Amir Pouria
1.94K subscribers
1.08K photos
393 videos
108 files
390 links
این کانال اخبار مربوط به فعالیت های امیر پوریا مدرس و منتقد سینما را بازتاب می‌دهد.
Download Telegram
Amir Pouria
اشاره‌ای به ارزش مشروب و نوشیدن از نگاه ارنست همینگوی در سالروز تولد او؛ همراه با گریزی به وضعیت هنرمندان ایرانی در این زمینه! @amiropouria متن در ادامه می‌آید 👇

زادروز ارنست میلر همینگوی داستان‌نویس بزرگ آمریکایی، برنده‌ی نوبل ادبیات و جایزه‌ی پولیتزر


هیچ کس برای آن که "پیر ِ دِیر ِ میگساری"
[در تعبیر انگلیسی،
drinking guru
[
حسابش کنیم، شایسته‌تر از ارنست همینگوی نیست. این باور نیکلاس مَنکال-بیتل ستون‌نویس و طنزپرداز است. یادداشت‌نویس دیگری به اسم آنا آرچیبالد مجموعه‌ی "باید و نبایدهای نوشیدن" را از دل گفته‌های همینگوی، فهرست‌بندی کرده است‌.
مانند انبوهی نویسندگان بزرگ، می‌توان عکس‌های بسیاری از همینگوی در حال نوشیدن یا معاشرت همزمان با نوش، یافت. (همزمان، می‌توان حسرت خورد که چرا هر عکسی در این احوال خوش ِ انسانی از هر نویسنده‌ یا حتی کلی‌تر، هر هنرمند ایرانی، غیرقابل‌انتشار است. حتی اگر طرف درگذشته باشد یا در ایران کنونی هم زندگی نکند، عرف و احساسات عمومی می‌گوید خوب نیست عکس گیلاس به دستش را نشر دهیم، چون به بدگویی عده‌ای می‌انجامد).
حتی دستورالعمل تدارک خیلی از کاکتِیل‌های معروف مثل بلادی مِری یا کاکتِیل‌‌هایی با شامپاین، از همینگوی نقل شده. با کمی تفاوت نسبت به دستور رایج، با توصیفات خاص خودش که مثل نثر داستان‌هایش است: به ظاهر با جملات نه چندان طولانی، اما همراه با پیچیدگی در نوع تعابیر (نه به کارگیری واژه‌های پیچیده).
از او نقل قول‌های فراوان درباره‌ی مشروب و آداب نوشیدن و نگاه کردن به آن به چشم یک فرهنگ زیستی، بر جای مانده. به بهانه‌ی زادروش دو سه تا از آنها را اینجا می‌آورم تا در نوش‌خواری ِ بعدی‌تان، هر وقت که بود، یک چَتوَل/پیک/شات/گیلاس/لیوان هم به یاد استاد بروید بالا:


یک. "کاری را که در حالت مستی گفته‌ای انجامش می‌دهی، در حالت هوشیاری انجام بده. این به آدم یاد می‌دهد که گاهی موقع مستی بهتر است دهانش را ببندد"!
دو. "هرگز برای بوسیدن یک دختر زیبا یا باز کردن یک بطری ویسکی تأخیر نکنید و تردید به دل‌تان راه ندهید."
سه. "با رفتن به کلیساها، ساختمان‌های دولتی یا میدان‌های شهر خود را خسته نکنید. اگر می‌خواهید فرهنگ ِ جایی را بشناسید، شبی را در بارهای آن بگذرانید"

پی‌نوشت یک: بار دیگر و مانند خیلی از پُست‌ها و حرف‌های دیگر، عذرِ دوستان هم‌پیاله‌‌ی سال‌های دور و نزدیک که از بیم رصد شدن توسط ارتش سایبری داخلی، از لایک کردن به نشانه‌ی تأیید این چند سطر، معذورند، پیشاپیش پذیرفته می‌شود‌!

پی‌نوشت دو: حال خود همینگوی را در عکس سه‌نفره‌ی مستی شدیدش و حال گربه‌ را در تنها عکس گربه‌دار، خریدارم. همچنین عیش و افتخاری را که نصیب مردمان حاضر در عکس پرجمعیت شده.
@amiropouria

#ارنست_همینگوی #زادروز #مشروب #شراب #میگساری #نوش #مستی #ادبیات_داستانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همیشه با مرگ یک داستان‌پرداز یا هنرشناس ِ در تبعید، به همین که عباس معروفی در این جا می‌گوید، فکر می‌کنم: به کارهای نکرده، ایده‌های در سر مانده و هنوز اجرا نشده. به آن چه در درون و ذهن آدم حی و حاضر است اما چیزهایی از بیرون، از شرایط، از نامرادی‌ها و نامردمی‌ها، فرصت نهایی‌شدنش را از او می‌گیرد.
تصادفی نمی‌دانم که او اینجا در وصف آنها "نگفته‌شده" را به کار می‌برد. نمی‌گوید "گفته‌نشده". چون تا وقتی کنش ِ بیان قصه و اجرای ایده، آغاز نشده باشد، آن چه در سر داری، "نگفته" شده؛ نه این که فقط گفته نشده باشد. زنده و موجود است، اما نگفته و ناگفته مانده. وقتی این طور می‌ماند و می‌ماند تا مرگ هنرمند فرا می‌رسد، آن چه از بیرون بر او تحمیل شده بود، رنج‌آورتر می‌نماید.
رنج‌ عباس معروفی از آن تحمیل‌ها، آن همه سال بر دوشش سنگین بود تا به رنج ابتلا به بیماری بدل شد. حالا او دیگر رنج نمی‌کشد اما نه می‌شود گفت راحت شد (چون مجموع آن رنج‌ها عصاره‌ی جانش را کشید). نه می‌شود سر سوزنی امید داشت که از آن رنج‌ها برای این همه که چون او در غربت و عسرت‌اند، سرسوزنی کم شود.

#عباس_معروفی #ادبیات_داستانی #خانه_هدایت_برلین
@amiropouria