صبح و شعر
612 subscribers
2.1K photos
262 videos
322 files
3.13K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
ارتباط با ادمین @anahitagirl
Download Telegram
😉#پنجشنبه ها و #طنازى_ادبى

🍉🍂مقایسه یلدای قدیم و یلدای جدید

🍉یلدای قدیم:

همه در زیرِ کرسی می‌نشستیم
به غیر از تخمه، فندق می‌شکستیم

سماور بود و ایضاً چای تازه
کنارش قند با خرمای تازه

پدر می‌خواند با لپ‌های قرمز
«مرا عهدی ست با جانانِ» حافظ

غذا هم قیمه بود و آشِ شلغم
کنارش بود کوکا یا که زمزم

یکی از بهرِ همسر شال می‌بافت
برای سردی آن سال می‌بافت!

تمام خوردنی‌ها مشتری داشت
انارِ ساوه طعم دیگری داشت

من و «یلدا» حسابی شاد بودیم
ز بند غصه‌ها آزاد بودیم

وَ تا بعد از سحر بیدار بودیم
نه فکر درس و کار و بار بودیم…

🍉یلدای مدرن


پیامی داد بابا در تلگرام
که «امشب هست اینجا سفره و شام
ولیکن شاممان باشد رژیمی!
گذشت آن حال و احوال قدیمی!

اگر که مایلید امشب بیایید
وگرنه شاد باشید هرکجایید!»

و ما رفتیم و یک گوشه نشستیم
کمی در لاکِ خود تخمه شکستیم

نه کرسی بود و نه یک چای تازه
نه حتی یک عدد خرمای تازه

سپس آورد مادر چای لیپتون
که طعمش بود مثل طعم ناخن

برادر آمد اما آخر شب
سر و وضعش کثیف و نامرتب

سرش پیوسته بودش توی گوشی
درون گوش او هم بود گوشی!

و خواهر بود پای ماهواره
که گیرد با پیامک گوشواره!

زنم در گوشه‌ای سرگرم لپ‌تاپ
و آهنگ مسیجش بود «‌هاپهاپ»

و «یلدا» خواب، چون کنکور دارد
دلش از ترس رتبه شور دارد

نه حافظ بود و نه اشعار تازه
همه بی روح، مانندِجنازه

برادر شاکی از یک باجناغو …
وَ خواهر نیز درگیر طلاق و …

بدم آمد از این اوضاع خانه
همین‌طور از انار و هندوانه

نمی‌خواهد که خیلی شیک باشیم
فقط یلدا به هم نزدیک باشیم

✍🏻: #امیرحسین_خوش‌حال

@sobhosher