معرفی عارفان
938 subscribers
31.5K photos
11.4K videos
3.14K files
2.59K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
به یاد داشته باشید:
وقتی عاشق کسی هستی،
تنها چنین نیست که تو به دیگری عشق می دهی، در این دهش، این تویی که رشد می‌کنی.
وقتی عشق میان دونفر شروع به جاری شدن می کند، هر دو نفع می برند، 
و در این تبادل عشق نیروهای بالقوه ی دو طرف به فعلیت در می‌آید.
#رشد_فردیت چنین رخ می دهد.
بیشتر عشق بورز و بیشتر خواهی بود؛
کمتر عشق بورز و کمتر خواهی بود
شما همیشه نسبت به عشقی که می دهید وجود دارید.
اندازه ی عشق شما به مقدار و به نسبت اندازه ی وجود شماست.

#اشو
تنهايي ...

نمي توانيم از خود فرار كنيم ، هيچ راهي وجود ندارد ؛ راهي براي فرار از تنهايي وجود ندارد ... هرچه بيشتر بكوشيد از تنهايي فرار كنيد ، احساس تنهايي بيشتري خواهيد داشت ... اگر تنهايي را بپذيريد ،‌ آنرا دوست بداريد و از آن لذت ببريد ، ‌خواهيد ديد كه از ميان مي رود و اگر هم باقي بماند ، زيبايي خاص خودش را خواهد يافت ... ما تنها خلق شده ايم و تنهايي ، ‌آزادي ماست ؛ تنهايي مقابل عشق نيست ... در واقع ، ‌فقط كسي كه تنهايي را پذيرفته است ، مي داند چگونه عشق بورزد ... اين تناقض عشق است ؛ تنها كسي كه تنهاست ، ‌مي تواند عشق بورزد و تنها كسي كه عشق مي ورزد ، تنها مي شود ... تنهايي و عشق با هم اند ، پس اگر نمي توانيد تنها باشيد ، نمي توانيد عاشق باشيد ... در اينصورت ، اين به اصطلاح عشق شما ، فرار از خودتان است ... اگر نمي توانيد در تنهايي با خودتان ارتباط برقرار كنيد ، چگونه مي توانيد با ديگري رابطه داشته باشيد؟ ... عشق مصنوعي در جهان وجود دارد كه در آن انسانها مي كوشند از خودشان فرار كنند ... در اين عشق ؛ هر دو طرف مي خواهند ماواي خود را در وجود ديگري بيابند ... اين يك فريب دو طرفه است ، تنهايي ما جزيي از وجود و فرديت ماست ؛ از تنهايي شروع كنيد ، حتي عشقتان بايد از تنهايي آغاز شود ... در اينصورت ، قادر خواهيد بود واقعا عشق بورزيد ...

#اشو
"زباله های درون"

بوی رایحه خوش از کسی که زباله حمل می‌کند بر نخواهد خواست. تا زباله‌ها را دور نریزی و خود را نشویی این بو، هم خودت و هم دیگران را آزار می‌دهد.
زباله‌های درون نیز چنین است.  باید آنها را از وجود خود بزدایی.
زباله‌هایی همچون:
منیت، حسادت، حرص و تعصب، خشم. رقابت، مقایسه و تنفر و....
مراقبه و آگاهی، شما را به پاکسازی درونی سوق می‌دهد....

#اشو
زندگی در کنترل شما نیست
می‌توانید از آن لذت ببرید، اما نمی‌توانید آن را کنترل کنید
می‌توانید زندگی کنید، اما نمی‌توانید زندگی را کنترل کنید. می‌توانید دست افشانی کنید اما نمی‌توانید زندگی را کنترل کنید
معمولا می‌گوییم که نفس می‌کشیم، اما این موضوع درست نیست
زیرا این زندگی است که ما را تنفس می‌کند
پیوسته تصور می‌کنیم که ما فاعل هستیم و همین نکته سرآغاز تمام مشکلات است
وقتی خود را کنترل کنید، به زندگی اجازه نمی‌دهید اتفاق افتد
شرایط زیادی قائل می‌شوید و زندگی نمی‌تواند همه‌ی آنها را رعایت کند. زندگی زمانی برای شما اتفاق می‌افتد که آن را بی‌قید و شرط بپذیرید؛ آماده‌ی خوشامدگویی به آن باشید(در هر صورت و شکلی هستید)
شخصی که بسیار کنترل می‌کند، همیشه می‌خواهد زندگی شکل خاصی بگیرد و شرایط خاصی داشته باشد، ولی زندگی اهمیتی نمی‌دهد و فقط از کنار چنین افرادی عبور می‌کند.
هرچه زودتر از محدوده‌ی کنترل‌ها خارج شوید، بهتر است
زیرا تمام کنترل‌ها از ذهن ناشی می‌شود و وجود شما بسیار برتر و بزرگ‌تر از ذهن است
یک قسمت کوچک از وجودتان سعی می‌کند مسلط شود و همه چیز را دیکته کند. زندگی ادامه می‌یابد و شما را پشت سر می‌گذارد. آنگاه نومید می‌شوید. منطق ذهن می‌گوید: «نگاه کن. تو زندگی را خوب کنترل نکردی. برای همین است که بازنده شدی. پس بیشتر کنترل کن.»
حقیقت، درست عکس این نکته است؛

مردم چیزهای زیادی را به سبب کنترل بیش از حد، از دست میدهند
مثل یک رود وحشی باشید و آن گاه دیگر نمی‌توانید خیلی رویا ببافید، خیالبافی کنید یا حتی امید داشته باشید؛ زیرا همه چیز همین جا، کنار شما و در دسترس شما است. کافی است دست دراز کنید. با مشت بسته زندگی نکنید؛ زیرا این کار کنترل کردن زندگی است
با دست‌های باز زندگی کنید. تمام آسمان از آن شماست. کمتر از این نخواهید.

#اشو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی عشق می ورزی،
تصور نکن برای دیگری کاری میکنی!
تو در خدمت خودت هستی.
خودت بهره می بری.
پس منتظر پاداش نمان.
بیشتر عشق بورز و بیشتر
برکت میابی

#اشو
همه می‌گویند: "قانع باش"
چرا؟
در این عمر کوتاه، چرا باید قانع بود؟
پرواز کن، هرچه رفیع تر….
دست افشانی کن و برقص،
هرچه دیوانه‌وارتر…

#اشو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
(لزوم اتحاد با یار و مقام فنا)

آن یکی آمد در یاری بزد
گفت یارش کیستی ای معتمد

گفت :"من" گفتش: برو هنگام نیست
بر چنین خوانی مقام خام نیست

خام را جز آتش هجر و فراق
کی پزد کی وا رهاند از نفاق؟ 

رفت آن مسکین و سالی در سفر
در فراق دوست سوزید از شرر

پخته گشت آن سوخته پس باز گشت
باز گرد خانهٔ همباز گشت

حلقه زد بر در به صد ترس و ادب
تا بنجهد بی‌ادب لفظی ز لب

بانگ زد یارش که بر در کیست آن
گفت بر در هم توی ای دلستان

گفت اکنون چون منی ای من در آ
نیست گنجایی دو "من" را در سرا

#حضرت_مولانا
#مثنوی_معنوی
#اشو
رقص یک پدیده کاملا درونی و معنوی است.
بنابراین در گذشته در مکاتب عرفانی دنیا، رقص یکی از روشهای سری برای ورود به ساحت درون بود
رقصها در مکاتب عرفانی و معابد ساخته می شدند.
بنابر این، رقص یکی از پدیده های بسیار مذهبی است، ولی چنان معنی خودش را از دست داده که تقریباً به قطب مخالف سقوط کرده است
اینک رقص پدیده ای جنسی و مادی شده است، رقص بُعد روحانی خودش را از دست داده است
ولی به یاد بسپار:
هر چه که روحانی باشد، اگر سقوط کند میتواند جنسی و مادی شود، و هر آنچه که جنسی و مادی است، اگر صعود کند، اگر جهتش عوض شود، می تواند روحانی گردد، روحانیت و جنسیت به هم پیوند خورده اند
پس به یاد بسپار که:
وقتی به شما میگویم که برقصید و پایکوبی کنید از کدام رقص سخن میگویم. از رقصی میگویم که که حاصل تبدیل فلز پست به طلاست، رقصی که جنسی و زمینی نیست، بلکه رقصی که محصول عبور از جنسیت و رشد به سمت ملکوت درون است.
تا حد امکان کامل و با تمام وجود زندگی کن، زیرا از راه زندگی عمیق و پرشور است که خدا را می یابی
خدا چیزی جز زندگی سپری شده در حد کمال و با بی پروایی مطلق نیست. رقصی چنان تمام عیار که رقصنده ناپدید می گردد و فقط رقص می ماند.

#اشو
آنچه خالی است پر می شود، ذهنت را از تمام باورها و افکار کهنه خالی کن،آنگاه حقیقت آن را پُر می کند...

#اشو 
انسان از خودش بیرون است ،
و بعد از دیگران می پرسد که لذت چیست، زندگی چیست، شادی چیست، خدا چیست،
در حالیکه خدا همیشه در درونت در انتظار تو است، او در تو منزل دارد.

#اشو