متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
5.47K subscribers
250 photos
28 videos
12 files
1.77K links
کانال متن اشعار (غیررسمی)📝
حاج حسین سیب سرخی🎤
استفاده از متون با هدیه ۵ صلوات
به ساحت مقدس امام زمان (عج)
بلامانع می‌باشد
کپی متون در دیگر کانالها با ذکر منبع 👉
Download Telegram
📝 کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی بروز شد.

📋 #گزارش_متنی_جلسات 📋
⚫️ مراسم شب شهادت حضرت رقیه (س)
📢 هیات رضاجان تهران
🕌 تهران ، میدان خراسان ، خیابان ۱۷ شهریور ، خیابان عجب گل حسینیه پیروان حضرت مهدی (عج)
🔷 با نوای دلنـشیـن :
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#حاج_محمدحسن_فیضی

🔊 #روضه | #بهترین_مهربانترین_بابا
🔊 #زمینه | #طفلم_اما_غم_نهان_دارم
🔊 #شور | #چشامو_که_میبندم_حرمتو_میبینم
🔊 #واحد | #میدونی_کجا_رفته_بودم
🔊 #واحد | #یادم_نمیرود_که_همه_عزتم_تویی
🔊 #شور | #ابروی_کجت_به_ذوالفقار_می_ماند
🔊 #شور | #دورامو_زدم_دوباره_برگشتم
🔊 #شور | #حس_فوق_العادم
🔊 #شور | #رو_به_کسی_نمیزنم_به_جز_امام_حسین (ع)
🔊 #شور_پایانی | ‌#چشم_من_پر_از_اشکه
🔊 #شور_لطمه_زنی | #عذاب_بود
🔊 #شور_لطمه_زنی | #خوندم_از_روی_لهوف
🔊 #شعرخوانی_مدح_امیرالمؤمنین (ع)

🏴 #شب_شهادت_حضرت_رقیه "سلام الله علیها" ۱۳۹۹_۱۴۴۲ #هیئت_رضا_جان_تهران

📋 کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
🔗 @sibsorkhii_matn
📝 #میدونی_کجا_رفته_بودم
🖊 #واحد
🖊 #شب_شهادت_حضرت_رقیه "سلام الله علیها"
🖊 #هیات_رضا_جان "علیه السلام" تهران

میدونی کجا رفته بودم
به هیچکی غمامو نگفتم
عجیبه چطور زنده موندم
دیگه دارم از پا میفتم

خبر داری که چی بروزم آوردن
خبر داری بابا چقدر دادنم آزار

دیدم اشکاتو روی نیزه همون وقتی
که داشتم میرفتم توی کوچه و بازار

درست میشنوی هر چی گفتم
آره رفته بودم تو بازار
همینقدر بدون که رقیه ات
دیگه دست میگیره به دیوار

من الذی ایتمنی بابا بابا
از چه تو خونین دهنی بابا بابا

🔗 @sibsorkhii_matn

تو از پیش ما رفتی بابا
غمای سفر هم شروع شد
نبودی ببینی رقیه ت
با چه اوضاعی رو به روشد

تو فکر تو بودم تموم شبا تا صبح
به عمه میگفتم چرا پس بابام دیر کرد

آره حق داری دخترت رو نمیشناسی
آخه مجلس می حسابی من پیر کرد

یه حرف در گوشی میگم
بهت حق میدم اشک بریزی
تو بازار شام دخترت رو
میخواستن برای کنیزی

من الذی ایتمنی بابا حسین
از چه تو خونین دهنی بابا حسین

🔗 @sibsorkhii_matn

به جز شلاق و تازیونه
چیکار کردن به سر این دختر بابا بابا
یا صاحب الزمان

طفل ویرانه شدن زار شدن هم دارد
قد خم دست به دیوار شدن هم دارد

تا صدای لبت آمد لبم از خواب پرید
سرتو ارزش بیدار شدن هم دارد

عقب افتادن این چند شب از عاطفه ات
این همه بوسه بدهکار شدن هم دارد

بی سبب نیست که با دست به دنبال توام
چشم خون لخته شده تار شدن هم دارد

دخترت نیستم از طشت رهایت نکنم
دختر شاه فداکار شدن هم دارد

معجری را که تو از مکه خریدی بردند
موی آشفته گرفتار شدن هم دارد

حسین حسین حسین

🔗@sibsorkhii_matn

تو را آورده ام که مهمان خودم باشی
شب آخر روی زلف پریشان خودم باشی
من از تاریکی شب های این ویرانه می ترسم
تو را آورده ام خورشید تابان خودم باشی

پدر نزدیک بود امشب کنیز خانه ای باشم
به تو حق می دهم پاره گریبان خودم باشی

از این پنجاه سال تو سه سالش قسمت ما شد
یک امشب را نمیخواهی پدرجان خودم باشی

حسین حسین وای حسین وای

سرت افتاد و دستی از محاسن ها بلندت کرد
بیا خب مهمان کنج ویران خودم باشی

سرت را وقت قرآن خواندنت بر طشت کوبیدند
تو باید بعد از این قاری قرآن خودم باشی

حسین جانم حسین جانم حسین جان

🔗@sibsorkhii_matn

ای سایه ات فتاده به روی سرم حسین
معنای واقعی اصول الکرم حسین
یک یا حسین گفتم دیدم غمی نماند
تسکین درد های دل مضطرم حسین

🔗 @sibsorkhii_mat