ساختن در سوختن است.
خرابش کردم
که عمارت در خرابی است.
#شمس_تبریزی
گر یک جهان ویرانه شد
از لشکرِ سلطان عشق
خود صد جهانِ جانِ جان
شد در عِوض بنیاد ازو
#غزل_مولانا
خرابش کردم
که عمارت در خرابی است.
#شمس_تبریزی
گر یک جهان ویرانه شد
از لشکرِ سلطان عشق
خود صد جهانِ جانِ جان
شد در عِوض بنیاد ازو
#غزل_مولانا
از خَلقْ زِ راهِ تیزگوشی نَرَهی
وَزْ خود زِ سَرِ سُخن فروشی نَرَهی
زین هردو اگر سخت بکوشی نرهی
از خَلقْ و زِ خود جُز به خموشی نرهی
#رباعی_مولانا
مولانا در این رباعی به دنبال نشان دادن یکی از راههای رهایی به ما است. رهایی از چه چیزی؟ اول از خود و افکار مزاحم خویش و بعد هم از حرفهای دیگران.
راه حل آن چیست؟
خیلی ساده:
خاموشی. که بر دو نوع است:
1- سخن نگفتن با دیگران
2- سخن نگفتن با خود
مولانا می فرمایند:
از خَلقْ زِ راهِ تیزگوشی نَرَهی
یعنی اینکه تو گوش خودت را تیز بکنی، ببینی فلانی چی گفت تا جوابش را بدی، راه رهایی نیست. واقعا خیلی مواقع انسان اگر خودش را به نشنیدن بزند و اصلا به دنبال این نباشد که ببیند فلانی چی گفت و چرا گفت و به کی گفت و کی گفت و ... خیلی از مسائل حل می شود.
بعد می فرمایند:
وَزْ خود زِ سَرِ سُخن فروشی نَرَهی
یعنی تو با حرف زدن (چه با خود و چه با دیگران)، از دست خودت خلاص نمیشی. یعنی در واقع خود همین حرف زدن صورت مساله میشه برای تو.
سپس می فرمایند:
زین هردو اگر سخت بکوشی نرهی
یعنی از این دو حالت، هرچه قدر هم تلاش بکنی رهایی پیدا نمی کنی. چرا؟ چون خودشون ایجاد کننده صورت مساله هستند، یا اصلا خود صورت مساله هستند.
و در انتها می فرمایند:
از خَلقْ و زِ خود جُز به خموشی نرهی
یعنی راه حل این گره این است که تو خاموش باشی. هم خاموشی زبانی و هم خاموشی فکری.
یکی از کارهایی که واقعا انسان امروزی را به دردسر می اندازد، استفاده از همین شبکه های اجتماعی است برای اینکه ببینیم فلانی چی گفت، به کی گفت، بعد حالا اون طرف جوابش را چی داد... و می بینیم که امروزه یک آدم هایی تریبون های خیلی بزرگ پیدا کرده اند و ملیون ها طرفدار دارند.
من واقعا نمی دونم چه جواهری از اینها بیرون می ریزه که این همه طرفدار دارند؟ هر روز یک عکس از خودش با یک لباس جدید می گذاره و چندصد هزار لایک می خوره. واقعا دنبال چی هستیم ما؟
اینها واقعا برای ذهن انسان شلوغی میاره و از خودمون غافل میشیم.
بعد چشم باز می کنیم می بینیم عمر ما تلف شده.
کی می خواهد عمر تلف شده را به تو باز گرداند؟ اون بازیگر؟ اون هنرپیشه یا ورزشکار و ...
واقعا وقتش نیست به خودمون بیاییم؟ وقتش نیست وقتمون را برای خودمون بگذاریم؟ فکر نمی کنید مثل عروسک هایی شدیم که هر عضوی از بدن ما توسط طنابی به این ها وصل شده و هر کدام به سمتی کشیده می شود؟
کانال های خبری که در هر ساعت انواع و اقسام پیام ها را که هرکدام مثل تیری هستند، به سوی ما پرتاب می کنند و واقعا هیج ثمره ای برای ما ندارند. این تجربه کسی است که بیش از یک دهه است 90% برنامه های تلویزیونی را ندیده و هیچ چیزی را به خاطر آن از دست نداده.
خیلی ساده است، امشب قبل از خواب یک مروری خودتان را بکنید و ببینید از این مطالبی که صبح تا شب در این رسانه ها خوانده اید، چه چیزی به شما اضافه شده به غیر از دردسر و شلوغی ذهن؟
مغز انسان بی شباهت به معده اش نیست. نمی شه هزار نوع غذا را در آن بریزی و انتظار داشته باشی همه را هضم و جذب کند.
#شمس_تبریزی در این رابطه سخن خیلی جالبی دارند که می فرمایند:
نفع دیگر در این است که:
لقمه ای خوردی چندانی صبر کن
که آن لقمه نفع خود بکند
آنگه لقمۀ دیگر بخوری
حکمت اینست.
یعنی همانطور که وقتی غذایی می خوری، صبر می کنی تا هضم شود و سپس بعدی، حکمت و دانش و اطلاعات هم اینگونه است.
باید صبر کنی تا آن دانش در تو نفع خود را بگذارد و سپس مطلب دیگر را دنبال کنی. تازه اگر چیز به درد بخوری باشد. آیا من هر چیزی را که روی زمین پیدا کردم باید بگذارم توی دهنم و بخورمش؟ در مورد رسانه ها همینطور است.
آیا من باید هرچیزی که اینا می گویند به خورد مغزم بدهم؟ و بدتر از آن بعد که خوردم، بدون اینکه بدانم چی خوردم، دهن بقیه هم بگذارم (برای بقیه هم ارسال کنم).
باور کنید میشه خود را نجات داد از این وضعیت. کافیه بخواهیم.
وَزْ خود زِ سَرِ سُخن فروشی نَرَهی
زین هردو اگر سخت بکوشی نرهی
از خَلقْ و زِ خود جُز به خموشی نرهی
#رباعی_مولانا
مولانا در این رباعی به دنبال نشان دادن یکی از راههای رهایی به ما است. رهایی از چه چیزی؟ اول از خود و افکار مزاحم خویش و بعد هم از حرفهای دیگران.
راه حل آن چیست؟
خیلی ساده:
خاموشی. که بر دو نوع است:
1- سخن نگفتن با دیگران
2- سخن نگفتن با خود
مولانا می فرمایند:
از خَلقْ زِ راهِ تیزگوشی نَرَهی
یعنی اینکه تو گوش خودت را تیز بکنی، ببینی فلانی چی گفت تا جوابش را بدی، راه رهایی نیست. واقعا خیلی مواقع انسان اگر خودش را به نشنیدن بزند و اصلا به دنبال این نباشد که ببیند فلانی چی گفت و چرا گفت و به کی گفت و کی گفت و ... خیلی از مسائل حل می شود.
بعد می فرمایند:
وَزْ خود زِ سَرِ سُخن فروشی نَرَهی
یعنی تو با حرف زدن (چه با خود و چه با دیگران)، از دست خودت خلاص نمیشی. یعنی در واقع خود همین حرف زدن صورت مساله میشه برای تو.
سپس می فرمایند:
زین هردو اگر سخت بکوشی نرهی
یعنی از این دو حالت، هرچه قدر هم تلاش بکنی رهایی پیدا نمی کنی. چرا؟ چون خودشون ایجاد کننده صورت مساله هستند، یا اصلا خود صورت مساله هستند.
و در انتها می فرمایند:
از خَلقْ و زِ خود جُز به خموشی نرهی
یعنی راه حل این گره این است که تو خاموش باشی. هم خاموشی زبانی و هم خاموشی فکری.
یکی از کارهایی که واقعا انسان امروزی را به دردسر می اندازد، استفاده از همین شبکه های اجتماعی است برای اینکه ببینیم فلانی چی گفت، به کی گفت، بعد حالا اون طرف جوابش را چی داد... و می بینیم که امروزه یک آدم هایی تریبون های خیلی بزرگ پیدا کرده اند و ملیون ها طرفدار دارند.
من واقعا نمی دونم چه جواهری از اینها بیرون می ریزه که این همه طرفدار دارند؟ هر روز یک عکس از خودش با یک لباس جدید می گذاره و چندصد هزار لایک می خوره. واقعا دنبال چی هستیم ما؟
اینها واقعا برای ذهن انسان شلوغی میاره و از خودمون غافل میشیم.
بعد چشم باز می کنیم می بینیم عمر ما تلف شده.
کی می خواهد عمر تلف شده را به تو باز گرداند؟ اون بازیگر؟ اون هنرپیشه یا ورزشکار و ...
واقعا وقتش نیست به خودمون بیاییم؟ وقتش نیست وقتمون را برای خودمون بگذاریم؟ فکر نمی کنید مثل عروسک هایی شدیم که هر عضوی از بدن ما توسط طنابی به این ها وصل شده و هر کدام به سمتی کشیده می شود؟
کانال های خبری که در هر ساعت انواع و اقسام پیام ها را که هرکدام مثل تیری هستند، به سوی ما پرتاب می کنند و واقعا هیج ثمره ای برای ما ندارند. این تجربه کسی است که بیش از یک دهه است 90% برنامه های تلویزیونی را ندیده و هیچ چیزی را به خاطر آن از دست نداده.
خیلی ساده است، امشب قبل از خواب یک مروری خودتان را بکنید و ببینید از این مطالبی که صبح تا شب در این رسانه ها خوانده اید، چه چیزی به شما اضافه شده به غیر از دردسر و شلوغی ذهن؟
مغز انسان بی شباهت به معده اش نیست. نمی شه هزار نوع غذا را در آن بریزی و انتظار داشته باشی همه را هضم و جذب کند.
#شمس_تبریزی در این رابطه سخن خیلی جالبی دارند که می فرمایند:
نفع دیگر در این است که:
لقمه ای خوردی چندانی صبر کن
که آن لقمه نفع خود بکند
آنگه لقمۀ دیگر بخوری
حکمت اینست.
یعنی همانطور که وقتی غذایی می خوری، صبر می کنی تا هضم شود و سپس بعدی، حکمت و دانش و اطلاعات هم اینگونه است.
باید صبر کنی تا آن دانش در تو نفع خود را بگذارد و سپس مطلب دیگر را دنبال کنی. تازه اگر چیز به درد بخوری باشد. آیا من هر چیزی را که روی زمین پیدا کردم باید بگذارم توی دهنم و بخورمش؟ در مورد رسانه ها همینطور است.
آیا من باید هرچیزی که اینا می گویند به خورد مغزم بدهم؟ و بدتر از آن بعد که خوردم، بدون اینکه بدانم چی خوردم، دهن بقیه هم بگذارم (برای بقیه هم ارسال کنم).
باور کنید میشه خود را نجات داد از این وضعیت. کافیه بخواهیم.
یکی مرا پرسید که ابلیس کیست؟
گفتمی: تو.
اگر گفتی (که) جبرئیل کیست؟
گفتمی: تو.
#شمس_تبریزی
بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست
از خود بطلب هرآنچه خواهی که تویی
موسی و فرعون در هستی توست
باید این دو خصم را در خویش جست
#مثنوی_مولانا
#شیطانی در بیرون نیست
#فرشتهای در بیرون نیست
آنچه هست، ساختهی #ذهن و بازتاب رفتار ماست.
اگر کسی گوید که رسول علیه السلام نخفت، مردود است؛
و اگر گوید که عاشق نبود؟
خود جهودان رهایی یابند و اومیدشان باشد و او را نی،
اگر از من پرسند که رسول علیه السلام عاشق بود؟
گویم که عاشق نبود، معشوق و محبوب بود،
اما عقل در بیان محبوب سرگشته می شود،
پس او را عاشق گوئیم به معنی معشوق.
#شمس_تبریزی
و اگر گوید که عاشق نبود؟
خود جهودان رهایی یابند و اومیدشان باشد و او را نی،
اگر از من پرسند که رسول علیه السلام عاشق بود؟
گویم که عاشق نبود، معشوق و محبوب بود،
اما عقل در بیان محبوب سرگشته می شود،
پس او را عاشق گوئیم به معنی معشوق.
#شمس_تبریزی
در چشم من بنگر
هنوز در چشم خود نتوانستم نظرکردن.
#شمس_تبریزی
مقالات شمس تبریزی
تصحیح اشرفی و جمالپور، ص: 292
هنوز در چشم خود نتوانستم نظرکردن.
#شمس_تبریزی
مقالات شمس تبریزی
تصحیح اشرفی و جمالپور، ص: 292
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
داستانهای مقالات شمس
گفت: چونی با دو زن؟ گفت که میان هردو میخسبم. گفت: که نیکو، تو میان هردو خسبی؟ گفت: نه، آن به دروازهای و این به دروازهای، من از جنگ ایشان به مسجد میخسبم. گفت: گوشت یکدیگر را بریدند از غصّه. شبْ خود را میفروخت به سه لکیس، باز روز خشم میگرفت که اوّل بَرِ او میروی آنگه بَرِ من میآیی؟ او را بهتر چیزی میخری؟
چون یکی نغز باشد و خُرد باشد و خوشطبع باشد و مستور، دو را چه کنند؟ تا بر او گریند؟
#شمس_تبریزی
مقالات شمس تبریزی
تصحیح اشرفی و جمالپور، ص: 87
#دکلمه_مقالات_شمس
#حکایات_مقالات_شمس
گفت: چونی با دو زن؟ گفت که میان هردو میخسبم. گفت: که نیکو، تو میان هردو خسبی؟ گفت: نه، آن به دروازهای و این به دروازهای، من از جنگ ایشان به مسجد میخسبم. گفت: گوشت یکدیگر را بریدند از غصّه. شبْ خود را میفروخت به سه لکیس، باز روز خشم میگرفت که اوّل بَرِ او میروی آنگه بَرِ من میآیی؟ او را بهتر چیزی میخری؟
چون یکی نغز باشد و خُرد باشد و خوشطبع باشد و مستور، دو را چه کنند؟ تا بر او گریند؟
#شمس_تبریزی
مقالات شمس تبریزی
تصحیح اشرفی و جمالپور، ص: 87
#دکلمه_مقالات_شمس
#حکایات_مقالات_شمس
آزار معشوق
در عشق تو کس پای ندارد جز من
در شوره کسی تخم نکارد جز من
با دشمن و با دوست بدت میگویم
تا هیچکَسَت دوست ندارد جز من
وقتی آن کُنَد که از بد گفتن رنجی به معشوق او عاید نشود. امّا چون رنجی بدو عاید خواهد شدن، وای.
#شمس_تبریزی
مقالات شمس تبریزی
تصحیح اشرفی و جمالپور، ص: 453
عاشق مدعی که معتقد بود هیچ کسی به غیر از او معشوقش را دوست ندارد، برای اینکه کسی به طرف معشوق او نیاید، با دوست و دشمن بد او را می گفت. این رباعی که از عنصری بلخی است را شمس در مقالات تعریف کردهاند و بعد میفرمایند که عاشق در صورتی این کار را میتواند بکند که با این کار معشوق خود را دچار رنج و ناراحتی نکند ولی اگر با این کار او را آزار میدهد، وای بر او.
مقالات شمس سرشار از نکات روانشناسی و رفتارشناسی انسان است. گاهی حتی ممکن است فردی چنین رفتاری را داشته باشد ولی هرگز متوجه کاری که میکند نباشد. تا وقتی که آیینهای مقابل او قرار گیرد. البته به شرطی که بعد از دیدن خود در آیینه، آن را با سنگ خارا نشکند.
در عشق تو کس پای ندارد جز من
در شوره کسی تخم نکارد جز من
با دشمن و با دوست بدت میگویم
تا هیچکَسَت دوست ندارد جز من
وقتی آن کُنَد که از بد گفتن رنجی به معشوق او عاید نشود. امّا چون رنجی بدو عاید خواهد شدن، وای.
#شمس_تبریزی
مقالات شمس تبریزی
تصحیح اشرفی و جمالپور، ص: 453
عاشق مدعی که معتقد بود هیچ کسی به غیر از او معشوقش را دوست ندارد، برای اینکه کسی به طرف معشوق او نیاید، با دوست و دشمن بد او را می گفت. این رباعی که از عنصری بلخی است را شمس در مقالات تعریف کردهاند و بعد میفرمایند که عاشق در صورتی این کار را میتواند بکند که با این کار معشوق خود را دچار رنج و ناراحتی نکند ولی اگر با این کار او را آزار میدهد، وای بر او.
مقالات شمس سرشار از نکات روانشناسی و رفتارشناسی انسان است. گاهی حتی ممکن است فردی چنین رفتاری را داشته باشد ولی هرگز متوجه کاری که میکند نباشد. تا وقتی که آیینهای مقابل او قرار گیرد. البته به شرطی که بعد از دیدن خود در آیینه، آن را با سنگ خارا نشکند.
آزار معشوق
در عشق تو کس پای ندارد جز من
در شوره کسی تخم نکارد جز من
با دشمن و با دوست بدت میگویم
تا هیچکَسَت دوست ندارد جز من
وقتی آن کُنَد که از بد گفتن رنجی به معشوق او عاید نشود. امّا چون رنجی بدو عاید خواهد شدن، وای.
#شمس_تبریزی
مقالات شمس تبریزی
تصحیح اشرفی و جمالپور، ص: 453
عاشق مدعی که معتقد بود هیچ کسی به غیر از او معشوقش را دوست ندارد، برای اینکه کسی به طرف معشوق او نیاید، با دوست و دشمن بد او را می گفت. این رباعی که از عنصری بلخی است را شمس در مقالات تعریف کردهاند و بعد میفرمایند که عاشق در صورتی این کار را میتواند بکند که با این کار معشوق خود را دچار رنج و ناراحتی نکند ولی اگر با این کار او را آزار میدهد، وای بر او.
مقالات شمس سرشار از نکات روانشناسی و رفتارشناسی انسان است. گاهی حتی ممکن است فردی چنین رفتاری را داشته باشد ولی هرگز متوجه کاری که میکند نباشد. تا وقتی که آیینهای مقابل او قرار گیرد. البته به شرطی که بعد از دیدن خود در آیینه، آن را با سنگ خارا نشکند.
در عشق تو کس پای ندارد جز من
در شوره کسی تخم نکارد جز من
با دشمن و با دوست بدت میگویم
تا هیچکَسَت دوست ندارد جز من
وقتی آن کُنَد که از بد گفتن رنجی به معشوق او عاید نشود. امّا چون رنجی بدو عاید خواهد شدن، وای.
#شمس_تبریزی
مقالات شمس تبریزی
تصحیح اشرفی و جمالپور، ص: 453
عاشق مدعی که معتقد بود هیچ کسی به غیر از او معشوقش را دوست ندارد، برای اینکه کسی به طرف معشوق او نیاید، با دوست و دشمن بد او را می گفت. این رباعی که از عنصری بلخی است را شمس در مقالات تعریف کردهاند و بعد میفرمایند که عاشق در صورتی این کار را میتواند بکند که با این کار معشوق خود را دچار رنج و ناراحتی نکند ولی اگر با این کار او را آزار میدهد، وای بر او.
مقالات شمس سرشار از نکات روانشناسی و رفتارشناسی انسان است. گاهی حتی ممکن است فردی چنین رفتاری را داشته باشد ولی هرگز متوجه کاری که میکند نباشد. تا وقتی که آیینهای مقابل او قرار گیرد. البته به شرطی که بعد از دیدن خود در آیینه، آن را با سنگ خارا نشکند.
Telegram
شمس تبریزی و مولانا
کانال تلگرام شمس تبریزی و مولانا
شرح سخنان شمس و اشعار مولانا
🌐سایت
www.shamsrumi.com
یوتیوب
youtube.com/@shamsmowlana
اینستا
instagram.com/shamsmowlana
فروش تصحیح جدید مقالات شمس:
@MaqalatShams_Sales
کانال مثنوی خوانی و شرح ابیات:
@masnavikhany
شرح سخنان شمس و اشعار مولانا
🌐سایت
www.shamsrumi.com
یوتیوب
youtube.com/@shamsmowlana
اینستا
instagram.com/shamsmowlana
فروش تصحیح جدید مقالات شمس:
@MaqalatShams_Sales
کانال مثنوی خوانی و شرح ابیات:
@masnavikhany
خوارنگریستن دیگران
اینها را که امروز خوار مینگری
روزی بیاید که
چون برق از لطف
از پیش دیدۀ تو درمیگذرند.
تو میگویی:
انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکمْ
و هیچ فایدهای نی.
میگویند:
ارْجِعُوا وَرَاءَکمْ.
#شمس_تبریزی
مقالات شمس تبریزی
تصحیح اشرفی و جمالپور، ص: 456
انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکمْ: به ما نگاه کنید تا از نور شما بگیریم
ارْجِعُوا وَرَاءَکمْ: واپس گردید
اینها را که امروز خوار مینگری
روزی بیاید که
چون برق از لطف
از پیش دیدۀ تو درمیگذرند.
تو میگویی:
انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکمْ
و هیچ فایدهای نی.
میگویند:
ارْجِعُوا وَرَاءَکمْ.
#شمس_تبریزی
مقالات شمس تبریزی
تصحیح اشرفی و جمالپور، ص: 456
انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکمْ: به ما نگاه کنید تا از نور شما بگیریم
ارْجِعُوا وَرَاءَکمْ: واپس گردید
Telegram
شمس تبریزی و مولانا
کانال تلگرام شمس تبریزی و مولانا
شرح سخنان شمس و اشعار مولانا
🌐سایت
www.shamsrumi.com
یوتیوب
youtube.com/@shamsmowlana
اینستا
instagram.com/shamsmowlana
فروش تصحیح جدید مقالات شمس:
@MaqalatShams_Sales
کانال مثنوی خوانی و شرح ابیات:
@masnavikhany
شرح سخنان شمس و اشعار مولانا
🌐سایت
www.shamsrumi.com
یوتیوب
youtube.com/@shamsmowlana
اینستا
instagram.com/shamsmowlana
فروش تصحیح جدید مقالات شمس:
@MaqalatShams_Sales
کانال مثنوی خوانی و شرح ابیات:
@masnavikhany
خوارنگریستن دیگران
اینها را که امروز خوار مینگری
روزی بیاید که
چون برق از لطف
از پیش دیدۀ تو درمیگذرند.
تو میگویی:
انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکمْ
و هیچ فایدهای نی.
میگویند:
ارْجِعُوا وَرَاءَکمْ.
#شمس_تبریزی
مقالات شمس تبریزی
تصحیح اشرفی و جمالپور، ص: 456
انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکمْ: به ما نگاه کنید تا از نور شما بگیریم
ارْجِعُوا وَرَاءَکمْ: واپس گردید
اینها را که امروز خوار مینگری
روزی بیاید که
چون برق از لطف
از پیش دیدۀ تو درمیگذرند.
تو میگویی:
انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکمْ
و هیچ فایدهای نی.
میگویند:
ارْجِعُوا وَرَاءَکمْ.
#شمس_تبریزی
مقالات شمس تبریزی
تصحیح اشرفی و جمالپور، ص: 456
انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکمْ: به ما نگاه کنید تا از نور شما بگیریم
ارْجِعُوا وَرَاءَکمْ: واپس گردید
Telegram
شمس تبریزی و مولانا
کانال تلگرام شمس تبریزی و مولانا
شرح سخنان شمس و اشعار مولانا
🌐سایت
www.shamsrumi.com
یوتیوب
youtube.com/@shamsmowlana
اینستا
instagram.com/shamsmowlana
فروش تصحیح جدید مقالات شمس:
@MaqalatShams_Sales
کانال مثنوی خوانی و شرح ابیات:
@masnavikhany
شرح سخنان شمس و اشعار مولانا
🌐سایت
www.shamsrumi.com
یوتیوب
youtube.com/@shamsmowlana
اینستا
instagram.com/shamsmowlana
فروش تصحیح جدید مقالات شمس:
@MaqalatShams_Sales
کانال مثنوی خوانی و شرح ابیات:
@masnavikhany