صبح و شعر
606 subscribers
2.1K photos
261 videos
322 files
3.12K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
ارتباط با ادمین @anahitagirl
Download Telegram
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#نثر_فارسى

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

*ابوعیناء

در زمان نابیناییِ او شخصی نزد او آمد.
ابو عیناء از او پرسید:
کیستی؟
گفت: یکی از فرزندان آدم .
گفت: خدا تو را طول عمر دهاد .
من گمان می بردم دیری است که نسل آدم برافتاده است!


✍🏻: #علامه_دهخدا
ابوعيناء: شاعر دوران خلفاى عباسى

اينجا فرزندان آدم به زور دندان و پنگال ميبرندت به بهشت 🙄 كارى كه آدم نتوانست.

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼
درود و ادب، به روز، پیروز، روشنایی فروزان و بی‌پایانِ #انارم_ایزد پرتوى شاديبخش امروزتان
🙏🏻💐


گل #مرو_اردشيران (#بومادران*) #نماد #انارم_ايزد است.

*:به گفته ابوريحان بيرونى

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#نثر_فارسی
━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

گویند! درعصر سليمان نبى،پرنده اى براى نوشيدن اب به سمت بركه‌اى پرواز كرد،اما چند كودك را بر سر بركه ديد،پس آنقدر انتظار كشيد تا كودكان از ان بركه متفرق شدند.
همينكه قصد فرود بسوى بركه را كرد، اينبار مردى را با محاسن بلند و آراسته ديد كه براى نوشيدن آب به ان بركه مراجعه نمود .
پرنده با خود انديشيد كه اين مردى باوقار و نيكوست و از سوى او ازارى بمن متصور نيست.
پس نزديك شد ولی ان مرد سنگى بسويش پرتاب كرد و چشم پرنده معيوب و نابينا شد.
شكايت نزد سليمان برد. پیامبر ان مرد را احضار، کرد محاكمه و به قصاص محكوم نمود ودستور به كور كردن چشم داد.
ان پرنده به حكم صادره اعتراض كرد و گفت؛"چشم اين مرد هيچ آزارى به من نرساند،بلكه ريش او بود كه مرا فريب داد! و گمان بردم كه ازسوى او ايمنم پس به عدالت نزديكتراست اگر محاسنش را بتراشيد تا ديگران مثل من فريب ريش او را نخورند"

✍🏻: #علامه_دهخدا
خوانش : ناهید پرپینچی

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher