امروز ما مهمان تو مست رخ خندان تو
چون نام رویت می‌برم دل می‌رود والله ز جا

#غزل_مولانا

#غزل_مولانا
با آواز علیرضا قربانی

#فایل_تصویری

من از کجا پند از کجا باده بگردان ساقیا
آن جام جان افزای را برریز بر جان ساقیا


با صدای جان جانان #استاد_شجریان و همایون جان عزیز

#غزل_مولانا

آن دل که گُم شُده‌ست
هم از جان خویش جوی
آرام جان خویش
زِ جانان خویش جوی

از تخت تَنْ بُرون رو و
بر تخت جان نِشین
از آسْمان گذر کُن و
کیوان خویش جوی

#غزل_مولانا

سخنم خُورِ فرشته‌ست
من اگر سخن نگویم

مَلَکِ گرسنه گوید
که بگو خمش چرایی؟

#غزل_مولانا

باشد کٓرٓم را آفتی کان کِبر آرد در فٓتی
از وهم بیمارش کند در چاپلوسی هر گدا 

بِدهد دِرم ها در کٓرٓم ، او نا فریده ست آن دِرم
از مال و مُلک دیگری ، مردی کجا باشد سٓخا

#غزل_مولانا


📘آفت بخشندگی ، تکبر است و چاپلوسی گدا از ستایش او در نتیجه توهم بزرگ منشی به او دست میدهد و سرانجام از شدت غلبه  وٓهم از نظر اخلاقی و شخصیتی بیمار میشود درست است که آن خواجه توانگر درهم و دیناری به این و آن می بخشد ، اما او که آن اموال را نیافریده است ، پس آیا بخشیدن اموالی که از دیگری است (از خدا و خلق است) جوانمردی به شمار می آید

از آن باده ندانم چون فنایم
از آن بے‌جا نمے‌دانم ڪجایم

زمانے قعر دریایے درافتم
دمے دیگر چو خورشیدے برآیم

#غزل_مولانا

این جا کسی است پنهان
همچون خیالْ در دل
امّا فروغِ رویَش

اَرکانِ من گرفته

او آنِ من گرفته
مژگان من گرفته
درمان من گرفته
فرمان من گرفته

#غزل_مولانا