صبح و شعر
607 subscribers
2.1K photos
261 videos
322 files
3.12K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
ارتباط با ادمین @anahitagirl
Download Telegram
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺

جوانمرد که بِخورد و بدهد بهْ از عابد که روزه دارد و بنهد.
هر که ترکِ شهوات از بهرِ خلق داده است از شهوتی حلال در شهوتی حرام افتاده است.۱

عابد که نه از بهرِ خدا گوشه نشيند
بيچاره در آيينه‌ی تاريک چه بيند؟۲

✍🏻: #سعــــدی
📚 باب هشتم (در آداب صحبت)

*بدهد : ببخشد
*بنهد: ذخیره کند

۱-هر کس به خاطر ریاکاری از لذت های دنیا چشم پوشی کند در واقع نعمتی پاک را بر خودش حرام کرده است.
۲-کَسی که در ظاهر برای عبادت تارِک دنیا می‌شود، در عجبم در وجود تاریکش به دنبال چه می‌گردد؟

🍃 دعوی پیر خرابات به حق بود، به
حق
عمل شیخ مناجات ریا بود، ریا

(فرغی بسطامی)🍃

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺


درویشی را دیدم سر بر آستان کعبه همی مالید و می گفت : یا غفور، یا رحیم! تو دانى که از ظَلومِ جهول* چه آید.

عذر تقصیر خدمت آوردم
که ندارم به طاعت استظهار*
عاصیان از گناه توبه کنند
عارفان از عبادت استغفار*

عابدان جزای طاعت خواهند و بازرگانان بهای بضاعت*.
من بنده امید آورده‌ام نه طاعت و بدریوزه آمده‌ام نه بتجارت. اِصْنَعْ بی ما اَنتَ اهْلُه *

بر در کعبه *سائلى دیدم
که همى گفت و مى‌گرستى* خَوش
من نگویم که طاعتم بپذیر
قلم عفو بر گناهم کش

✍🏻: #سعدی
📚 باب دوم (در اخلاق درویشان)


*اشاره به جمله آخر آيه ۷۳ سوره احزاب: (انه كان ظلوما جهولا) یعنی: انسان، بسيار ظالم و جاهل بود.
*استظهار: پشت گرمی
*استغفارر: پوزش
*بضاعت: سرمایه
*دریوزه: گدایی، فقر
*با من آن کن که لایق بزرگوارى توست
*سائل: گدا
*می‌گرستی: گریه می‌کرد


🍃عبادت تاجران، عبادت بردگان و عبادت عاشقان🍃

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺

یکی از پسران *هارون الرشید پیش پدر آمد خشم آلود که فلان سرهنگ زاده مرا دشنام مادر داد.
هارون *ارکان دولت را گفت جزای چنین کس چه باشد؟
یکی اشاره به کشتن کرد و دیگری به زبان بریدن و دیگری به *مصادره و نفی.

هارون گفت: ای پسر کرم آن است که عفو کنی و اگر نتوانی تو نیزش دشنام مادر ده نه چندان که انتقام از حد در گذرد آنگاه ظلم از طرف ما باشد و *دعوی از *قِبل خصم.

نه مرد است آن به نزدیک خردمند
که با پیل دمان پیکار جوید

بلی مرد آن کس است از روی تحقیق
که چون خشم آیدش، *باطل نگوید


✍🏻: #سعدی
📚: باب اول (در سیرت پادشاهان)

*هارون الرشید: پنجمین خلیفه عباسی
*ارکان دولت: کارگزاران دولت، دولت‌مردان
*مصادره و نفی:ضبط اموال و بیرون کردن ازمحل زندگی
*دعوی: ادعا، خواسته
*قبل:طرف
*باطل نگوید: بیهوده و ناحق نگوید

🍃بخشندگى سزاوارتر از انتقام است و مرد آن کس است که وقت خشم، سخن ناحق نگوید.🍃

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺


دزدى گدايی را گفت شرم نداری كه دست از برای جوی سيم پيش هر *لئيم دراز می كنی.

گفت:

دست دراز از پى يک *حبه سيم
به كه ببرند به *دانگى و نيم

✍🏻: #سعــــدی
📚 باب سوم (در فضیلت قناعت)

*لئیم: بخیل، پست
*حبه: اندکی
*سیم: پول نقره
*دانگ و‌نیم : برابر با یک چهارم دینار بوده است.
و معنی آن است که اگر برای گدایی دست دراز کنی بهتر از آن است که به خاطر دزدی یک چهارم دینار دست تو را ببرند.

گدا خبر نداشته اگر میلیاردی بدزدد نه تنها دستش قطع نمی‌شود که از پیگرد قانون هم مصون می‌ماند ☹️🤬

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺


 در سیرت اردشیر بابکان آمده است که حکیم عرب را پرسید که روزی چه مایه طعام باید خوردن گفت صد درم سنگ کفایت است گفت این قدر چه قوّت دهد گفت

هذا المِقدارُ یَحمِلُکَ و ما زادَ عَلی ذلک فَانتَ حامِلُه یعنی این قدر ترا بر پای همی‌دارد و هر چه برین زیادت کنی تو حمال آنی

خوردن برای زیستن و ذکر کردن است
تو معتقد که زیستن از بهر خوردن است


✍🏻: #سعــــدی
📚 باب سوم (در فضیلت قناعت)


*مؤسس سلسله پادشاهان ساسانى از سال ۲۲۴ تا ۲۴۱ ميلادى
*هر درهم = ۲۴۱۹.۲ میلی گرم = حدود ۲.۴ گرم
*تو معتقد: تو اعتقاد دارى

🍃اندازه نگه‌ دار که اندازه نکوست🍃

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺


 دو درویش خراسانی *ملازم صحبت یکدیگر سفر کردندی یکی ضعیف بود که هر *بدو شب افطار کردی و دیگر قوی که روزی سه بار خوردی اتفاقاً بر در شهری به تهمت جاسوسی گرفتار آمدند هر دو را به خانه‌ای کردند و *در به گِل بر آوردند بعد از دو هفته معلوم شد که بی گناهند در را گشادند قوی را دیدند مرده و ضعیف جان به سلامت برده.

مردم درین عجب ماندند حکیمی گفت خلاف این عجب بودی آن یکی بسیار خوار بوده است طاقت بینوایی نیاورد به سختی هلاک شد وین دگر خویشتن دار بوده است لاجرم بر عادت خویش صبر کرد و به سلامت بماند.

چو کم خوردن *طبیعت شد کسی را
چو سختی پیشش آید سهل گیرد
وگر تن پرورست اندر *فراخی
چو تنگی بیند از سختی بمیرد

تنور شکم دم به دم *تافتن
مصیبت بود روز نایافتن

✍🏻: #سعــــدی

📚 باب سوم (در فضیلت قناعت)

*ملازمت: همراهی
*بدوشب: دو شب یک‌بار
*در به گل برآوردن: دررا با گل پوشاندند(پلمب کردن)
*طبیعت شد: خوی و عادت کسی شد
*فراخی: فراوانی
*تافتن: برافروختن، روشن کردن

🍂احتمالا رئيس مجلس خبرگان نسبتى با حكيم داستان داشته است😁 🍃

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺


جوانمردی را در جنگ تاتار جراحتی *هول رسید کسی گفت فلان بازرگان نوشدارو دارد اگر بخواهی باشد که دریغ ندارد گویند آن بازرگان به بُخل معروف بود.

گر بجای نانش اندر سفره بودی آفتاب
تا قیامت روز روشن کس ندیدی در جهان

جوانمرد گفت اگر خواهم، دارو دهد یا ندهد و گر دهد منفعت کند یا نکند باری خواستن ازو زهر کشنده است

*هر چه از دونان به منّت خواستی
در تن افزودی و از جان کاستی

و حکیمان گفته‌اند: آب حیات اگر فروشند فی‌المثل به آب‌روی، دانا نخرد که مردن به علت به از زندگانی به مذلت.

اگر *حَنظل خوری از دست خوشخوی
به از شیرینی از دست ترش روی

✍🏻: #سعدی
📚 باب سوم (در فضیلت قناعت)

*هول :ترس‌آور ، ترسناک
*دونان: حقیران ، انسان‌های پست
*نوشدارویی كه با منت به دست مى‌آيد، ممكن است موجب سلامتى تن شود، ولى از سوى ديگر موجب رنجش و ضعف روح و روان خواهد شد.
*حنظل: ميوه گياهى كه به شكل خربزه كوچک و بسيار تلخ است .


🍃 گوشت ران خودتو بخور منت قصاب رو نکش 🍃
(در این اوضاع اقتصادی گوشتی به بدن می‌مونه 😃 نه والا)

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺

درویشی را ضرورتی پیش آمد کسی گفت فلان نعمتی دارد بی *قیاس اگر بر حاجت تو *واقف گردد همانا که در *قضای آن توقف روا ندارد. گفت من او را ندانم گفت *مَنَت رهبری کنم.

دستش گرفت تا به منزل آن شخص در آورد یکی را دید *لب فروهِشته و *تند نشسته برگشت و سخن نگفت. کسی گفتش چه کردی گفت *عطای او را به لقای او بخشیدم

مبر حاجت به نزدیک ترشروی
که از خوی بدش فرسوده گردی
اگر گویی *غم دل با کسی گوی
که از رویش به نقد آسوده گردی

✍🏻: #سعدی
📚 باب سوم (در فضیلت قناعت)
🎼: رهروجان ، دشتی
نوازنده: حمید آقایی

*ضرورتی: تیازی ؛ احتیاجی
*بی‌قیاس: بی‌اندازه
*واقف: آگاه
*قضا: روا کردن: ادا کردن
*منت: من تو را
*لب فروهشته: لب آویزان شده و ناراحت
*تند نشسته: خشمگین و ترشرو‌ نشسته
*عطای اورا به …:: ندیدن او را به بخشش و کرم‌اش ترجیح دادم.
و‌ برای به دست آوردن چیزی از کسی حاضر نیستم زشتی‌های رفتار او را تحمل کنم.
*غم دل را به كسى بگو كه از ديدار چهره گشاده‌اش آسايش و آرامش يابى.

🍃 خُلق خوش خَلق را شکار کند🍃

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺


بقالی را درمی چند بر صوفیان گرد آمده بود در واسط* .
هر روز مطالبت* کردی و سخنان با خشونت گفتی اصحاب از تعنت* وی خسته خاطر همی‌ بودند و از تحمل چاره نبود صاحب دلی در آن میان گفت نفس را وعده دادن به طعام آسان ترست که بقال را به درم.

ترک احسان خواجه اولیتر
کاحتمال جفای بَوابان*
به تمنای گوشت مردن به
که تقاضای زشت قصابان*

✍🏻:#سعدی
📚 باب سوم (در فضیلت قناعت)

*واسط: شهری در عراق
*مطالبت. طلب کردن و خواستن و خواست حق
*تعنت: انتقاد، خرده گیری زخم زبان
بوابان: دربانان
*قطع اميد و دل كندن از نيكى بزرگان بهتر از تحمل جفاى دربانان آنها است. بردبارى و تحمل در آرزوى گوشت، بهتر از گوشت خريدن نسيه و گرفتار شدن به وام خواهى زشت قصابان است.

🍃 نه شیر شتر نه دیدار عرب🍃

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

#برگ_گل_گلستان_سعدی 🍃🌺

*خواهنده مغربی در صف *بزّازان حلب می‌گفت: ای خداوندان نعمت، اگر شما را انصاف بودی و ما را قناعت، *رسم سؤال از جهان برخاستی

ای قناعت، توانگرم گردان
که ورای تو هیچ نعمت نیست
کنج صبر *اختیارِ لقمان است
هر که را صبر نیست حکمت نیست

✍🏻: #سعــــدی

📚 باب سوم (در فضیلت قناعت)
🎤: مريم رضوى
🎼 :حميد آقايى

خواهنده: گدا، سائل
مغرب: آفریقای شمالی
بزازان: پارچه فروشان
حلب: شهری در سوریه
رسم سؤال: رسم گدایی
اختیار: انتخاب

🍃 صبر، کلید همهٔ کارهاست🍃

@sobhosher