━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
به آستین ملالم مران، که من به ارادت
نهادهام سر طاعت، به آستان عبادت
به کشتگان رهت، برگذر، به رسم زیارت
به خستگان غمت، در نگر، به رسم عیادت
من آن نیم که به تیغ از تو روی برتابم
جفای دوست، کمند محبت است و ارادت
به التفات تو با من، توان مشاهده کردن
که چون کند به عظام رمیم، روح اعادت؟
زما بریدن یاران، بدیع نیست که ما را
به تیغ هجر، بریدند، ناف روز ولادت
دلا ز کوی محبت، متاب روی، به سختی
که رنج و محنت این ره، سلامت است و سعادت
بیان عشق، میسر نمیشود به حکایت
که شرح شوق، ز حد عبارت است، زیادت
حکایت غم عشق، از درون عاشق صادق
بپرس، اگر چه ز مجروح نشوند، شهادت
مراست پیش تو کاری و کارهای چنین را
نسیم صبحدم، از پیش میبرد به جلادت
جفا، طریقه توست و وفا، وظیفه سلمان
تراست، آن شده خوی و مراست این شده عادت
✍🏻: #سلمان_ساوجی
سده ۸
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
به آستین ملالم مران، که من به ارادت
نهادهام سر طاعت، به آستان عبادت
به کشتگان رهت، برگذر، به رسم زیارت
به خستگان غمت، در نگر، به رسم عیادت
من آن نیم که به تیغ از تو روی برتابم
جفای دوست، کمند محبت است و ارادت
به التفات تو با من، توان مشاهده کردن
که چون کند به عظام رمیم، روح اعادت؟
زما بریدن یاران، بدیع نیست که ما را
به تیغ هجر، بریدند، ناف روز ولادت
دلا ز کوی محبت، متاب روی، به سختی
که رنج و محنت این ره، سلامت است و سعادت
بیان عشق، میسر نمیشود به حکایت
که شرح شوق، ز حد عبارت است، زیادت
حکایت غم عشق، از درون عاشق صادق
بپرس، اگر چه ز مجروح نشوند، شهادت
مراست پیش تو کاری و کارهای چنین را
نسیم صبحدم، از پیش میبرد به جلادت
جفا، طریقه توست و وفا، وظیفه سلمان
تراست، آن شده خوی و مراست این شده عادت
✍🏻: #سلمان_ساوجی
سده ۸
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
ای ز چشم میْپرستت مست حیرت جامها
حلقهٔ زلف گرهگیرت به گوش دامها
در تبسم کم نشد زهر عتاب از نرگست
کی به شور پسته ریزد تلخی از بادامها
دامنت نایاب و من بیتاب عرض اضطراب
خواهد از خاکم غبار انگیخت این ابرامها
آتشم از بیم افسردن همان در سنگ ماند
رهزن آغاز من شد کلفت انجامها
تا شود روشن سواد کلبهٔ تاریک من
میگذارد چشم روزن عینک از گلجامها
صید محرومی چو من در مرغزار دهر نیست
میرمد از وحشتم چون موج دریا دامها
بس که بنیادم زآشوب جنون جزو هواست
میتوان از آستانم ریخت رنگ بامها
از بلای عافیت هم آنقدر ایمن مباش
آب گوهر طعمهٔ خاک است از آرامها
پیچوتاب شعلهٔ دل نامهٔ پیچیدهایاست
میفرستم هر نفس سوی عدم پیغامها
این شبستان جز غبار دیدهٔ بیدار نیست
جمع شد دود چراغ و ریخت رنگ شامها
بیجمالش بس که بیدل بزم ما را نور نیست
ناخنه از موج می آورده چشم جامها
✍🏻: #بیدل
سده۱۱
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
*خداوند بهترین ياور ماست*
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
ای ز چشم میْپرستت مست حیرت جامها
حلقهٔ زلف گرهگیرت به گوش دامها
در تبسم کم نشد زهر عتاب از نرگست
کی به شور پسته ریزد تلخی از بادامها
دامنت نایاب و من بیتاب عرض اضطراب
خواهد از خاکم غبار انگیخت این ابرامها
آتشم از بیم افسردن همان در سنگ ماند
رهزن آغاز من شد کلفت انجامها
تا شود روشن سواد کلبهٔ تاریک من
میگذارد چشم روزن عینک از گلجامها
صید محرومی چو من در مرغزار دهر نیست
میرمد از وحشتم چون موج دریا دامها
بس که بنیادم زآشوب جنون جزو هواست
میتوان از آستانم ریخت رنگ بامها
از بلای عافیت هم آنقدر ایمن مباش
آب گوهر طعمهٔ خاک است از آرامها
پیچوتاب شعلهٔ دل نامهٔ پیچیدهایاست
میفرستم هر نفس سوی عدم پیغامها
این شبستان جز غبار دیدهٔ بیدار نیست
جمع شد دود چراغ و ریخت رنگ شامها
بیجمالش بس که بیدل بزم ما را نور نیست
ناخنه از موج می آورده چشم جامها
✍🏻: #بیدل
سده۱۱
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
ساغری کو تا به دل از عیش اسبابی دهم
پنجه ی غم را به زور می مگر تابی دهم
کشتی سرگشته ام چون بشکند، در هر طرف
تخته ی تعلیم ازان بر دست گردابی دهم
گر دلت از کشتن صیدی چو من خوش می شود
هر سر مو را کنم تیغی، به قصابی دهم
ساده لوحی بین که در این خشکسال آبرو
چشم را خواهم ز روی دوستان آبی دهم
عافیت دل را به تنگ آورده، می خواهم سلیم
این کتان را جلوه در بازار مهتابی دهم
✍🏻: #سلیم_تهرانی
سدهٔ ۱۱
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
#شعردیروز
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
ساغری کو تا به دل از عیش اسبابی دهم
پنجه ی غم را به زور می مگر تابی دهم
کشتی سرگشته ام چون بشکند، در هر طرف
تخته ی تعلیم ازان بر دست گردابی دهم
گر دلت از کشتن صیدی چو من خوش می شود
هر سر مو را کنم تیغی، به قصابی دهم
ساده لوحی بین که در این خشکسال آبرو
چشم را خواهم ز روی دوستان آبی دهم
عافیت دل را به تنگ آورده، می خواهم سلیم
این کتان را جلوه در بازار مهتابی دهم
✍🏻: #سلیم_تهرانی
سدهٔ ۱۱
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
گر سال عمر من به سر آید روا بود
اندی که سال عیش همیشه به جا بود
پایان عاشقی نه پدیدست تا ابد
پس سال و ماه و وقت در او از کجا بود
ای وای و حسرتا که اگر عشق یک نفس
در سال و ماه عمر ز جانم جدا بود
ای آمده به طمع وصال نگار خویش
نشنیدهای که عشق برای بلا بود
پروانهٔ ضعیف کند جان فدای شمع
تا پیش شمع یک نظرش را سنا بود
دیدار وی همان بود و سوختن همان
گویی فنای وی همه اندر بقا بود
آن را که زندگیش به عشقست مرگ نیست
هرگز گمان مبر که مر او را فنا بود
✍🏻: #سنایی
سده ۵
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
#شعردیروز
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
گر سال عمر من به سر آید روا بود
اندی که سال عیش همیشه به جا بود
پایان عاشقی نه پدیدست تا ابد
پس سال و ماه و وقت در او از کجا بود
ای وای و حسرتا که اگر عشق یک نفس
در سال و ماه عمر ز جانم جدا بود
ای آمده به طمع وصال نگار خویش
نشنیدهای که عشق برای بلا بود
پروانهٔ ضعیف کند جان فدای شمع
تا پیش شمع یک نظرش را سنا بود
دیدار وی همان بود و سوختن همان
گویی فنای وی همه اندر بقا بود
آن را که زندگیش به عشقست مرگ نیست
هرگز گمان مبر که مر او را فنا بود
✍🏻: #سنایی
سده ۵
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
(حکایت حلاج که در دم مرگ ذوی خود را با خون سرخ کرد)
چون شد آن حلاج بر دار آن زمان
جز انا الحق مینرفتش بر زبان
چون زبان او همینشناختند
چار دست و پای او انداختند
زرد شد خون بریخت از وی بسی
سرخ کی ماند درین حالت کسی
زود درمالید آن خورشید و ماه
دست بریده به روی هم چو ماه
گفت چون گلگونهٔ مردست خون
روی خود گلگونه بر کردم کنون
تا نباشم زرد در چشم کسی
سرخ رویی باشدم اینجا بسی
هرکه را من زرد آیم در نظر
ظن برد کاینجا بترسیدم مگر
چون مرا از ترس یک سر موی نیست
جز چنین گلگونه اینجا روی نیست
مرد خونی چون نهد سر سوی دار
شیرمردیش آن زمان آید به کار
چون جهانم حلقهٔ میمی بود
کی چنین جایی مرا بیمی بود
هر که را با اژدهای هفت سر
در تموز افتاده دایم خورد و خور
زین چنین بازیش بسیار اوفتد
کمترین چیزیش سر دار اوفتد
✍🏻: #عطار
منطقالطیر
#نه_به_دار
#نه_به_اعدام
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
#شعردیروز
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
(حکایت حلاج که در دم مرگ ذوی خود را با خون سرخ کرد)
چون شد آن حلاج بر دار آن زمان
جز انا الحق مینرفتش بر زبان
چون زبان او همینشناختند
چار دست و پای او انداختند
زرد شد خون بریخت از وی بسی
سرخ کی ماند درین حالت کسی
زود درمالید آن خورشید و ماه
دست بریده به روی هم چو ماه
گفت چون گلگونهٔ مردست خون
روی خود گلگونه بر کردم کنون
تا نباشم زرد در چشم کسی
سرخ رویی باشدم اینجا بسی
هرکه را من زرد آیم در نظر
ظن برد کاینجا بترسیدم مگر
چون مرا از ترس یک سر موی نیست
جز چنین گلگونه اینجا روی نیست
مرد خونی چون نهد سر سوی دار
شیرمردیش آن زمان آید به کار
چون جهانم حلقهٔ میمی بود
کی چنین جایی مرا بیمی بود
هر که را با اژدهای هفت سر
در تموز افتاده دایم خورد و خور
زین چنین بازیش بسیار اوفتد
کمترین چیزیش سر دار اوفتد
✍🏻: #عطار
منطقالطیر
#نه_به_دار
#نه_به_اعدام
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
ماند آخر حسرت دیدار او در دل مرا
منتی در دل نهاد این مرگ مستعجل مرا
بارها دل بر وفای خوبرویان بسته ام
باز می خواهم که داند هر کسی عاقل مرا
نفگند از دور هرگز ناوکی بر سینه ام
تا بماند یادگار شست او در دل مرا
ز آب چشم خویش می بستم ره این کاروان
گردو گامی ضعف بگذارد پی محمل مرا
✍🏻: #سحاب_اصفهانی
سده ۱۳
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
#شعردیروز
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
ماند آخر حسرت دیدار او در دل مرا
منتی در دل نهاد این مرگ مستعجل مرا
بارها دل بر وفای خوبرویان بسته ام
باز می خواهم که داند هر کسی عاقل مرا
نفگند از دور هرگز ناوکی بر سینه ام
تا بماند یادگار شست او در دل مرا
ز آب چشم خویش می بستم ره این کاروان
گردو گامی ضعف بگذارد پی محمل مرا
✍🏻: #سحاب_اصفهانی
سده ۱۳
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
من باز ره خانهٔ خمار گرفتم
ترک ورع و زهد به یک بار گرفتم
سجاده و تسبیح به یک سوی فکندم
بر کف می چون رنگ رخ یار گرفتم
کارم همه با جام می و شاهد و شمع است
ترک دل و دین بهر چنین کار گرفتم
شمعم رخ یار است و شرابم لب دلدار
پیمانه همان لب که به هنجار گرفتم
چشم خوش ساقی دل و دین برد ز دستم
وین فایده زان نرگس بیمار گرفتم
پیوسته چنین می زده و مست و خرابم
تا عادت چشم خوش خونخوار گرفتم
شیرین لب ساقی چو می و نقل فرو ریخت
بس کام کز آن لعل شکربار گرفتم
چون مست شدم خواستم از پای درآمد
حالی سر زلف بت عیار گرفتم
آویختم اندر سر آن زلف پریشان
این شیفتگی بین که دم مار گرفتم
گفتی: کم سودای سر زلف بتان گیر،
چندین چه نصیحت کنی؟ انگار گرفتم
با توبه و تقوی تو ره خلد برین گیر
من با می و معشوقه ره نار گرفتم
در نار چو رنگ رخ دلدار بدیدم
آتش همه باغ و گل و گلزار گرفتم
المنة لله که میان گل و گلزار
دلدار در آغوش دگربار گرفتم
بگرفت به دندان فلک انگشت تعجب
چون من به دو انگشت لب یار گرفتم
دور از لب و دندان عراقی لب دلدار
هم باز به دست خوش دلدار گرفتم
✍🏻: #عراقی
سده ۷
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
#شعردیروز
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
من باز ره خانهٔ خمار گرفتم
ترک ورع و زهد به یک بار گرفتم
سجاده و تسبیح به یک سوی فکندم
بر کف می چون رنگ رخ یار گرفتم
کارم همه با جام می و شاهد و شمع است
ترک دل و دین بهر چنین کار گرفتم
شمعم رخ یار است و شرابم لب دلدار
پیمانه همان لب که به هنجار گرفتم
چشم خوش ساقی دل و دین برد ز دستم
وین فایده زان نرگس بیمار گرفتم
پیوسته چنین می زده و مست و خرابم
تا عادت چشم خوش خونخوار گرفتم
شیرین لب ساقی چو می و نقل فرو ریخت
بس کام کز آن لعل شکربار گرفتم
چون مست شدم خواستم از پای درآمد
حالی سر زلف بت عیار گرفتم
آویختم اندر سر آن زلف پریشان
این شیفتگی بین که دم مار گرفتم
گفتی: کم سودای سر زلف بتان گیر،
چندین چه نصیحت کنی؟ انگار گرفتم
با توبه و تقوی تو ره خلد برین گیر
من با می و معشوقه ره نار گرفتم
در نار چو رنگ رخ دلدار بدیدم
آتش همه باغ و گل و گلزار گرفتم
المنة لله که میان گل و گلزار
دلدار در آغوش دگربار گرفتم
بگرفت به دندان فلک انگشت تعجب
چون من به دو انگشت لب یار گرفتم
دور از لب و دندان عراقی لب دلدار
هم باز به دست خوش دلدار گرفتم
✍🏻: #عراقی
سده ۷
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
زهی علاقه که با تار زلف یار ببستم
که از علاقه به زلفش بسی علاقه گسستم
به پیش خلق شدم متّهم به زهد و کرامت
قسم به باده که زاهد نیم خدای پرستم
زاهل میکده دارم امید آنکه پیاپی
دهند و باز ستانند، هی پیاله ز دستم
ز یُمن همّت ساقی که داد از آن می باقی
زهر پیاله خمار دگر پیاله شکستم
ز شیخ و پیر مغان هر دو رو سفیدم از آنرو
که توبه یی ننمودم که توبهای نشکستم
ببستی و بشکستی هزار عهد، ولی من
درست بر سر پیمان و عهد روز الستم
خیال چشم ترا، بسکه در نظر بگرفتم
چو چشم شوخ تو اکنون نه هوشیار و نه مستم
گرفتم آنکه نگیری مرا به هیچ گناهی
همین گناه مرا بس که با وجود تو هستم
به کنج میکده خوش می سرود دوش «وفایی»
جز اینکه باده پرستم زهر خیال برستم
✍🏻: #وفایی_شوشتری
سده۱۳
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
#شعردیروز
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
زهی علاقه که با تار زلف یار ببستم
که از علاقه به زلفش بسی علاقه گسستم
به پیش خلق شدم متّهم به زهد و کرامت
قسم به باده که زاهد نیم خدای پرستم
زاهل میکده دارم امید آنکه پیاپی
دهند و باز ستانند، هی پیاله ز دستم
ز یُمن همّت ساقی که داد از آن می باقی
زهر پیاله خمار دگر پیاله شکستم
ز شیخ و پیر مغان هر دو رو سفیدم از آنرو
که توبه یی ننمودم که توبهای نشکستم
ببستی و بشکستی هزار عهد، ولی من
درست بر سر پیمان و عهد روز الستم
خیال چشم ترا، بسکه در نظر بگرفتم
چو چشم شوخ تو اکنون نه هوشیار و نه مستم
گرفتم آنکه نگیری مرا به هیچ گناهی
همین گناه مرا بس که با وجود تو هستم
به کنج میکده خوش می سرود دوش «وفایی»
جز اینکه باده پرستم زهر خیال برستم
✍🏻: #وفایی_شوشتری
سده۱۳
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
بگذر ز علم رسمی، که تمام قیل و قال است
من و درس عشق ای دل! که تمام وجد و حال است
ز مراحم الهی، نتوان برید امید
مشنو حدیث زاهد، که شنیدنش وبال است
طمع وصال گفتی که به کیش ما حرام است
تو بگو که خون عاشق، به کدام دین حلال است؟
به جواب دردمندان، بگشا لب ای شکرخا!
به کرشمه کن حواله، که جواب صد سوال است
غم هجر را بهائی، به تو ای بت ستمگر
به زبان حال گوید که زبان قال لال است
✍🏻: #شیخ_بهایی فراخور گرامی زادروزش💐 مانا یاد و نامش☘️🙏🏻
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
#شعردیروز
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
بگذر ز علم رسمی، که تمام قیل و قال است
من و درس عشق ای دل! که تمام وجد و حال است
ز مراحم الهی، نتوان برید امید
مشنو حدیث زاهد، که شنیدنش وبال است
طمع وصال گفتی که به کیش ما حرام است
تو بگو که خون عاشق، به کدام دین حلال است؟
به جواب دردمندان، بگشا لب ای شکرخا!
به کرشمه کن حواله، که جواب صد سوال است
غم هجر را بهائی، به تو ای بت ستمگر
به زبان حال گوید که زبان قال لال است
✍🏻: #شیخ_بهایی فراخور گرامی زادروزش💐 مانا یاد و نامش☘️🙏🏻
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁💟❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
بیم است که سودایت دیوانه کند ما را
در شهر به بدنامی افسانه کند ما را
بهر تو ز عقل و دین بیگانه شدم آری
ترسم که غمت از جان بیگانه کند ما را
در هجر چنان گشتم ناچیز که گر خواهد
زلفت به سر یک مو در شانه کند ما را
زان سلسله گیسو منشور نجاتم ده
زان پیش که زنجیرت دیوانه کند ما را
زینگونه ضعیف ار من در زلف تو آویزم
مشاطه به جای مو در شانه کند ما را
من می زده دوشم شاید که خیال تو
امروز به یک ساغر مستانه کند ما را
چون شمع بتان گشتی پیش آی که تا خسرو
بر آتش روی تو پروانه کند ما را
✍🏻: #امیرخسرو_دهلوی
سده۷
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
#شعردیروز
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
بیم است که سودایت دیوانه کند ما را
در شهر به بدنامی افسانه کند ما را
بهر تو ز عقل و دین بیگانه شدم آری
ترسم که غمت از جان بیگانه کند ما را
در هجر چنان گشتم ناچیز که گر خواهد
زلفت به سر یک مو در شانه کند ما را
زان سلسله گیسو منشور نجاتم ده
زان پیش که زنجیرت دیوانه کند ما را
زینگونه ضعیف ار من در زلف تو آویزم
مشاطه به جای مو در شانه کند ما را
من می زده دوشم شاید که خیال تو
امروز به یک ساغر مستانه کند ما را
چون شمع بتان گشتی پیش آی که تا خسرو
بر آتش روی تو پروانه کند ما را
✍🏻: #امیرخسرو_دهلوی
سده۷
━•··•✦❁💠❁✦•··•━
@sobhosher
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعردیروز
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
طومار عمر طی شد و غافل نشستهایم
در راه آرمیده چو منزل نشستهایم
بالین ز تیغ کرده و آسوده خفتهایم
بر موج تکیه کرده و غافل نشستهایم
موج وحباب تاج و کمر از محیط یافت
ما همچنان به دامن ساحل نشستهایم
مشکل روان شود به دوصد نیش خون ما
از بس میان مردم کاهل نشستهایم
حیرت نگر که بر دم شمشیر آبدار
در انتظار جلوه قاتل نشستهایم
از دیر و کعبه دیده امیدوار خویش
پوشیده، روز و شب به در دل نشستهایم
غفلت به ما چه ظلم ازین بیشتر کند؟
در دور چشم مست تو عاقل نشستهایم
نومید از کشاکش بحر کرم نهایم
صائب اگر چه تا مژه در گل نشستهایم
✍ #صائب_تبریزی
❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
#شعردیروز
━•··•✦❁✳️❁✦•··•━
طومار عمر طی شد و غافل نشستهایم
در راه آرمیده چو منزل نشستهایم
بالین ز تیغ کرده و آسوده خفتهایم
بر موج تکیه کرده و غافل نشستهایم
موج وحباب تاج و کمر از محیط یافت
ما همچنان به دامن ساحل نشستهایم
مشکل روان شود به دوصد نیش خون ما
از بس میان مردم کاهل نشستهایم
حیرت نگر که بر دم شمشیر آبدار
در انتظار جلوه قاتل نشستهایم
از دیر و کعبه دیده امیدوار خویش
پوشیده، روز و شب به در دل نشستهایم
غفلت به ما چه ظلم ازین بیشتر کند؟
در دور چشم مست تو عاقل نشستهایم
نومید از کشاکش بحر کرم نهایم
صائب اگر چه تا مژه در گل نشستهایم
✍ #صائب_تبریزی
❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز ჻🌸🍃჻ᭂ
آن شب که تو در کنار مایی روز است
وآن روز که با تو میرود نوروز است
دی رفت و به انتظار فردا منشین
دریاب که حاصل حیات امروز است
✍🏻: #سعدی
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
آن شب که تو در کنار مایی روز است
وآن روز که با تو میرود نوروز است
دی رفت و به انتظار فردا منشین
دریاب که حاصل حیات امروز است
✍🏻: #سعدی
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌸«روز جهانی کولی بر تمام کولیهای جهان مبارک باد»💃
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز ჻🌸🍃჻ᭂ
صلصل باغی به باغ اندر همیگرید به درد
بلبل راغی به راغ اندر همینالد به زار
این زند بر چنگهای سغدیان پالیزبان
وآن زند بر نایهای لوریان آزادوار.
✍🏻: #منوچهری
🔸عشق و صلح و نوع دوستی از مشخصات بارز فرهنگ و آداب کولیهاست
"کاولی" : #مهرداد_زیبایی
پیشکش کولیها؛
آنان که بیادعا شادی را برای دیگر انسانها معنا میکنند.❤️
🔸🎼 با میکس موسیقی گروه جیپسی کینگز( پادشاهان کولی)
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز ჻🌸🍃჻ᭂ
صلصل باغی به باغ اندر همیگرید به درد
بلبل راغی به راغ اندر همینالد به زار
این زند بر چنگهای سغدیان پالیزبان
وآن زند بر نایهای لوریان آزادوار.
✍🏻: #منوچهری
🔸عشق و صلح و نوع دوستی از مشخصات بارز فرهنگ و آداب کولیهاست
"کاولی" : #مهرداد_زیبایی
پیشکش کولیها؛
آنان که بیادعا شادی را برای دیگر انسانها معنا میکنند.❤️
🔸🎼 با میکس موسیقی گروه جیپسی کینگز( پادشاهان کولی)
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#دکلمه_ها 🎼🎶🎵🌸🍃
჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز ჻🌸🍃჻ᭂ
شراب و عیش نهان چیست کار بیبنیاد
زدیم بر صفِ رندان و هر چه بادا باد
گره ز دل بگشا وز سپهر یاد مکن
که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد
ز انقلابِ زمانه عجب مدار که چرخ
از این فسانه هزاران هزار دارد یاد
قدح به شرط ادب گیر زان که ترکیبش
ز کاسهٔ سر جمشید و بهمن است و قباد
که آگه است که کاووس و کی کجا رفتند
که واقف است که چون رفت تخت جم بر باد
ز حسرت لب شیرین هنوز میبینم
که لاله میدمد از خون دیدهٔ فرهاد
مگر که لاله بدانست بیوفایی دهر
که تا بزاد و بشد جام می ز کف ننهاد
بیا بیا که زمانی ز می خراب شویم
مگر رسیم به گنجی در این خراب آباد
نمیدهند اجازت مرا به سیر سفر
نسیم باد مصَلّا و آب رکن آباد
قدح مگیر چو حافظ مگر به نالهٔ چنگ
که بستهاند بر ابریشم طرب دل شاد
🎤: #پریسا_کشاورز_حمید
🎼 : #حمیدآقائی
تکنوازی «تار» در دستگاه «چهارگاه»
@damihafez
@sobhosher
჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز ჻🌸🍃჻ᭂ
شراب و عیش نهان چیست کار بیبنیاد
زدیم بر صفِ رندان و هر چه بادا باد
گره ز دل بگشا وز سپهر یاد مکن
که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد
ز انقلابِ زمانه عجب مدار که چرخ
از این فسانه هزاران هزار دارد یاد
قدح به شرط ادب گیر زان که ترکیبش
ز کاسهٔ سر جمشید و بهمن است و قباد
که آگه است که کاووس و کی کجا رفتند
که واقف است که چون رفت تخت جم بر باد
ز حسرت لب شیرین هنوز میبینم
که لاله میدمد از خون دیدهٔ فرهاد
مگر که لاله بدانست بیوفایی دهر
که تا بزاد و بشد جام می ز کف ننهاد
بیا بیا که زمانی ز می خراب شویم
مگر رسیم به گنجی در این خراب آباد
نمیدهند اجازت مرا به سیر سفر
نسیم باد مصَلّا و آب رکن آباد
قدح مگیر چو حافظ مگر به نالهٔ چنگ
که بستهاند بر ابریشم طرب دل شاد
🎤: #پریسا_کشاورز_حمید
🎼 : #حمیدآقائی
تکنوازی «تار» در دستگاه «چهارگاه»
@damihafez
@sobhosher
Telegram
attach 📎
. ჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز ჻🌸🍃჻ᭂ
شمع بخواهد نشست بازنشین ای غلام
روی تو دیدن به صبح روز نماید تمام
مطرب یاران برفت ساقی مستان بخفت
شاهد ما برقرار مجلس ما بردوام
بلبل باغ سرای صبح نشان میدهد
وز در ایوان بخاست بانگ خروسان بام
ما به تو پرداختیم خانه و هرچ اندر اوست
هر چه پسند شماست بر همه عالم حرام
خواهیَم آزاد کن خواه قویتر ببند
مثل تو صیاد را کس نگریزد ز دام
هر که در آتش نرفت بیخبر از سوز ماست
سوخته داند که چیست پختن سودای خام
اولم اندیشه بود تا نشود نام زشت
فارغم اکنون ز سنگ چون بشکستند جام
سعدی اگر نام و ننگ در سر او شد چه شد؟
مرد ره عشق نیست کهش غم ننگ است و نام!
✍🏻: #سعدی
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
شمع بخواهد نشست بازنشین ای غلام
روی تو دیدن به صبح روز نماید تمام
مطرب یاران برفت ساقی مستان بخفت
شاهد ما برقرار مجلس ما بردوام
بلبل باغ سرای صبح نشان میدهد
وز در ایوان بخاست بانگ خروسان بام
ما به تو پرداختیم خانه و هرچ اندر اوست
هر چه پسند شماست بر همه عالم حرام
خواهیَم آزاد کن خواه قویتر ببند
مثل تو صیاد را کس نگریزد ز دام
هر که در آتش نرفت بیخبر از سوز ماست
سوخته داند که چیست پختن سودای خام
اولم اندیشه بود تا نشود نام زشت
فارغم اکنون ز سنگ چون بشکستند جام
سعدی اگر نام و ننگ در سر او شد چه شد؟
مرد ره عشق نیست کهش غم ننگ است و نام!
✍🏻: #سعدی
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
.჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز ჻🌸🍃჻ᭂ
جمع باش ای دل که این وقت پریشان بگذرد
گرچه مشکل مینماید لیک آسان بگذرد
چشم یعقوب از نسیم پیرهن روشن شود
وز سر یوسف بلای چاه و زندان بگذرد
هیچ حالی را بقایی نیست بی صبری مکن
چون شب صحبت درآید روز هجران بگذرد
شاخ امیدت شود سر سبز و روی عیش سرخ
باز در جوی مَودّت آب حَیوان بگذرد
در غم و شادی بباید ساختن با روزگار
زانکه از دور زمان هم این و هم آن بگذرد
تازه گردد باغ عیشت از نسیم اعتدال
بوی جانبخش بهار آید زمستان بگذرد
ای کمال از غربت و حرمان مشو غمگین که زود
محنت غربت نماند، ذل حرمان بگذرد
✍🏻: #کمال_خجندی
سده۸
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
جمع باش ای دل که این وقت پریشان بگذرد
گرچه مشکل مینماید لیک آسان بگذرد
چشم یعقوب از نسیم پیرهن روشن شود
وز سر یوسف بلای چاه و زندان بگذرد
هیچ حالی را بقایی نیست بی صبری مکن
چون شب صحبت درآید روز هجران بگذرد
شاخ امیدت شود سر سبز و روی عیش سرخ
باز در جوی مَودّت آب حَیوان بگذرد
در غم و شادی بباید ساختن با روزگار
زانکه از دور زمان هم این و هم آن بگذرد
تازه گردد باغ عیشت از نسیم اعتدال
بوی جانبخش بهار آید زمستان بگذرد
ای کمال از غربت و حرمان مشو غمگین که زود
محنت غربت نماند، ذل حرمان بگذرد
✍🏻: #کمال_خجندی
سده۸
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز ჻🌸🍃჻ᭂ
منع سودی نکند، کاش نصیحتگر ما
گر تواند ببرد تیرگی از اختر ما
تو مگر در دل ماهی که چنین میگردند
ماه و خورشید چو پروانه به گرد سر ما
در شکست دل ما پرهیزی نیست به لاف
ما حبابیم، نسیمی شکند ساغر ما
ما از آن سوختگانیم که بزداید چرخ
زنگ از آیینه ماه به خاکستر ما
✍🏻: #ابوالحسن_فراهانی
سده ۱۱
گویی ناصحان زمان ابولحسن هم مانند امروز اصل را رها کرده بودند و به فرعیات میچسبیدند.
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز ჻🌸🍃჻ᭂ
منع سودی نکند، کاش نصیحتگر ما
گر تواند ببرد تیرگی از اختر ما
تو مگر در دل ماهی که چنین میگردند
ماه و خورشید چو پروانه به گرد سر ما
در شکست دل ما پرهیزی نیست به لاف
ما حبابیم، نسیمی شکند ساغر ما
ما از آن سوختگانیم که بزداید چرخ
زنگ از آیینه ماه به خاکستر ما
✍🏻: #ابوالحسن_فراهانی
سده ۱۱
گویی ناصحان زمان ابولحسن هم مانند امروز اصل را رها کرده بودند و به فرعیات میچسبیدند.
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
#شعردیروز
━··•✦❁🌸❁✦•··•━
در ستایش فردوسی
که فردوسی طوسی پاک مغز
به اوست داد سخنهای نغز
به شهنامه فردوسی نغز گوی
که از پیش گویندگان برد گوی
✍🏻: #اسدی_طوسی
گرشاسپنامه
گفت فردوسی به شهنامه هران چه که خواست
قصههای پرعجایب فتنههای پرعبر
ز فردوسی کنون سخن یاد دار
که شد بر سر رزم اسفند یار
زنده رستم شعر فردوسی است
ور نه زو در جهان نشانه کجاست
✍🏻: #سراجالدین_عثمان_مختاری سده۵-۶
شهریارنامه
بدان که شاهنامه فردوسی حکیم
فردوس حکمت است از ایشان تویی نشان
✍🏻: #سوزنی_سمرقندی
سده۵
سخنگوی پیشینه دانای طوس
که آراست روی سخن چون عروس
✍🏻: #نظامی_گنجوی
اسکندارنامه
شمع جمع هوشمندان است در دیجور غم
نکته ای کز خاطر فردوسی طوسی بود
زادگان طبع پاکش جملگی حوراوشند
زاده حوراوش بود، چون مرد فردوسی بود
✍🏻: #خاقانی
این تازه و محکم ز تو بنیاد سخن
هرگز نکند چون تو کسی یاد سخن
فردوس مقام بادت ای فردوسی
انصاف که نیک دادهای داد سخن
✍🏻: #ظهیرفاریابی
چو فردوسی مسکین را ببردند
به زیر خاک تاریکش ﺳﭙردند
ختم دادند به فردوس اعلی
که فردوسی به فردوس است اولی
✍🏻: #عطار
اسرارنامه
شاعر از شما بهتر شعر آن که نیکوتر
از طایفه تازی و از انجمن فرسی
آواز دادند یک رویه به من گفتند
فردوسی و شهنامه شهنامه و فردوسی
✍🏻: #امامی_هروی
سده ۷
چه خوش گفت فردوسی پاکزاد
که رحمت بر آن تربت پاک باد
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
✍🏻: #سعدی
گر حکیمی مرده ای را زنده سازد این چنین
بهر او تکریم و تعظیم است در روی زمین
بهر فردوسی چه باید کرد کو از کار خویش
یعنی از نیروی طبع و معجز گفتار خویش
مرده فرزندان چندین قرن ایران زنده کرد
از لب آموی تا دریای عمان زنده کرد
✍🏻: #میرزاده_عشقی
#۲۵اردیبهشت #روز_ملی_بزرگداشت_فردوسی
نامآورترین سخنسرای ایران زمین
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
#شعردیروز
━··•✦❁🌸❁✦•··•━
در ستایش فردوسی
که فردوسی طوسی پاک مغز
به اوست داد سخنهای نغز
به شهنامه فردوسی نغز گوی
که از پیش گویندگان برد گوی
✍🏻: #اسدی_طوسی
گرشاسپنامه
گفت فردوسی به شهنامه هران چه که خواست
قصههای پرعجایب فتنههای پرعبر
ز فردوسی کنون سخن یاد دار
که شد بر سر رزم اسفند یار
زنده رستم شعر فردوسی است
ور نه زو در جهان نشانه کجاست
✍🏻: #سراجالدین_عثمان_مختاری سده۵-۶
شهریارنامه
بدان که شاهنامه فردوسی حکیم
فردوس حکمت است از ایشان تویی نشان
✍🏻: #سوزنی_سمرقندی
سده۵
سخنگوی پیشینه دانای طوس
که آراست روی سخن چون عروس
✍🏻: #نظامی_گنجوی
اسکندارنامه
شمع جمع هوشمندان است در دیجور غم
نکته ای کز خاطر فردوسی طوسی بود
زادگان طبع پاکش جملگی حوراوشند
زاده حوراوش بود، چون مرد فردوسی بود
✍🏻: #خاقانی
این تازه و محکم ز تو بنیاد سخن
هرگز نکند چون تو کسی یاد سخن
فردوس مقام بادت ای فردوسی
انصاف که نیک دادهای داد سخن
✍🏻: #ظهیرفاریابی
چو فردوسی مسکین را ببردند
به زیر خاک تاریکش ﺳﭙردند
ختم دادند به فردوس اعلی
که فردوسی به فردوس است اولی
✍🏻: #عطار
اسرارنامه
شاعر از شما بهتر شعر آن که نیکوتر
از طایفه تازی و از انجمن فرسی
آواز دادند یک رویه به من گفتند
فردوسی و شهنامه شهنامه و فردوسی
✍🏻: #امامی_هروی
سده ۷
چه خوش گفت فردوسی پاکزاد
که رحمت بر آن تربت پاک باد
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
✍🏻: #سعدی
گر حکیمی مرده ای را زنده سازد این چنین
بهر او تکریم و تعظیم است در روی زمین
بهر فردوسی چه باید کرد کو از کار خویش
یعنی از نیروی طبع و معجز گفتار خویش
مرده فرزندان چندین قرن ایران زنده کرد
از لب آموی تا دریای عمان زنده کرد
✍🏻: #میرزاده_عشقی
#۲۵اردیبهشت #روز_ملی_بزرگداشت_فردوسی
نامآورترین سخنسرای ایران زمین
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
.
჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز ჻🌸🍃჻ᭂ
با همه خلق جهان گرچه از آن
بیشتر بیره و کمتر به رهند
تو چنان زی که بمیری برهی
نه چنان چون تو بمیری برهند
✍🏻: #سنایی
سده۵
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز ჻🌸🍃჻ᭂ
با همه خلق جهان گرچه از آن
بیشتر بیره و کمتر به رهند
تو چنان زی که بمیری برهی
نه چنان چون تو بمیری برهند
✍🏻: #سنایی
سده۵
━··•✦❁🧿❁✦•··•━
@sobhosher
. ჻ᭂ 🍃🌸 #شعردیروز ჻🌸🍃჻ᭂ
جامی است که عقل آفرین میزندش
صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش
این کوزهگر دهر چنین جام لطیف
میسازد و باز بر زمین میزندش
✍🏻: #خیام
سده۶-۵
این نسخه که بر شیشه نادان سنگست
بر جلوه او ساحت دانش تنگست
خلدیست که صد رنگ بود هر برگش
وین طرفه که چون درنگری یک رنگست
✍🏻: #فصیحی_هروی
سده۹
چون چنگ سر زلف توام در چنگست
هر لحظه دلم را به لبت آهنگست
شد پستهی تنگ تو دل مرا روزی
یا رب که دل خسته چه روزی تنگست
✍🏻: #خواجوی_کرمانی
سده۷
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher
جامی است که عقل آفرین میزندش
صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش
این کوزهگر دهر چنین جام لطیف
میسازد و باز بر زمین میزندش
✍🏻: #خیام
سده۶-۵
این نسخه که بر شیشه نادان سنگست
بر جلوه او ساحت دانش تنگست
خلدیست که صد رنگ بود هر برگش
وین طرفه که چون درنگری یک رنگست
✍🏻: #فصیحی_هروی
سده۹
چون چنگ سر زلف توام در چنگست
هر لحظه دلم را به لبت آهنگست
شد پستهی تنگ تو دل مرا روزی
یا رب که دل خسته چه روزی تنگست
✍🏻: #خواجوی_کرمانی
سده۷
━··•✦❁💟❁✦•··•━
@sobhosher