جهان شاعران جای شلوغیست؛
از عشق مینویسند و کاغذ بوی
یاس میگیرد،
از جنگ مینویسند و اتاق پر از باروت میشود،
از سیاست مینویسند و دهانشان
به تلخی آب رودخانهای میشود که در بالادست،
ظالمی دست خونآلودش را در آن شسته...🫀
-لاادری
از عشق مینویسند و کاغذ بوی
یاس میگیرد،
از جنگ مینویسند و اتاق پر از باروت میشود،
از سیاست مینویسند و دهانشان
به تلخی آب رودخانهای میشود که در بالادست،
ظالمی دست خونآلودش را در آن شسته...🫀
-لاادری
-روزت بستودم و نمیدانستم
شب با تو غنودم و نمیدانستم
ظن برده بدم به خود که من من بودم
من جمله تو بودم و نمیدانستم🤍🫀
شب با تو غنودم و نمیدانستم
ظن برده بدم به خود که من من بودم
من جمله تو بودم و نمیدانستم🤍🫀
• أنت نور البدر في ليل التمام.
«تو نور ماهِ کاملی، در
شبی که تمامش تاریک است.» 🌚✨ •
«تو نور ماهِ کاملی، در
شبی که تمامش تاریک است.» 🌚✨ •