمانه پروردگار مهربان بعد از سالها امسال پر آب و کوهها و دشت ها سبز و دل انگیز است.
@naein_nameh
#حومه_نایین
.

به نام چوپانان



من خاکیم چون کوچه های خاکی شهرم
من با غرور و کبر  و هر فعل دنی قهرم

آزاد اندیشم مثال دشت چوپانان
این قطعه‌ی پاک و مقدس، مرکز ایران

من پرتلاطم مثل توفان همچو بارانم
متروکه ام چون حجت آباد و کبودانم

چون آفتاب داغ و سوزانش، نوازشگر
چون مردمان قانع و آرااااااام، سازشگر

من جاریم چون جویهایش دلبرودلکش
همچون کشاورزان خوبش ساده و بیغش

از خاطرات خووب لبریزم چو توتستان
ابرم، وجودی دارم از یادش بهارستان

چون مالکین سالهای دووور، دلسوزم
در مکتب مهر و وفاشان، دانش آموزم

مفتون و شیدایم چو ریگستان زیبایش
چون باغ بستان بوته گلهای دل آرایش

من سرفرازم همچو کاج و سرو نستوهش
خاموش، اما مخزن اسرار، چون کوهش

درگاه چوپانان پرستش، سجده را باید
هرگز نبودم من کنارش، نیم‌من شاید

نبضم به نام نامی آبادیم نبض است
روحم به یادآوردن مام وطن سبز است

کوته سخن، ختم کلام شعر این باشد
دنبال فردوس برین هستی؟ همین باشد

۱۴۰۲/۳/۱۴
ذبیح مرتضوی
@naein_nameh
#تاریخچه_نایین
#حومه_نایین
.
شهر بافران
در میان عوام بخصوص پیر زنان و پیرمردان در خصوص کلمه "دایی جان" که بین اهالی بافران کاربرد داشته حکایت و خاطره ای باقی مانده که نشانگر واقعیتی در این زمینه است.
از زبان پیرزنی به نام ارجمند ( معروف به ارجو، دختر ابراهیم علی مردان) حکایت شده ، افاغنه مردم بافران را از دم تیغ می گذرانند و تنها فردی از طایفه کاشفی که مردی رشید و سوارکار معروفی بوده زنده نگه می دارند.کاشفی با ترفند و حیله موفق می شود فرار کند . این فرار در حوالی نیستانک بوده و به بافران بازگشته و با تنها دختر باقی مانده از کشتار که در بیقوله ای پنهان شده به نام" شَمَل " ازدواج می کند،
( فرهنگ نایین ص ۱۴۴)
@naein_nameh
#تاریخچه_نایین
#حومه_نایین
.
نیستانک
در چهارشنبه هشتم شوال 1301 هجری قمری وارد نیستانج گردیدم. نیستانج از آثار برزو نبیره رستم دستان است. اینجا در 
عهد سلاطین عجم نیزار و محل شکار گراز بوده است. برزو قناتی در دو فرسخی اینجا کند و به اسم خود نامگذاری کرد، که 
هنوز آب دارد. قلعه نیستانک را نیز برزو بر پا نمود و عمله کار از کیج دارلملک مکران (بین کرمان و سیستان) آورده است. 
مسجد جامع هم از بناهای عمربن عبدالعزیز است. بعد از نماز عصر حاجی حسین نیستانجی را ملاقات کردم و مدتی صحبت 
داشتیم.  به اتفاق حاجی حسین به زیارت مسجد حضرت صاحبالزمان رفتیم. این مسجد بر حسب اشاره حضرت امام 
حسن بنا شده است. بعد از مراجعت از آن مسجد باز با مشارالیه به مسجد جامع آمده و سوالاتی نمودم. خلاصه شب 
گذشت و مجال خواب به تنگ اندر آمد و از صحبت حاجی حسین هم سیر نمیشوم. ناچار وداع گفته ساعت پنج شبگیر  نمودم.
(صفرنامه میرزا علی خان
صفا ْ السلطنه نایینی)
@naein_nameh
#نایین_نامه
#حومه_نایین
.
اسفند تزیینی که با مواد رایگان توسط بانوان هنرمند تهیه می شود .
@naein_nameh
#حومه_نایین
.
چوپانان
شکر خدای را عز و جل...
یک دونه جو صدتا خوشه داده و هر خوشه ۶۰تا دونه جو

لطف خدا و زحمت بنده ی خدا
خدابرکت و سلامتی بده انشااله
اکبر حاج حسین
با سپاس از اقا ذبیح مرتضوی
@naein_nameh
#حومه_نایین
.
نیستانک..
نیستانک و کاروانسرا که سال قبل به طور مفصل به معماری و چگونگی استفاده از ان در دوران گذشته ارائه نمودم..خبر بسی خوشحال کننده که این کاروانسرا به خیل ثبت شدگان میراث فرهنگی و گردشگری رسید ..قطعا مدیریت میراث فرهنگی و گردشگری نایین جناب مهندس مدنیان با سوابق درخشان نقش مهم در ثبت ان داشته است..بازدید کارشناسان وزارتخانه و اداره کل..ارزیابان و متخصصین امر  همگی اتفاق نظر در ثبت این اثر گرانبها را داشته اند..بدون ترید ثبت کاروانسرای نیستانک در جذب توریسم و گردشگر نقش مهمی ایفا می نماید و درامدی برای بومگردی و اطراق مسافر و خرید سوغات از منطقه خواهد داشت..
اکبر اخوندی پژوهش هنر
@naein_nameh
#حومه_نایین
.
کجان
پاییزمیرسدکه مرامبتلاکند
بارنگ های تازه مراآشناکند-     
              چنار کهنسال مهرجونو - ازمجموعه عکس های کِجان زیبا - سید مهدی حسینی کِجانی
با سپاس از جناب اقای غفرانی
@naein_nameh
#حومه_نایین
.
میون تِگ،
نام بیابانی وسیع بین ایستگاه راه آهن انارک و پشته ها که در سالهای اخیر تاغ کاری شده است. در زمان قدیم و احداث خط اهن جنوب قطعه مربوط به این منطقه توسط مرحوم علیرضا منوریان احداث شده و اغلب کارگران از نایین بودن که با وسایل ابتدایی خاک برداری و زیر سازی ان انجام می شد.
@naein_nameh
20231002_170122.jpg
1.6 MB
#حومه_نایین
.
هامون آباد
روستایی کوچک در شش فرسخی غرب نایین و جنوب روستای آرند.
سخت کوشی و تلاش حاج حسین دهقان هامانی و ابیاری در سن صد سالگی
بعد از مدتها و گذر از ناخوشی سخت قبراق اما با ضعف شنوایی او را دیدم، برای جوانان باید درسی و عبرتی باشد که یک قرن تمام کار و تلاش را به عینه ببینند. تازه محل کشت و کار روستای کجانیچه( کجان کوچک) که در اصطلاح محلی پاکشه ( روستای بدون سکنه) با کشت زردک، شلغم، گوجه فرنگی، سیب زمینی و جو پاییزه( جو ترش) مخصوص آش محصول زحمات حاج حسین بود که از دیدن او و محصول او لذت بردم.
خداوند بزدگ او را حافظ و نگهبان باشد.
@naein_nameh
#حومه_نایین
.
تپه های مریخی بعد دهنه قطنی
(سلام چوپانان)
@naein_nameh
#حومه_نایین
.
روستای بدون سکنه "اشین"
اَشین روستایی از انارک است که قدمت فراوان دارد. از قلعه دو طبقه رو به ویرانی ان تنها دو برج وچند اطاق وجود دارد. کثرت تک اطاقهای ان از رونق ابادی در گذشته دارد. اب چشمه اشین هنوز روان و کشتزارش خرم است. از اثار تاریخی روستا به غیر از قلعه حمامی ساخته شده از آجر و سنگ که زیبایی خاصی دارد
اشین در دوره های گذشته به خاطر حملات راهزنان ، سخت لطمه دیده و حتی همین اواخر بسیاری از صحرا نشینان منطقه ورامین برای غارت مختصر چیزی که دهکده جهت عرضه داشت به این جا حمله کرده بودند.( برادران ورامینی)
@naein_nameh
Forwarded from زبان نایینی (Abas Emaml)
#حومه_نایین
.
سلطان نصیر
سلطان نصیر وقتی آباد شد که سیدعلی شبی در خواب به اهمیت وجود قبر یکی از اعقاب امام رضا و منسوبین حضرت
معصومه در ده پی میبرد. امامزاده سالیان درازی در ده بود، سیدعلی کمر همت برای نوسازی آن بر بست. طلبه جوان با دختر
یکی از اعیان نایین ازدواج کرده بود. فاصله طبقاتی و عدم تداخل طبقات باعث مخالفت با اینگونه ازدواجها میشد اما دختر در
طفولیت و هنگام بازی با چاشنی تفنگ پدر و انفجار چاشنی یک چشم خود را از دست داده بود و با اینکه از طبقه اعیان بود و
باسواد به دلیل همان ضعف جسمانی که داشت پدرش در مقابل خواستگاری سیدعلی که چندان مال و منالی نداشت، فرصت
را غنیمت شمرده و رباب خانم را با جهیزیه ای که شامل خانه ای و قطعه زمینی ملکی در سلطان نصیر به سیدعلی میدهد.
سیدعلی عروس خود را برداشته و به ده میآید. خانه و ده و امامزاده همه را آباد میکند، بازسازی امامزاده به ده رونق می-
بخشد آنچنان اهمیتی که تمام اهالی منطقه کوهستان به خصوص اهالی لای ارور و لای مزیک تا بلان و اسدآباد نه تنها برای عزاداری ایام محرم، بلکه در اعیاد ملی و مذهبی (خاصه نوروز) به سلطان نصیر میآیند و نذورات خود را به آن مرقد اهدا میکنند و اموات خود را در جوار آن دفن میکنند.ساختمان امامزاده بنایی است از خشت و آجر، صحن اصلی گنبدی کوچک
(اخیراً به شکل زیبایی و با گنبدی بزرگتربا همت آقای سید اسماعیل مرتضوی تجدید بنا شده است) و اطاقی که معجر در میان آن است . زمین اطراف امامزاده قبرستان است و در جنب صحن درخت وَنی کهنسال سبز شده است. جفت این درخت
وَن بر بلندی تپه مشرف به ده و درست پیش از ورود و در مدخل ده قرار دارد. این درخت را آب نمیدهند یا چنان از موهبت الهی برخوردار است که آبش را در وقت بارندگی ذخیره میکند. رباب خانم مثل سایر اهالی عقیده دارد که این درخت همان درخت سدر مشهور است که در بهشت میروید و جاودانه سرسبز میماند. هیچکس به این درخت مقدس توهین نمیکند و
شاخهای از آنرا نمیشکند.سلطان نصیر در ازمنه گذشته مثل سایر روستاها دارای چندین خانواده رعیت و ساکن دائمی و
تابستانها چندین خانواده اربابی ییلاق نشین داشته است و اکنون به سرنوشت دیگر روستاها دچار شده و خالی از سکنه شده است.اما امامزاده با تعمیر اساسی و گسترش رواقها و بازسازی بخش قدیمی همچنان مرکزیت و اهمیت خود را حفظ کرده است.
روایت تابستان نشینی آقای اسماعیلی از آمدن سلطان نصیر و سخن گفتن از زمان از دست رفته : وقت ییلاق تابستانی ما است.
"بعد از ظهر در مزرعه یزدی سوار بر خر به راه افتادیم و آفتاب غروب به زیر درخت وَن میرسیم. اکنون گله از کوه برمیگردد،
بز پیشاهنگ زنگوله به گردن پیشاپیش گله میدود و گوسفندان پرچ، پرچ کنان به کوچه باغ میان خانه ها میدوند. از دیواره سنگچین زیر امامزاده بالا میروم، خود را از درخت توت عظیم به بالا میکشم و به خانه اربابی نانا (رباب خانم) و آقا بزرگ سیدعلی میرسانم.در ابتدای آن انبار کاهدانی پس از آن اشپزخانه و اطاق کُرسی است. اطاقی بزرگ که در میان آن جای پایه های کرسی بزرگی را در زمین حفر کردهاند تا کرسی ثابت بماند. روی کرسی پوشیده از لحافی بزرگ و ملحفه ای گلدار است.
گردا گرد آن تشکهایی بر کف اطاق گسترده است. مخدّه ها و پشتیها را در کنار تشکها در چهار سوی کرسی نهاده اند بخش دیگر خانه اربابی را ابراهیم خان پس از مردن عمه دستور داده به سبک شهری بسازند، اشکوبه اول به باغچه هایی پیوسته که بر شیب زمین منطبق و هر طبقه استوار بر دیوارهای سنگ چین و اشکوبه دوم مشرف به ده و گنبد امامزاده است. دو اطاق و ایوانی آجر فرش دارد.

شهدادی، هرمز- شب هول – انتشارات زمان – صفحه64و 65
( نایین نامه)
@naein_nameh
Yalda یلدا
Farkhonde emamian
#حومه_نایین
.
یلدا در نیستانک( با اندکی تاخیر)
بیان شیوای سرکار خانم فرخنده امامیان نواده مرحوم استاد شمس بنیان گذار دبستان نیستانک در نزدیک یک قرن قبل و فرزند معلم بزرگ و استاد معقول و منقول جناب امامیان.
@naein_nameh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#حومه_نایین
.
روستای اَشین
این روستای خالی از سکنه تاریخ ها دارد. استاد ابراهیمی انارکی در کتاب گرانسنگ انارک از دیدگاه تاریخی، جغافیایی و اجتماعی بخشی از انرا بیان نموده اند. اگر چه گاهی به صورت " عشین" نوشته اند اما نگارش این واژه با الف صحیح به نظر می رسد.
@naein_nameh
#حومه_نایین
.
خدا قوت هاجر خانم، هاجر و حاج علی از حامیان و نگهبانان افتخاری حیات وحش کویر، انها با ریختن علوفه در فصل خشک و گذاشتن اب برای انها از دوستان واقعی حیوانات منطقه عباس اباد نایین باعث اعتماد انها شده اند.
@naein_nameh
#حومه_نایین
.
اقامتگاه بوم گردی حاج میرزا در بلان، روستای بلان مرکز دهستان کوهستان، روستایی بزرگ و با هوای پاک و مردم خون گرم به فاصله ۳۶ کیلومتری غرب نایین قرار دارد.
احمد اقا بلانیان با اخلاق خوش و خندان مدیریت انرا به عهده دارد.
@naein_nameh
#حومه_نایین
.
عباس آباد اولیه یاقدیم
عباس آباد درفاصله18کیلومتری جنوب چوپانان، خوش آب وهوا ویکی از دهکده های ییلاقی اطراف چوپانان است، بلحاظ موقعیت جغرافیایی که دارد دردامنه تپه ها ودرجوار کوه بزرگ عباس اباد درچهارفصل سال پذیرای میهمانان داخلی است. درکنار دهکده عباس آباد رباطی نیمه سازازدوران قاجاریه وجوددارد.
زمانی شاه عباس عازم مشهدبوده باکاروانی همراه بااسب، وقتی به محل عباس آباد فعلی میرسند بخاطر هوای کوهستانی ودلپذیری که داشته دستور میدهد چاهی رادرآنجاحفر کنند وقتی پس ازکندن 5تا6متر به آب میرسد، دستورمیدهد من باید ازمیوه اینجا ظرف48ساعت تناول کنم وسپس به راه ادامه دهم. زمینی راصاف ومسطح میکنند وبلافاصله بذرشلغم رامیکارند، وشلغم پس از دوروز سبز ودوبرگی میشود که ازهمان برگهای ترد وتازه کوچک شلغم برای شاه میبرند وشاه نیز خوشش میآید.
(شلغم گیاهی است که بسیارسریع سبز میشودوبهمین خاطر ازاین گیاه برای کاشت انتخاب میکنند.)
تصویر بالا محل قدیم عباس اباد بوده که درکنارآن باغی وجوددارد که فقط دیواره های ان بجامانده وبه باغ بالا معروف است. درکناردیواره های اتاقها مالبند هایی تعبیه شده که از آن برای  مهار اسبها واحیانا شتر استفاده میکردند، شاه عباس دوسه روزی رادرهمین محل اتراق کردند و نام عباس آباد برگرفته از نام شاه عباس صفوی میباشد.
با سپاس از ادمین محترم گروه تلگرامی (خبرگزاری چوپانان)

https://t.me/newschpgh721870
#نایین_نامه
.
#حومه_نایین
.
چوپانان
سون هدین سیاح سوئدی و نویسنده کتاب کویرهای ایران که دو سال بعد از تأسیس چوپانان در این روستا شب و روزی را 
گذرانده است و در حال حاضر قدیمیترین مأخذ درباره پیشینه چوپانان میباشد مینویسد:
«آب قنات دهکده که شرط زندگی و شاهرگ حیات دهکده است از دو چاه میآید، از هر چاه قناتی منشعب میگردد و این 
قناتها در چوپانان کهنه به هم میپیوندند و بعد به طرف چوپانان امروزی سرازیر میشوند»
کاروانهای تجاری بین اصفهان و سمنان از انارک میگذشتند، اغلب ساربانها و قافله سالار آنها از اهالی انارک بودند. در یکی از 
سفرهای تجاری که محمد علی رمضان قافله سالار بود و روحانی معروف محمد باقر قهی شاگرد برجسته شیخ احمد احسائی به 
عنوان همسفر وی و کاروان را همراهی میکرد، در محل نزدیک چوپانان فعلی به قافله سالار می-
گوید به زودی در این محل آبادی بزرگی احداث خواهد شد، من به وضوح آنرا میبینم که سرسبز و خرم است.پس از مدتی کوتاه شش شریک اقدام به حفر قنات می کنند ‌ .
(نایین نامه)

از اساتید گرامی و سروران حاضر در گروه استدعای توجه و تکمیل مطلب برای چاپ بعدی کتاب را دارم.
امامی آرندی
@naein_nameh