صبح و شعر
596 subscribers
2.1K photos
260 videos
321 files
3.11K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
ارتباط با ادمین @anahitagirl
Download Telegram
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرامروز
━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

هفت طبقه بودم
گیاهی مخصوص به تن داشتم ؛
در جشنی شبیه مراسم ختم شرکت کرده بودم
سنگ بر پیشانی برگشتم ؛
بر سرزمین مادری‌ام باردیگر نگریستم و گریستم
پدرم سیمرغ بود ؛ مادرم الهه‌ای بی‌تاب درشوش وُ هگمتانه وُ مقبره‌ی مردخای
و خدا با من بود
این چشم‌ها دوربین من شده‌اند در تاریکی محض ، مطلق
و من اسطوره‌ی گُنگ برخورد قاشق ها با چنگال بوده‌ام در لحظه ی شام
ایزد بانوی بزرگراه نواب منم، به قبرستان می‌روم
در منتهی الیه شرقیِ این شهر...
این که مطلق باریده بر فرق سرت ، این چیست؟ این پلشت ی آرام چیست ؟ به
چه می‌ماند؟ چیست؟
فرشتگان بر موهای تاریکم لانه کرده بودند به ناچار
ومن پریان را شسته بودم ، لکه گیری کرده بودم ، شبیه برنج دم کرده بودم
ساعت را میدانستی در لحظه ای که کش می‌آمد و خمیازه می‌کشید ، آن
لحظه‌ی منجمد وُ خاموش
وقتی با چنگال‌های زخمی‌ام بر اجاق گاز سر می‌رفتم
وقتی تمام صحنِ میدانِ انقلاب را فراگرفته بودم و فوران می‌کردم
و با وایتکس صورتم را سفید نگه داشته بودم انگار...

سرخس منم
سرزمینی بی‌پدر
عاریتی
شهری سوخته
ممنوعه
و آلوده به انواع مرض‌ها، بیماری‌ها، دجال‌ها، دروغ‌ها و دستکاری‌ها

به کجای این سرزمین دل بسته‌ای برادر؟
این سرزمین که به تمامی سوخته است، نیمی‌ش گورست ، نیمه‌ی دیگرش به سرب آلوده ست

سرخس منم
ایزد بانوی وحشی خار وُ پلشت
بر اندوه ساکن چشم زخمی که به سرزمینم بافته‌اید
کوه را که من کندم برادر ، تو چه کردی ؟
تنها مشتی خاک آواره‌ام می‌کند
گیجم می‌کند به ناگاه
مشتی خاک که پاشیده بودمش بر بوذرجمهور وُ یزدگرد
و خاکسترم که بر دریاها پخش شده است دیگر
و در آب‌های دجله آرام گرفته‌ام برادر
این بوی کهنه‌ی نا می‌دهد در عنکبوتی که لانه کرده ست درست بر فرق
سرم
و تو می‌دانستی این را
می‌دانستی این را
به ناچار می‌دانستی این را.

✍🏻: #رزا_جمالی فراخور گرامی زادروزش💐
(بخشی از یک شعر)
━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosh
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرامروز
━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

 
ما
حتی منتظر،
ما
حتی مأیوس،
ما
حتی بی‌چراغ،
چشم‌هایِ خستهٔ خود را
از خورشید پس خواهیم گرفت.
ما
قلبِ شعله‌ورِ خویش را
بر دست گرفته بلند،
با زیباترینِ رؤیاها
قرار خواهیم گذاشت،
تمام…!

✍🏻: #سیدعلی_صالحی

#برای_زن_زندگی_آزادی
#برای_مرد_میهن_آبادی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرامروز
━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

 
در ساعت بیست و پنج
درخت شدم محکم و پابرجا
سرمست انتظار
نیامدی!
انقدر که
زیر پایم علف سبز شد
بازهم نیامدی
نه تنها تو
حتی یک پرنده‌ی سربه هوا
بر بام انتظار من اشیانه‌ای نساخت
بیا
در ساعت بیست و پنج
زمان در دست‌های ماست
هیچ‌کس گذشت زمان را احساس نمی‌کند
نه من
نه تو

✍🏻: #بهروز_رستگار

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرامروز
━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

 
وقتی فرو مي‌نشيند گرد تنهایی در من
وقتی خون می شود پیاله‌ها در رگ
وقتی آتش می شود جهنم در همه امتداد نگاه
در پرسه‌های شبانه‌ام و هر روز
کنار تندیس درختان در تیره - روشن حباب های در هوا
به هر رنگ و رقص
- سپیدارهای بلند ، کاج های تنومند ، شاخسارانی که وهم در لابلایشان -
و گاهی که باد
که عبور دائم است از ناکجا
به کجا و نا
تند نعره زن یا سلانه خسته می رود
گویی شاد وسیع و بسیار
یا غمگین با شانه‌های پر غبار افتاده ،
این آواز پرنده‌ها از کجاست ؟
می پیچد صدای بال زدن پروازهایشان
فرو می‌ریزد پرهای رقصان بر سرشهر،
من،
حتی بر پنجره‌های خاموش
به یاد که داریم اگر مانده باشد لختی مهلت
سال‌ها پیش بود،
پیش از آن پیشامد اول عصر یک روز
قبل از آنکه ساعت 5 گارسیا،
آن نام آشنای ماه و نقره
بنشیند در تکرار سطورطنین در بی جغرافیای زمین و
فاجعه را خونین کند به اندازه تمامی رگ ها و رودها
و رعشه براندازد روي تلفظ اسپانیا میان همه لب‌های جهان
در آسمان ابری میدان كوچك شهر ما
آنگاه که ساعت‌ها در تعطیلی دیرین زنگ می‌زدند
با آخرین آوازشان طوری مردند
که مرگ در هر سوی خبر می‌پیچید
و بادی گمنام پرهایشان را بر سر شهر بارید
حالا
چگونه است که
من هنوز با مرده‌ها شانه به شانه راه می روم
و کلمه‌هایی که به یاد می‌آورم
همه بوی آواز پرنده می دهد

✍🏻: #مظاهر_شهامت

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرامروز
━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

 
‍ اگر زِ گور، به جایی دری نباشد چه؟!
وگر تمام شود، محشری نباشد چه؟!

گرفتم اینکه دری هست و کوبه‌ای دارد...
در آن کویر، کسِ دیگری نباشد چه؟!

کفن‌کِشان چو در آیم زِ خاک و حق خواهم،
دبیرِ محکمه را دفتری نباشد چه؟!

شرابِ خُلَّرِ شیراز داده‌ام از دست...
خبر زِ خمره‌ی گیراتری نباشد چه؟!

چنین که زحمتِ پرهیز بُرده‌ام اینجا،
به هیچ کرده اگر کیفری نباشد چه؟!

بَرَنده کیست در این بازیِ سیاه و سپید؟
در آن دقیقه اگر داوری نباشد چه؟!




✍🏻: #حسین_جنتی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرامروز
━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

پرنده، دو

بغل گرفته‌ای اندامم را
و انسانِ من الف کوچکی
که دیگران بر سرش کلاه می‌گذاشتند
دیگران، اشکالِ زن و مرد بودند
در دست‌
زخم‌های‌شان، پنهان
در زخم،‌ جزرهای‌شان

یکی‌شان در چشم‌هایم پلک می‌زد
و بر دهانم سنگ
نامش، رفیق بود
قِسمِ کوچکی از صخره‌ها

دیگری شاعر
از ارتکاب کلمه می‌آمد
و ید بیضایش، گریبان‌ام را پاره می‌کرد

از خاطره
ترک برداشتم
خیالِ آن جوانی در رحمِ خالی مادر
استمرارِ عریانی بود
تکثیرِ ساقه‌هایِ فرو رفتن

ملال را صدا کردم
ویرانه‌هایِ مجرد را
و در دعوت
تاخیر، کیهانِ سقف را چرخ می‌زد

سایه‌خوران از ظهر گذشته‌ام
از حماسه بر زانو
و با تردستیِ مرده‌هایی که می‌روند_برگ‌ریز_شده‌ام

چون پرنده
از خانه به خانه‌ای دورتر

✍🏻: #الهام_گردی


━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرامروز
━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

وقت‌است نعره‌ای به لب، آخر زمان کشد
نیلی در این صحیفه، بر این دودمان کِشَد

سیلی که ریخت خانه‌ی مردم ز‌هم، چنین
اکنون سوی فرازگهی، سر چنان کشد.

برکنده دارد این
بنیان سست را

بردارد از زمین
هر نادرست را!

وقت است زآب دیده که دریا کند جهان
هولی در این میانه، مهیا کند جهان

بس دست‌های خسته در آغوش هم‌شوند
شور و نشاط دیگر بر پا کند جهان …

✍🏻: #نیما_یوشیج

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرامروز
━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

بهارخوانی قمری‌ها
بهانه‌ی خوبی‌ست
بیا با هم حرف بزنیم
بیا بزنیم به خیابانی
که پیاده روهاش
پر از پروانه‌های عاشق است.

می‌خواهم آشیانه‌ی او را
لابه لای این همه لانه‌ی فرو ریخته
پیدا کنم
بگو چه کنم !؟

می‌ترسم شعر سپیدم
سیاهِ کینه‌ی آدمی به کبوتر شود
تا دیر نشده
برای نجات پروانه کاری بکنیم

اﺻﻼ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﻧﻴﺴﺘﻢ
اﺗﻮﻣﺒﻴﻞ‌های دوﻟﺘﯽ،
ﺷﻴﺸﻪ‌ی ﺑﺎﻧﮏ‌ها
ﭘﻴﺸﺎﻧﯽ ِ ﭘﺎﺳﺒﺎن‌ها
ﻗﻨﺪاق ِ ﺗﻔﻨﮓ‌ها
ﭘﻞ‌هاﯼ ِ ﭘﺸﺖ ِ ﺳﺮ
و
دل‌هاﯼ ِ ﻋﺰﻳﺰان‌ﻣﺎن را ﺷﮑﺴﺘﻪ‌اﻳﻢ
ﺗﺎ به اﻳﻦ ﺟﺎ رﺳﻴﺪﻩ‌اﻳﻢ
از ﻣﺴﻴﺮ ِ ﺁزادﯼ
ﻣﻴﺪان ِ ﻋﺪاﻟﺖ ﺑﻮد ﻗﺮار ِ ﻣﺎ ؛
شما
در اﻳﺴﺘﮕﺎﻩ ِ ﻏﻨﺎﻳﻢ ﭘﻴﺎدﻩ ﺷﺪﻳﺪ ...

ﻣﻦ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻋﺸﻖ ﻋﻤﻮﻣﯽ‌ ﻣﺸﮑﻮﮐﻢ
ﻟﻄﻔﺎ ًپرﭼﻤﯽ را ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ دادم
ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﮔﺮداﻧﻴﺪ.

✍🏻: #علیشاه_مولوی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

#شعرامروز

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 


کی می‌شود خاموش با آتش نشان‌ها
بیچاره من بیچاره ما آتش بجان‌ها

بالا نشین برج های واژگونیم
حاشا رسد تا سینه ی ما نردبان‌ها!

جزمرگ درپای درختان حاصلش چیست؟
پر در نیاورده فرار از آشیان‌ها

وقت سقوط سروها دیدم که میریخت
اشک تبر ها پا به پای باغبان‌ها...

این کوه ها باید غزل ها می‌سرودند
در وصف ما دلگرم ها،سخت استخوان‌ها!

یادقیامت را علاج غصه دیدیم
مانند سیلی خورده گان از پاسبان‌ها!!

از کودکی ناگه به پیری تکیه کردیم
این است نطق آخرین ما جوان‌ها

ما خون دل خوردیم و پژمردیم و مردیم
جز این چه خواهد شد جواب مهربان‌ها؟

✍🏻: #مجتبی_سپید

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

#شعرامروز

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

آه امسال هم بهار نشد
گل کرامند و خار خوار نشد.
داشت در سر هوای دیدن باغ
رای او شاید استوار نشد
در رکاب جوانه پای فشرد.
در شگفتم چرا سوار نشد

***

بهمن از کوه با کشید اما
بستر خشم سیلوار نشد.
گل گریبان خویش چاک نزد.
دل آلاله داغدار نشد.
عشق رنگ آفرید و افسون کرد؛
رستن رستن آشکار نشد.

این همه رود رود رود چرا است؟
آب اگر باز سوگوار نشد.
باد را این خروش و شیون چیست؟
گر به بند گران دچار نشد.

***

همه رنگ» از سپید برف نزاد.
ذهن منشور باردار نشد.
خنده ی تلخ زخم گل را دید
خار و از خویش شرمسار نشد

***

غوطه ها در زلال اشک زدم؛
بازم آیینه بی غبار نشد.
ریشه در باتلاق خواهم کرد.
دستگیرم طناب دار نشد.
دل خورشید هم به حالت سوخت.
روزگار اینکه روزگار نشد

✍🏻: دکتر #قدمعلی_سرامی
فراخور گرامی زادروزشان💐 با آرزوی سلامتی برای استاد و پژوهشگر فرهیخته زبان و ادبیات فارسی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher