This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چه دانستم که این سودا
مرا زین سان کُند مَجنون
دِلَم را دوزخی سازد
دو چَشمَم را کُند جیحون
چه دانستم که سیلابی
مرا ناگاه بِرْبایَد
چو کَشتیاَم دَراَنْدازد
میانِ قُلْزُمِ پُرخون
#غزل_مولانا
#همایون_شجریان
مرا زین سان کُند مَجنون
دِلَم را دوزخی سازد
دو چَشمَم را کُند جیحون
چه دانستم که سیلابی
مرا ناگاه بِرْبایَد
چو کَشتیاَم دَراَنْدازد
میانِ قُلْزُمِ پُرخون
#غزل_مولانا
#همایون_شجریان
#دوست در کلام شمس و مولانا
مقصود از وجود عالم ملاقات دو #دوست بود که روی در هم نهند جهت خدا؛ دور از هوی
سالها بگذرد که یکی را از ناگه #دوستی افتد که بیاساید.
مرا در همه عالم یک #دوست باشد
چه شادم به #دوستی تو
که مرا چنین #دوستی داد
خدا این دل مرا به تو دهد
مرا چه آن جهان ، چه این جهان
مرا چه قعر زمین، چه بالای آسمان
مرا چه بالا ، چه پست
#شمس_تبریزی
یا دیدن #دوست یا هوایش
دیگر چه کند کسی جهان را
ز یاد #دوست شیرین تر چه کارست؟
تو را ای #دوست چون من یار غارم
سری در غار کن کاین غار چونست؟
تا نقش خیال #دوست با ماست
ما را همه عمر خود تماشاست
بر عاشقان فریضه بود جستجوی #دوست
#غزل_مولانا
ای #دوست قبولم کن و جانم بستان
مستم کن و از هر دو جهانم بستان
من درد ترا ز دست آسان ندهم
دل برنکنم ز #دوست تا جان ندهم
ای #دوست به دوستی قرینیم ترا
هر جا که قدم نهی زمینیم ترا
#رباعی_مولانا
دوستان را در دل رنجها باشد که آن به هیچ دارویی خوش نشود
نه به خفتن
نه به گشتن
و نه به خوردن
الّا به دیدارِ #دوست
#فیه_ما_فیه
مقصود از وجود عالم ملاقات دو #دوست بود که روی در هم نهند جهت خدا؛ دور از هوی
سالها بگذرد که یکی را از ناگه #دوستی افتد که بیاساید.
مرا در همه عالم یک #دوست باشد
چه شادم به #دوستی تو
که مرا چنین #دوستی داد
خدا این دل مرا به تو دهد
مرا چه آن جهان ، چه این جهان
مرا چه قعر زمین، چه بالای آسمان
مرا چه بالا ، چه پست
#شمس_تبریزی
یا دیدن #دوست یا هوایش
دیگر چه کند کسی جهان را
ز یاد #دوست شیرین تر چه کارست؟
تو را ای #دوست چون من یار غارم
سری در غار کن کاین غار چونست؟
تا نقش خیال #دوست با ماست
ما را همه عمر خود تماشاست
بر عاشقان فریضه بود جستجوی #دوست
#غزل_مولانا
ای #دوست قبولم کن و جانم بستان
مستم کن و از هر دو جهانم بستان
من درد ترا ز دست آسان ندهم
دل برنکنم ز #دوست تا جان ندهم
ای #دوست به دوستی قرینیم ترا
هر جا که قدم نهی زمینیم ترا
#رباعی_مولانا
دوستان را در دل رنجها باشد که آن به هیچ دارویی خوش نشود
نه به خفتن
نه به گشتن
و نه به خوردن
الّا به دیدارِ #دوست
#فیه_ما_فیه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دَرین سَرما و بارانْ یار خوشتَر
نِگار اَنْدَر کِنار و عشقْ در سَر
نِگار اَنْدَر کِنار و چون نِگاری
لَطیف و خوب و چُست و تازه و تَر
دَرین سَرما به کویِ او گُریزیم
که مانَنْدَش نَزایَد کَس زِ مادر
دَرین بَرف آن لَبانِ او بِبوسیم
که دل را تازه دارد برف و شِکَّر
مرا طاقَت نَمانْد از دست رفتم
مرا بُردند و آوردند دیگر
خیالِ او چو ناگَهْ در دل آید
دلْ از جا میرَوَد اَللّهُ اَکْبَر
#غزل ۱۰۴۷ مولانا
#عشق
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از دیده بُرون مَشو، که نوری
وَزْ سینه جُدا مَشو، که جانی
آن دَم که نَهان شَوی زِ چشمَم
مینالَد جانِ من نَهانی
#غزل ۲۷۳۳ مولانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زَعفَران بر رُخِ خود مال اگر مَهرویی
رویِ خوب ار بِنِمایی بِخوری زَخمِ قَفا
#غزل ۱۶۹ مولانا
قفا: پس گردن
☆ با مالیدن زعفران بر صورت خود، روی گُلگونت را زرد و خسته نشان بده، تا نامحرمان به تو طمع نکنند و نیز از چشم زخمِ حسودان در امان باشی.
☆ با توجه به اینکه مولانا از تمثیلهای قابل فهم، برای فهماندن مفاهیم ماورایی و معرفتی استفاده میکند، لذا توصیه میکند که زیبایی دل و جان و روانت را عرضه نکن تا نامحرمان طریقت به تو آسیب نزنند و از چشم زخم همراهان حسود در امان باشی.
#چشم_زخم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دَران بَحْرید کین عالَمْ کَفِ اوست
زمانی بیش دارید آشِنایی
کَفِ دریاست صورتهایِ عالَم
زِ کَفْ بُگْذَر، اگر اَهْلِ صَفایی
#غزل ۲۰۷۷ مولانا
#دکتر_عبدالکریم_سروش
#صورت
آشِنایی: شنا کردن
بر عاشقان فَریضه بُوَد جُستوجویِ دوست
بَر روی و سَر چو سِیل دَوان تا بهجویِ دوست
خود اوست جُمله طالب و ما هَمچو سایهها
ای گفتوگویِ ما هَمِگی گفتوگوی دوست
گاهی به جویِ دوست چو آبِ رَوان خوشیم
گاهی چو آب۫ حَبس شدم در سَبوی دوست
گَه چون حَویجِ دیگ بجوشیم و او به فکر
کَفگیر۫ میزَنَد که چُنیناست خویِ دوست
بر گوشِ ما نَهاده دَهان او به دَم۫دَمِه
تا جانِ ما بگیرد یک بارِه بویِ دوست
چون جان جان وِی آمد از وِی گُزیر نیست
من در جهان ندیدم یک جان۫ عَدوی دوست
بگدازدت زِ ناز و چو مویَت کُنَد ضَعیف
نَد۫هی به هر دو عالَم یکتایِ مویِ دوست
با دوست ما نِشَسته که اِی دوست دوست کو
کو کو هَمیزنیم زِ مَستی به کویِ دوست
تصویرهای ناخوش و اندیشۀ رَکیک
از طَبع سُست باشد و این نیست سوی دوست
خاموش باش تا صِفَتِ خویش خود کند
کو های-هایِ سَردِ تو کو های-هوی دوست؟
#دیوان_شمس
#غزل_۴۴۲
بَر روی و سَر چو سِیل دَوان تا بهجویِ دوست
خود اوست جُمله طالب و ما هَمچو سایهها
ای گفتوگویِ ما هَمِگی گفتوگوی دوست
گاهی به جویِ دوست چو آبِ رَوان خوشیم
گاهی چو آب۫ حَبس شدم در سَبوی دوست
گَه چون حَویجِ دیگ بجوشیم و او به فکر
کَفگیر۫ میزَنَد که چُنیناست خویِ دوست
بر گوشِ ما نَهاده دَهان او به دَم۫دَمِه
تا جانِ ما بگیرد یک بارِه بویِ دوست
چون جان جان وِی آمد از وِی گُزیر نیست
من در جهان ندیدم یک جان۫ عَدوی دوست
بگدازدت زِ ناز و چو مویَت کُنَد ضَعیف
نَد۫هی به هر دو عالَم یکتایِ مویِ دوست
با دوست ما نِشَسته که اِی دوست دوست کو
کو کو هَمیزنیم زِ مَستی به کویِ دوست
تصویرهای ناخوش و اندیشۀ رَکیک
از طَبع سُست باشد و این نیست سوی دوست
خاموش باش تا صِفَتِ خویش خود کند
کو های-هایِ سَردِ تو کو های-هوی دوست؟
#دیوان_شمس
#غزل_۴۴۲
Kimia
Mehdi Ghafourian Ft. RAAZ
نقش وفا وی کند ، پشت بما کی کند
پشت ندارد چو شمع ، او همگی روست ، روست
#غزل_مولانا
چقدر تمثیل زیبایی از خداوند
همانطور که یک شمع پشت ندارد و همیشه رویش بسوی ما است و این ماییم که به آن پشت میکنیم خداوند هم همینگونه است اگر بنظرت بتو پشت کرده این تویی که از او روی گرداندی
پشت ندارد چو شمع ، او همگی روست ، روست
#غزل_مولانا
چقدر تمثیل زیبایی از خداوند
همانطور که یک شمع پشت ندارد و همیشه رویش بسوی ما است و این ماییم که به آن پشت میکنیم خداوند هم همینگونه است اگر بنظرت بتو پشت کرده این تویی که از او روی گرداندی
اندر مصاف ما را در پیش رو سپر نی
وندر سماع ما را از نای و دف خبر نی
#غزل_مولانا
در مقابل اتفاقات و چالش ها ما تسلیم اراده خداوند هستیم و سپر جهت مقاومت نداریم
و چون شادی ما درونی است نیاز به نای و دف نداریم
در مقابل هر چالش با نرمی و بدون جبهه گیری برخورد میکنیم تا به آرامش و شادی درونی برسیم و نیاز به وسیله بیرونی برای شادی نداریم
وندر سماع ما را از نای و دف خبر نی
#غزل_مولانا
در مقابل اتفاقات و چالش ها ما تسلیم اراده خداوند هستیم و سپر جهت مقاومت نداریم
و چون شادی ما درونی است نیاز به نای و دف نداریم
در مقابل هر چالش با نرمی و بدون جبهه گیری برخورد میکنیم تا به آرامش و شادی درونی برسیم و نیاز به وسیله بیرونی برای شادی نداریم