فروش، مذاکره و مدیریت
1.59K subscribers
22 photos
1 video
20 links
🗣مرجع فروش، مذاکره و مدیریت

🌐تحت نظر اساتید حوزه مذاکره و فروش

🔸فروش و بازاریابی و تبلیغات
🔸مدیریت ارتباط با مشتری CRM
🔸اصول و فنون مذاکره و قرارداد
🔸فن بیان و زبان بدن
🔸مدیریت

مدیریت :
🆔 @Farzadbe
Download Telegram
🔴▪️زمان دارایی ارزشمندی است که
نمی توان خرجش کرد، اما می توان با تبدیلش به مهارت و تجربه، پس انداز کرد.

🔆شما زمانتان را چگونه پس انداز می کنید⁉️

🎓 #مدیریت
🗣 @Negotiating
🔶نکات ( انگیزشی )

goo.gl/EHpHxh

📌 ترس برای یک کارآفرین مثل یک زندان است. ترس یک کارآفرین را به سمت تصمیم گیری های بیش از حد امن سوق می دهد و مانع جاه طلبی و الهام گیری می شود. بیشتر کارآفرینان می دانند که با بحران هایی در کار خود روبه رو هستند اما آنهایی که موفق اند می دانند که نباید از این بحران ها بترسند.

🎓 #مدیریت
🗣 @Negotiating
🔖 نکات(مشتری مداری)

goo.gl/cPaxGu
⭕️مشتری اگر از شما و خدمات و محصول شما راضی نباشد، تنها خودش نیست که دیگر به مجموعه شما نیامده یا خرید نخواهد کرد؛ بلکه از این احساس خود برای چندین نفر دیگر هم صحبت خواهد کرد.
سعی کنید اگر حتی نتوانستید رضایتی حاصل کنید تجربه بدست آمده را واکاوی کنید تا دیگر این موضع تکرار نگردد.

🎓 #مدیریت
🗣 @Negotiating
✴️مقاله

🔸نقل ميكنند كه شاگرد كوزه ‌گري اي چند سالي نزد استادش شاگردي كرد؛ کم به فن كار آشنا شد و كاسه و كوزه هاي خوبي هم ساخت و مشتري بسيار يافت.

🔸كم كم به خودش و فني كه ياد گرفته بود مغرور شده و بناي ناسازگاري گذاشت كه بله :حق من شاگردي نيست و تا كي براي مردم كار كنم و وقت اون رسيده كه آقاي خودم و اوستاي خودم و شاگرد خودم باشم.

🔸 با همين حرفها از استاد جدا شد و در آن طرف شهر يك كوزه ‌گري قابلي به راه انداخته و نشست پشت چرخ كوزه ‌گري و شروع كرد به ساخت؛ از هر چيزي كه بلد بود تعداد زيادي ساخته و گذاشت تا خشك شوند.

🔸 بعد كوره را روشن كرد و لعاب را فرآهم آورد و ظروف را لعاب داد و گذاشت توي كوره تا پخته و آماده فروش شوند، يك شب تا صبح، از شوق پاي كوره نشست، صبح كه در كوره را باز كرد ديد اي دل غافل، همه ظروف خُرد شده و شكسته يا ترك خورده.

🔸حسابي حالش گرفته شد؛ كلي دانسته‌ هايش را مرور كرد تا بلكه ببيند كجاي كار را اشتباه كرده اما چيزي دستگيرش نشد؛ قدم به قدم كارهاي استادش را تكرار كرده بود، اين شد كه دوباره نشست پشت چرخ و ساخت، باز لعاب و خشك شدن و كوره زدن و باز خرد شدن و ترك خوردن ظروف؛ گفت شايد دماي كوره تنظيم نيست، باز ساخت و كوزه زد و باز هم همه اش خرد شد...

🔸عاجز و درمانده برگشت پيش استادش و سر پايين و بغض در گلو موضوع را براي استاد كوزه‌گر تعريف كرد.
استاد گفت:پسر جان تو فن كوزه ‌گري را بلدي اما فوتش رو نه‌!!
شاگرد گفت:فوتش چيه؟
گفت:بيا تا نِشونت بدم.

🔸استاد رفت توي درگاهيِ كوره ايستاد و به شاگرد گفت يكي ‌يكي كوزه و كاسه ها را به دستش بدهد؛ استاد هر كاسه‌اي را كه مي‌گرفت محكم فوتي به آن ميكرد و در كوره ميگذاشت.

🔸شاگرد خيال كرد استاد مسخره‌اش مي‌كند ولي استاد گفت: ببين پسر جان، وقتي ظرف رو لعاب ميزني و ميگذاري كه خشك بشه، گرد و خاك روش ميشينه كه اين گرد و خاكها توي كوره ميسوزند و باعث خرد شدن سفال ها ميشن، پس قبل از كوره ‌زني ظرفها، اونها رو بايد فوت كني تا گرد و خاكشون بره و ترك نخورن.

✳️نتیجه گیری راهبردی:
اين داستان به زبان مردم راه پيدا كرده و به جنبه هاي خاص و بسيار مهارانه هر كاري كه فقط به تجربه و دست بوسي استاد حاصل مي‌شود مي‌گويند «فوت يا فوت كوزه ‌گري».

اين است كه هميشه براي نصيحت كردن جوانان مي‌گويند كه فوت و فن كار را بايد بياموزند، چه بسا كه دانستن فوت بر دانستن فن ارجحيت هم داشته باشد.

🎓 #مدیریت
🗣 @Negotiating