معرفی عارفان
924 subscribers
31.3K photos
11.4K videos
3.13K files
2.57K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
نهفته شد گل، و بلبل پرید از چمنم
بدرد خستهٔ خارم، تو نیز می‌دانی

به ناله باز سپیدم، بسان فاخته شد
به کوهسار چو سارم، تو نیز می‌دانی

#مولانای_جان
انار بودم خندان، بران عقیق لبت
کنون چو شعلهٔ نارم، تو نیز می‌دانی

انار عشق تو بودست شمس تبریزی
که برد بر سردارم، تو نیز می‌دانی

#مولانای_جان
باغ و گنج خاکی، مشعلهٔ افلاکی
از طوافت کیوان یافته بالایی

وعده کردی کآیم، وعده را می‌پایم
ای قمر سیمایم، تو کرا می‌پایی؟

#مولانای_جان
مائیم که پوستین بگازر دادیم
وز دادن پوستین بگازر شادیم

در بحر غمی که ساحل و قعرش نیست
نظاره‌گر آمدیم و پست افتادیم

#مولانای_جان
با دوست ما نشسته
که ای دوست
دوست کو ؟

کو کو همی زنیم
ز مستی به کوی
دوست ...

#مولانای_جان
باز گردد عاقبت این در بلی
رو نماید یار سیمین بر بلی

ساقی ما یاد این مستان کند
بار دیگر با می و ساغر بلی

نوبهار حسن آید سوی باغ
بشکفد آن شاخه‌های تر بلی

طاق‌های سبز چون بندد چمن
جفت گردد ورد و نیلوفر بلی

دامن پرخاک و خاشاک زمین
پر شود از مشک و از عنبر بلی

آن بر سیمین و این روی چو زر
اندرآمیزند سیم و زر بلی

این سر مخمور اندیشه پرست
مست گردد زان می احمر بلی

این دو چشم اشکبار نوحه گر
روشنی یابد از آن منظر بلی

گوش‌ها که حلقه در گوش وی است
حلقه‌ها یابند از آن زرگر بلی

شاهد
جان چون شهادت عرضه کرد
یابد ایمان این دل کافر بلی

چون براق عشق از گردون رسید
وارهد عیسی
جان زین خر بلی

جمله خلق جهان در یک کس است
او بود از صد جهان بهتر بلی

من خمش کردم ولیکن در دلم
تا ابد روید نی و شکر بلی


#مولانای جان
سخنم مست
و دلم مست
و خیالات تو مست


همه بر همدگر افتاده
و در هم نگران


#مولانای_جان
جان از سفر دراز آمد
بر خاک در تو بازآمد

در نقد وجود هر چه زر بود
از گنج عدم به گاز آمد

#مولانای_جان
بی مهر تو هر که آسمان رفت
درهای فلک فرازآمد

بی آبی خویش جمله دیدند
هرک از تو نه سرفراز آمد

#مولانای_جان
کسی که عاشق آن رونق چمن باشد
عجب مدار که در بی‌دلی چو من باشد

حدیث صبر مگویید صبر را ره نیست
در آن دلی که بدان یار ممتحن باشد

چو عشق سلسله خویش را بجنباند
جنون عقل فلاطون و بوالحسن باشد

به جان عشق که جانی ز عشق جان نبرد
وگر درونه صد برج و صد بدن باشد

اگر چو شیر شوی عشق شیرگیر قویست
وگر چه پیل شوی عشق کرکدن باشد

وگر به قعر چهی درروی برای گریز
چو دلو گردن از او بسته رسن باشد

وگر چو موی شوی موی می‌شکافد عشق
وگر کباب شوی عشق باب زن باشد

امان عالم عشقست و معدلت هم از اوست
وگر چه راه زن عقل مرد و زن باشد

خموش کن که سخن را وطن دمشق دلست
مگو غریب ورا کش چنین وطن باشد

#مولانای_جان